دریاچه چیتگر به اشغال پشه ها درآمد!
پارسینه: ساکنان اطراف دریاچه، نظرات متفاوتی درخصوص حشرات ریز و سفیدی دارند که به آنها پشه میگویند. برخی از آنها حجم پشهها را زیاد میدانند و معتقدند کلافهکننده است. از نظر برخی دیگر، پشه همه جا هست، فقط پشههای دریاچه با بقیه پشهها فرق دارند.
به گزارش روزنامه شهروند، پشهها، صبحها روی دریاچه میمیرند. آفتاب که بالا میآید و آسمان کمی روشن میشود، میلیونها حشره ریز سفید که از شب قبل میهمان دریاچه چیتگر شده بودند، روی آب میریزند.
میهمانهای یکروزه، حواشی کناری آب و اطراف دریاچه را میپوشانند و کارگران را توبره دست میکنند. صبح که میشود، حوالی ساعت هفت، کارگران دور دریاچه میچرخند و با تورهایی که در دست دارند، پشههای مرده را از روی آب جمع میکنند. کارگران، به پشههای اطراف دریاچه که روی چمنها یا محل گذر میمیرند، کاری ندارند، تنها پشههای روی آب جمع میشوند.
اوایل اردیبهشتماه، هر کارگر یک کیسه بزرگ زباله را از پشههای مرده پر میکرد. وقتی کیسهها کنار هم قرار میگرفتند، هفت یا هشت کیسه بزرگ میشدند که از پشههای مرده روی آب پر شده بودند.
معلوم نیست چه اتفاقی افتاده است، اما این روزها میهمانان ناخوانده دریاچه کمتر شدهاند. روزی یک یا دو کیسه، پشه مرده از روی آب جمع میشود. به گفته عبداللهی مدیر بهرهبرداری دریاچه «پشهها کمتر شدهاند، شاید به دلیل اینکه پشهها فصلی هستند و شاید هم به دلیل باد و باران اردیبهشتماه. به هر حال، مدتی است که حجم پشهها کمتر شده و از روی دریاچه نیز پشه کمتری جمع میشود. یک ماه پیش، هر مامور نظافت یک کیسه، پشه مرده جمع میکرد. اما اکنون تمام پشهها را با تور از روی آب جمع کنیم، میشود یک یا دو کیسه.»
روزها خبری از پشهها در حواشی دریاچه نیست، با وجود اینکه با پشههای معمولی فرق دارند اما به سبک و سیاق آنها عمل میکنند، هوا که رو به تاریکی میرود، میآیند و هوا که روشن میشود، میمیرند.
ساکنان اطراف دریاچه، نظرات متفاوتی درخصوص حشرات ریز و سفیدی دارند که به آنها پشه میگویند. برخی از آنها حجم پشهها را زیاد میدانند و معتقدند کلافهکننده است. از نظر برخی دیگر، پشه همه جا هست، فقط پشههای دریاچه با بقیه پشهها فرق دارند. زیر چتری بزرگ رو به دریاچه نشسته است و روی میزی کوچک، دوربینی در مقابلش گذاشته. روزها و شبهایش را کنار دریاچه میگذراند، با دقت کامل درخصوص دریاچه و زیاد بودن پشهها صحبت میکند: «پشهها عصر که میشود، حدودای ساعت ۷ و ۸ میآیند. روزهایی که هوا گرم باشد، تعدادشان بیشتر است و روزهای بارانی هم خبری از پشهها نیست. سال پیش دریاچه پر بود از قورباغه، مخصوصا ماه رمضان سال گذشته. میگفتند، قورباغهها را در دریاچه رها کردهاند تا پشهها را بخورند اما قورباغهها زاد و ولد کردند و تعدادشان زیاد شد، تا جایی که هنگام پیادهروی دور دریاچه ممکن بود، لهشان کنیم.»
ساختمان کوچک کلانتری دریاچه هم از پشهها در امان نمانده. روی شیشههای در ورودی، پشههای ریز سفید به شیشه چسبیده و مردهاند که با کوچکترین تلنگری همچون کاه روی زمین میافتند. نوع دیگر پشههای دریاچه را هم میتوان در ساختمان کلانتری دید. نزدیک سقف به دیوار چسبیدهاند. حشرههایی سیاه با دمی بلند. این نوع در طول روز هم زنده است و به نظر میرسد عمری یکروزه ندارد. تعدادشان از حشرههای ریز سفید (پشههای دریاچه) بسیار کمتر است. نمیتوان از حشرههایی که به شیشهها و دیوار کلانتری چسبیدهاند عکاسی کرد اما ماموران پلیس که در کلانتری نشستهاند، به راحتی درخصوص مشکلات زیستمحیطی دریاچه و حشرههاصحبت میکنند. چهارستاره روی دوش دارد و جاافتاده به نظر میرسد.
پیش از آنکه درخصوص پشههای دریاچه صحبت کند، از بوی ماهی میگوید که ساعات ۶ و ۷ صبح کاملا در اطراف دریاچه مخصوصا حاشیه شمالی آن احساس میشود. «صبحها دریاچه بوی ماهی میدهد. پشهها را هم صبحها با توریهای دستهدار از داخل دریاچه جمع میکنند. شبها وقتی چمنها را آبیاری میکنند، به یکباره تعداد زیادی پشه از روی چمنها بلند میشوند، این پشهها، صبح روز بعد روی دریاچه مردهاند و آنها را از روی آب جمع میکنند.»
«دریاچه صبحها تا ساعت هشت پر از پشه است. باد که میوزد، پشههای مرده اطراف دریاچه همچون کاه بلند میشوند و در هوا میچرخند.» دو ستاره برجسته روی دوشش خودنمایی میکند. وقتی این حرفها را میزند پشت میز نشسته است. درخصوص پشهها و بوی بد دریاچه هم میگوید: «پشههای دریاچه نیش نمیزنند اما تعدادشان زیاد است. دریاچه هم گاهی اوقات بوی ماهی میدهد. بو هم در ضلع شمالشرقی دریاچه بیشتر است. زمانی که دور دریاچه گشت میزنیم، میتوان فهمید که بوی ماهی در کدام نقطه بیشتر است.»
ساکنان اطراف دریاچه میگویند دریاچه یک وقتهایی بوی ماهی میدهد. وقتهایی هم که باد میآید میتوان به راحتی بوی ماهی را حس کرد. این گفته پاسخ جالبی از سوی مدیر بهرهبرداری دریاچه دارد. عبداللهی میگوید: «دریاچه بوی بد یا ماهی گندیده نمیدهد. بوی ماهی میدهد، چون دریاچه ماهی زیاد دارد. مردم هم بعد از عید، ماهی قرمزهای خود را آوردهاند و در دریاچه رها کردهاند. پس طبیعی است که آب بوی ماهی بگیرد. درحال حاضر به ما اعلام شده که ماهی قرمزها را از بین ببریم، زیرا تخم ماهیهای دیگر را میخورند.»
او درخصوص اینکه دریاچه تصفیهخانه ندارد و آبی هم که در جایی ثابت بماند، میگندد و بو میگیرد، هم توضیح میدهد: «آب دریاچه راکد است و ما هم قبول داریم که ممکن است دو یا سهسال دیگر دریاچه بو بگیرد اما هماکنون دریاچه تنها بوی ماهی میدهد، این هم به دلیل ماهیهایی است که در آن زندگی میکنند.»
کاهش اکسیژن آب به دلیل راکد بودن، یکی از ایراداتی است که به دریاچه گرفته میشود. این موضوع مانع زندگی ماهیها در آب خواهد بود و گفته میشود، سال پیش ماهیها بر اثر کمبود اکسیژن مردند و تنها قورباغههای دریاچه باقی ماندند. مدیر بهرهبرداری دریاچه در این مورد هم میگوید: «پیش از این فوارههایی برای دریاچه در نظر گرفته شده بود که کار نمیکردند. از اواخر سال گذشته این فوارهها مورد استفاده قرار گرفتند و اکنون به اکسیژنرسانی به آب دریاچه کمک میکنند.»
عبداللهی، هم نمیداند حجم بسیار زیاد پشههایی که در دریاچه و اطراف آن وجود دارند، از کجا میآیند، اما درخصوص پشهها میگوید: «عجیبند، ریزند و نیش نمیزنند اما دو باری که در چشمم رفتهاند، عفونت کرده، نمیدانم عفونت چشمم از این پشهها بوده یا دلیل دیگری داشته است.
درحال حاضر مشخص نیست به چه دلیل، اما حجم پشهها کمتر شده و صبحها پشههای کمتری از دریاچه جمع می کنیم. همچنین آب دریاچه و مشکلاتی که ممکن است برای آن پیش بیاید، درحال بررسی است و کارشناسان هر هفته از آب دریاچه نمونهبرداری میکنند که نتایج نمونهبرداریها را نمیدانیم.»
دریاچه خلیجفارس که در میان مردم به نام چیتگر شناخته میشود، درحالی به محل تجمع پشهها تبدیل شده و بوی ماهی میدهد که تنها یکسال از افتتاح آن، میگذرد. پروژهای که قرار بود به تلطیف هوا و بالا بردن رطوبت در سطح شهر تهران کمک کند، سال گذشته در آستانه انتخابات ریاستجمهوری توسط شهرداری تهران افتتاح شد، اما چند ماه پس از آن، نهتنها به بهبود هوا کمکی نکرد بلکه به موضوع نگرانی فعالان محیطزیست و اعضای شورای شهر تهران، تبدیل شد.
در هفتههای اخیر فعالان محیطزیست برای جلوگیری از گندآب شدن آب دریاچه راهکارهای بسیاری پیشنهاد دادهاند. یکی از کاشت نیزار در اطراف دریاچه میگوید و دیگری رهاسازی ماهیهایی که اکسیژن کمتری میخواهند را راهکار جلوگیری از گندیده شدن آب دریاچه میداند. دیگری راهاندازی تصفیهخانه را پیشنهاد میکند و یکی هم استفاده از فوارههای آب را مناسب میداند. هر یک از این راهکارها از سوی دیگر کارشناسان رد میشود و هنوز معلوم نیست چه راهکاری برای بهبود وضع دریاچه مورد تأیید مسئولان قرار میگیرد اما به هر روی، دریاچه خیلی زودتر از آنچه پیشبینی میشد، معضل زیستمحیطی نام گرفت، آب هنوز به گندآب تبدیل نشده و جلبکها هنوز مشکلساز نشدهاند، اما دریاچه خیلی زود، محلی برای مرگ روزانه میلیونها پشه شد.
به هر حال هر پروژه بزرگی یک سری مشکلاتم دارده.دیکته نانوشته غلطم نداره.ولی خداییش کارهای شهرداری این چندین ساله خیلی عالی بوده.
یک بچه هم مى دونست دریاچه به گنداب تبدیل مى شه، آن است مدیریت جهادی و من بلدم بلدم1
"ممکنه دو سه سال دیگه دریاچه بو بگیره ولی الان فقط بوی ماهی میده...از آب نمونه گیری کردن که نتیجه شو نمیدونم"
احساس مسئولیت موج میزنه درین جملات.
لابد فکر کرده تا دوسه سال دیگه من ترفیع مقام میگیرم و به من چه بعدش چی بشه.اخه آدم فهمیده مگه دریاچه تنگ آبه که باچندتا ماهی بو بگیره؟اونم ماهی قرمز که عمرکوتاهی داره
این است کار کارشناسی نشده و تبلیغاتی خخخخخخ
سرهنگ تحوبل بگیر
صالح و مرد غار نشین و ناشناس و سینا صفوی یا همان مجتبی میانشون نیست ؟ کمی دقت کنید ؟