جایی که سوءپیشینه، شرط اول استخدام است!
پارسینه: در حالی که خیلی از کارخانهدارها و تولیدکنندهها از شرایط بد اقتصادی و رونق نداشتن تولید گلایه دارند و روزبهروز در حال تعدیل نیرو هستند، اینجا زندگی دیگری در جریان است...
پارسینه: خیلی که در طول عمرتان بچه مثبتی بوده باشید و دست از پا خطا نکرده باشید و شبانه روز درس خوانده باشید باز هم این روزها، شرایط استخدام عجیب و غریب شده است. در این میان اگر سوء پیشینه هم به همه شرایط سخت این روزهای استخدام اضافه شود این امر تقریبا غیرممکن خواهد شد. امروز قصه کارخانهای را روایت میکنم که اولین شرط استخدام در آن سوء پیشینه است!
آنچه مسلم است اینکه هیچکس جرم و لغزش را تایید نمیکند اما آدمها در طول زندگی خود زیاد اشتباه میکنند و حال سوال این است، آیا کسی که مرتکب جرمی میشود باید برای همیشه از جامعه طرد شود؟ همین پرچسب زدن و عدم اعتماد جامعه در بسیاری از موارد مجرمان تازهکار را به تکرار چندینباره جرمشان مجبور میکند.
و اما قصه ایجاد این کارخانه به 10 سال پیش بازمیگردد. این کارخانه با هدف ترویج مصرف زیتون و فرآوردههای این میوه بهشتی و برای ایجاد اشتغال و کارآفرینی افراد آسیبدیده، به کمک خیرین و با 15 بزهکار خیابانی آغاز به کار کرد و اکنون در استانهای خراسان رضوی، شمالی، جنوبی، گلستان و سیستان و بلوچستان با هدف هویتبخشی به مجرمان و کاهش جرم از طریق کاردرمانی به فعالیت خود ادامه داده و امروز توانسته فقط در خراسان رضوی برای 4000 نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم اشتغال ایجاد کند.
و در حال حاضر این کارخانه محصولات خود را به کشورهای مختلفی از جمله آمریکا، مالزی، کوالالامپور، چین، قطر و امارات صادر میکند.
منیره نهاردانی، کارشناس ارشد صنایع غذایی و عضو تیم تحقیقاتی این کارخانه به خبرنگار ایسنا میگوید: شیرینسازی زیتون به آب زیادی نیاز دارد و ما برای شیرینسازی زیتون تولیدی خود به ازای هر 60 تن روزانه 192 هزار مترمکعب آب مصرف میکردیم، اما با توجه به بحران و کمبود آب، طرح شیرینسازی زیتون با آب شور دریا را ابتدا به صورت یک کار تحقیقاتی و امروز به عنوان یک شیوه عملیاتی به کار گرفتهایم.
نهاردانی در خصوص چگونگی اجرای این طرح ادامه میدهد: برای شیرینسازی زیتون باید به آب نمک و کلسیم اضافه شود و این در حالی است که بخش زیادی از این مواد در آب دریا وجود دارد و علاوه بر آن آب دریا با وجود املاح موجود باعث حفظ بهتر بافت زیتون میشود.
این کارشناس ارشد صنایع غذایی با اشاره به اینکه شیرینسازی و فرآوری زیتون مصرفی این کارخانه در سطح وسیعی در مینودشت انجام میشود، اظهار میکند: این روش از نظر اقتصادی بسیار به صرفه است و در مصرف آب نیز صرفه جویی میشود.
وارد کارخانه که میشوی، تعداد زیاد کارگران تو را به یاد سالها پیش و زمانی که هنوز دستگاهها، زیاد جای آدمها را در کارخانهها نگرفته بودند میاندازد و اینجا اما بوی صمیمیت بیشتر از زیتون به مشامت میرسد...
مدیر گروه این کارخانه تولید زیتون و فرآوردههای آن درباره دلیل تعداد زیاد کارگران میگوید: هدف اصلی راهاندازی این کارخانه به کارگیری هرچه بیشتر افراد، اشتغالزایی و کاردرمانی است و به همین دلیل دستگاهها طوری طراحی شدهاند که بخش اعظم کار متکی به نیروی انسانی باشد.
به همراه مدیرگروه کارخانه از قسمتهای مختلف بازدید میکنیم و مسئله قابل توجه برایم صمیمیت کارگران با رئیس کارخانه و خوش و بش آنها با یکدیگر است. اینجا انگار هرکس قصه زندگی پر فراز و نشیبی دارد و رئیس کارخانه این را به خوبی میداند...
علیرضا نبی، دارای مدرک دکترای اقتصاد حدود یک دهه قبل به صورت مشاور در کمپهای مخصوص زندانیان به آنها مشاوره میداد اما رفته رفته دریافت که باید دست از حرف شست و آستینها را بالا زد.
او معتقد است، کار به آدمها عزت نفس، هویت، شخصیت و غیرت میدهد و آدمی که کار و درآمد داشته باشد و مورد احترام واقع شود احتمال تکرار اشتباه در او به حداقل میرسد.
نبی، نگاه خود را به مجرمان به عنوان افرادی با روح بیمار توصیف میکند و میگوید: در این کارخانه هر پنجشنبه جلسات مشاورهای با حضور اساتید حوزه مشاوره و روانشناسی و بچههای کارخانه برگزار میشود.
استفاده از ضمیر «بچهها» را به جای کارگران، مجرمان و یا زندانیان ترجیح میدهد و این میزان صمیمیت او را با کارگرهایش به خوبی نشان میدهد.
مدیرگروه این کارخانه اظهار میکند: ما نیز مثل دیگر واحدهای تولیدی و کارخانههای این کشور قربانی سیاستهایی هستیم که در یک اتاق و توسط افرادی اخذ شده که حتی تجربه داشتن یک کارگر را نیز نداشتهاند اما دلیل موفقیت ما در این مجموعه انتخاب تفاوت است چرا که کار تکراری همیشه محکوم به شکست خواهد بود.
چهرههای آدمهای این کارخانه خبر از زندگی پرفراز و نشیبی میدهد که پشت سر گذاشتهاند و امروز اما عزم خود را برای یک تغییر جزم کردهاند.
یکی از کارگرهای این کارخانه دختر جوانی است که مشغول چک کردن شیشههای زیتون در خط نهایی تولید است، کارشناس حسابداری است و به دلیل ازدواج با مردی معتاد از او به عنوان یک طعمه برای حمل مواد استفاده میشده، امروز اما از آن روزهای سیاه زندگیش فاصلهی زیادی گرفته و این را لبخند روی صورتش در حالی که مشغول کار است به من میگوید.
"م.ج" نیز مهندس مکانیک است و مهریه یک میلیارد شاخه گل گلایل او را روانه زندان کرده، حالا اما در این کارخانه موفق به ساخت دستگاهی برای مکش زیتون شده که توان تولید آن فقط در اختیار سه کشور اسپانیا، ایتالیا و آلمان است.
همینطور که آقای نبی قسمتهای مختلف کارخانه را نشان میدهد مردی حدودا سی ساله به ما میرسد، لباس نگهبانی به تن دارد و پس از ادای احترام و سلام و احوالپرسی از ما جدا میشود؛ به گفته نبی، جرم عباس چاقوکشی و بزههای خیابانی بوده اما امروز او یکی از منضبط ترین کارگرهای این کارخانه است.
در خصوص چگونگی امکان کار زندانیان در کارخانه که میپرسم، مدیرگروه این کارخانه اظهار کرد: افرادی که از طریق قوه قضاییه برای کار به ما معرفی میشوند از مناطق جرمخیز شهر هستند. خوشبختانه طی انعقاد تفاهمنامهای که با ستاد پیشگیری از جرم قوه قضاییه امضا شد، زندانیان انتخابی به صورت زندانباز روزها در کارخانه مشغول به کار هستند و شب مجددا به زندان بازگردانده میشوند، البته تعدادی از زندانیان نیز رضایت شاکی خود را جلب کرده و یا دوره محکومیت خود را سپری کردهاند اما همچنان در این کارخانه مشغول به کار هستند.
بازدید که تمام میشود دلم میخواهد باز هم بمانم، کنار آدمهایی که فعل توانستن را به خوبی صرف کردهاند، آدمهایی که ثابت کردهاند اگر بخواهی میشود، آدمهایی که دست به دست هم نه تنها برای تغییر خود بلکه برای بهبود تولید کشور تلاش میکنند و به خوبی نشان میدهند که چگونه میتوان سیاستهای اقتصاد مقاومتی را در یک کارخانه زیتون به اجرا درآورد.
آدمهای این کارخانه، تغییر را از خودشان شروع کردند و دست از شعار و کوتاهی و تنبلی برداشتهاند و امروز انتخاب کردهاند که نان بازوی خود را بخورند و چرخ تولید اقتصاد کشور خود را به حرکت درآورند و این معنای واقعی کارآفرینی است.
آنچه مسلم است اینکه هیچکس جرم و لغزش را تایید نمیکند اما آدمها در طول زندگی خود زیاد اشتباه میکنند و حال سوال این است، آیا کسی که مرتکب جرمی میشود باید برای همیشه از جامعه طرد شود؟ همین پرچسب زدن و عدم اعتماد جامعه در بسیاری از موارد مجرمان تازهکار را به تکرار چندینباره جرمشان مجبور میکند.
و اما قصه ایجاد این کارخانه به 10 سال پیش بازمیگردد. این کارخانه با هدف ترویج مصرف زیتون و فرآوردههای این میوه بهشتی و برای ایجاد اشتغال و کارآفرینی افراد آسیبدیده، به کمک خیرین و با 15 بزهکار خیابانی آغاز به کار کرد و اکنون در استانهای خراسان رضوی، شمالی، جنوبی، گلستان و سیستان و بلوچستان با هدف هویتبخشی به مجرمان و کاهش جرم از طریق کاردرمانی به فعالیت خود ادامه داده و امروز توانسته فقط در خراسان رضوی برای 4000 نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم اشتغال ایجاد کند.
و در حال حاضر این کارخانه محصولات خود را به کشورهای مختلفی از جمله آمریکا، مالزی، کوالالامپور، چین، قطر و امارات صادر میکند.
منیره نهاردانی، کارشناس ارشد صنایع غذایی و عضو تیم تحقیقاتی این کارخانه به خبرنگار ایسنا میگوید: شیرینسازی زیتون به آب زیادی نیاز دارد و ما برای شیرینسازی زیتون تولیدی خود به ازای هر 60 تن روزانه 192 هزار مترمکعب آب مصرف میکردیم، اما با توجه به بحران و کمبود آب، طرح شیرینسازی زیتون با آب شور دریا را ابتدا به صورت یک کار تحقیقاتی و امروز به عنوان یک شیوه عملیاتی به کار گرفتهایم.
نهاردانی در خصوص چگونگی اجرای این طرح ادامه میدهد: برای شیرینسازی زیتون باید به آب نمک و کلسیم اضافه شود و این در حالی است که بخش زیادی از این مواد در آب دریا وجود دارد و علاوه بر آن آب دریا با وجود املاح موجود باعث حفظ بهتر بافت زیتون میشود.
این کارشناس ارشد صنایع غذایی با اشاره به اینکه شیرینسازی و فرآوری زیتون مصرفی این کارخانه در سطح وسیعی در مینودشت انجام میشود، اظهار میکند: این روش از نظر اقتصادی بسیار به صرفه است و در مصرف آب نیز صرفه جویی میشود.
وارد کارخانه که میشوی، تعداد زیاد کارگران تو را به یاد سالها پیش و زمانی که هنوز دستگاهها، زیاد جای آدمها را در کارخانهها نگرفته بودند میاندازد و اینجا اما بوی صمیمیت بیشتر از زیتون به مشامت میرسد...
مدیر گروه این کارخانه تولید زیتون و فرآوردههای آن درباره دلیل تعداد زیاد کارگران میگوید: هدف اصلی راهاندازی این کارخانه به کارگیری هرچه بیشتر افراد، اشتغالزایی و کاردرمانی است و به همین دلیل دستگاهها طوری طراحی شدهاند که بخش اعظم کار متکی به نیروی انسانی باشد.
به همراه مدیرگروه کارخانه از قسمتهای مختلف بازدید میکنیم و مسئله قابل توجه برایم صمیمیت کارگران با رئیس کارخانه و خوش و بش آنها با یکدیگر است. اینجا انگار هرکس قصه زندگی پر فراز و نشیبی دارد و رئیس کارخانه این را به خوبی میداند...
علیرضا نبی، دارای مدرک دکترای اقتصاد حدود یک دهه قبل به صورت مشاور در کمپهای مخصوص زندانیان به آنها مشاوره میداد اما رفته رفته دریافت که باید دست از حرف شست و آستینها را بالا زد.
او معتقد است، کار به آدمها عزت نفس، هویت، شخصیت و غیرت میدهد و آدمی که کار و درآمد داشته باشد و مورد احترام واقع شود احتمال تکرار اشتباه در او به حداقل میرسد.
نبی، نگاه خود را به مجرمان به عنوان افرادی با روح بیمار توصیف میکند و میگوید: در این کارخانه هر پنجشنبه جلسات مشاورهای با حضور اساتید حوزه مشاوره و روانشناسی و بچههای کارخانه برگزار میشود.
استفاده از ضمیر «بچهها» را به جای کارگران، مجرمان و یا زندانیان ترجیح میدهد و این میزان صمیمیت او را با کارگرهایش به خوبی نشان میدهد.
مدیرگروه این کارخانه اظهار میکند: ما نیز مثل دیگر واحدهای تولیدی و کارخانههای این کشور قربانی سیاستهایی هستیم که در یک اتاق و توسط افرادی اخذ شده که حتی تجربه داشتن یک کارگر را نیز نداشتهاند اما دلیل موفقیت ما در این مجموعه انتخاب تفاوت است چرا که کار تکراری همیشه محکوم به شکست خواهد بود.
چهرههای آدمهای این کارخانه خبر از زندگی پرفراز و نشیبی میدهد که پشت سر گذاشتهاند و امروز اما عزم خود را برای یک تغییر جزم کردهاند.
یکی از کارگرهای این کارخانه دختر جوانی است که مشغول چک کردن شیشههای زیتون در خط نهایی تولید است، کارشناس حسابداری است و به دلیل ازدواج با مردی معتاد از او به عنوان یک طعمه برای حمل مواد استفاده میشده، امروز اما از آن روزهای سیاه زندگیش فاصلهی زیادی گرفته و این را لبخند روی صورتش در حالی که مشغول کار است به من میگوید.
"م.ج" نیز مهندس مکانیک است و مهریه یک میلیارد شاخه گل گلایل او را روانه زندان کرده، حالا اما در این کارخانه موفق به ساخت دستگاهی برای مکش زیتون شده که توان تولید آن فقط در اختیار سه کشور اسپانیا، ایتالیا و آلمان است.
همینطور که آقای نبی قسمتهای مختلف کارخانه را نشان میدهد مردی حدودا سی ساله به ما میرسد، لباس نگهبانی به تن دارد و پس از ادای احترام و سلام و احوالپرسی از ما جدا میشود؛ به گفته نبی، جرم عباس چاقوکشی و بزههای خیابانی بوده اما امروز او یکی از منضبط ترین کارگرهای این کارخانه است.
در خصوص چگونگی امکان کار زندانیان در کارخانه که میپرسم، مدیرگروه این کارخانه اظهار کرد: افرادی که از طریق قوه قضاییه برای کار به ما معرفی میشوند از مناطق جرمخیز شهر هستند. خوشبختانه طی انعقاد تفاهمنامهای که با ستاد پیشگیری از جرم قوه قضاییه امضا شد، زندانیان انتخابی به صورت زندانباز روزها در کارخانه مشغول به کار هستند و شب مجددا به زندان بازگردانده میشوند، البته تعدادی از زندانیان نیز رضایت شاکی خود را جلب کرده و یا دوره محکومیت خود را سپری کردهاند اما همچنان در این کارخانه مشغول به کار هستند.
بازدید که تمام میشود دلم میخواهد باز هم بمانم، کنار آدمهایی که فعل توانستن را به خوبی صرف کردهاند، آدمهایی که ثابت کردهاند اگر بخواهی میشود، آدمهایی که دست به دست هم نه تنها برای تغییر خود بلکه برای بهبود تولید کشور تلاش میکنند و به خوبی نشان میدهند که چگونه میتوان سیاستهای اقتصاد مقاومتی را در یک کارخانه زیتون به اجرا درآورد.
آدمهای این کارخانه، تغییر را از خودشان شروع کردند و دست از شعار و کوتاهی و تنبلی برداشتهاند و امروز انتخاب کردهاند که نان بازوی خود را بخورند و چرخ تولید اقتصاد کشور خود را به حرکت درآورند و این معنای واقعی کارآفرینی است.
و ای کاش روزی برسد که به جای پر شدن زندانها از آدمهای مجرم، کشورم پر شود از کارخانههای زیتون...
منبع:
خبرگزاری ایسنا
با آرزوی موفقیت برای این عزیران
خدا خیرشان بدهد........