نمره یک اقتصاددان به نامزدهای انتخابات
پارسینه: آنچه پیش رو دارید ارزیابی حسین عباسی، استادیار دانشگاه بلومزبرگ از صحبتهای اقتصادی هشت نامزد انتخابات در مورد مسائل اقتصادی است.
****
کاندیداهای ریاستجمهوری در تلویزیون مناظرهای در مورد برنامهها و دیدگاههای اقتصادی برگزار کردند. در بخش اول این مناظره مجری هشت سوال پرسید و هر کدام از کاندیداها به آن جواب دادند. من این مناظرهها را ندیدم ولی خلاصهای از آن را در سایت فرارو دیدم. در اینجا این خلاصه را میآورم. برای هر سوال پاسخ خودم را هم ارائه کردهام. همچنین به جواب هر کاندیدا نمرهای بین صفر و چهار دادهام و بلافاصله بعد از جواب هر کاندیدا آوردهام. کاندیدایی که پشت تریبون است در انتهای پاسخها مجدداً نظرش را ابراز کرده که آن را در نمرهدهی دخالت ندادهام. روشن است که این نمرهدهی کلیتر و مبهمتر از این است که مبنای رایدهی یا رای ندادن کسی قرار گیرد. حتی اعتبار علمی چندانی هم ندارد. نه خلاصهاش کامل است، نه جوابهای من بدون نقص است و نه فرآیند نمرهدهی. این فقط تمرینی است برای دیدن نظرات کاندیداها و فکر کردن در مورد آنها.
بر مبنای این نمرهدهی، هیچ یک از کاندیداها درس اقتصاد را پاس نمیکنند. نکته جالب توجه این است که خیلی از جوابها ربطی به سوال ندارد.
نمره کاندیداها از 32 (هر سوال چهار نمره، هشت سوال) عبارت است از:
ولایتی (15)؛ عارف (13)؛ روحانی (10)؛ حدادعادل (9)؛ قالیباف (8)؛ غرضی (5)؛ جلیلی و رضایی (4)
سوال اول: مشکل اشتغال را چگونه و تا چه اندازهای و تا کی مهار خواهید کرد؟
* محمد غرضی: ظرف صد سال گذشته، ملت ایران دچار دولتهایی بوده که همه تورمزا بودهاند. این ریال ما معادل یک رویال بوده که در یک تاریخی معادل رویال کشور اسپانیا بوده و در ابتدای نهضت مشروطه یک ریال ما یک دلار بود. وقتی رضاشاه به قدرت رسید شد سه ریال. وقتی از کشور رفت شد 15 ریال. وقتی متفقین حمله کردند شد 20 ریال. دولت زاهدی آن را کرد 35 ریال. دولت منصور کرد شش تومان و هشت ریال. در دوره بنیصدر شد 300 ریال. در دولت مهندس موسوی با 40 تومان شروع شد و تا وقتی من وزیر بودم 50 تومان بیشتر نشد ولی بعدش شد 150 تومان. در دولت هاشمی شد 450 تومان، دولت خاتمی 1000 تومان و در دولت فعلی شد 3500 تومان. تا تورم حل نشود و کشور به تولید نرسد، وضع همین است. هزینه پول در کشورمان بالاست. ما در 100 سال گذشته تولید نداشتیم. اشتغال وقتی سامان پیدا میکند که تولید سامان یابد. تولید وقتی سامان مییابد که هزینه پول به سمت نزولی برسد والا اشتغال مصنوعی است. اشتغال بعد از اینکه محکم جلوی تورم بایستیم میتواند تولید شود.
نمره: 1
* محمدباقر قالیباف: نکتهای که آقای غرضی اشاره کردند از یک نگاه درست است اما واقعیت این است که باید کارهای کوتاهمدت و درازمدت برای اشتغال انجام دهیم. باید کارهای کوتاهمدت در اولویت باشد در راستای برنامههای میانمدت. رونق اقتصادی اساس کار است اما وقتی امروز توام هستیم با رکود و تورم، وقتی نمیتوانیم نقدینگی اضافه کنیم باید نقدینگی فعلی را از سکهبازی و کارهای صوری به سمت تولید ببریم.
نمره: 1
* غلامعلی حدادعادل: جناب غرضی به مساله تورم بیشتر از اشتغال پرداختند. البته تورم در اشتغال تاثیر زیاد دارد ولی در حال حاضر در امر اشتغال مسائلی داریم که نزدیک به خود مساله اشتغال است. الان بازار کار متولی ندارد. در حال حاضر تعدادی کارخانه و کارگاه داریم که تعطیل شده و باید با حمایت از اینها و دادن یارانه و معافیت مالیاتی و استمهال دیون کمک کنیم که این کارخانهها احیا شوند؛ و اگر در شرف تعطیلی است تعطیل نشود.
نمره: 1
* علیاکبر ولایتی: مطالبی که آقای غرضی فرمودند را میتوان اینگونه تکمیل کرد. سیاست دولتها در گذشته چه قبل و چه بعد از انقلاب بیش از آنکه تولیدمحور باشد توزیعمحور بوده. تولید را باید مردمی کنیم. در حوزه کشاورزی باید حمایت اساسی از کشاورز شود. در حوزه صنعت هم باید حمایت درست شود. محصولات کشاورزی باید بیمه شود و کشاورز بازنشسته شود و محصولاتش خرید تضمینی شود.
نمره: 1
* محسن رضایی: بیکاری و تورم دو چیز متفاوت است. بعضی وقتها متناقض با هم عمل میکنند. منحنی فیلیپس در اقتصاد در این باره وجود دارد. اشتغال از شاغل و شغل درست میشود. هرکدام برنامهای میخواهد که اشتغال را حل کنیم و بیکاری را از بین ببریم.
نمره: 1
* سعید جلیلی: بیکاری مهمترین موضوع کشور است چون رشد جمعیتی که داشتیم به دوران نیاز به کارش رسیده. نیاز است که بدان توجه جدی شود. به دو بخش باید توجه کرد. یکی بحث حمایت از تولید که باید به ظرفیتهای بخشی مانند کشاورزی و اقتصاددانشبنیان و ارتباط صنعت و دانش توجه کنیم. بحث فناوری اطلاعات و نفت و فولاد و مسکن را باید توجه ویژه کرد. اشتغالی که خواهیم داشت باید در تولید باشد نه در شغلهای کاذب. تولید باید رقابتی باشد. صنایع دستی هم جزو مزیتهایی است که میتواند چند میلیون شغل ایجاد کند.
نمره: 1
* محمدرضا عارف: حداقل یک میلیون فرصت شغلی لازم داریم. برای اینکه این اتفاق بیفتد مهمترین کار احیای سازمان مدیریت است. باید صنعت نیمهتعطیل ما رونق یابد. باید سهم صنعت را از هدفمندی یارانهها که 30 درصد است پرداخت کنیم. نقدینگی کشور را باید به سمت صنعت ببریم. جذب سرمایههای داخلی به خصوص بسیار مهم است. سرمایهها وارد خرید ارز و طلا شده است متاسفانه. باید فضای کسبوکار رونق گیرد و اشتغال ایجاد شود. یکی از طرحهای ویژه که بسیار مهم است و 200 هزار شغل ایجاد میکند، گردشگری است.
نمره: 2
* حسن روحانی: اشتغال مهمترین دغدغه مردم است. وقتی در جامعه ایرانی بیش از سه میلیون نفر بیکار داریم و بیش از 800 هزار نفر نیروی متخصص فارغالتحصیلی که دوره دانشگاهی تمام شده و شغلی ندارند نشان میدهد مهمترین مساله جامعه امروز ماست. راه حل اصلی این مساله بهبود شرایط کسبوکار است. متاسفانه قانون بهبود کسبوکار که در مجلس تصویب شده، آییننامه اجراییاش ابلاغ نشده است. در کنار این آموزش نیروی انسانی متخصص و ماهر به عنوان یکی از راههای کار است.
نمره: 2
* محمد غرضی: امکان ندارد شما در تولید رقابت خارجی را به حساب نیاورید. تولید رقابت جهانی دارد. در تمام دنیا هزینه پول برای تولید یکی دو درصد است. در ایران هزینه پول بیش از تورم است. تورم 20 درصدی و هزینه پول 25 درصدی هیچ سرمایهای را برای تولید نمیگذارد. بزرگانی که اینجا نشستهاند، در دولتها بودهاند و این وضعیت نتیجه کار دولتهاست. از یک موضوع تغافل شد و آنکه تورم باید بیاید روی 1/2 درصد. هزینه پول باید برود روی سه درصد. رقبای شما ترکیه و چین و هند هستند. شما در سال 40 میلیارد دلار واردات داشتید. نیازهایی مانند گوشت و روغن و کره وارد شده است. تمامی کسانی که به این تولیدات میپرداختند به خاطر هزینه بانکی زیاد تولید را رها کردهاند. تولید حمایت سیاسی اجتماعی و... نداشته و به همین خاطر شکست خورده است.
پاسخ حسین عباسی : مشکل اشتغال مشکل تولید است. دولت نمیتواند خودش اشتغال ایجاد کند ولی میتواند مشکل واحدهای تولیدی را رفع کند. سادهتر شدن قوانین و کاهش دخالت دولت در تنظیمات ناظر به کسبوکار (به ویژه قیمت محصول، استخدام و اخراج، واردات و صادرات، و مالیاتها) سبب میشود انگیزه تولید و ایجاد اشتغال در بنگاههای متوسط و کوچک تقویت شود. ثبات اقتصاد کلان هم نااطمینانی در بازار را کاهش میدهد و فعالان را قادر به برنامهریزی بلندمدت میکند. کاهش انحصارات و رفتار یکسان دولت با شرکتهای دولتی و خصوصی باعث رشد بخش خصوصی و افزایش اشتغال میشود. تصحیح قیمتهای اساسی مثل قیمت ارز و پول (بهره) هم تولید و اشتغال را کارآمد میکند. با این سیاستها انتظار میرود سرعت ایجاد شغل افزایش یابد. نرخ بیکاری ممکن است تا سالها بالا بماند. دلیل اول ورود جمعیت جوان به بازار است. دلیل دوم این است که افراد زیادی به خاطر چشمانداز ناروشن کاریابی از ورود به بازار کار انصراف دادهاند. زنان تحصیلکرده مهمترین بخش این گروهند. با بهبود وضع بازار کار و ایجاد اشتغال این افراد وارد بازار خواهند شد و نرخ بیکاری را بالا نگه خواهند داشت.
پرسش دوم: نظام و برنامه شما برای تعامل با سایر قوا و نهادهای نظارتی کشور چیست؟
* محمدرضا عارف: مهمترین مشکل و ریشه مشکلات اقتصادی حاکمیت یکپارچه یک جریان سیاسی یعنی اصولگرایان بر اقتصاد کشور در هشتساله گذشته و کنار گذاشتن جریان دیگر است. برخی نظامیان و شرکتهای وابسته به نهادهای نظامی در امور اقتصادی دخالت کردند که این فضا را برای مشارکت اقتصادی تنگ کرده. خصوصیسازی به صورت ناقص انجام شده است. بین 10 تا 15 درصد به بخش خصوصی واگذار شده و بقیه عملاً به بخشهای نیمهدولتی. به خاطر مشکلاتی که با دنیا داریم نمیتوانیم از ارتباط با کشورهای دنیا برای بهبود اقتصادمان کمک بگیریم. اگر اصل 44 را جدی دنبال کنیم بسیاری از مشکلات اقتصادی حل میشود. یک جریان سیاسی نمیتواند کشور را اداره کند، این را باید بپذیریم. مبنا را باید بر شایستهسالاری بگذاریم. با توجه به ضرورت تعامل بین قوا باید قوای مختلف در یک فضای صمیمی مشکلات را حل کنند. نباید اختلاف نظر و مشکلات قوا به جامعه کشیده شود. اگر به موردی رسیدیم که نمیتوانستیم حل کنیم، میتوانیم از رهبر معظم انقلاب کمک بگیریم.
نمره: 0
* حدادعادل: آقای عارف مساله را بیش از حد سیاسی کردند. گناه مشکلات کشور را به دوش اصولگرایان گذاشتند. با این موافقم که کشور نباید از نیروهای کارشناس و خدوم با هر تغییر دولتی خالی شود اما فرضاً اگر این اتفاق در دوره اصولگرایان افتاده، نظیرش در دوره اصلاحطلبان افتاده است. مگر در دوره اصلاحطلبان با اصولگرایآنچه کردند؟ اگر اشکال شما وارد باشد، به همه دولتها وارد است. اگر من موفق به اداره کشور و ریاستجمهوری شوم، سعی میکنم مساله گرایشهای سیاسی را از نیروهای کارشناسی و متخصص و خدمتگزار جدا کنم.
نمره: 0
* روحانی: مهمترین مساله در این زمینه این است که از نگاه فردمحوری و استبداد رای فاصله بگیریم. از متخصصان استفاده کنیم. نگذاریم صاحبنظران جامعه منزوی شوند و حتی از فعالان اقتصادی بخش خصوصی و تعاونی و کارآفرینان استفاده کنیم. سازمانهایی مانند مدیریت باید احیا شود. دولت باید به صورت فراجناحی اداره شود و نباید نیمی از مدیران را کنار بگذاریم. فکر میکنم در کنار اینها باید آزادی بیان را هم در جامعه داشته باشیم. نقد آزاد اگر در جامعه نباشد، نظام تصمیمگیری وقتی اشکال و ایرادی دارد، تصحیح نمیشود. نقد نعمتی است برای تصحیح در اشکالات.
نمره: 0
* ولایتی: نکتهای که آقای عارف فرمودند، یک متممی نیاز دارد. حتماً باید از نیروهای متخصص با سلایق مختلف سیاسی استفاده شود که دولت محروم نماند ولیکن یک وجه مشترکی جریانهای سیاسی داشته باشند و آن اینکه به نظام و ولایت فقیه و قانون اساسی در قول و فقه پایبند باشند. از زمان منتسکیو به بعد تفکیک قوا صورت گرفته. بنا به اهمیت و پیچیدگی حکومت قوای سهگانه تشکیل شده. باید قوه مجریه قانونگرا باشد و در برابر رای قوه قضائیه خاضع باشد. اگر کابینه تشکیل میدهد این کابینه مرکب از وزرای متخصص باشد و هر وزیری در حوزه خودش اختیار رئیسجمهور را داشته باشد. اینگونه نیست که دولت را به تیم فوتبال تشبیه کنیم.
نمره: 4
* رضایی: خوشبختانه چون جزو هیچ کدام از دعواها نبودم، قضاوت صحیحتری میتوانم بکنم. نه جزو دولت خاتمی بودم که اصولگراها را بیرون بریزم و نه در دولت احمدینژاد بودم که اصلاحطلبان را بیرون بریزم. هیچ کدام از اینها را قبول نداشتم. البته آقای عارف به سوال جواب نداد. آقای عارف نگفت که در دوره خودشان مشکلی نبود؟ آیا شما میتوانید با مجلس اصولگرا تعامل کنید؟
نمره: 0
* جلیلی : وقتی میتوانیم تصمیم صحیح اقتصادی بگیریم که مبتنی بر گفتمان نظام و انقلاب باشد که بتواند پیشرفت را برای ما به ارمغان بیاورد. در زمان آقای عارف مبانی نظری که برنامه چهارم را نوشتند کاملاً مخالف بود و نمیتواند پیشرفت را برای کشور داشته باشد. سه عنصر اساسی را باید در تصمیمسازی و تصمیمگیری مشارکت دهیم. اولینش خود مردم هستند. در کشاورزی باید از خود مردم سوال شود. نباید فقط از گروههای سیاسی سخن بگوییم. نکته دیگر بحث خودهماهنگی در دولت است. الان نزدیک 40 شورا داریم که در مساله اقتصادی تصمیمگیری میکنند اینها باید با یک آهنگ عمل کنند. بین قوا اگر قانون مبنا قرار بگیرد مشکلی پیش نمیآید.
نمره: 0
* قالیباف: آغاز بحثمان اقتصادی بود اما در سوال دوم همه رفتند دنبال بحث سیاسی. مهمترین دغدغه من همین است. وقتی بناست اقتصاد را حل کنیم چه کار به سیاستزدگی داریم؟ مردم به اینها کاری ندارند، مردم میگویند مشکل ما را حل کنید. نباید دغدغه مردم را فراموش کنیم. شورای شهر اول را اختلاف سیاسی حل کرد. در شورایی که هشت سال خدمتشان بودم هم اصولگرایان هستند هم اصلاحطلبان اما مشکل مردم دارد حل میشود. ما باید بر اساس یک سند برنامه پیش برویم. نباید سلیقهای عمل کرد.
نمره: 0
* غرضی: من متولد 1320 هستم. نسل من انقلاب کرده و جنگیده و سازندگی کرده و 2/98 درصد آرای ملت را جمع کرده. فروکاستن جمهوری اسلامی به احزاب و گروهها ظلم به انقلاب است. این دولتها 1200 میلیارد درآمد داشتند و امروز 600 میلیارد تومان بدهکاری دارند. حاکمیت ایجاب میکند که مردم را در مدار انقلاب نگه داریم. مردم تحمل کردند. هنوز هم میخواهیم کشور را به گروههای سیاسی تقسیم کنیم؟ این خلاف شأن انقلاب و امام و رهبری است. کشور یک واحد متحد است. شما متحد شوید دست در جیب فقرا نکنید و بعد هر کار سیاسی خواستید بکنید.
نمره: 0
* عارف: مگر میشود بدون توسعه سیاسی توسعه اقتصادی داشت؟ باید همزمان پیش بروند. خطاب به جلیلی: اگر مبانی برنامه چهارم زیر سوال است چرا مجلس اصولگرا آن را تصویب کرد؟ خطاب به رضایی: مگر من گفتم دولت اصلاحات اشکالی نداشته؟ همه دولتها اشکال داشتند. من عملکرد دولت خاتمی را میگویم که بهترین رابطه را با مجلس اصولگرای پنجم داشته است. دعوایی بین دو رئیس قوه نبود که در صحن علنی مجلس مطرح شود و همه مردم را ناراحت کند. با قوه قضائیه هم کمیته مشترک تشکیل دادیم و مسائل را حل میکردیم. صحبتی که آقای ولایتی مطرح کرد مهم بود. هر مسوولی که در سطح جمهوری اسلامی فعالیت میکند باید وفاداریاش به قانون اساسی و نظام را اثبات کرده باشد.
حسین عباسی: (سوال اصولاً سیاسی است. متخصصان علوم سیاسی بهتر از من این را جواب میدهند) هر یک از سه قوه وظایفی دارند که اگر دیگری بخواهد انجام دهد علاوه بر مشکل قانونی به مشکل کارآمدی بر میخوریم. طبق قانون اساسی نقش قوه مجریه اجرای قانون است نه وضع آن. قوه مجریه میتواند با ارائه لوایح و نیز ارائه نظرات در مورد طرحها در فرآیند شکلگیری قانون مشارکت داشته باشد. همچنین بخشی از تنظیمات بازار در اختیار قوه مجریه است. اما بعد از تصویب قانون وظیفه قوه مجریه اجرای آن است. همچنین فعالیتهایی که ناظر به تخطی از قانون است در حوزه وظایف قوه قضائیه است نه قوه مجریه. هر قوه در حوزه خودش اختیار کامل دارد ولی در حوزه دیگری نمیتواند وارد شود. مرزها را هم قوانین کشور تعیین میکند. روشن کردن این مرزها مهمترین گام در مسیر تعامل سه قوه است.
پرسش سوم: برنامه دولت شما برای تامین مسکن و مهار قیمت آن چیست؟
* رضایی: کاش روش بهتری برای مساله اقتصادی پیش گرفته میشد و ما تخصصیتر به مساله میپرداختیم. آنها که میخواهند فرمان اداره کشور را به دست بگیرند مهمتر از کارشناسانشان هستند. ما در اداره کشور باید کار را به مردم بدهیم. مردم در اقتصاد و مسکن و بسیاری از کارهای دیگر نیستند. مسکن مهر طرح خوبی بوده ولی باید بهتر اجرا میشد. نباید منابعش از بانک مرکزی و بدون پشتوانه شکل میگرفت. قیمت مسکن در تهران به صورت سرسامآور بالا رفته و تمام برنامهریزیهای مسکن را از بین برده. توجه جدی به مسکن خواهم کرد. با اصلاحات در مسکن مهر آن را ادامه میدهیم. نباید پروژهها را نیمهتمام بگذاریم که هزینه پشت سر هزینه به بار بیاید. مقرراتی که برای محدوده شهرها به وجود آمده بر اساس معماری نوین ایرانی نیست و باید بازنگری شود. جایگاه شهرسازی را نوعی تغییر میدهیم که فرصتهای جدیدی برای مسکن ایجاد شود. وام مسکن به خاطر اینکه خود مسکن تبدیل به کالای اقتصادی و تجاری و درآمدزایی شده مانع از آن میشود که تسهیلات قابل توجهی به آن داده شود. باید مسکن از دارایی به سرمایهگذاری تبدیل شود و وامهای بیشتری در اختیار مردم قرار دهیم.
نمره: 1
* قالیباف: بحث مسکن از اولویتدارترین بحثهای دولت من خواهد بود. بیشترین سهم درآمد مستضعفین صرف کرایه خانه میشود. مسکن که توسعه یابد مستقیماً 250 هزار شغل ایجاد میکند. باید کیفیت ساخت مسکن را بالا ببریم. بافت فرسوده از معضلات کشور است. وقتی در تهران امکانات هست چرا در بیابان مسکن میسازیم که باز هم نیاز به زیرساخت داشته باشیم. اگر در تهران بافتهای فرسوده را درست کنیم نیازی نیست به پرند برویم.
نمره: 1
* غرضی: هر دولتی به کشور به صورت بخشی نگاه کند دچار صدمات گذشته میشود. بخشینگری باعث فرسودگی بخش و از بین رفتن دولت میشود. اینکه هر دولتی در 100 سال گذشته گفته یک روز آموزش و پرورش و یک روز مسکن و یک روز کار دیگر را بکند و بخش وسیعی از منابع را صرف آن کند و از بقیه سیستم دفاع نکند، به همین وضع امروز دچار میشویم. بخش اصلی گرفتاری عدم مسکن برای این است که اشتغال نداشتند و نتوانستند پسانداز کنند. دولت در دو کلمه خلاصه میشود. تورم و اشتغال.
نمره: 0
* جلیلی: در بخش مسکن دو تقاضا داریم، یکی تقاضای واقعی است که سالی 850 هزار ازدواج داریم که به مسکن نیاز دارند و باید به آن پاسخ داده شود. مسکن مهر پاسخی به این نیاز بود و باید ادامه یابد. همینطور اصلاحات در بافتهای فرسوده. اما بخشی از مسکن هم به خاطر نگاههای سوداگرانه است. به دلیل تورم در زمین و مسکن سرمایهگذاری میکنند. اگر نتوانیم سیاستهای اساسی داشته باشیم هر قدر هم مثل مسکن مهر تولید کنیم نمیتوانیم موفق باشیم؛ لذا باید تورم و نظام مالیاتی اصلاح شود؛ و مدیریت سرمایه کنیم تا به سمت تولید برود نه به سمت بورسبازی. باید سیاستگذاری منطقهای در بخش مسکن داشته باشیم.
نمره: 1
* عارف: یکی از مهمترین دغدغههای مردم مساله مسکن است. بالا رفتن سن ازدواج و طلاق ناشی از همین مساله است. مسکن مهر به خاطر بیتوجهی به تسهیلات زیربنایی و رفاهی و به خاطر تورمزایی بالا و همچنین اجرای آن در خارج از شهرها کمی ناموفق بود و به همین دلیل طرح مسکن ماندگار را پیشنهاد کردیم تا آرامشی را به خانوادهها برگردانیم.
نمره: 1
* حدادعادل: مسکن مهر اقدامی مفید بود. دولت هم زیاد زحمت کشید و خیلیها صاحبخانه شدند. سوداگری مسکن را هم کاهش داد اما اشکالاتی هم داشت. یکی اینکه زیرساختهای لازم در کنار خانهها ساخته نشد. زندگی در شهر فقط زندگی در خانه نیست. زندگی جز سرپناه چیزهای دیگری هم نیاز دارد.
نمره: 1
* روحانی : تامین مسکن ارزان برای نسل جوان جزو برنامههای من است. قیمت مسکن در سالهای اخیر رشد 82 درصدی برای کلنگی و 52 درصدی برای آپارتمان داشته. طرح مسکن مهر کار پسندیدهای بود اما دچار مشکلاتی شده است. قرار بود 200 هزار ساخته شود تبدیل به 5/1 میلیون شد؛ لذا با شتابزدگی کار انجام گرفت و امروز این ساختمانها عیوب فراوانی دارد و برای تکمیل اینها 465176 میلیارد ریال نیاز است؛ و امروز بانک مسکن به خاطر همین طرح 203597 میلیارد ریال از بانک مرکزی استقراض کرده لذا این طرح اشکالات فراوانی دارد اما چارهای نیست جز مرتفع کردن آن و کامل کردن طرح بدون نواقص.
نمره: 1
* ولایتی: همانطور که بعضی دوستان فرمودند کاری که صورت گرفته درست بوده و باید پاسخی به این نیاز مردم به مسکن داده میشد اما منحصر کردن آن به دولت کار درستی نبود. برای افراد کمبضاعت سرمایهگذاری دولت اشکالی ندارد اما با فراهم کردن امکانات برای ورود بخش خصوصی باید تکمیل شود. عیوب مسکن مهر باید برطرف شود. گاز و برق و آب و... باید برای این مسکنها تامین شود. علت اینکه در نقاط دورافتاده تاسیس شده برای جلوگیری از مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به مرکز است و این سیاست درستی بوده است. در کشور ما عمر متوسط ساختمانها 50 سال است ولی در اروپا 150 سال. باید مسکنها در کشور به صورت مقاوم ساخته شود.
نمره: 3
رضایی : مشکل ما معماری ایران است. شهرهای ما و روستاهای ما، توسعه شهری ما، به هیچ وجه در چارچوب معماری کلان نیست که اشتغال و درآمدزایی مردم و زیرساختها و... دیده شده باشد. ما اگر بخواهیم اصلاح اساسی در مساله مسکن انجام دهیم اول باید مشخص کنیم هر شهر چقدر توسعه یابد و جمعیتش چقدر باشد و اشتغالش چگونه باشد و... تا این کار را انجام ندهیم مساله مسکن حل نمیشود. برای مسکن 70 درصد وام را باید دولت با تسهیلات بدهد و مردم 30 درصد برای مسکن هزینه کنند. مسکن مهر را ادامه میدهم. خوشبختانه همه دوستان موافق بودند که این کار را ادامه بدهیم.
حسین عباسی: تامین مسکن به دولت ربطی ندارد. مهار قیمت مسکن هم وظیفه دولت نیست. بازار مسکن بازاری است دست مردم. هم در بخش عرضه و هم در بخش تقاضا. دولت (به معنای اعم آن شامل تمام قوا و شهرداریها) استانداردهای مسکن را وضع میکند و بر اجرای آن نظارت میکند. همچنین شهرداریها در صورت نیاز به گسترش شهرها مناطق جدید را وارد بازار میکنند و با عرضه زیرساختارها مانند راه و آب و برق آنها را برای ساخت و ساز آماده میکنند. در سوی دیگر تصحیح نرخ بهره سبب میشود سوددهی بازار مسکن در مقایسه با سایر بازارها مستقل از رانت نرخ بهره باشد. در این شرایط است که قیمت صحیح برای مسکن به ظهور میرسد. این قیمت البته برای تهران بسیار بالاتر از سراب و برای سراب بالاتر از روستای علیکمر خواهد بود. تنها نکته باقیمانده کمک به اقشار خیلی کمدرآمد برای تهیه مسکن با حداقل استاندارد است که در سیاستهای مسکن جای نمیگیرد بلکه تحت سیاستهای حمایتی بحث میشود.
* پرسش چهارم: برنامه شما برای گسترش عدالت اقتصادی چیست؟
* روحانی: عدالت یعنی هر چیزی در جایگاه خود قرار گیرد. اولین مساله تولید است که باید در جایگاه خودش قرار گیرد. امروز در شرایطی که هستیم به جای آنکه به تولید داخلی کمک کنیم به واردات روی آوردهایم. این بزرگترین بیعدالتی است. عدالت این است که در شرایط فشار دشمن بتوانیم در داخل به تولید کمک کنیم و تولید داخلی را افزایش دهیم و از مقدار واردات کم کنیم. میبینیم شعارهای سیاسی ما با عملکرد اقتصادی ما سازگار نیست. در شعار، شعار مقاومت میدهیم اما در شعار اقتصادی در مقام عمل مقاومتی در کار نیست. الان باید سیاست اقتصادی ما با سیاست سیاسی ما کاملاً منطبق باشد و در یک مسیر قرار داشته باشد. ولی امروز میبینیم این دو مسیر کاملاً جداست. امروز وقتی این همه بیکار در جامعه ما وجود دارد هیچ شاخصی برای بیعدالتی نیست. حتی شاخصهایی که معروف است برای ضریب جینی، میبینیم آخرین اعلامی که بانک مرکزی کرده این است که بعد از اجرای یارانهها دو دهک بالا و دو دهک پایین متنعم شدند و شش دهک وسط در فشار بیشتر قرار گرفتند. کارخانه کفش ملی یک روزی جزو افتخارات ما در بین کشورهای همسایه بود اما امروز به انبار ماشین سایپا تبدیل شده. پارسالکتریک به لانه کبوترها تبدیل شده. یعنی عدالتی بین نیازهای واقعی و عملکرد واقعی دولت وجود ندارد.
نمره: 1
* جلیلی : عدالت را باید اصل بدانیم و مقدم حتی بر پیشرفت. اگر توانستیم عدالت را برای همه مردم کشور فراهم کنیم و فرصت بروز استعدادشان را فراهم سازیم، مشکلات حل میشود. عدالت اما باید به صورت ساختاری و نهادینه شکل بگیرد نه به صورت حرکات مقطعی. یک مساله مهم عدالت در تخصیص منابع است. اینکه در بهرهبرداری از سهم تولید چگونه داریم عادلانه تقسیم میکنیم، بسیار مهم است.
نمره: 0
* غرضی : اولین بخش عدالت آن است که دولت دست خود را از جیب مردم دربیاورد. وقتی دولتی ارز موجود کشور را از هفت تومان به 3500 تومان میرساند دارد جیب مردم را خالی میکند. باید دست کسی را که در جیب فقراست قطع کرد. دولت متورم بیش از درآمدش هزینه میکند و فقرا را فقیرتر و اغنیا را قویتر میکند. این روشهای ناقص که در دولتهای مختلف انجام شده منجر به ضعف فقرا و قدرت اغنیا شده است. 100 سال است که 100 ین ژاپن یک دلار است. ما باید از دیگران درس بگیریم. عزیزانی که میخواهند کشور را اداره کنند باید به مردم تعهد بدهند که وقتی میخواهند دولت را ترک کنند قیمت دلار چقدر خواهد بود؟
نمره: 0
* ولایتی : معنی عدالت را فرمودند اما در عمل یعنی امکانات موجود در کشور به طور یکسان در اختیار مردم قرار گیرد. اعم از امکانات مالی و تحصیلی و... هر ایرانی در داخل و خارج، ایرانی است و باید به طور یکسان از امکانات موجود استفاده کند. اما عدالت به تنهایی بدون پیشرفت به معنای تقسیم عادلانه فقر است. عدالت و پیشرفت باید با هم توام باشند تا هم عدالت را داشته باشیم و هم پیش برویم. پیشرفت بدون عدالت هم یعنی افزایش فاصله طبقاتی.
نمره: 4
* عارف: عدالت را نباید یکسانی توزیع فقر قلمداد کنیم. باید تولید ثروت و رشد اقتصادی داشته باشیم. در برنامه سوم رشد اقتصادی شش درصد را داشتیم. به نظر میرسد در حال حاضر به رشد بالاتر یعنی هشت درصد نیاز داریم. اولویتمان باید به نقاط غیربرخوردار و نقاط مرزی باشد. باید تلاش کنیم تعداد فقرا را کمتر کنیم.
نمره: 2
* قالیباف: عدالت نه گفتنی است و نه شنیدنی. عدالت عملی است که باید اتفاق بیفتد و مردم آن را بچشند. آحاد ملت از هر قوم و مذهبی باید از امکانات بهرهمند باشند. نباید همهاش به مرکزیت توجه شده و هر چه از مرکز دور شدیم محرومیت بیشتر شود. نباید فقط یک قشر خاص را ببینیم. هر چقدر از عدالت حرف بزنیم و رشد اقتصادی نباشد، شعاری بیش نیست. من در نیروی انتظامی عدالت در امنیت را با 110 برقرار کردم. در شهرداری تهران محکم گفتیم مناطق محروم در اولویت هستند. درآمد شهرداری را بالا بردیم و رشد جنوب شهر را چند برابر کردیم.
نمره: 0
* حدادعادل: دهه کنونی دهه پیشرفت و عدالت نامیده شده و این نامگذاری بیسبب نبوده است. برخی نظریههای پیشرفت خارج از مبانی اسلامی، به پیشرفت بیشتر از عدالت اهمیت میدهد. ما شاهد برخی از این انحرافات و کجرویها در مبانی برنامه چهارم بودیم. وقتی این برنامه در مجلس تصویب شد، به این ایرادات پرداختیم ... باید عدالت و پیشرفت با هم باشد و هیچ کدام به قیمت فراموشی دیگری نباشد. یکی از نمونههای تامین عدالت همین هدفمندی یارانههاست. برخی خانوادهها چندین اتومبیل دارند و برخی هیچ اتومبیلی. نباید آن که چند اتومبیل دارد یارانه فرد غیربرخوردار را استفاده میکرد و هدفمندی یارانهها برای همین اجرا شد.
نمره: 0
* رضایی: طی شش ماه گذشته شاید بیش از 250 شهرستان رفتم. در بازار و مزارع و کارخانجات با تمام وجود احساس کردم با آرمان بزرگ عدالت، فاصله زیاد داریم. تبعیض و پارتیبازی و رشوه در بسیاری از ارکان کشور و قوه قضائیه نفوذ کرده و اجازه توزیع عادلانه ثروت را نمیدهد. دوستانی که اینجا هستند و در دولتها بودند پاسخ دهند که چرا اینگونه شده؟ زمان شعار دادن گذشته است.
نمره: 0
* روحانی: نکاتی که دوستان فرمودند هرکدام بعدی از مساله بود. در مساله عدالت، باید با رانت و فساد مبارزه شود. متاسفانه با اینها در سالهای اخیر بیشتر مواجه بودیم. عدالت فرصت برابر برای کل مردم است و برای کل اتباع ایرانی. همه اقوام و مذاهب. زن و مرد. در بعضی بخشها به خصوص فصل سوم قانون اساسی را بهتر اجرا کنیم. در بحث عدالت اجتماعی باید حمایت از محرومین را در اولویت خود قرار دهیم و آنها که حقوق ثابت دارند مانند کارمندان. الان بیکاری در میان زنان بسیار زیاد است. 66 درصد زنان 20 تا 29ساله بیکار هستند. یکی از راههای عدالت این است که در امکاناتی که در کشور هست از لحاظ فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، همه احساس کنند به طور برابر دارند از اینها استفاده میکنند. یکی از مهمترین مسائل بحث تمرکززدایی است. امروز استانها احساس میکنند توان اداره خود را دارند ولی الان تهران برای آنها تصمیمگیری میکند. باید به استانها اختیارات بیشتری داده شود.
* حسین عباسی: عدالت اقتصادی یعنی اینکه هر فردی این فرصت را داشته باشد که فکر و سرمایه و نیروی کار خود را به کار اندازد و ارزش اقتصادی تولید کند و از منافع آن استفاده کند. نقش دولت هم در این میان آسانتر کردن این کار با عرضه کالاهای عمومی مثل امنیت و زیرساختارهاست. همچنین دولت با فراهم کردن حداقلهای لازم برای افراد بسیار کمدرآمد از ایجاد فقر شدید (که مانع از بهره بردن از فرصتها در جهت بهبود وضع میشود) جلوگیری میکند.
* پرسش پنجم: برنامه دولت شما برای مواجهه با کاهش درآمدهای نفتی در اولین سال دولتتان چیست؟
* حدادعادل: برای مقابله با آثار ناشی از کاهش درآمدهای نفتی باید در درجه اول به صادرات غیرنفتی توجه کنیم. ما میتوانیم با افزایش صادرات غیرنفتی جای خالی صادرات نفتی را پر کنیم. کشور ما کشوری است که از نظر کشاورزی امتیازات بالایی دارد. تنوع اقلیمی دارد. ما میتوانیم صادرات کشاورزی داشته باشیم. میتوانیم از مزایای گردشگری برای تامین ارز به جای کاهش ارز ناشی از فروش نفت استفاده کنیم. از دالان عبوری، کریدور ترانزیتی شمال جنوب استفاده کنیم. باید در کنار اینها دولت انضباط مالی خود را افزایش دهد. ریخت و پاش و مصرف زیاد ما را به ارز نفتی محتاجتر میکند. میتوانیم با افزایش انضباط مالی راههای دیگری را هم تعقیب کنیم. اقتصاد مقاومتی از جمله اموری است که میتواند کشور را در برابر مساله نفت بیمه کند. مراد از اقتصاد مقاومتی، عوض کردن شیوه اقتصاد است. پوستاندازی و نوسازی اقتصادی است. توجه به تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی است. دولت من در آینده برای کاهش ارز ناشی از نفت، باید سبک زندگی اسلامی را در کشور حاکم کند. ما نمیتوانیم به سبک زندگی غربی زندگی کرده و طعمه توطئه غرب شویم.
نمره: 3
* روحانی: چینیها سنگهای قیمتی ما را از روی کشتی میخرند و برمیگردانند دوباره به کشورمان. ما متاسفانه داریم خامفروشی میکنیم. باید نفت را فرآورده کنیم و جلوی خامفروشی را بگیریم. باید موانع صادرات را برداریم تا بتوانند با صادرات غیرنفتی، جایگزینی برای ارز نفت باشند. ظرفیتهای خالی صنعت ما را که بالای 40 درصد است باید پر کنیم. باید مرکز صادرات برق برای منطقه باشیم.
نمره: 2
* عارف: جهتگیری کلی ما اقتصاد بدون نفت است، باید وابستگی بودجه به نفت را به صفر برسانیم. باید نفت را به ثروت ماندگار تبدیل کنیم. در کوتاهمدت باید انضباط مالی و کاهش هزینههای دولت را پیگیری کرده و کاهش تصدی دولت را انجام دهیم. باید تشکیلات دولت تحدید باشد. میتوانیم مزایای خوبی از تجارت و ارتباطات و پروازهایی که از فراز ایران هست داشته باشیم. توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات به ما کمک زیادی میکند. افزایش بهرهوری از مسائل بسیار مهم دیگری است که باید هر دولتی که روی کار میآید در دستور کار قرار دهد.
نمره: 3
* جلیلی: هر چه وابستگی ما به نفت کمتر بشود یک فرصت خواهد بود چرا که میتوانیم از ظرفیتهای دیگر کشور بهتر استفاده کنیم. مزیت نسبی در بسیاری از موارد داریم که یکی از آنها بحث عبور و مرور و ترانزیت است که اگر از ظرفیت آن استفاده کنیم بیش از درآمد نفت برای ما درآمدزایی خواهد داشت. بحث دیگر جلوگیری از خامفروشی در نفت و کالاهای دیگر است. اگر به اینها توجه کنیم درآمدهای ارزیمان قابل مقایسه با وضعیت فعلی نخواهد بود. برخی کالاهای اساسی به راحتی قابل تولید در کشور است. متاسفانه برای برخی کالاهای غیرضروری الان دارد ارز صرف میشود.
نمره: 1
* ولایتی: فروش نفت خام باید با محصولات فرآیندهشده نفتی جایگزین شود. از ویژگیهای ترانزیتی خودمان باید برای حمل و نقل استفاده کنیم. خریدن گاز از برخی کشورها و فروختن به اروپا و ترکیه هم میتواند راهکار مناسبی باشد.
نمره: 1
* قالیباف : در این بخش باید نگاه کنیم که کاهش فروش نفت تهدید است یا فرصت. اگر تدبیر کنیم، فرصت است و اگر سوءتدبیر داشته باشیم، تهدید است. کاهش هزینه دولت باید باشد. تقویت بخش خصوصی. هدایت نقدینگی به سمت تولید و... را باید در نظر داشته باشیم. شهرداری در طول 50، 60 سال گذشته همیشه 30 درصد هزینه خود را از دولت میگرفته اما امروز به پنج درصد رسیده، شهرداری تهران بدون نفت دارد کارهایش را انجام میدهد. در ابتدای سال 80 در اصلاحات، قیمت نفت 10، 11 دلار شد. یکی از کارهای خوب آن موقع این بود که رشد صنعت ما دورقمی شد.
نمره: 2
* غرضی: به مدت چهار سال وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران بودم. در دولت دفاع هزینه کشور به سالی 15 میلیارد دلار رسید. در سازندگی 18 میلیارد دلار. اصلاحات 28 میلیارد دلار. در دولت اخیر چون درآمد سنگینی حاصل شد و اکثریت قریب به اتفاقش صرف واردات شد آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که هزینه کشور 100 میلیارد دلار است و اگر جلویش را بگیریم کشور ساقط میشود. اگر هزینه دولت اصلاحات را 10 درصد هم گران کنیم میشود حدوداً 35 میلیارد دلار که هزینه بالایی برای کشور نیست. عرضم این است که محکم بچسبیم تولید را در این مقطع به سامان برسانیم تا احتیاجی به دلار اضافی نداشته باشیم.
نمره: 1
* رضایی: نمیتوانیم بگوییم کاهش درآمد نفتی تهدید نیست. تهدید است اما باید به فرصت تبدیل شود. راهکار این است که دولت را از اقتصاد بیرون کشیده و مردم را فعال کنیم. مساله بازارچههای مرزی و کشاورزی و... باید مد نظر قرار بگیرد. ما یک میلیون بشکه نفت اضافه داریم که الان به فروش نمیرسد. با ایجاد پالایشگاه موبایل در کشور، یک ظرفیت بزرگی از فرآوردههای نفتی به وجود میآوریم و به کشورهای دیگر فرآورده میفروشیم.
نمره: 1
* حدادعادل: ملت ایران بداند ما میتوانیم بدون وابستگی به نفت وضعیت خوبی داشته باشیم. واردات در سال 1392، 53 میلیارد دلار و صادرات غیرنفتی 32 میلیارد دلار. 30 میلیارد دلار کالای واسطهای بوده اما هشت میلیارد دلار، تجملی مانند خودروهای سواری تجملی و... بوده که عدهای با آن مانور تجمل میدهند و وارد نکردنش هیچ مشکلی برای کشور پیش نمیآورد. اگر بتوانیم هشت میلیارد دلار را حذف و 15 میلیارد سایر به 10 دلار برسانیم، آنگاه فقط 11 میلیارد دلار عدم موازنه صادرات و واردات داریم که میتوانیم از سایر را راهها مانند کشاورزی آن را تامین کنیم.
حسین عباسی: کاهش درآمد نفتی یعنی امکان کمتر برای مصرف و نیاز بیشتر به افزایش تولید و افزایش بهرهوری. تعارف هم نداریم. در نتیجه باید مصارف دولتی تا حد امکان کاهش یابد، قیمتهای کالاهای دولتی (به خصوص سوخت) به سمت واقعی شدن پیش رود تا مصرف کاهش یابد. همزمان عواملی که تولید و صادرات را مختل میکند (مثل قیمتگذاری کالاها و ارز) باید کاهش یابد. بهعلاوه اصلاح نظام مالیاتی باید ادامه یابد تا وابستگی مستقیم به نفت کاهش یابد. در بلندمدت ما نیازمند صندوق ذخیره هستیم با تعریف اقتصادی آن.
* پرسش ششم: گامهای عملی دولت شما برای تقویت تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی و بهبود فضای کسبوکار چیست؟
* قالیباف: برنامه دوساله دارم ولی در بحث مربوط به تولید، سهم تولید را از یارانه در اولویت اول قرار میدهیم. نقدینگی را هدایت میکنیم. الان نقدینگی در جامعه رهاست. سفتهبازی را از جامعه جمع میکنیم. به درآمدهای بدون تولید مالیاتهای قابل توجهی در نظر میگیریم. استقلال به بانک مرکزی میدهیم که هفت برابر نقدینگی در کشور اتفاق نیفتد. ثبات در سیاستها خواهیم داشت تا هر هفته و هر ماه یک رانت برای کسانی که یکشبه میلیاردر شوند، ایجاد نشود. کاهش فشار تحریم را در اولویت قرار میدهیم. دهکهای پایین جامعه را برایشان سیاستهای جبرانی مانند بیمه قرار میدهیم. ما از عدالت صحبت میکنیم نه از مساوات. کیفیت را بالا میبریم در کالاها. اگر بتوانیم شبکه توزیع را به خصوص در کالاهای اساسی در اولویت بگذاریم، مانند کشاورزی، به نتایج خوبی میرسیم.
نمره: 1
* حدادعادل: باید آسیبشناسی از وضع موجود بکنیم. الان آسیبهای ساختاری داریم و سیاستگذاری اقتصادی ما هم آسیبرسان است. البته تحریم و فشار هم هست. با اصلاحات ساختاری و اصلاحات سیاستگذاری میتوانیم به تولید کمک کنیم. به عنوان نمونه به اقدامی که در مجلس هفتم که رئیس مجلس بودم انجام شد و آثار نیکویی داشت اشاره میکنم: ایجاد سهمیهبندی در مصرف بنزین بود. ما 70 میلیون لیتر در سال 85 روزانه داشتیم. 40 میلیون تولید و 30 میلیون وارد میکردیم. دشمن طمع کرده بود برای تحریم بنزین. اما با سهمیهبندی تهدید را به فرصت تبدیل کردیم و امروز صادرکننده بنزین هم میتوانیم باشیم.
نمره: 0
* جلیلی: باید تولید ملی را مهم بدانیم. زمانی در دولتهای قبل میگفتند اگر چیزی صرفه نداشته باشد نباید تولید کنیم مانند بنزین. باید از کالاهای داخلی حمایت کنیم و اجازه واردات ندهیم. نباید در رسانه ملی برای کالای خارجی تبلیغ شود. در موضوعاتی که وارد میکنیم تا جایی که امکان هست باید تولید داخل را در اولویت قرار دهیم. برای تولیدکننده داخلی باید فرجام کارش را کمک کنیم. اگر فرجام تولید مشخص باشد کلی ظرفیت ایجاد میکند برای تولید.
نمره: 0
* عارف: مهمترین کار ثبات اقتصادی است و ما باید اصلاحات ساختاری انجام دهیم. باید ثبات در تصمیمات باید از افراد متخصص استفاده شود. سهم تولید از یارانهها پرداخت نشده. باید خرید تضمینی کالاها را در دستور کار قرار دهیم. باید مشکلات کشاورزی را حل و از جمله مساله بیمه محصولات کشاورزی را حل کنیم. کسبوکار خانگی را باید جدی بگیریم. 18 میلیون زن خانهدار داریم که باید به کسبوکار خانگی آنها کمک کنیم.
نمره: 0
* روحانی: برای تقویت تولید ملی در قدم اول نگاه باید از مصرفمحوری به تولیدمحوری بچرخد. در سالهای اخیر بیشتر بحث مصرفمحوری بوده. خصوصیسازی باید واقعی انجام شود. تا الان 13 درصد واقعی بوده و بقیه به دولت داده شده. انحصارات باید برداشته شود. الان قدرتهایی هستند که هم ثروت دارند و هم قدرت سیاسی و هم سایر قدرتها و دیگران نمیتوانند با آنها رقابت کنند. امروز به احساس امنیت اقتصادی لطمه خورده. باید کارآفرینان را تشویق کنیم و فضا را برای سرمایهگذاری آنها آماده کنیم. امروز امنیت روانی در جامعه به واسطه تهمتها خدشهدار شده که باید این مسائل را برطرف کنیم.
نمره: 2
* رضایی: مشکل اصلی اقتصاد ملی ما این است که صاحب ندارد. ساختار دولت را بر اساس تولید ملی شکل میدهیم. در کنار هر وزارتخانه یک شورای فکر تشکیل میدهیم. ایالتهای اقتصادی را در کشور شکل میدهیم. مشکل ما این است که هزینههای تصمیمگیری غلط بسیار بالاست.
نمره: 0
* غرضی: تا وقتی که هزینه سرمایه بالاست، تولید شکل نمیگیرد. هزینه سرمایه معادل پولی است که بانک به سرمایهگذار میدهد. یعنی بالاتر از تورم. وقتی هزینه سرمایه 25 درصد باشد، هیچ تولیدی در دنیا 25 درصد سود نمیدهد. ما نباید فکر کنیم به صورت بخشی میتوانیم تولید را راه بیندازیم. تولید وقتی شکل میگیرد که هزینه پایین بیاید. وقتی میآید پایین که تورم پایین بیاید و وقتی تورم پایین میآید که تولید داشته باشید؛ لذا این یک چرخه است. علاوه بر بورسبازی، بورس مصنوعی و شبهپول را باید از بین برد تا سرمایه جایگاه خود را پیدا کند.
نمره: 0
* ولایتی: تولید را باید در صنعت و کشاورزی دید. تا وقتی تولید مردمی نشده و کارخانهها به مردم واگذار نشود و دولت بخش مهمی از صنایع و تولیدات صنعتی را داشته باشد، درست نمیشود. آنجا که تولید دولتی ضرر میکند از بانک مرکزی میگیرد اما بخش خصوصی این امکان را ندارد و وامها هم گرانقیمت است. ضمن اینکه وقتی بخواهد واردات مواد اولیه کند در گذشته با 10 درصد قیمت جنس السی باز میکردند الان با 130 درصد میتواند باز کند. این برای تولیدکننده مقرون به صرفه نیست. در کشاورزی تا نتوانیم قیمت محصولات را تضمین کنیم، کار درست نمیشود. به همان قیمتی که گندم را از خارج میخریم چرا از داخل نمیخریم؟
نمره: 1
* قالیباف: ما اقتصادهای خوب دنیا را اگر نگاه کنیم 70 درصد سهمشان در خدمات و 30 درصد در کشاورزی و صنعت است متاسفانه در خدمات ما 35 درصد است. امنیت سرمایهگذار بسیار مهم است ولی امروز در کشور ما این امنیت وجود ندارد. ما نه درست با فساد مبارزه میکنیم و نه اجازه میدهیم امنیت سرمایهگذار باشد. الان نقطه سر به سر در همه مطالعات ارزی و اقتصادی به هم خورده است.
حسین عباسی: حمایت از تولید ملی یعنی اجازه رشد و توسعه دادن به افرادی که میخواهند فعالیت اقتصادی بکنند. این فعالیتها در سایه قواعد شفاف، تنظیمات حداقلی بازار، عدم دخالت در کمیتها و قیمتها (به خصوص قیمت کالا، بهره بانکی، و ارز) و در حضور ثبات متغیرهای کلان اقتصادی میسر است. در جهان امروز بدون ارتباط با سایر کشورها نمیتوان اقتصادی شکوفا داشت. در نتیجه سیاست خارجی هم باید به کمک تولید بیاید.
* پرسش هفتم: گام دوم قانون هدفمندی یارانهها را چگونه اجرا میکنید؟
* جلیلی: قانون هدفمندی یک قانون است و باید به خوبی اجرا شود. یکی از بحثهایی که داریم و در هدفمندی خود را نشان داد این است که بخشی از مسائلی که مطرح میکنیم قبلاً هم مطرح شده اما چرا موفقیتآمیز اجرا نشدند و مشکلاتی داشتند؟ اولین کار برای هر نگاه اقتصادی و هر سیاست اقتصادی این است که باید به ساختار اجرایی دولت بپردازیم تا سیاستها عملی شوند. وگرنه این کار انجام نمیشود. دولت به مثابه قطاری است که اگر راه نیفتد و سرعت لازم را نداشته باشد بهترین قوانین هم دچار مشکل میشود. روی حمایت از تولید همه وفاق دارند اما چرا انجام نمیشود؟ به خاطر اینکه سازوکارها و ساختارها خوب تعریف نشدهاند؛ لذا من ساختار دولت را به گونهای تغییر میدهم که اولاً خودش برای مردم مانع نشود و ثانیاً تقویت کند و خودش مشوق شود برای اینکه ظرفیتها به کار گرفته شوند. اگر به این بحث اساسی نپردازیم سیاستها و قوانین خوبی که داریم مانند همین هدفمندی یارانهها، این موضوعات قابل پیگیری نیست. در بحث هدفمندی بحث اصلی این بود که یارانهها هدفمند و در یک جهت صحیح مدیریت شود.
نمره: 0
* رضایی: مرحله دوم را به صورت درآمدی و تولیدی عمل میکنیم. باید پول وارد تولید و سرمایهگذاری شود که در مصرف و تقاضا اثر خود را میگذارد. ساختار دولت کافی نیست باید راننده و رفتار دولت هم تغییر کند. نوسازی دولت که متناسب با تولید ملی باشد از مهمترین مسائلی است که اگر انجام نشود هر کسی دیگر به جای احمدینژاد بیاید تغییر مناسبی صورت نمیگیرد. دولت باید ثروت تولیدکن و پولدرآور باشد تا از اجرایی کردن طرحها و قوانین صحبت شود.
نمره: 0
* غرضی: دفعه اول نیست که یارانه میدهیم. بنده وزیر نفت بودم، یک لیتر بنزین یک تومان بود و از امام اجازه گرفتیم شد سه تومان تا دو تومان را به روستاییها بدهیم. مشکل ناشی از آن است که به جای اینکه گرفتاری را از مردم کم کند، کارشناسی درست نشده و گرفتاری زیادتر شده. حالا همه فکر میکنند اگر به دنبال یارانه دادن بیشتر برویم گرفتاری بیشتر میشود. اینکه پول و شبهپول چگونه تزریق شود که زندگی مردم ارتقا یابد یک بحث کارشناسی و تولیدی و فنی است. وقتی خدایی نکرده میخواهیم با یارانه کار سیاسی کنیم نتیجه غیر از این نمیشود.
نمره: 0
* قالیباف: هدفمندی را حتماً طبق قانون ادامه میدهیم. البته یارانه تولید را هم در بخش کشاورزی و هم در حوزه صنعت ادامه میدهیم. ضمناً باید سیاستهای جبرانی برای دهکهای پایین جامعه حتماً بگذاریم تا قدرت خرید مردم را بالا ببریم. الان قدرت خرید خاصیتش نسبت به قبل از یارانهها تغییر نکرده. ما قیمت را تثبیت میکنیم تا قدرت خرید مردم بالا برود. ما در یارانهها قیمت را واقعی نکردیم. حقی از مردم الان ضایع شده و آن کیفیت است. چرا باید اتوی پرمصرف در خانهها باشد یا ماشینها 12 در 100 بسوزانند؟
نمره: 2
* حدادعادل: اگر مراد چند برابر کردن 45 هزار تومان باشد فکر نمیکنم دردی از مردم دوا کند. این پول باعث افزایش تورم میشود؛ و هشت برابر آن را باید دوباره از مردم بگیریم. باید اشکالات مرحله قبلی برطرف شود. باید دولت به تناسب درآمدها یارانهها را توزیع میکرد اما انجام نشد. مبلغی که مقرر شده بود دولت از افزایش قیمت انرژی صرف تولید بکند انجام نشد. اگر مرحله اول درست انجام شود شاید نیازی نباشد که وعده اجرای مرحله دوم و سوم و بقیه را بدهیم.
نمره: 1
* عارف: هدفمندی یارانهها در راستای تحقق عدالت اجتماعی مطرح شد. در دولتهای بعد از انقلاب در همه مطرح بود که در دولت نهم و دهم به صورت ناقص انجام شد. باید فقر و غنا فاصلهشان کم میشد و رفاه اجتماعی تامین میشد. ولی به خاطر عملکردی که در حال حاضر با آن روبهرو هستیم و تورم بالای 30 درصد است به اهداف نرسیدیم. سهم تولید داده نشده که باید پرداخت شود. با ارزیابی دور اول میفهمیم که باید به اقشار آسیبپذیر توجه بیشتری شده و به تامین هزینههای درمانی مردم بپردازیم.
نمره: 1
* روحانی: یارانه هدفمند نشد باید هدفمند شود. رقم پرداختی مردم قدرت خرید را به مردم نداد و تورم را جبران نکرد. 245 هزار تومان دادیم بیشتر برداشت کردیم. مردم روی 45 هزار تومان حساب باز کردند لذا باید ادامه پیدا کند. باید یارانه افرادی که حقوق ثابت دارند، تقویت شود و پیشنهاد دولت من این است که یارانه کالایی هم باید اضافه شود برای اینکه مردم حداقل نسبت به تامین کالاهای اساسی تضمین و اطمینان داشته باشند.
نمره: 1
* ولایتی: یکی از بدترین کارها این ست که طرحی خوب اجرا نشود ولو اینکه خوب طراحی شده باشد. یارانه باید اجرا شود چون قانون مجلس است. الان مردم میگویند پولی که میدهید را از ما بگیرید اما قیمتها را به سابق برگردانید. هدفمندی مناسب اجرا نشد.
نمره: 0
* جلیلی: الان 70 هزار میلیارد تومان معوقه بانکی داریم. در ماه 2800 میلیارد یارانه میدهیم. الان شش نفر پنج هزار میلیارد معوقه بانکی دارند. اگر ساختار اقتصادی را درست نکنیم، مشکل حل نمیشود. نقدینگی بسیار زیادی مشابه این هست که جمع نشده. به هدفمندی نباید نگاه سیاسی داشت. باید با قوت ادامه یابد. یکی از آن طرحهایی بود که در جهت عدالت بود. ما قبلاً کالا را ارزانتر میدادیم هر قدر هر کس بیشتر مصرف میکرد بیشتر یارانه میگرفت. هدفمندی یارانهها منطق درستی داشت.
حسین عباسی: پرداخت دائمی پول به مردم باید متوقف شود و جای آن را نظام حمایت اجتماعی از اقشار کمدرآمد بگیرد، شبیه همه نظامهایی که در همه جای دنیا وجود دارد. در دوره گذار بخشی از درآمد فروش کالای دولتی را میتوان به صورت پرداخت یک باره به مردم داد تا گذر از دوران موقت را برایشان آسانتر کرد. ولی در بلندمدت نظام عرضه کالاهایی مانند سوخت و نان باید از قواعد بازار تبعیت کند.
* پرسش هشتم: برنامه عملیاتی دولت شما برای مهار گرانی و تورم چیست؟
* ولایتی: راه کنترل تورم، این است که ما به قواعد اقتصادی پایبند باشیم و قاعده اقتصادی میگوید هرگاه نقدینگی در بازار زیاد شده و متناسب با آن کالا در کشور نداشتید یا تولید نکردید یا وارد نکردید، عملاً عرضه و تقاضا با هم تعادل ندارد. یعنی میزان رها کردن پول در جامعه متناسب با تولید کالا و خدمات نباشد. برای اینکه تورم نداشته باشیم، باید فکرهای مختلفی بکنیم که یکی از آنها فکر عاجل است. یعنی دولت باید فوراً تنظیم بازار کند. اجناس حیاتی مورد نیاز مردم، مانند گوشت و مرغ و برنج و نان و مسکن و... را به اندازه کافی تولید یا فراهم نکنیم تورم ایجاد میشود. اولین کار این است که یک فرصت برای کارهای فوری داریم. یکی از این کارهای فوری برگرداندن اعتماد مردم است. یکی از کارهای اعتمادزدا بخشنامههای متفاوت و متناقض است. معاون اول یا معاون اقتصادی دولت باید کاری کند که هر بخش دولت یک کاری نکند که مردم سرگردان شوند.
نمره: 2
* جلیلی : آنچه تحت عنوان مالیات تورمی از آن یاد میشود، بیشترین رنجش را مردم میبرند. باید دنبال راه حلهای ساختاری در این بحث باشیم نه راه حل مقطعی. در بحث افزایش نقدینگی، اگر نقدینگی را به موقع هدایت کنیم به سمت تولید، خیلی موثر است تا اینکه این نقدینگی در بازارهای کاذب جولان بدهد. نقدینگی در ساختار اداری، از مشکلات ماست. وقتی برای یک پروژهای چهار برابر هزینه کنیم باز هم نقدینگی بالا رفته و تورم ایجاد میکند. تورم انتظاری هم از مسائلی است که شیوه خاص خودش را برای خنثی کردن میخواهد.
نمره: 1
* رضایی: قریب 40 سال است گرانی و تورم وارد اقتصاد ایران شده و باید تلاش جدی برای خنثی کردن آن کنیم. 45 هزار تومان امروز 15 هزار تومان خرداد گذشته است و 30 هزار تومان آب رفته و مردم آسیب دیدند. تورم مانند اژدهای پنجسر بوده و علت اینکه با آن مقابله نشده این بوده که فقط با یک سر آن مبارزه شده. نقدینگی باید در اولین فرصت کنترل شود. همین ماههای آینده اگر کنترل نشود، ارزش پول ملی که ناموس ماست، به شدت کاهش مییابد. هزار تومان الان 300 تومان خرداد سال قبل است.
نمره: 1
* قالیباف: اولین کار دولت بنده این خواهد بود که ثبات را در بازار ارز به وجود بیاورم. این استارت رشد اقتصادی خواهد بود. اقدام دیگرم بازبینی در توزیع کالا و خدمات است. سوم ثبات در قیمت کالاهای حیاتی کشور. اصلاح سیاستهای پولی و مالی هم جزو برنامههای من است. پول اگر کنترل نشود به سمت سفتهبازی و افزایش تورم میرود. ما به اعتماد مردم نیازمندیم. در عرض شش ماه اعتماد را به مردم برمیگردانیم.
نمره: 1
* غرضی : به حمدالله خیلی خوب بحث شد. تورم نتیجه آن است که دولت بیش از درآمدش هزینه کند. تا وقتی دولتها درآمد و هزینهشان یکسان نشود تورم ادامه مییابد. امیدوارم قسمت مردم ایران دولتی باشد که بیشتر از درآمدش هزینه نکند. شبهپول کشور را تحت فشار قرار داده است. الان 700 هزار میلیارد تومان نقدینگی است در حالی که میگویند 500 هزار میلیارد نقدینگی است. 200 هزار میلیارد با سفتهبازی درست شده است. قبل از انقلاب تعداد باجههای بانک نزدیک سه هزارتا بود الان نزدیک 24 هزار است. این درآمدها ناشی از شبهپول و سفتهبازی و بورسهای مصنوعی است.
نمره: 3
* عارف: تورم یک مشکل حلشده در دنیاست. بیش از 160 کشور دنیا تورم یکرقمی دارند ولی متاسفانه کشور ما از معدود کشورهای بالای تورم دورقمی است. الان 30 درصد تورم داریم. در دولت اصلاحات دستاوردهای خوبی برای کنترل تورم به وسیله اصلاح ساختار و ثبات اقتصادی داشتیم. ما ارز را تکنرخی کردیم؛ و از فسادهای ناشی از چندنرخی بودن جلوگیری کردیم. در کنار اصلاح ساختار، انضباط مالی دولت بسیار مهم است. دولت باید اول خودش را کنترل کند. بیشترین اثر را رشد نقدینگی در تورم دارد. باید نهادهای سیاستگذاری و تورم را تقویت کنیم.
نمره: 4
* روحانی: مهمترین مساله برگرداندن آرامش و ثبات به بازار کالا و پول است که مردم دچار یک نگرانی دائمی هستند برای تامین کالای روزمرهشان که نمیدانند قیمت فردا با امروز چقدر متفاوت است. راه اصلی برای حل تورم رونق تولید است. با تنظیم بازار عرضه و تقاضا بخشی از مشکل حل میشود. بر دولت باید نظارت بیشتری شود.
نمره: 1
* حدادعادل: تورم باعث میشود ثروتمندان غنیتر و فقرا ضعیفتر شوند. حل مشکل تورم با تصحیح سیاستهای دولت امکانپذیر است. برای مهار تورم باید دولت مهار شود. انضباط مالی باید برقرار و هزینههای دولت باید کنترل شود. نباید برای عطش کارهای عمرانی بیش از حد پول به کشور بریزد. این همان بیماری هلندی است که ما به دولت تذکر دادیم اما دولت گوش نکرد. سعدی میگوید: چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن که میخوانند ملاحان سرودی. اگر باران به کوهستان نبارد به سالی دجله گردد خشک رودی. سیاستهای اصل 44 باید اجرایی شود.
نمره: 3
* ولایتی: یک راه حل درازمدت و میانمدت داریم و یک راه کوتاهمدت. یکی از علل وضعیت آشفته اقتصادی امروز، از بین رفتن اعتماد بین دولت و مردم است. بازسازی اعتماد مجدد بین دولت و مردم از اساسیترین کارهاست. ما باید یک تنفس ششماهه به تولیدکنندگان بدهیم. امروز کارخانهها یا خوابیده یا کمتر از ظرفیت اسمیاش تولید میکنند. اینها دچار فشار مالیات و اقساط بانک و دیرکرد اقساط هستند. باید به این صنعتگر فرصت داد تا تورم مهار شود. مقدار زیادی دارو در گمرک به خاطر اختلاف قیمت ارز هست، باید دستور دهیم کالاها ترخیص شوند.
حسین عباسی: تورم با گرانی فرق دارد. تورم به معنای افزایش سطح عمومی قیمتها و پدیدهای پولی است، و با کنترل نقدینگی تورم کنترل میشود. مهمترین منبع افزایش نقدینگی هم عدم تعادل مخارج و درآمدهای بودجه است. گرانی به معنای عدم رشد درآمدهای اقشاری از جامعه متناسب با تورم است. سیاستهای ناظر به رشد اقتصادی پاسخگوی این مشکل است.
ارسال نظر