روایت نشمردن رأی حداد عادل در حوزه انتخابیه‌ی خودش

«عکس انتخاباتی با کت دکتر احمدی‌ نژاد» عنوان کتابی از «محمدرضا سرشار (رضا رهگذر)» نویسنده اصولگرا است. او در این کتاب به خاطرات کاندیداتوری اش برای ششمین دوره مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۸ پرداخته است که به همراه جمعی از چهره های مطرح سیاسی (از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، و محمود احمدی نژاد) در لیست مشترک جناح راست قرار گرفت. این کتاب را انتشارات «سوره مهر» در سال ۱۳۸۸ منتشر کرده است. «سرشار» در صفحات پایانی این کتاب (۱۸۶-۱۸۷) به ماجرای روز رأی گیری و اعلام نتایج انتخابات می پردازد و می‌ نویسد:

آن روز من از فهرست سی نفره ائتلاف جناح اصولگرا، به بیست و نه نفرش، رأی دادم. به جای آن یک نفر محذوف، به حاج آقا ابوترابی رأی دادم. بعد هم به خانه رفتم، تا قدری از کارهای موظفی عقب افتاده در این ایام را انجام دهم.

روز بعد، که به تدریج، نتیجه شمارش آراء شعبه ها، از طریق صداوسیما به اطلاع مردم می رسید، ما با چیزی متفاوت با آنچه می پنداشتیم، روبرو شدیم.تا آنکه نتیجه نهایی اعلام شد؛ و دیگر خیالم - البته از آن طرفی - راحت شد!

نام من، نه تنها در ده، بیست یا سی نفر اول نبود، بلکه در نفرات اول تا شصتم هم نبود. نه فقط اسم من، بلکه - بنا به اعلام ستاد انتخابات وزارت کشور دولت دوم خردادی - عملا هیچ یک از اسامی فهرست سی نفره ائتلاف بزرگ پیروان خط امام و رهبری، جزء انتخاب شده ها نبود. آقای حداد عادل، که نامش هم در فهرست این طرف و هم برخی فهرستهای موثر آن جناح بود، ابتدا جزء سی نفر اول اعلام شد، اما بعد، گفته شد که نفر سی و دوم شده است. فقط آقای هاشمی رفسنجانی، ابتدا نفر بیست و ششم، بعد بیست و هفتم و آخر سی بیست و نهم اعلام شد. که او هم، طی نامه ای، انصراف خود را از نمایندگی اعلام کرد.

شایعات متواتری، از بروز تقلبات و تخلفات وسیع در انتخابات و شمارش آراء و جمعبندی آنها از سوی جناح حاکم بر قوه مجریه و وزارت کشور متبوع آن، در سرتاسر کشور، بر سر زبانها افتاده بود. به گونه ای که گفته می شد وسعت دامنه‌ی تقلبات و تخلفات، در این دوره، بی سابقه بوده است.

در این میان، از جمله دکتر حداد عادل - از این سی نفر -، به این روند اعتراض کرد و خواهان بازشماری آراء خود شد.طنز قضیه در این بود، که مشابه بلایی که در انتخابات دوره رضاخانی بر سر آیت الله مدرس آمده بود، در این دوره، در مورد آقای حداد عادل، لااقل در یک حوزه انتخابیه، تکرار شده بود. به این ترتیب که، اگر در آن زمان، تعداد آراء مدرس را صفر اعلام کرده بودند و او گفته بود «پس آن یک رأیی که خودم به خودم دادم چه شد؟!»

شبیه این قضیه، در این دوره، در حوزه انتخابیه‌ ای که دکتر حداد عادل و خانواده اش، آراء خود را به صندوق ریخته بودند، تکرار شده بود. یعنی عوامل وزارت کشور دولت اصلاحات، تعداد‌ آراء او را در آن حوزه انتخابیه، صفر اعلام کرده بودند. آقای حداد عادل از همین جا به قضیه مشکوک شده، و خواهان بازشماری آرائش شده بود. که در نتیجه، با بازشماری آراء، و قرار گرفتن نامش جزء سی نفر راه یافته به مجلس، گوشه ای از تقلبهای وسیع ادعایی صورت گرفته توسط وزارت کشور وقت، عملا به اثبات رسید.

در این دوره، با وسعت گرفتن دامنه اعتراضات، از سوی شورای نگهبان، اقدام به بازشماری آراء تعدادی از صندوقها شد. که متاسفانه، مخدوش بودن آراء تعداد زیادی از آنها، تأیید شد. تا آنکه با نظر یک مقام عالی رتبه‌ی کشور، در مورد بقیه صندوقها، این روند متوقف شد؛ و اصل بر «صحت» آنها گذاشته شد.