انتقاد شدید راغفر از سبد کالا و گرانی احتمالی بنزین
هدانا: چند هفته ای است که زمزمههای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، قوت بیشتری گرفته و رفته رفته خبرهای قطعی شدن آن به گوش میرسد. در روزهایی که نمایندگان مجلس در حال بررسی و تصویب نحوه اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها هستند، دولتی ها از افزایش قیمت بنزین سخن می گویند و حسن روحانی نیز اعلام کرده شیب افزایش قیمت بنزین تند خواهد بود.
همین مساله نگرانی هایی را برای افکار عمومی به همراه داشته چرا که منابع آگاه حتی از بنزین 1800 تومانی هم سخن گفته اند و تجربه نشان داده است افزایش نرخ بنزین مساوی است با افزایش نرخ کالاهای اساسی.
حسین راغفر کارشناس مسائل اقتصادی و استاد دانشگاه الزهرا نیز معتقد است که آثار افزایش قیمت بنزین بسیار منفی خواهد بود.
مشروح مصاحبه خبرنگار هدانا با این کارشناس به شرح زیر است:
همین مساله نگرانی هایی را برای افکار عمومی به همراه داشته چرا که منابع آگاه حتی از بنزین 1800 تومانی هم سخن گفته اند و تجربه نشان داده است افزایش نرخ بنزین مساوی است با افزایش نرخ کالاهای اساسی.
حسین راغفر کارشناس مسائل اقتصادی و استاد دانشگاه الزهرا نیز معتقد است که آثار افزایش قیمت بنزین بسیار منفی خواهد بود.
مشروح مصاحبه خبرنگار هدانا با این کارشناس به شرح زیر است:
آقای راغفر با توجه به اظهارات رئیس جمهور درباره افزایش تند قیمت بنزین ، به نظر شما این افزایش قیمت چه تاثیری در وضعیت جامعه خواهد گذاشت؟
متاسفانه باید بگویم افزایش قیمت بنزین آثاری را به جای خواهد گذاشت که الان هم از دوره قبل در جامعه مشهود است و آثارآن خیلی منفی است.
این مساله هم آثار مخرب زیست محیطی داشته ، هم بر رفاه مردم اثر گذاشته است ،هم نابرابری ها را افزایش داده و هم تولید را به شدت دچار آسیب کرده است .
درواقع 400 تومانی شدن بنزین رکود را عمیق تر کرد و تورم را به شدت افزایش داد و اضطراب های اجتماعی را بیشتر کرد.
دولت دهم در واقع با این افزایش قیمت ها سرخوردگی ها ، فرار مغزها و خروج سرمایه های انسانی از کشور تسهیل کردو همه این ها بخش هایی از نتایج دور اول هدفمندی بوده است و ادامه این کار در دور دوم می تواند به بدتر شدن چنین وضعیتی منجر شود.
دلیل این بدتر شدن وضعیت چیست؟
علتش این است که بخشی از ظرفیت های جامعه را اقدامات یا برنامه دور اول عملا مستهلک کرده و جامعه را شکننده تر کرده است.
درواقع افزایش قیمت بنزین قطعا می تواند موجب رشد هزینه های تولید، حمل و نقل و افزایش قیمت روی همه ی کالاهای دیگر بگذارد.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کرد این است که ما در یک بستر از اقتصاد پر از فساد تصمیم گیری می کنیم که دولت در آن غایب است به این معنا که یکی از وظایف اصلی دولت اخذ مالیات از کسانی است که باید مالیات بپردازند اما نمی پردازند و دولت در واقع آنها را مستثنا می کند به دلیل این که احیانا به نهادهای قدرت وابسته هستند.
یعنی شما معتقدید دولت با مالیات می توان ضررهای ناشی از عدم گران کردن بنزین را جبران کند؟
بله .ببینید دولت درآمدهای بزرگی را می تواند از مالیات جذب کند و صرف سرمایه گذاری در زیر ساخت ها کند که این کار صورت نمی گیرد و در عوض بر جیب مردم فشار می آورد و می خواهد از طریق آن کاستی های خود را تأمین کند.
در ضمن دولت می تواند بخشی از هزینه هایش را به شدت کم کند. دستگاه های عریض و طویلی که خاصیتی هم ندارند. به اسم وزارت خانه های متعدد می توانند کم شوند تنها به یک نهادهای برنامه ریز در حوزه های تخصصی تقلیل پیدا کنند و این برج های بزرگی که امروزه دستگاه های دولتی در آن مستقل شدند و هیچ تولید و خاصیتی به جز جذب بودجه دولت و اتلاف منابع و تشدید روند دیوان سالاری و کاغذ بازی و افزودن به هزینه های داد و ستد کار دیگری ندارند را حذف کند.
اما این یک فرایند بلند مدت است...
شاید بگویید که این یک فرایند بلند مدت است ولی در کوتاه مدت مثلا در همین بودجه سال 1393 دولت می تواند با اخذ مالیات از بسیاری از نهادهایی که با فعالیت اقتصادی که سودهای بزرگی دارند را در دستور کار قرار دهد تا بخشی از هزینه هایش را تأمین شود و از اعمال فشار بیشتر بر گرده ی خانواده ها کم کند.
به هر حال نکته مهم این نیست که قیمت بنزین افزایش پیدا کند بلکه مهم نکته های دیگر است. یکی این که دولت باید از ظرفیت های اخذ مالیات خودش بیشتر از آنچه که بوده استفاده کند تا عمده کاستی های خودش را از آنجا تأمین کند و دوم این که با این شیوه اقتصاد مبتنی بر فساد و رانتی که وجود دارد مقابله کندو هزینه های خود را کاهش بدهد.
درواقع دولت باید با غده سرطانی اقتصادی کشور یعنی بانک ها و به ویژه موسسات مالی و اعتباری که تورم در کشور خلق می کند به شدت مقابله کندو بعد افزایش قیمت بنزین را افزایش دهد آن هم به شرط این که منابع دریافتی مصروف گسترش دولت نشود و خرج بخش تولید واقعی بشود و نه بخشی که به اسم تولید، خام فروشی می کند و مواد خام کشور را صادر می کند بلکه به تولیدکنندگانی که خلق شغل در جامعه می کنند.
اگرهزینه افزایش نرخ بنزین مصروف توسعه این فعالیت ها شود اصلا مهم نیست که چقدرگران شود.هر چقدر بشود می تواند با خدماتی که دولت به جامعه می دهد به برقراری نوعی تعادل در اقتصاد کشور منجر شود. اما با عدم تعادل هایی که در اقتصاد کشور وجود دارد افزایش قیمت ها فقط به بدتر شدن وضع کنونی می انجامد.
با این ترتیب، باتوجه به مشکلات اقتصادی مردم، تورم 40 درصدی این افزایش قیمت منطقی هست؟
قطعا با افزایش قیمت بنزین می تواند وضعیت تورم کنونی را مشتعل تر کند و رکود موجود را عمیق تر کند. همین امسال 1392 پیش بینی می شود که نرخ رشد اقتصادی حتی بالاتر از منهای 58 دهم سال گذشته باشد. یعنی این که امسال وضعیتی بدتراز سال گذشته خواهد داشت. چنان چه این افزایش قیمت ها به وجود بیاید این آسیب ها جدی به تولید خواهد زد. با توجه به این که دولت هیچ سازوکار روشنی برای حمایت از تولید واقعی ندارد این می تواند به بدتر شدن وضعیت تولید و گسترش رکود در اقتصاد دولت منجر شود و این خروج از رکود اقتصادی یک سخن پذیرفته شده ای نیست.
از نطر شما حذف یارانه نقدی چقدر می تواند در بهبود اوضاع موثر باشد و اصلا با حذف یارانه نقدی موافقید؟
این چیزی که پرداخت می شود یک آسیب جدی به منابع ملی است. اتلاف منابع ملی است که اسمش را هدفمندی یارانه ها گذاشته اند. به 76 میلیون نفر یارانه پرداخت می شود که به نظر من 30 تا 35 درصد جمعیت کشور اصلا ثبت نام نکرده اند. بنابراین معنای دیگرش این است که ماهیانه بالغ بر 1200 میلیارد تومان و سالیانه بین 14 تا 15 هزار میلیارد تومان پول مربوط به یارانه های نقدی به دست های ناپاکی واریز می شود که ما نمی دانیم کیست.
اصلاح این وضعیت هر روزش می تواند کمک کند به این که در منابع بزرگی از درآمدهای کشور صرفه جویی شود و این منابع جهت دهی شود به ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی به ویژه در بخش واقعیه اقتصاد. نه دلالی و دامن زدن به زد و بند های و فساد موجود. من شدیدا با حذف کامل یارانه ها موفقم.
این می تواند به طور موقطی و فقط امسال برای گروه های پایین در آمدی برای سال 93 ادامه پیدا کند. اما برای سال 94 یک فرایندی صورت بگیرد. یعنی متقاضیان دوباره باید بیایند و فرم های مخصوصی را پر کنند و براساس آن فرم ها باید حداکثر به 30 میلیون کشور یارانه پرداخته شود. مابقی منابع آزاد شده باید مصروف بخش های تولیدی و زیرساختی شود. برای سال 94 افراد باید تقاضاهایشان برای خدمات خاص باشد.
احتمالا افراد 6 یا 7 نوع یارانه می توانند درخواست کنند. و پرداخت یارانه ها بین 6 ماه تا 7 ماه خواهد بود. افراد باید برای هر کدام از این یارانه ها درخواست مشخص بنویسند که یارانه های تغذیه ای، یارانه های خدمات آموزشی، مسکن، بیکاری و خدما حمل و نقل خواهد بود. بدین ترتیب افراد اگر نیازمند هستند می توانند با پر کردن این فرم ها برای سال 94 یارانه های مشخصی دریافت کنند. فقط به افرادی که دچار معلولیت و از کار افتادگی و یا کودکان بی سرپرست می توان خدمات را به صورت یارانه ی نقدی پرداخت کرد. در غیر این صورت هیچ دلیلی برای پرداخت یارانه نقدی وجود ندارد.
سبد کالا چه تاثیری در وضعیت نقدینکی و تورم خواهد داشت و آیا موثر است؟
اولا که مشکلات اجرایی سبد کالا می تواند مفاسد اقتصادی گسترده ای را به دنبال خود داشته باشد. این باید در قالب یکی از اشکال مختلف یارانه ها مثلا یارانه تغذیه قرار بگیرد. مجری آن هم باید به طور مشخص بداند که به چه کسانی و به چه دلیلی و به چه میزانی این یارانه باید پرداخت شود.
این روشی که دولت دارد و خودش دچار سردرگمی جدی است و هر روز یک حرف و یک موضعی می گیرد و نکاتی را مطرح می کند که موجب سردرگمی بیشتر مردم شده با این روش ها نمی شود یارانه پرداخت کردو به ویژه یارانه هایی مثل سبد کالا که این ها می تواند به اسم یک جمعیت عظیمی گفته می شود که پرداخت می شود اما به دست اصلی ترین افرادی که استحقاقش را دارند نرسد و فقط به صورت نمایشی به گروه هایی به خصوص کلان شهرها تخصیص پیدا کند و جمعیت بزرگی دریافت نکنند. بنابراین یک فساد بزرگی هم در این جا به اسم میلیون ها نفر صورت می گیرد.
متاسفانه باید بگویم افزایش قیمت بنزین آثاری را به جای خواهد گذاشت که الان هم از دوره قبل در جامعه مشهود است و آثارآن خیلی منفی است.
این مساله هم آثار مخرب زیست محیطی داشته ، هم بر رفاه مردم اثر گذاشته است ،هم نابرابری ها را افزایش داده و هم تولید را به شدت دچار آسیب کرده است .
درواقع 400 تومانی شدن بنزین رکود را عمیق تر کرد و تورم را به شدت افزایش داد و اضطراب های اجتماعی را بیشتر کرد.
دولت دهم در واقع با این افزایش قیمت ها سرخوردگی ها ، فرار مغزها و خروج سرمایه های انسانی از کشور تسهیل کردو همه این ها بخش هایی از نتایج دور اول هدفمندی بوده است و ادامه این کار در دور دوم می تواند به بدتر شدن چنین وضعیتی منجر شود.
دلیل این بدتر شدن وضعیت چیست؟
علتش این است که بخشی از ظرفیت های جامعه را اقدامات یا برنامه دور اول عملا مستهلک کرده و جامعه را شکننده تر کرده است.
درواقع افزایش قیمت بنزین قطعا می تواند موجب رشد هزینه های تولید، حمل و نقل و افزایش قیمت روی همه ی کالاهای دیگر بگذارد.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کرد این است که ما در یک بستر از اقتصاد پر از فساد تصمیم گیری می کنیم که دولت در آن غایب است به این معنا که یکی از وظایف اصلی دولت اخذ مالیات از کسانی است که باید مالیات بپردازند اما نمی پردازند و دولت در واقع آنها را مستثنا می کند به دلیل این که احیانا به نهادهای قدرت وابسته هستند.
یعنی شما معتقدید دولت با مالیات می توان ضررهای ناشی از عدم گران کردن بنزین را جبران کند؟
بله .ببینید دولت درآمدهای بزرگی را می تواند از مالیات جذب کند و صرف سرمایه گذاری در زیر ساخت ها کند که این کار صورت نمی گیرد و در عوض بر جیب مردم فشار می آورد و می خواهد از طریق آن کاستی های خود را تأمین کند.
در ضمن دولت می تواند بخشی از هزینه هایش را به شدت کم کند. دستگاه های عریض و طویلی که خاصیتی هم ندارند. به اسم وزارت خانه های متعدد می توانند کم شوند تنها به یک نهادهای برنامه ریز در حوزه های تخصصی تقلیل پیدا کنند و این برج های بزرگی که امروزه دستگاه های دولتی در آن مستقل شدند و هیچ تولید و خاصیتی به جز جذب بودجه دولت و اتلاف منابع و تشدید روند دیوان سالاری و کاغذ بازی و افزودن به هزینه های داد و ستد کار دیگری ندارند را حذف کند.
اما این یک فرایند بلند مدت است...
شاید بگویید که این یک فرایند بلند مدت است ولی در کوتاه مدت مثلا در همین بودجه سال 1393 دولت می تواند با اخذ مالیات از بسیاری از نهادهایی که با فعالیت اقتصادی که سودهای بزرگی دارند را در دستور کار قرار دهد تا بخشی از هزینه هایش را تأمین شود و از اعمال فشار بیشتر بر گرده ی خانواده ها کم کند.
به هر حال نکته مهم این نیست که قیمت بنزین افزایش پیدا کند بلکه مهم نکته های دیگر است. یکی این که دولت باید از ظرفیت های اخذ مالیات خودش بیشتر از آنچه که بوده استفاده کند تا عمده کاستی های خودش را از آنجا تأمین کند و دوم این که با این شیوه اقتصاد مبتنی بر فساد و رانتی که وجود دارد مقابله کندو هزینه های خود را کاهش بدهد.
درواقع دولت باید با غده سرطانی اقتصادی کشور یعنی بانک ها و به ویژه موسسات مالی و اعتباری که تورم در کشور خلق می کند به شدت مقابله کندو بعد افزایش قیمت بنزین را افزایش دهد آن هم به شرط این که منابع دریافتی مصروف گسترش دولت نشود و خرج بخش تولید واقعی بشود و نه بخشی که به اسم تولید، خام فروشی می کند و مواد خام کشور را صادر می کند بلکه به تولیدکنندگانی که خلق شغل در جامعه می کنند.
اگرهزینه افزایش نرخ بنزین مصروف توسعه این فعالیت ها شود اصلا مهم نیست که چقدرگران شود.هر چقدر بشود می تواند با خدماتی که دولت به جامعه می دهد به برقراری نوعی تعادل در اقتصاد کشور منجر شود. اما با عدم تعادل هایی که در اقتصاد کشور وجود دارد افزایش قیمت ها فقط به بدتر شدن وضع کنونی می انجامد.
با این ترتیب، باتوجه به مشکلات اقتصادی مردم، تورم 40 درصدی این افزایش قیمت منطقی هست؟
قطعا با افزایش قیمت بنزین می تواند وضعیت تورم کنونی را مشتعل تر کند و رکود موجود را عمیق تر کند. همین امسال 1392 پیش بینی می شود که نرخ رشد اقتصادی حتی بالاتر از منهای 58 دهم سال گذشته باشد. یعنی این که امسال وضعیتی بدتراز سال گذشته خواهد داشت. چنان چه این افزایش قیمت ها به وجود بیاید این آسیب ها جدی به تولید خواهد زد. با توجه به این که دولت هیچ سازوکار روشنی برای حمایت از تولید واقعی ندارد این می تواند به بدتر شدن وضعیت تولید و گسترش رکود در اقتصاد دولت منجر شود و این خروج از رکود اقتصادی یک سخن پذیرفته شده ای نیست.
از نطر شما حذف یارانه نقدی چقدر می تواند در بهبود اوضاع موثر باشد و اصلا با حذف یارانه نقدی موافقید؟
این چیزی که پرداخت می شود یک آسیب جدی به منابع ملی است. اتلاف منابع ملی است که اسمش را هدفمندی یارانه ها گذاشته اند. به 76 میلیون نفر یارانه پرداخت می شود که به نظر من 30 تا 35 درصد جمعیت کشور اصلا ثبت نام نکرده اند. بنابراین معنای دیگرش این است که ماهیانه بالغ بر 1200 میلیارد تومان و سالیانه بین 14 تا 15 هزار میلیارد تومان پول مربوط به یارانه های نقدی به دست های ناپاکی واریز می شود که ما نمی دانیم کیست.
اصلاح این وضعیت هر روزش می تواند کمک کند به این که در منابع بزرگی از درآمدهای کشور صرفه جویی شود و این منابع جهت دهی شود به ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی به ویژه در بخش واقعیه اقتصاد. نه دلالی و دامن زدن به زد و بند های و فساد موجود. من شدیدا با حذف کامل یارانه ها موفقم.
این می تواند به طور موقطی و فقط امسال برای گروه های پایین در آمدی برای سال 93 ادامه پیدا کند. اما برای سال 94 یک فرایندی صورت بگیرد. یعنی متقاضیان دوباره باید بیایند و فرم های مخصوصی را پر کنند و براساس آن فرم ها باید حداکثر به 30 میلیون کشور یارانه پرداخته شود. مابقی منابع آزاد شده باید مصروف بخش های تولیدی و زیرساختی شود. برای سال 94 افراد باید تقاضاهایشان برای خدمات خاص باشد.
احتمالا افراد 6 یا 7 نوع یارانه می توانند درخواست کنند. و پرداخت یارانه ها بین 6 ماه تا 7 ماه خواهد بود. افراد باید برای هر کدام از این یارانه ها درخواست مشخص بنویسند که یارانه های تغذیه ای، یارانه های خدمات آموزشی، مسکن، بیکاری و خدما حمل و نقل خواهد بود. بدین ترتیب افراد اگر نیازمند هستند می توانند با پر کردن این فرم ها برای سال 94 یارانه های مشخصی دریافت کنند. فقط به افرادی که دچار معلولیت و از کار افتادگی و یا کودکان بی سرپرست می توان خدمات را به صورت یارانه ی نقدی پرداخت کرد. در غیر این صورت هیچ دلیلی برای پرداخت یارانه نقدی وجود ندارد.
سبد کالا چه تاثیری در وضعیت نقدینکی و تورم خواهد داشت و آیا موثر است؟
اولا که مشکلات اجرایی سبد کالا می تواند مفاسد اقتصادی گسترده ای را به دنبال خود داشته باشد. این باید در قالب یکی از اشکال مختلف یارانه ها مثلا یارانه تغذیه قرار بگیرد. مجری آن هم باید به طور مشخص بداند که به چه کسانی و به چه دلیلی و به چه میزانی این یارانه باید پرداخت شود.
این روشی که دولت دارد و خودش دچار سردرگمی جدی است و هر روز یک حرف و یک موضعی می گیرد و نکاتی را مطرح می کند که موجب سردرگمی بیشتر مردم شده با این روش ها نمی شود یارانه پرداخت کردو به ویژه یارانه هایی مثل سبد کالا که این ها می تواند به اسم یک جمعیت عظیمی گفته می شود که پرداخت می شود اما به دست اصلی ترین افرادی که استحقاقش را دارند نرسد و فقط به صورت نمایشی به گروه هایی به خصوص کلان شهرها تخصیص پیدا کند و جمعیت بزرگی دریافت نکنند. بنابراین یک فساد بزرگی هم در این جا به اسم میلیون ها نفر صورت می گیرد.
لااقل به صحبت كارشناسان ومتخصصين عمل نماييد وقيمت بنزين را افزايش ندهيد چون باعث تورم وركورد ميگردد بياييد قدري هم به فكر ملت بزرگ ايران باشيد آرامش را به اقتصاد برگردانيد
آقایان شما که شبکه توزیع مناسبی ندارید چرا در این هوای سرد و یخبندان معابر و برودت هوا مردم را که نوعا از بین پدران و مادران هستند مجبور به ایستادن در صف میکنید !؟ این توزیع کالاست یا نمایش و تیاتر !؟ ضمنا چرا کالاهایی را توزیع میکنید که مردم به راحتی از بقالی کنار خانه شان می توانند به راحتی تهیه کنند !؟ بهتر نبود به جای پنیر و روغن و تخم مرغ همین سهمیه برنج را به بیست کیلو افزایش می دادید تا هم توزیعش آسانتر باشد ، هم چشمگیر باشد و هم زود و راحت توزیع شود ( البته از نوع ایرانی اش هم اگر باشد قدری آبرومند تر است و هم مشکل برنج کاران شمال را رفع می کند) مردم خودشان می توانند دو کیلو تخم مرغ را از بقالی سر محل با یارانه نقدی شان تهیه کنند و هزار حرف نگفته دیگر !!!!
مردم معنی اعتدال ، امید و تدبیر را فهمیدند .چرا پارسینه از صف های طولانی مردم در صف سبد کالا خبری منتشر نمی کند ؟ چرا منتشر نمی کنید که بسیاری از کارگران حتی از این سبد گدا پرورانه محروم شدند؟
بنظر دست دولتي ها در داشتن توان كار شناسي بالا در اين سبد كالا كه افتزاح شد واقعا رو شد انسان از جلوي صف هاي طولاني مراكز توزيع سبد كالا در اين روز ها كه رد ميشود احساس شرمندگي مي كند و اين پيام را در يافت مي كند كه در رابطه با خود اظهاري براي در يافت يارانه منتظر افتزاحات بيشتر بايد بود اخر مگر دولت قبلي قرار نبود اول با خوشه بندي و خود اظهاري يارانه دهد بعد متوجه شد كه اشتباه است خوشه بندي را لغو كرد حالا چه دستهايي پيدا و پنهان مي خواهد با ابروي دولت بازي كند من نمي دانم منهاي حقوق بگيران كه فيش حقوقي دارند مگر ارايشگر و بقال و نجار و بازاري واقعيت در امد خود را مي گويد و اصولا قابل سنجش هست اين چه بازي است كه با ابروي دوبت مي خواهند بازي كنند بهتر است دولت بيايد و بگويد يارانه فقط به افراد تحت پوشش كميته امداد و بهزيستي و اگر توان داشت به بازنشستگان و اگر باز هم توان داشت به كار كنان و بقيه را حذف كند بازاري ها به ا توجه به شرايط وارد هستند و قيمت ها را بالا مي برند اين حقوق بگير بيچاره هست و مدافع ندارد بقيه صنوف ميدانند با تورم چه كنند افزايش بنزين يعني مصيبت انكسي كه مي گويد افزايش قيمت بنزين تورم ندارد دروغ گوست تجربه دوران قبل براي دولت بسيار بسيار اموزنده است اگر گوش شنوايي باشد
سلام
من خوشحالم وبه خودمیبالم که دولت تقسیم بندی درستی از جامعه داردومردم را به سه دسته تقسیم میکند 1-افراد تحت پوشش بهزیستی وکمیته امداد 2-کارمندان دولت 3-بقیه مردم هم جزء سرمایه دارها ومیلیاردرها!!!