چرا ظریف عصبانی شد؟
پارسینه: روزنامه همدلی در شماره دوشنبه ۱۲ مهر در سرمقاله ای به قلم عباس توتونچی نوشت: منافع ملی (Nationa- Interest) یکی از بنیادی ترین و رایج ترین مفاهیم و واژه های سیاسی کنونی به ویژه در ادبیات مربوط به سیاست خارجی کشورهاست.
در ادامه این مطلب آمده است: یکی از مهم ترین کارویژه های هر نظام سیاسی تحقق منافع ملی در حوزه داخلی و البته سیاست خارجی بوده و نیل به این هدف موفقیت یا ناکمی یک نظام سیاسی را نمایان می سازد. در هر نظام سیاسی علایق و سلایق سیاسی متفاوتی وجود دارند که ممکن است با رویکردهای متفاوت تعریفی متنوع از مفهوم منافع ملی داشته باشند.
در نظام جمهوری اسلامی ایران بنابر تعاریف رسمی و آکادمیک از امنیت ملی با سه دسته منافع حیاتی، مهم و حاشیه ای مواجه هستیم که بنابر اهمیت و ضرورت آن برای بقا و موجودیت نظام سیاسی تعریف می شود.
تردیدی نیست موضوع برجام و به طور کلی پرونده هسته ای کشورمان در ذیل منافع مهم و چه بسا منافع حیاتی قرار دارد. پرونده هسته ای ایران به یکی از پیچیده ترین و طولانی ترین پرونده های سیاسی، حقوقی و فنی تبدیل شده بود و وقت، انرژی و مصایب زیادی را برای کشور و نظام به همراه داشت.
در چنین فرآیندی دولت یازدهم و دستگاه دیپلماسی با مشورت و ملاحظه خطوط قرمز و خط مشی های کلی نظام و مقام معظم رهبری با تصویب و اجرای برجام به این پرونده پیچیده خاتمه دادند.
انتظار این بود که طیف های مختلف سیاسی به ویژه گروههایی که داعیه دلسوزی از انقلاب و نظام را داشتند در رویارویی با برجام از دریچه منافع ملی و نه منویات و اهداف جناحی و شخصی به ارزیابی و داوری در باب برجام بپردازند؛ اما متاسفانه در سال پایانی عمر مجلس نهم چنین رویکردی در رفتار مجلس نهم با این موضوع دیده نشد و اکنون نیز عده معدودی از نمایندگان مجلس دهم ترجیح می دهند با چشم بستن روی منافع ملی، در موازنه داخلی احزاب سیاسی پیروز شوند.
حضور دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان و عصبانیت وی در مواجهه با سوال یک نماینده مجلس ناشی از این اصل مهم بود که او نیز در پاسخ خود به آن اشاره کرد. عصبانیت مشهود در چهره و صدای ظریف که حتی در جریان مذاکرات حساس هسته ای به چشم نمی آمد، متاثر از این واقعیت مهم بود که دکتر ظریف نیت طرف مقابل را نه دلسوزی و صیانت از منافع ملی بلکه استفاده داخلی از این موضوع اساسی قلمداد می کرد.
مخالفان ظریف و دولت یازدهم در همه روزهای پسابرجام این موضوع مهم را فراموش کرده اند که برخورد جناحی آنها در ماجرای برجام چه تاثیری بر سیاست خارجی و منافع ملی کشورمان گذاشته است. متهم کردن ظریف به تلاش برای تغییر در رویکرد سیاست خارجی ناجوانمردانه ترین رفتار و تهمتی است که می تواند نسبت به یک مسئول داخلی ابراز داشت.
اشاره ظریف به مقبولیت رویکرد سیاست خارجی دولت یازدهم از سوی سردار سلیمانی، سیدحسن نصرالله و ... در واقع این پیام را برای مخالفان دیپلماسی دولت در پی دارد که جهت گیری در قبال مسائل سیاست خارجی با رویکرد فراجناحی و اولویت دادن به منافع ملی دنبال شود.
ظریف همان گونه که روز قبل از حضور در مجلس گفت، موافق نقد است، اما نقدی که از روی دلسوزی و حسن نیت باشد و به بهانه نقد، منافع مهم و حیاتی نظام در مظان اتهام و تردید قرار نگیرد.
جای بسی خرسندی است که شمار چنین نمایندگانی در مجلس دهم نسبت به مجلس گذشته کاهش یافته و همچنان که روز گذشته در مجلس به چشم آمد، اکثریت مجلس دهم با چنین رویکردهایی در تعامل مجلس و دولت همراه نیستند، اما این سوال مهم پیش روی تحلیل گران و کارشناسان قرار دارد که آیا مخالفان و منتقدان دولت تمایزی میان منافع ملی مهم و حیاتی و منافع حزبی و سیاسی خود قائل هستند یا خیر؟ پاسخ این سوال البته در عملکرد سه ساله مخالفان دولت مشهود و نمایان است.
ارسال نظر