۴ کار ممنوع در هنگام استرس
پارسینه: شاید بیشترین حسی که بیشتر از سایر حواس آن را تجربه کردهایم، استرس باشد. اما آنقدر این حس پیچیدگی دارد که گاهی اوقات نمیتوانیم نامی روی آن بگذاریم. ما استرس را از بالاترین تا پایینترین درجه تجربه کردیم.
اما هربار در قالبی متفاوت. چیزی که این وضعیت را پیچیدهتر میکند این است که همه ما احساس میکنیم به صورت شهودی میدانیم استرس چیست؛ چرا که همه گاهی آن را تجربه کردهایم؛ بنابراین تعریف استرس باید واضح باشد، اما اصلا اینگونه نیست.
هانس سلیه (Hans Selye) یکی از کسانی است که معروفترین پژوهشها را درباره استرس انجام داده. از اولین دیدگاههای او این بود که استرس لزوما چیز بدی نیست و فقط به این بستگی دارد که شما چگونه دچار آن میشوید. استرسی که ناشی از کار خلاقانه چالش برانگیز باشد، مفید است در حالیکه استرس ناشی از ناتوانی، احساس حقارت یا ضعف، زیانآور است.
چه کار نکنیم؟
چیزی که موقع استرس به ذهنمان میآید این است که باید برای کم و کنترل این حسی که به درونمان حمله کرده، چه کار باید کنیم؟ گاهی از هر کاری در جهت کنترل استرسمان استفاده میکنیم. کارهایی که شاید استرس را بیشتر و شبیه بنزین بر روی آتش عمل میکند. بسیاری از روشهایی که به انجام آن در این مواقع عادت کردهایم در بهترین حالت میتوانند موجب اتلاف وقت، پول، انرژی یا غفلت از روشهای درست شوند و در بدترین حالت موجب آسیب دیدن، ایجاد عادات بد، جلوگیری از تأثیر برخی داروها یا حتی افزایش استرسها شوند. روشهایی که در این مقاله آوردهایم، شایعترین و درعین حال گمراهکنندهترین روشهای کنترل استرس هستند. به این معنی که شاید فکر کنید انجام این روشها راه رهاییتان از استرسها هستند، اما نکات مهمی وجود دارد که باید به آنها توجه کنید.
۱ـ پرتاب اشیاء
یکی از کارهایی که موقع عصبانیت و استرس، انجام میدهیم پرت کردن اشیاء و وسایلی است که کنار دستمان هستند. حتی در برخی از کشورها اتاقکهایی به نام «اتاق خشم» وجود دارد که افراد داخل آن اتاقها میشوند و هرچه در آنجا هست را پرت میکنند و فریاد میکشند. فریاد کشیدن و پرت کردن وسایل شاید یک راهحل موقتی برای آرام شدن باشند. حتی ممکن است با این کار بهجای کاهش احساسات منفی و خشمتان، آنها را تشدید کنید. بهجای پرتابکردن چیزها بهتر است برای کارهایتان برنامهریزی کنید. قبول مسئولیت کارها و داشتن یک جدول برنامهریزی سودمند است. با این روش احساس میکنید کارها در کنترلتان است. به این منظور کارهایی را که میخواهید فردا یا هفته بعد انجام دهید، یادداشت کنید تا خیالتان راحت باشد که چیزی را فراموش نمیکنید.
۲ـ بیاعتنایی و انکار
گاهی واقف بودن به حس و حالی که دارم منجر به کنترل خود به خودی آن حس میشود. محققان اسپانیایی مطالعهای روی روشهای مختلف کاهش استرس و ارتباط شان با احساسات منفی و بیماریهای قلبی انجام دادند. براین اساس آنها دریافتند که عواقب منفی روش انکار بیش از عواقب مثبت آن است و میتواند موجب تقویت احساسات منفی و افزایش احتمال بیماریهای قلبی شود. در وهله اول انکار و بیاعتنایی نسبت به مشکلات آسانتر از مواجهه فعال با آن است. اما بیاعتنایی بلندمدت میتواند استرس بیشتری در فرد ایجاد کند. مواجهه مستقیم و بدون وسواس فکری به فرد کمک میکند تا از موقعیت سخت راحتتر خارج شود. چراکه مدیریت لازم بر روی آن استرس و کاهشش را یاد میگیرد. اگر بهمدت طولانی نسبت به مشکلات بیاعتنا باشید و از مواجهه با آن و حلش طفره بروید، ممکن است بهطور کامل از کنترل خارج شود. زمانیکه نسبت به استرستان و ریشهاش آگاه شدید، از تکنیک حواسپرتی استفاده کنید. اما زمانی از این تکنیک استفاده کنید که با مشکلتان مواجه شدهاید. بعد از آن خود را مشغول چیزی کنید که آرامش بیشتری به شما میدهد.
۳ـ سرزنش کردن
سرزنش کردن همیشگی خود با اینکه فرد بخواهد دلایل شکستش را پیدا کند، تفاوت زیادی دارد. فرد باید با ارزیابی شرایط بفهمد چهچیزی باعث شکستش شده تا در دفعات بعدی بتواند از بروز آن جلوگیری کند. اگر فرد بخواهد پس از شکست دائما خود را سرزنش کند، بیش از اینکه به خودش کمک کند، به خود آسیب میزند. سرزنش خود روشی رایج و درعین حال اشتباهترین روشی است که افراد در رویارویی با استرس آن را به کار میبرند. زمانیکه متوجه اشتباهتان میشوید، باید مسئولیت آن را بپذیرید و از بروز مجدد آن جلوگیری کنید. به خودتان بابت یادگیری این تجربه جدید تبریک بگویید و به زندگیتان ادامه بدهید.
۴ـ بیخیالی نسبت به استرس
گاهی آنقدر به این وضعیت عادت میکنیم که ترجیح میدهیم اصلا به آن فکر نکنیم و نسبت به آن بیخیال شویم. براساس مطالعات انجام شده، رها کردن وضعیت استرسزا به حال خودش، نتایج منفی بیشتری بههمراه دارد. شاید رهاکردن یک وضعیت یا فردی که موجب استرس در زندگیتان شده، به شما کمی احساس آرامش بدهد و گاهی اوقات بهترین راهحل در درازمدت باشد. ولی ممکن است با این روش چیزها یا افرادی را از دست بدهیم که ارزش نگهداشتن را داشتهاند.
منبع:سلامت نیوز
هانس سلیه (Hans Selye) یکی از کسانی است که معروفترین پژوهشها را درباره استرس انجام داده. از اولین دیدگاههای او این بود که استرس لزوما چیز بدی نیست و فقط به این بستگی دارد که شما چگونه دچار آن میشوید. استرسی که ناشی از کار خلاقانه چالش برانگیز باشد، مفید است در حالیکه استرس ناشی از ناتوانی، احساس حقارت یا ضعف، زیانآور است.
چه کار نکنیم؟
چیزی که موقع استرس به ذهنمان میآید این است که باید برای کم و کنترل این حسی که به درونمان حمله کرده، چه کار باید کنیم؟ گاهی از هر کاری در جهت کنترل استرسمان استفاده میکنیم. کارهایی که شاید استرس را بیشتر و شبیه بنزین بر روی آتش عمل میکند. بسیاری از روشهایی که به انجام آن در این مواقع عادت کردهایم در بهترین حالت میتوانند موجب اتلاف وقت، پول، انرژی یا غفلت از روشهای درست شوند و در بدترین حالت موجب آسیب دیدن، ایجاد عادات بد، جلوگیری از تأثیر برخی داروها یا حتی افزایش استرسها شوند. روشهایی که در این مقاله آوردهایم، شایعترین و درعین حال گمراهکنندهترین روشهای کنترل استرس هستند. به این معنی که شاید فکر کنید انجام این روشها راه رهاییتان از استرسها هستند، اما نکات مهمی وجود دارد که باید به آنها توجه کنید.
۱ـ پرتاب اشیاء
یکی از کارهایی که موقع عصبانیت و استرس، انجام میدهیم پرت کردن اشیاء و وسایلی است که کنار دستمان هستند. حتی در برخی از کشورها اتاقکهایی به نام «اتاق خشم» وجود دارد که افراد داخل آن اتاقها میشوند و هرچه در آنجا هست را پرت میکنند و فریاد میکشند. فریاد کشیدن و پرت کردن وسایل شاید یک راهحل موقتی برای آرام شدن باشند. حتی ممکن است با این کار بهجای کاهش احساسات منفی و خشمتان، آنها را تشدید کنید. بهجای پرتابکردن چیزها بهتر است برای کارهایتان برنامهریزی کنید. قبول مسئولیت کارها و داشتن یک جدول برنامهریزی سودمند است. با این روش احساس میکنید کارها در کنترلتان است. به این منظور کارهایی را که میخواهید فردا یا هفته بعد انجام دهید، یادداشت کنید تا خیالتان راحت باشد که چیزی را فراموش نمیکنید.
۲ـ بیاعتنایی و انکار
گاهی واقف بودن به حس و حالی که دارم منجر به کنترل خود به خودی آن حس میشود. محققان اسپانیایی مطالعهای روی روشهای مختلف کاهش استرس و ارتباط شان با احساسات منفی و بیماریهای قلبی انجام دادند. براین اساس آنها دریافتند که عواقب منفی روش انکار بیش از عواقب مثبت آن است و میتواند موجب تقویت احساسات منفی و افزایش احتمال بیماریهای قلبی شود. در وهله اول انکار و بیاعتنایی نسبت به مشکلات آسانتر از مواجهه فعال با آن است. اما بیاعتنایی بلندمدت میتواند استرس بیشتری در فرد ایجاد کند. مواجهه مستقیم و بدون وسواس فکری به فرد کمک میکند تا از موقعیت سخت راحتتر خارج شود. چراکه مدیریت لازم بر روی آن استرس و کاهشش را یاد میگیرد. اگر بهمدت طولانی نسبت به مشکلات بیاعتنا باشید و از مواجهه با آن و حلش طفره بروید، ممکن است بهطور کامل از کنترل خارج شود. زمانیکه نسبت به استرستان و ریشهاش آگاه شدید، از تکنیک حواسپرتی استفاده کنید. اما زمانی از این تکنیک استفاده کنید که با مشکلتان مواجه شدهاید. بعد از آن خود را مشغول چیزی کنید که آرامش بیشتری به شما میدهد.
۳ـ سرزنش کردن
سرزنش کردن همیشگی خود با اینکه فرد بخواهد دلایل شکستش را پیدا کند، تفاوت زیادی دارد. فرد باید با ارزیابی شرایط بفهمد چهچیزی باعث شکستش شده تا در دفعات بعدی بتواند از بروز آن جلوگیری کند. اگر فرد بخواهد پس از شکست دائما خود را سرزنش کند، بیش از اینکه به خودش کمک کند، به خود آسیب میزند. سرزنش خود روشی رایج و درعین حال اشتباهترین روشی است که افراد در رویارویی با استرس آن را به کار میبرند. زمانیکه متوجه اشتباهتان میشوید، باید مسئولیت آن را بپذیرید و از بروز مجدد آن جلوگیری کنید. به خودتان بابت یادگیری این تجربه جدید تبریک بگویید و به زندگیتان ادامه بدهید.
۴ـ بیخیالی نسبت به استرس
گاهی آنقدر به این وضعیت عادت میکنیم که ترجیح میدهیم اصلا به آن فکر نکنیم و نسبت به آن بیخیال شویم. براساس مطالعات انجام شده، رها کردن وضعیت استرسزا به حال خودش، نتایج منفی بیشتری بههمراه دارد. شاید رهاکردن یک وضعیت یا فردی که موجب استرس در زندگیتان شده، به شما کمی احساس آرامش بدهد و گاهی اوقات بهترین راهحل در درازمدت باشد. ولی ممکن است با این روش چیزها یا افرادی را از دست بدهیم که ارزش نگهداشتن را داشتهاند.
منبع:سلامت نیوز
ارسال نظر