«از زندان قصر، تا باغچه طرقبه»
پارسینه: در ده دقیقه آخر فیلم بود که ضرباهنگ فیلم با پخش تصاویر پدر و مادر قالیباف و فیلم معروف...
به گزارش پارسینه، دومین فیلم تبلیغاتی محمدباقر قالیباف که آخرین فرصت مهم و طلایی تلویزیونی این نامزد انتخابات ریاست جمهوری محسوب می شدبا عنوان «فرزند ایران» دقایقی قبل از شبکه اول سیما پخش شد.
مهمترین نکته قابل تامل دومین فیلم قالیباف این بود که این فیلم تازه و شب انتخاباتی نبود.
به بیان دیگر پیش بینی می شد با توجه به طوفان رویدادهای هفته آخر، به خصوص مناظره داغ هشت نامزد و چالش گفتاری که بین حسن روحانی و محمدباقر قالیباف و شیوع کلید واژه «گاز انبر» در ادبیات سیاسی ایران، مشاوران رسانه ای و سیاسی شهردار تهران، از این «آخرین فرصت تلویزیونی» برای پاسخگویی هوشمندانه استفاده می کردند که البته این اتفاق روی نداد.
عجیب این است دومین بار است که قالیباف در هفته آخر انتخابات مقهور جریانات مقابل می شود، در انتخابات نهم ریاست جمهوری (1384) هم در سه روز آخر ، ناگهان ورق از قالیباف به نفع احمدی نژاد برگشت و جالا در انتخابات یازدهم هم مشابه آن اتفاق روی داد ولی قالیباف و ستاد انتخاباتی اش نتوانستند آن را پیش بینی یا مدیریت کند.
در یک نگاه کلی، فیلم دوم قالیباف با نماهایی کشداری از صدای شخصیت های انقلاب، بازسازی زندان قصر و تبدیل آن به موزه آغاز شد ، با دیدارهای قالیباف با نخبگان و شخصیت های بین المللی ادامه یافت،سپس مخاطب با تصاویر سخنان رهبرانقلاب در تمجید از شهردار تهران در احداث پارک ولایت مواجه شد ، تصاویر حضور قالیباف در کابین خلبان ، انگاره دیگری بود که سازنده به مخاطبان فیلم عرضه کرد، تصاویر حضور قالیباف در دانشگاه شریف و استقبال ها در سفرهای انتخاباتی پایان بخش اول و تقریبا کسل کننده فیلم بود.
اما درست در ده دقیقه آخر فیلم بود که ضرباهنگ فیلم با پخش تصاویر پدر و مادر قالیباف و فیلم معروف گریه سردار قالیباف در برنامه صندلی داغ-اردیبشت 84- به اوج رسید و با نمابندی قابل تحسین در مشهد و حرم امام رضا(ع) به پایان رسید.
به نوعی می توان گفت پدر و مادر و صندلی داغ، فیلم قالیباف را نجات دادند.
سکانس چیدن توت فرنگی از باغچه منزل پدری همراه با پدر یادآور سکانس معروف فیلم انتخاباتی احمدی نژاد در سال 88 بود، آنجا که احمدی نژاد با کندن «چند علف هرز» از باغچه خانگی، یک ترب را از بوته می کند و به جواد شمقدری ، سازنده فیلم، هدیه می کند.
یکی از نچسب ترین و مصنوعی ترین سکانس های فیلم، نمایی از قالیباف بود که در آن شهردار تهران کاغذ به دست در باغ موزه قصر قدم می زد و سپس با لحنی احساسی و کش دار-برخلاف صحبت کردن عادی قالیباف که بسیار تند است- یک قطعه شعر سفید از فریدون مشیری از زبان شهردار خوانده می شد.
شعری که با این جملات شروع می شد: به ایرانم، به ایران جاودانه ام... آه باران (۱۳۶۵) نام يكی از ديوانهای شعر فریدون مشیری است. در سال ۱۳۸۸ استاد محمدرضا شجریان آلبومی موسیقی با همکاری فرهنگ شریف و با همین نام (آه باران (آلبوم)) منتشر کرد
فیلم دوم قالیباف با این وجود از اولین فیلمی که از سیما پخش شد، خوش ساخت تر و قوی تر بود، اما همچنان از فقدان یک هوشمندی سیاسی در تعیین مخاطب و گروه هدف و موقعیت شناسی انتخاباتی رنج می برد.
تناقض پشت تناقض
كلا فيلمش دهاتي بود