.svg)
توصیف امیرالمومنین از تندروی طلحه و زبیر نسبت به عثمان
نامه شماره 1 نهج البلاغه:به مردم كوفه هنگام حركتش از مدينه به بصره
و من كتاب له ع إ لى اءَهْلِ اَلْكُوفَةِ عِنْدَ مَسِيرِهِ مِنَ اءلْمَدِينَةٍ إ لَى اءلْبصْرةِ:
مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيِّ اءَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى اءَهْلِ الْكُوفَةِ جَبْهَةِ الْاءَنْصَارِ وَ سَنَامِ الْعَرَبِ:
اءَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّي اءُخْبِرُكُمْ عَنْ اءَمْرِ عُثْمَانَ حَتَّى يَكُونَ سَمْعُهُ كَعِيَانِهِ، إِنَّ النَّاسَ طَعَنُوا عَلَيْهِ فَكُنْتُ رَجُلاً مِنَ الْمُهَاجِرِينَ اءُكْثِرُ اسْتِعْتَابَهُ وَ اءُقِلُّ عِتَابَهُ وَ كَانَ طَلْحَةُ وَ الزُّبَيْرُ اءَهْوَنُ سَيْرِهِمَا فِيهِ الْوَجِيفُ، وَ اءَرْفَقُ حِدَائِهِمَا الْعَنِيفُ وَ كَانَ مِنْ عَائِشَةَ فِيهِ فَلْتَةُ غَضَبٍ، فَأُتِيحَ لَهُ قَوْمٌ قَتَلُوهُ وَ بَايَعَنِي النَّاسُ غَيْرَ مُسْتَكْرَهِينَ وَ لاَ مُجْبَرِينَ،بَلْ طَائِعِينَ مُخَيَّرِينَ.
وَ اعْلَمُوا اءَنَّ دَارَ الْهِجْرَةِ قَدْ قَلَعَتْ بِاءَهْلِهَا وَ قَلَعُوا بِهَا، وَ جَاشَتْ جَيْشَ الْمِرْجَلِ، وَ قَامَتِ الْفِتْنَةُ عَلَى الْقُطْبِ، فَاءَسْرِعُوا إِلَى اءَمِيرِكُمْ وَ بَادِرُوا جِهَادَ عَدُوِّكُمْ، إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.
نامه اى از آن حضرت (ع ) به مردم كوفه هنگام حركتش از مدينه به بصره .
از بنده خدا، على ، اميرالمؤ منين به مردم كوفه كه بزرگواران ياران و ارجمندان عرب اند.
اما بعد. شما را از كار عثمان خبر مى دهم ، به گونه اى كه شنيدنش چون ديدن باشد مردم بر او خرده گرفتند و من كه مردى از مهاجران بودم ، همواره خشنودى او را مى خواستم و كمتر سرزنش مى كردم . ولى طلحه و زبير در باره او شيوه ديگر داشتند و آسانترين كارشان ، تاختن بر او بود و نرمترين رفتارشان ، رفتارى ناهموار بود. بناگاه ، عايشه بى تاءمل بر او خشم گرفت و مردمى بر او شوريدند و كشتندش . آنگاه مردم با من بيعت كردند نه از روى اكراه يا اجبار، بل به رضا و اختيار.
بدانيد كه سراى هجرت (مدينه ) مردمش را از خود راند و مردم نيز از آنجا رفتند.ناگاه ، چون ديگى كه بر آتش باشد، جوشيدن گرفت و فتنه سر برداشت . پس به سوى اميرتان بشتابيد و اگر خدا خواهد، براى جهاد با دشمن ، به پيش تازيد.
این رفتار علی (ع) باید الگو باشد که متاسفانه نیست طلحه وزبیر از سابقون و بزرگان دنیای اسلام بودند اما امیر (ع) کوچکترین امتیازی به ایشون نداد و درست با غلامشون مساویشون میدونست حال مقایسه کنید با ما که مدعی پیروی ازایشون هستیم!
اقای‌روحانی‌دست‌مولایمان‌علی‌ع‌حافظت
باشه‌‌تاطلحه‌وزبیرهای‌زمان‌‌فراوانند
اقای‌روحانی‌دست‌مولایمان‌علی‌ع‌حافظت
باشه‌‌تاطلحه‌وزبیرهای‌زمان‌‌فراوانند
مولا علی: آنگاه مردم با من بيعت كردند نه از روى اكراه يا اجبار، بل به رضا و اختيار.