محمدعلي رامين: با طرح مساله هولوكاست از استكبار امتياز گرفتيم
به گزارش پارسینه: محمدعلي رامين در نشستي با عنوان " نقد و بررسي عملکرد دولت نهم" که از سوي جامعه اسلامي دانشگاه علوم پزشكي مشهد در سالن اجتماعات دانشکده پزشکي دانشگاه فردوسي برگزار شد، خاطرنشان كرد: دولت نهم نه آدم تبليغاتي دارد، نه جريان تبليغاتي را با خود آورده است و نه رسانه يا حزب تبليغاتي را تاسيس کرده، بلكه معتقد است براي کارکردن و اداره امور كشور آمده است و اين رسانه ملي و مطبوعات هستند که وظيفه اطلاعرساني را برعهده دارند.
وي افزود: دليل اتخاذ اين رويکرد از سوي دولت نهم، از طرفي، به دليل آن است که رفتار رييسجمهور يک رفتار کاملا مردمي است و با انجام سفرهاي استاني، با همه قشرها و نخبگان مواجه است و از سوي ديگر از آنجا كه اين دولت معتقد است براي خدمت آمده و همه نيروي خود را صرف اين کار ميکند، ديگر انرژي و نيرويي براي تبليغات ندارد.
اين فعال سياسي ادامه داد: در مقايسه با دولتهاي پيشين ميتوان گفت كه اين رويکرد نوعي خلا در دولت نهم به وجود آورده است؛ چرا كه به عنوان مثال در دولت مهندس موسوي با آنکه رسانههاي خوب و قوي براي تبليغات مخالف اقدامات دولت نبودند، اما در عين حال عدهاي به طور مشخص با تبليغات، خدمات دولت جمهوري اسلامي را به اطلاع مردم ميرساندند که البته اين امر جزء تاکيدات حضرت امام(ره) به شمار ميرفت.
وي با اشاره به تنوع فضاي رسانهاي و مديريت قوي تبليغات در دوران دولت هاشمي ابراز عقيده كرد كه با اين وجود شخص هاشمي اجازه نميداد که کوچکترين انتقادي نسبت به وي صورت گيرد و با هر نوع انتقادي برخورد ميشد.
رامين افزود: در حالي که در 4 سال اول رياستجمهوري وي، سازندگي رشد گستردهاي داشت و کارهاي خوبي صورت گرفت، اما در دوران دوم رياستجمهوري او، تبليغات تجملاتي و فضاسازيهاي ذهني ايجاد شد و اشرافيگري، مصرف و تجملگرايي، رايج شد که عوارض منفي خود را در اواسط آن سالها نشان داد و تورم به مرز 50 درصد رسيد که بالاخره با اصرار و تاکيدات مقام معظم رهبري مهار شد.
رامين با بيان اينکه در زمان خاتمي، از همان ابتدا شعار توسعه سياسي مطرح شد، افزود: در اين دوران فضاي سياسي کشور به يک جنگ رواني عليه نظام تبديل شد و از توسعه سياسي معتدل، منطقي، عالمانه و جامعي که نياز جامعه بود، عبور كرد و به تبليغات و جنگ رواني روي آورده شد.
وي با ذكر مثالي خاطرنشان كرد : با ماجراي قتلهاي زنجيره اي، وضعيت نظام امنيتي کشور بد شد و استکبار و صهيونيسم جهاني داراي روزنههايي براي نفوذ شدند؛ چرا كه تعدادي از عناصر داخلي توانسته بودند اغرض بيگانگان را دنبال کنند تا اين که اکنون بعد از سه سال به جايي رسيدهايم که تلاشها در حال نتيجه دادن است؛ چنان كه همه در جريان دستگيري و اعدام جاسوسان هستيد.
وي افزود: اگر در زمان رياستجمهوري هاشمي، شکاف طبقاتي و شکاف بين حکومت و ملت زياد شد، در دوران خاتمي در کنار ادامه همين روند، يک شکاف جديد ديگر با عنوان حکومت انتخابي و حکومت انتصابي پيدا شد و اين بخشها را به تقابل با يکديگر واداشت، به نحوي که حيثيت نظام در داخل و در عرصه بينالمللي ضربههايي را تحمل کرد و کارآيي آن بسيار فرسوده شد.
رامين در ادامه با بيان اينکه براي ارزيابي منطقي عملکرد يک دولت بايد پايان کار آن رسيده باشد، اظهار كرد: ويژگي دولت نهم اين است که در مقابل هر کاري که انجام داده، با نقد و بررسي، تعارض، ايراد و شبهات مواجه ميشود.
وي ادامه داد: دولت نهم ابتکاراتي را در جهت پرکردن خلاهاي ايجادشده دولتهاي قبلي و براي پيشرفت کشور داشته است، از جمله سفرهاي استاني هيات دولت که در نتيجه آنها، دولت صرفا از طريق اطلاعات کارشناسان و بارزسان حکومتي تصميم نميگيرد، بلکه با رفتن بين مردم، بدعت تاريخي جاهلانهاي را که از دوران طاغوت به نظام جمهوري اسلامي وارد شده بود، حذف ميكند و نشان ميدهد که نيامده است تا ارباب مردم باشد و مردم را برده کند، بلکه براي نوکري مردم آمده است تا عظمت ملت ايران را به همه نشان دهد.
اين فعال سياسي با تاكيد بر اينكه هيچ دولتي در عرصه بينالملل اطلاعاتي همانند اطلاعات دولت نهم را از مردم خود ندارد، گفت : دولت نهم با داشتن دهها سفرهاي استاني ، داراي اطلاعات ناب، دقيق، عيني و علمي است که هر دولتي بعد از اين ميتواند از آنها براي پيشبرد اهداف خود استفاده کند.
وي افزود: دولت امروز با جمع آوري 9 ميليون نامه، درخواست و پيشنهاد از ملت، مشارکت عيني و عملي سياسي به وجود آورده است و همچون گذشته صرفا عدهاي خاص از دانشآموختگان غرب، تصميمگير نميشوند.
رامين ادامه داد: احمدينژاد هنگام گرفتن حکم تنفيذ خود دست مقام معظم رهبري را بوسيد و با اين حرکت سياسي و نمادين يک جريان انحرافي را که در گذشته ايجاد شده بود، تمامشده اعلام کرد.
وي افزود: در دوران خاتمي بحرانسازي آنچنان توسعه پيدا کرده بود که در درون خود دولت هم بحران ايجاد شده بود و خود خاتمي نيز ميگفت هر 9 روز، دولت من گرفتار يک بحران دروني است.
رامين با بيان اين که رييس دولت نهم با همه ظرفيت و توان وجودي در مقابل همه کشمکشها مقاومت کرد تا جامعه درگير آنها نشود، اظهار كرد: به دنبال سياستهاي دولت گذشته بود که کشور سالهاي زيادي عقب ماند، اما احمدينژاد تلاش کرده است از اين تنشها دوري كند و حتي از آنها نيز عبور كرد.
وي اضافه كرد: اگر در زمان هاشمي عرصه سياست متعلق به سکولارها و اومانيستهاي نوظهور بود و ميدان به تکنوکراتها داده شد و اگر در زمان خاتمي اين جريان تشديد شد، در دولت نهم ورق کاملا برگشت و در عرصه ملي، نيروهاي ارزشمدار، حزباللهي و بسيجي احيا شدند.
اين فعال سياسي افزود: اين عمل دولت نهم با انتقادهاي زيادي مبني بر آن که چرا از کارشناسان و تصميمگيران سابق استفاده نميکنيد، روبرو شد؛ اما آيا ميشود بر اساس آنچه مد نظر بانک جهاني، صندوق بينالمللي پول و ليبرال کاپيتاليستهاست، عدالت را پياده کرد؟ آيا ميتوان با سيستمي که در آن رشوهخواري رواج و رانتخواري اصالت دارد و رباخواري و حرام خواري را تحميل ميکند، اسلام و عدالت را پياده کرد؟
دبير کل بنياد جهاني بررسي هولوكاست افزود: دولت نهم اقدام به قطع دست آنهايي که به چپاول و غارتگري عادت کرده بودند، كرد و طرحهاي نجاتبخشي را براي رشد و پيشرفت کشور اجرا کرد، در نتيجه به آنهايي که صاحبقران بودند و همه جا، خود را در محوريت ميديدند، اجازه داده نشد، احمدينژاد ملت را در محوريت قرار داد كه اين كار موجب واردكردن آسيبهايي به دولت از سوي همان صاحبقرانها شد .
وي با بيان اينکه انقلاب اسلامي ايران نه با يک جريان ملي بلکه با يک جريان بينالمللي شروع شد، افزود: امام خميني (ره) در نجف و پاريس بخشهاي کلان اسلامي را مطرح و ايران را مرکز جهان اسلام و الگويي براي جهان اسلام معرفي مي کردند و قائل به سه مرحله آزادي کشور از دست اراذل و اوباش بيگانه، تلاش براي انسجام اسلامي و تشکيل حکومت اسلامي در گستره جهان اسلام، همچنين تلاش براي پاک کردن موانع ظهور و آمادهسازي جهانيان براي ظهور بودند.
وي افزود: اما پس از انقلاب فشارهاي همهجانبهاي به ملت و کشور ايران وارد شد و آن شعارها آرام آرام فراموش شدند تا جايي که دولت هاشمي سياست تنشزدايي را مطرح کرد؛ گويي که دولتهاي قبلي تنشآفرين بودند و سياست انتقادي با خارجيها را پذيرفت، به طوري كه آنها دادستان جهان شدند و ما را روي صندلي اتهام نشاندند و بر اثر آن، غيرت، شجاعت، دورانديشي و سياست فعال خود را از دست دادند و منفعل شدند و در دولت خاتمي که ديگر نورعلي نور شد.
اين فعال سياسي افزود: اما بالاخره ملت ايران با انتخاب يک فرد دانشگاهي ورق را برگرداند و تغيير سياست انفعالي به سياست فعال و تهاجمي و سياست پاسخگويي به استکبار جهاني به سياست پرسشگري را به وجود آورد كه البته اين تغييرات، سياست مدبرانه نظام بود که توسط دولتهاي گذشته پيگيري نميشد؛ و در اين بين يکي از سوالاتي که مطرح شد و شرايط بين المللي را تغيير داد، طرح هولوکاست و بازخواني آن بود.
وي درباره مساله هستهاي نيز گفت: اگر ميخواستيم به همان وضعيت قبل ادامه بدهيم، بايد از رسيدن به فناوري هستهاي تا 100 سال ديگر چشمپوشي ميکرديم، اما در مقابل اين صحنه، صحنه ديگري را فراهم کرديم و براساس قواعد بازي خودمان و براي آنکه گردنکشان جهاني را در يک نقطه حساس و آسيبپذير به چالش بکشانيم، با طرح ايده هولوكاست و به چالش کشاندن استکبار، از آنها امتياز گرفتيم.
دبير کل بنياد جهاني بررسي هولوکاست در ادامه پاسخ به پرسش دانشجويي درباره نامه احمدينژاد به اوباما گفت: احمدينژاد نخستين رييس دولت جمهوري اسلامي ايران است که اصلا منتظر عملکرد رقيب نميماند و به صورت عکسالعملي حرکت نميکند، بلکه خود عکسالعمل ايجاد ميکند و سياست وي، يک سياست نوين در عرصه بينالملل است.
وي اضافه كرد: زماني که اوباما براي رياستجمهوري کانديدا شد، احمدينژاد گفت « من بعيد ميدانم سيستم آمريکا اجازه دهد اوباما سر کار بيايد» و همين حرف بود که باعث ايجاد يک نوع انفعال در سيستم آمريکا شد؛ چرا که حرفها و موضع گيريهاي وي در عرصه بينالملل بسيار تاثيرگذار است.
رامين تاکيد کرد: در واقع انتخاب اوباما به عنوان رييسجمهور آمريکا، نياز جامعه آمريکا بود؛ اين امر باعث شد شخصي مانند اوباما كه روزي اجدادش جزو بردگان اين کشور بودند، رييسجمهور شود.
اين فعال سياسي يادآور شد: اين اولين بار بود که يک رييسجمهور ايراني به رييسجمهور آمريکا به دليل انتخاب وي نامه تبريک فرستاد.
رامين با بيان اينکه احمدينژاد پاسخ اصلي خود را از نامه به بوش از سوي انديشمندان گرفت، تصريح كرد: اگرچه روي اين نامهها به بوش و اوباماست اما در واقع مخاطبان اصلي آنها، روشنفکران ، فرزانگان و رسانههاي آمريکا و جهان هستند و اين حرکت، حرکتي فعال، متفکرانه و اثربخش است.
وي افزود: حال اوباما يا جواب نميدهد و يا جوابي مستکبرانه و همراه با فرعونيت ميدهد و يا اينکه در حالت سوم جوابي مودبانه، تقديرآميز و شايسته ملت بزرگ ايران، که در آن صورت، موضع مستکبرانه 50 ساله نسبت به ايران تغيير ميکند که به برکت سياست خارجي دولت نهم است.
رامين در بخش ديگر سخنانش از جمله ضعفها و نقدهاي وارد به دولت نهم را حزبي نبودن دولت دانست و افزود: اين دولت از دل يك حزب بيرون نيامده است تا مجموع آن حزب پاي دولت بايستند و در سوم تير84 نيز نه چپيها و نه راستيها، هيچ کدام به احمدينژاد راي ندادند و هر کدام کانديداي مخصوص خود را داشتند.
وي اضافه کرد: احمدينژاد منتخب ملت ايران است و هيچ رسانه، ثروت و باند سياسياي ندارد که از او دفاع کند؛ در واقع اين ملت ايران بود که او را انتخاب کرد.
رامين ويژگي ديگر دولت نهم را سازشنکردن با سرمايهداران دانست و گفت: اين دولت با سرمايهداران سر سازش ندارد؛ در حالي که در گذشته، سرمايهگذاران حتي برخي نمايندگان و سياستمداران را آشکار در اختيار خود گرفته بودند.
اين فعال سياسي در ادامه در پاسخ به پرسش دانشجوي ديگري درباره موضوع مدرک کردان و دليل انتخاب وي براي وزارت کشور از سوي احمدينژاد، گفت: در اين رابطه چند سوال مطرح است، اول آنکه کردان حداقل فوق ديپلم که دارد، اما مدرک ليسانس، فوق ليسانس و دکترا را زير نظر چه کسي گرفته است؟ کدام مدير کشور بر وي اشراف داشته تا توجه کند به کسي که او را با مدرك فوق ديپلم استخدام کرده است و حقوق مدرک دکترا را ميدهد؟ بالاخره اگر مديري در هفته هيچ کدام از معاونان خود را نبيند، حداقل معاون اقتصادي خود را هر روز ميبيند، با اين وجود چطور ميتواند چنين اتفاقي رخ دهد ؟
اين فعال سياسي ادامه داد: همه ميدانند احمدينژاد ميخواست بعد از پورمحمدي شخصي را که به عنوان جانشين موقت وي انتخاب کرده بود، به وزارت برساند، اما نمايندگان مجلس به او پاسخ منفي دادند، گرچه بعد از آن در روز رايگيري آمدند و همه اسرار کردان را رو کردند و هرگونه پردهدري را انجام دادند، ولي باز گفتند او را انتخاب کنيد.
اين مدرس دانشگاه ادامه داد: همه اتهامات وارده به کردان در روز رايگيري هم بود، در حالي که وي به توصيه دوستان معرفي و با راي دوستان وارد کابينه شد، حالا اگر احمدينژاد به راي مجلس احترام بگذارد و بدون هيچ دليل جديدي او را بر کنار نکند، آيا ناعادلانه است؟
وي افزود : بهتر نبود نمايندگان مجلس پردهدري نميکردند و يا اين که اصلا به کردان راي نميدادند. آيا اين به عدالت نزديک نبود؟ چرا اين فرد را تخريب ميکنند و بعد به احمدينژاد ميگويند او را بركنار كند ؟ احمدينژاد هم درست ميگويد، چرا که وي در مقام وزارت کار خلافي نکرده بود که برکنار شود.
رامين با بيان اينکه کداميک از افرادي که در کشور ما مدرک دارند مشکلات را حل کردهاند، افزود: آيا کساني که مدرک واقعي گرفتهاند در جايگاه واقعي خود قرار دارند و آيا در 20 سال گذشته يک فکر و ايده جديد را مطرح کردهاند؟ آيا هيچ کدام از آنها در جهت عدالت گام برداشتهاند و آيا وقت آن نرسيده است که نظام جمهوري اسلامي که ميخواهد انديشههاي الهي، توحيدي و عدالتمحورانه را اعمال کند، بر اساس اين مباني افرادي را پرورش دهد؟
وي با بيان اينکه در همه جاي جهان مدرک تحصيلي تقلبي بسيار رايج است، افزود: آن مديراني که در اين نظام مدير بودند و به راستي مدرک گرفتهاند به جاي اينکه سر کلاس بروند، استاد به دفتر کارشان آمده است، آيا اينها واقعا دانشمندان و صاحب نظراني هستند که بايد باشند؟
رامين ابراز عقيده كرد: متاسفانه امروز نهادهاي علمياي وجود دارند که به عنوان يک قطب اقتصادي و باند سياسي مسلط بر امور جامعه و به عنوان يک نهاد علمي، فرهنگ جامعه اسلامي را بر هم ميزنند و فقط و فقط براي دادن مدرک به کارگزاران فعاليت ميکنند، اينها در واقع خيانتي را به نام گسترش علم و دانش در سراسر کشور انجام ميدهند که هيچ دشمني انجام نداده است.
اين فعال سياسي در پايان درباره آنچه انتقادات يكي از روزنامههاي اصولگرا به احمدينژاد خوانده شد، گفت: هميشه اين روزنامه را مطالعه ميکردم و تا به حال نديده بودم تا اين حد، شديدترين شيوهها را در برخورد با فردي به کار گيرد؛ چراكه اين روزنامه در طول 30 سال گذشته هيچ گاه عليه شخصي در درون نظام اينچنين موضع تفرقهافکنانه و ظالمانه نداشته است
ارسال نظر