"شهادت می دهم میرحسین موسوی در زمان نخست وزیری خون به دل آقا می کرد "
به گزارش پارسینه، محمد رضا اعتمادیان معاون شهید رجایی در گفتگو با نشریه شما-ارگان موتلفه اسلامی- به بیان ناگفته هایی از اختلافات رئیس جمهور و نخست وزیر دهه شصت پرداخت.
وی گفت: موقعی که آیتالله مهدوی کنی نخستوزیر بودند، من معاون ایشان هم بودم. معاون آقای میرحسین موسوی بودم. آن موقعی که من معاون ایشان بودم، نخستوزیر مقام معظم رهبری بود و چه خونی که به دل آقا نکرد و خدا میداند چه به سر آقا که نیاورد و آقا چقدر او را تحمل کردند. من شهادت میدهم و فردای قیامت هم حاضرم شهادت بدهم که حضرت آقا چهار سال سوختند و با او کار کردند. گوش به حرف که نمیکرد هیچ، اذیتشان هم میکرد. آقا را واقعاً آزار میداد و ایشان واقعاً تحملش میکردند. به دلیل آن که امام فرموده بودند فعلاً باشد آقا هم تحمل میکردند. من معاونش بودم، و می دیدم کارهایی را برای مانعتراشی میکرد.
وی افزود: در اوقاف که بودم، ضرورتی که پیش میآمد مستقیماً خدمت خود امام میرفتم و از ایشان راهنمایی میگرفتم.اوهم خیلی کاری به کارهای اجرایی من نداشت، اما در کارهای اداری خیلی ناهماهنگ بود.
اعتمادیان افزود: در مورد مسائل اقتصادی و قضیه کوپن مشکل داشتیم. ایشان میگفت باید همه مایحتاج با کوپن تهیه شود و ما با او مبارزه میکردیم. بارها نامههای چند صفحهای برایش نوشتم که این کاری که کردید، این مشکلات را دارد، اینجای کار با اسلام مخالف است، اسلام اینها را میگوید، ولی فایده نکرد. در مورد گرفتن مالیات از بعضی از اقشار بارها به او تذکر دادم.
خدايا به همه ما انصاف در گفتار و رفتار عطا بفرما.
ببخشید جنابعالی ؟؟؟
واقعا باعث تاسف است که افرادی از این دست می خواهند از به اصطلاح آب گل آلود ماهی بگیرند. خوب آقای مثلا محترم در آن سالها نخست وزیر نقش درجه اولی در اداره دولت داشت و ریاست جمهوری هم مقامی تشریفاتی بود. این که دیگر نیازی به اما و اگر و اثبات کردن ندارد. اگر با این منطق جنابعالی بخواهیم رخدادهای دوره ریاست جمهوری بنی صدر را هم مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم که در آن دوره هم شهید رجایی در مقام نخست وزیر که همشه با بنی صدر اختلاف داشت خون به دل او می کرد. عزیز من اینگونه قضاوتها نه برای شخص شما خوب است و نه اینکه تاریخ قضاوت خوبی خواهد کرد. ضمن اینکه تردید ندارم حتی مقام رهبری هم از اینگونه سخن گفتن و ارزیابی شما موافقتی ندارند....
خدایا ما با کیا شدیم 75 میلیون!!!
اینا دیگه کی هستن؟؟؟
آقای اعتمادیان اگر از خدا می ترسیدی این حرفها را نمی زدی!!