گوناگون

ناگفته‌های رهامی درباره شهردار نشدن محسن‌ هاشمی

پارسینه: پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری و در پی آن سهم تقریبا ۵۰ درصدی اصلاح‌طلبان از صندلی های شورای شهر چهارم، آنها را امیدوار کرد که شهردار هم از همین طیف باشد. اما در نهایت محمدباقر قالیباف شهردار تهران ماند.

سالنامه روزنامه شرق گفتگویی با محسن رهامی، رییس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات انجام داده است. او درباره آسیب شناسی رفتار اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر تهران و انتخاب شهردار تهران حرف زده.

رهامی درباره انتخاب شهردار می گوید: در انتخاب شهردار چند اتفاق همزمان رخ داد. اول اینکه اکثریت ما اکثریت شکننده ای بود، اگر اکثریت شکننده نبود با لغزش یکی دونفر این اتفاق نمی افتاد. مساله دوم مساله رد صلاحیت ها بود که باعث شد برخی افرادی که قرار بود در شورا باشند و به لحظ تشکیلاتی و حمایت های سیاسی موضع خیلی قویتری را داشتند از لیست حذف شدند و آن هم مزید بر علت بود.

اگر در لیست به جای برخی، دوستان اصلاح طلب رد صلاحیت شده همچون غریبانی، راکعی و ابتکار حضور داشتند بسیاری از مشکلاتی که بعدا پیش امد را شاهد نمی بودیم و این اتفاق که این ها با تبلیغات یا هر پیشنهاد دیگری متمایل به نامزد اصول گرایان شوند پیش نمی آمد. نکته دیگر این بود که دوستانی که خارج از تشکل 18 گانه وارد لیست شدند و به قولشان مبنی بر اینکه تابع جمع باشندعمل نکردند و باید دقت بیشتری میشد.

اتفاقی که آن روز افتاد این بود که ورزشکاران به وعده شان عمل کردند، ما با رای دونفر که یکی خارج از تشکیلات بود و با وجود اینکه پیمان نامه منشور اخلاقی را امضا کرده بود اما به آن عمل نکرد و دیگری که نماینده تشکیلاتی حزب اسلامی کار بود و به وظیفه حزبی اش عمل نکرد شکست خوردیم.

به گفته او برخی از اصولگرایان حاضر بودند به نامزد اصلاح‌طلبان رای دهند، البته اگر محسن هاشمی نباشد: در همان ایام برخی از دوستانی که در لیست ما نبودند و جزو مجموعه نیروهای اصول گرا بودند مستقیم و غیر مستقیم اعلام کردند که به افراد معتدل تر تمایل دارند اما اگر اصرار ما بر محسن هاشمی باشد روی ایشان حساسیت داشته و تلاش کردند یک فرد میانه مثل عبدالعلی زاده، صفدر حسینی، خرم یا سلیمی معرفی شود.

یکی دونفر ازدوستان مثل دنیامالی باوجود امضا کردن منشور اخلاقی در برخی جلسه عنوان می کردند که اگر محسن هاشمی نامزد اصلاح طلبان باشد رای نمی دهم اگر سلیمی باشد رای می دهم. من نمی دانم چقدر به این حرفشان وفادار می ماندند اما اینطور گفته بودند.

شاید اگر همان طور که در انتخابات ریاست جمهوری عمل شد و عارف به نفع روحانی کنار رفت عمل میشد احتمال اینکه می توانستیم با 24، 25 رای شهردار اصلاح طلب داشته باشیم وجود داشت. سه چهار نفراز فهرست آبادگران همچون تقی پور گفته بودند اگر مهرعلیزاده باشد رای می دهیم و اما اگر اصرار بر محسن هاشمی باشد ما هم روی قالیباف ائتلاف می کنیم.

رییس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گفت: مشکل این بود که برخی اصلاح طلبان شورا به قول برخی دوستان اصول گرا اعتماد کردند که می گفتند نایب رییس اصول گرای فعلی شورا گفته اگر به من رای بدهید و من نایب رییس شورا شوم من هم به نماینده شما در شهرداری رای می دهم اما به وعده اش عمل نکرد.

در کار تشکیلاتی انتخاباتی این مسائل هست. آن هم در مجموعه ای که 50 نفرآن غیر تشکیلاتی هستند و مجموعه تشکیلاتی هم نفرات اصلیشان حذف شده است و من مثل مربی فوتبالی بودم که با تیم ذخیره بازی می کند. باید بیشتر دقت می کردیم و روی ذخیره ها بیشتر کار می کردیم.

قسم به قرآن خوردند،‌ اما حمایت نکردند
رهامی همچنین درباره اکثریت شکننده شورای شهر گفت: ما تمام سفت کاری ها را از حیث منشور اخلاقی و سوگند به قرآن با این اقایان و خانم ها انجام داده بودیم و تعهد داده بودند با قید قسم به قرآن از نامزد ائتلاف حمایت کنند حالا این تجربه باعث می شود سوابقشان را غربال بیشتری کنند.

ما در اعضایی همچون غلامرضا انصاری نامزد انجمن اسلامی جامعه پرشکان، شجاع پوریان نامزد مدرسین؛ حکیمی پور، سلطانی فر و دوستی نامزد مدیران ارشد حزب اعتماد ملی و.. آنهایی که سابقه تشکیلاتی طولانی داشتند هیچ تردیدی نداشتیم .

الان هم از بابت این ها هیچ آسیبی ندیدیم.از سوی دیگر این اندازه که روی راستگو حساب می کردیم به عنوان مثال روی دانشور حساب نمی کردیم، دانشور جز معرفی اولیه هیچ حمایتی نداشت اما نمایندگان حزب اسلامی کار به شدت از راستگو حمایت می کردند .ما صرفا دانشور را با سابقه ی اینکه وی فردی خیر است در لیست قرار دادیم او تاکنون بیش از توقع خودش را نشان داده و قواعد تشکیلاتی را بیشتر از بسیاری رعایت کرده است.

او درباره جلسه رای گیری برای انتخاب شهردار هم گفت: وقتی در جلسه رای گیری می شود و هیچ کدام از نامزدها از جمله قالیباف و هاشمی رای نمیاوردند و نیاز به 16 رای داشتند، در آن جلسه موضوع خاتمه یافته بود و هر دو نامزد رای مساوی آورده بودند و طبق قوانین اداره جلسات آن جلسه باید خاتمه می یافت وسرپرستی برای شهرداری تعیین می کردند و در جلسات بعدی بحث بیشتری می کردند.

این بر می گردد به کیفیت مدیریت جلسه در شرایطی که قدرت لابی گری حریف بیشتر است. این ها به من ارتباط نمی یابد و به مدیر جلسه برمی گردد. ما تلاشمان را کردیم و اقایان و خانم ها را از زیر قرآن رد کردیم و به خدا سپردیم در حالیکه می رفتند هم اکثریت قاطع را داشتیم و با اعلام حمایت ورزشکاران از نامزد اصلاح طلب به نظر می رسید 17 رای ما قطعی است.

هزینه های تبلیغات از کجا تامین شد؟
رییس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات درباره تامین هزینه های تبلیغاتی لیست اصلاحطلبان هم گفت: قرار شده بود نامزدهایی که از بیرون تشکیلات وارد فهرست شدند بخشی از هزینه ها را بدهند و بخشی را هم احزاب اصلاح طلب بپردازند، اما مهمترین مساله این بود که تایید صلاحیت ها خیلی دیر صورت گرفت، ما ستادهای پر هزینه ای را تشکیل ندادیم.

از آن سو احزاب اصلاح طلب خیلی امیدوار نبودند که بتوانیم در انتخابات شوراها فعال شویم و فهرستمان موفق شود، لذا ما بیشتر تلاش کردیم از خود نامزدها بخشی از هزینه ها را دریافت کنیم. آن هزینه ای که خود ستاد کرد هزینه چندانی نبود. قرار شد از هر کدام از نامزدها 10 میلیون تومان و سرجمع 310 میلیون تومان جمع و هزینه شود چون همه آمادگی نداشتند بعضا علی الحساب دو میلیون و پنج میلیون تومان پرداخت کردند و چیزی حدود کمتر از 200 میلیون تومان جمع آوری شد.

هزینه چندانی در پوسترها انجام نشد و اگر در آن زمان نگاهی به در و دیوار شهر می اندختید تمام در و دیوار از تشکل های دیگر پر بود و همه گله می کردند پس تبلیغات اصلاح طلبان کجا است؟ در واقع اصلاح طلبان نه قصد تبلیغات وسیع داشتند و نه پولی داشتند و تشکل های اصلاح طلب هم تا آنجایی که در ذهنم است غیر از کارگزاران که بخشی از هزینه را تا 20 میلیون تومان پرداخت کرد و خانه کارگر و حزب اسلامی کار که مجموعا در چاپ پوسترها همکاری کردند سایر تشکل های اصلاح طلب کمک چندانی نکردند، بنابراین عملا آن میزان پوسترهای جزیی و کارت های کوچکی که چاپ شد از همان مبالغی بود که از شخص کاندیدا دریافت کردیم و بعضا چک می دادند تا بعدا پرداخت کنند. دوستان ستاد به چاپخانه ها چک وعده دار می دادند و بعدا پول جمع آوری کردند و دادند و ستاد هزینه چندانی نداد.

فهرست اصلاح طلبان شورای شهر تهران چگونه بسته شد؟
رهامی درباره فهرست اصلاح طلبان برای شورای شهر هم گفت: در خصوص فهرست شورای شهر تهران باید به به این نکته اشاره کنم که در شورای هماهنگی اصلاحات که نمایندگان تام الاختیار گروه های 18 گانه اصلاح طلب است و سال های سال فعالیت دارند دبیران کل یا قائم مقام یا نماینده تام الاختیار در جلسات شرکت می کند.

قبل از عید تصمیم گرفته شد که در کنار شرکت در انتخابات ریاست جهموری در شوراها هم حضور یابیم و فهرستی را تحت عنوان شورای هماهنگی جبهه اصلاحات ارائه کنیم. در همان جلسات کمیته ای را شورای هماهنگی اصلاحات تحت عنوان کمیته هماهنگی انتخابات تشکیل داد. کمیته انتخابات بعدا با دعوت از نمایندگان سایر تشکل های اصلاح طلب که در شورای هماهنگی اصلاحات حضور نداشتند اما گرایش های اصلاح طلبانه داشتند و نمایندگانی از خاتمی شورایی را تحت عنوان شورای سیاست گذاری انتخابات تشکیل داد و در آن شورا درباره ریاست جهموری و شورای شهر بحث میشد.

در خصوص شورای شهر علاوه بر موضوع شرکت یا عدم شرکت بحث چگونگی بستن لیست مطرح شد و نهایتا جمع بندی به این نکته رسید که حدود 50 درصد از نامزدها از مجموعه تشکل های اصلاح طلبی که در شورای هماهنگی هستند و 50 درصد خارج از شورا حضور داشته باشد. 50 درصد لیست لزوما اعضای معرفی شده از طرف احزاب اصلاح طلب نبودند، افرادی بودند که نامزد شده بودند و گرایش های متمایل به اصلاح طلبان داشتند اما لزوما وابستگی تشکیلاتی نداشتند.

او گفت: مسئولیت آن با انجمن مدرسان بود، حزب اسلامی کار، انجمن اسلامی جامعه پزشکی، معلمان، مجمع ادوار مجلس علاوه بر این دکتر نجفی، خانم ابتکار و مسجدجامعی که در جلسات شورای مشورتی خاتمی شرکت می کردند چند نفر دیگر هم به عنوان شورای مشورتی خاتمی دعوت شدند.

علاوه بر آن برخی تشکل ها که عملا فعالیتی نداشتند همچون مجمع ادوار دفتر تحکیم وحدت و حزب اعتماد ملی نیز به مجموعه شورا اضافه شدند و شورایی تحت عنوان شورای سیاستگزاری انتخابات تشکیل شد و به آنهایی که نامزد شده بودند فراخوان داده شد.50 درصد از طریق فراخون و 50 درصد هم از طریق تشکل ها معرفی می شدند.

الهه راستگو
بکی از حواشی اطلاح طلبان در ابتدای تشکیل شورای شهر، رای الهه راستگو به قالیباف بود. رهامی درباره حضور او در لیست اصلاح طلبان چنین می گوید: آن روزها بیشتر توجه ها به انتخابات ریاست جهوری بود.

اگر این همزمانی نبود می توانستیم فهرست بهتری ببندیم، در انتخابات بهتر فعالیت کنیم و درصد بیشتری از شورای شهر سهم گروه های اصلاح طلب می‌شد. در داخل مجموعه طبیعی بود که حزب اسلامی کار یک نفر سهم داشت و خانه کارگر استثنائا چون قرار بود در تبلیغات فعالیت بیشتری در تکثیر بیانه ها کند دونفرسهمیه داشت که شامل سرخو و حبیب زاده بود.

برای حزب اسلامی کار هم دونامزد در فهرست اولیه حضور داشتند شامل راستگو وسید حسن موسوی تبریزی، اما وقتی قرار شد یک­نفر سهمیه به حزب اسلامی کار تعلق بگیرد، با توجه به اینکه نمایندگان حزب اسلامی کار هم در جلسه حضور داشته و نظر به اینکه از حیث تعداد بانوان تعدا کمتری در لیست داشتیم و خانم ابتکار و راکعی و اکرم مصوری منش رد صلاحیت شده بودندو باید به هر ترتیب که بود یکی دو نفر ازخانم ها را در فهرست می گذاشتیم.

در جمع بندی که با مشورت نمایندگان حزب اسلامی کار به عمل آمد، راستگو در لیست قرار گرفت و تبریزی حذف شد. همه چیز بستگی به نظر نمایندگان حزب داشت در اختیار ان تشکیلات بود.

او در پاسخ به این سوال که آیا آن موقع در جربان نبودید که برادران خانم راستگو پیمانکاران شهرداری هستند؟ هم گفت: ما در جریان نبودیم اما اینکه حرب اسلامی کار در جریان بود یا نه نمیدانم.انتخاب ما بر اساس تشکیلات و سوابق و آشنایی ها و موضوعیت خانم بودن ایشان صورت گرفت چرا که در لیست با کسری خانم مواجه بودیم. لذا من خیلی در جریان بحث های داخلی خرب اسلامی کار نبودم.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار