«هاشمي» هم مانند «منتظری» انتحار کرد

متاسفانه در خبر هاي امروز آمد كه آقاي هاشمي رفسنجاني در فرودگاه تير تحقير و توهين خود را بسوي شوراي نگهبان نشانه رفت و البته بايد دير يا زود نشانه ميرفت زيرا :

۱-آقاي هاشمي نقشه تضعيف رهبري را سال ٨٨ و بعد از محروميتهاي پنهان در جريان فتنه كليد زد.

۲- از آن زمان در فراز و فرودهاي سياسي و مواجهه با زنداني شدن فائزه و مهدي و نگراني از ورود اطلاعات سپاه به پرونده مترو براي محسن بدنبال بهانه سازي و غوغاسالاری است.

۳-عدم موفقيت روحاني در گران فروختن برجام به ملت خود اما شكست بزرگي براي هاشمی و هم پيمانانش قلمداد ميشود.

۴- فلذا غير منتظره نيست كه در جريان سازيهاي معمول از سيد حسن خميني بعنوان پيراهن عثمان استفاده كند.

۵- جالب است اتفاقات مقدم بر انتخابات ٩٤ رفته رفته اعتبار كاذبي را هم كه در پستهاي مهم و نزديكي به حضرت امام ره داشت در جريان موضع گيريهاي اخير پسا برجامي و پيشا انتخاباتي هم در ميان به اصطلاح اصولگرايان و هم در ميان اصطلاحاً اصلاح طلبان از دست داده است.

۶-ايستادن در مقابل تصميمات قاطع و قانوني شوراي نگهبان براي او انتحار سياسي محسوب ميشود يعني دقيقاً راهي كه مير حسين موسوي انتخاب كرد البته بايد تحليلي هم در خصوص مقاصد او داشت و آن اينكه ايشان در نقشه ديگري که در ذهن خود داشت اين بود تا سيد حسن مصطفوي كه "مناسبتاً" ربطي به خمين و خميني بودن ندارد را به داخل خبرگان ببرد و از او درمقابل آقا ، درخت عوام فريبي و علم خانوادگي درست كند كه با تمام تلاشها موفق به انجام آن طرح و نقشه هم نشد.

۷- فلذا راه رفتن در كليشه منتظري بعد از امام(ره) را تير بهدف نخورده آخر عمر خويش دانسته و بهمين دليل در فرودگاه انتحاري عمل نمود و سخناني گفت كه بيش از آنكه از سر تدبير بوده باشد انتقام جويي تلقي ميشود . هاشمی اين شكست را آخرين نقشه در حيات سياسي خود تلقي ميكند.