پشتپرده تصمیم مهم ظریف در وزارتخارجه
پارسینه: سید حمید حسینی عضو هیات رئیسه اتاق تهران و کارشناس مسائل بین المللی شکل گیری ساختاری جدید در وزارت خارجه و بوجود آمدن معاونت اقتصادی را در جهت تامین منافع کشور مورد بررسی قرار داد.
به گزارش نامه نیوز، تغیرات در ساختار وزارت خارجه و ایجاد معاونت اقتصادی برای این وزارتخانه، نشان از عزم جدی دستگاه دیپلماسی برای فعال کردن دیپلماسی اقتصادی و پیشبرد اهداف کشور در این زمینه و تامین منافع ملی آن دارد. پرسش این است که چه چالش هایی در این زمینه وجود داشته است؟ چه روشهایی در این زمینه در وزارت خارجه باید پیش گرفت تا به شکلی کامل از ظرفیتهای اقتصادی کشور برای جذب سرمایه و افزایش صادرات استفاده کرد؟
در این باره با سید حمید حسینی عضو هیات رئیسه اتاق تهران و کارشناس مسائل بین المللی گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.
ارزیابی شما از شکل گیری معاونت اقتصادی در وزرات خارجه چیست؟ آیا می توان در چهار سال آینده با ساختاری جدید در وزارت خارجه به پیگیری منافع ملی در این زمینه پرداخت؟
در همه کشورهای توسعه یافته اصولا دیپلماسی تجاری به دیپلماسی سیاسی کمک می کند، یعنی گفته می شود اگر روابط اقتصادی را توسعه بدهید خود بخود در کنار آن روابط سیاسی هم توسعه پیدا می کند. این استراتژی را همه کشورهای بزرگ دنیا در پیش گرفته اند و موفق هم بوده اند. یعنی وقتی مشکلی در روابطشان ایجاد می شود سعی میکنند از پتانسیل های اقتصادی و روابط تجاری خود استفاده کنند و آنرا حل کنند.
در دولت سازندگی وقتی بدهی و ال سی های ما با مشکل بر خورده بود و بانک مرکزی توان پرداخت بدهی ها را نداشت، شرکت های آلمانی به دولت آلمان فشار آوردند که با توجه به اینکه ما روابط گسترده بازرگانی و تجاری با ایران داریم، در این مسیر تسهیلاتی باید بوجود بیاید. شرکت های آلمانی و انگلیس با فشار به دولتهایشان این موضوع را انجام دادند. همچنین در روابط ترکیه و روسیه که بحرانی شده بود و بحثها به جاهای باریک کشید، ترکها به اردوغان فشار آوردند که معذرت خواهی کند و روابط تجاری روسیه و ترکیه دوباره از سرگرفته شد و مشکلاتشان را حل کردند.
آیا نیاز هست که بخش اقتصادی کشور هم از قدرت بالایی برای همراهی برخوردار باشند؟
اصل این است که بخش اقتصادی کشور قدرت داشته باشد که در روابط سیاسی اثر کند. ولی در ایران متاسفانه اینگونه نبوده است و مدل به این حالت بوده که ما با هر کشوری روابط سیاسی خوبی داشتیم باعث شده است روابط خوب اقتصادی برقرار کردیم و در هر جا که مشکلات سیاسی بوجود آمد بشدت فعالین اقتصادی دچار ضرر شدند. به عنوان مثال بخاطر حضور یک رهبر حزب تاجیکستانی درایران، تاجیکستان همه روابط اقتصادی را با ایران دچار مشکل کرده و بسیاری از سرمایه گذاری های ایرانی را دچار اختلال کرده است. یا تنشهایی که با عربستان و دیگر کشورهای عربی اتفاق افتاد باعث مشکلات بسیاری در این زمینه شد و روابط سیاسی ما روی روابط اقتصادی تاثیر گذاشت و نتوانستیم از اهرم اقتصادی در روابط سیاسی استفاده کنیم.
هر دو اهرم سیاسی و اقتصادی در کنار هم و همراه هم هستند و به نوعی باید به همدیگر کمک کنند؟
در ایران اگر بخواهیم روابط اقتصادی را توسعه دهیم مجبوریم از اهرم روابط سیاسی در روابط اقتصادی استفاده کنیم. این کار در دنیا معمول است به همین خاطر در دنیا از این اهرم استفاده می کنند. هر رئیس جمهور کشور غربی که به ایران می آید چندین فعال اقتصادی و شرکت بزرگ را با خود می آورد و سعی می کنند برای اینها پروژه بگیرند و برای آنها لابی کنند و از اهرم روابط سیاسی برای روابط اقتصادی استفاده کنند.
به نظرتان چنین زمینه سازی از طرف دکتر ظریف شکل گرفته است؟
در یکی دو سال اخیر هم آقای ظریف در سفرهای خود تلاش کرده است تیم اقتصادی و هیات های تجاری را با خود ببرد تا اینها بتوانند براحتی با مقامات زیربط و شرکتهای بزرگ در کشورهای دیگر ارتباط برقرار کنند. قطعا اینکه این ساختار مند شود و دیلپماسی سیاسی به کمک دیپلماسی اقتصادی کشور بیاید کار ارزشمندی است. ساختار دیپلماسی تجاری ما بشدت ضعف دارد و ما یک روزی معاونت بین الملل در ریاست جمهوری داشتیم، یا معاونت اقتصادی در وزرات خارجه ، وزارت بازرگانی مستقل ، سازمان توسعه و تجارت داشت، این چند سال اخیر هم معاونت بین الملل از بین رفته هم معاونت اقتصادی وزرات خارجه هم معاونت بین الملل وزارت بازرگانی و هم سازمان توسعه و تجارت بشدت تضعیف شده است و لذا ما به خیلی از اهدافمان دست پیدا نکردیم. نتوانستیم در توسعه صادرات کار بزرگی انجام دهیم. چهار پنج سال است که سقف صادرات غیر نفتی ما بین چهل تا چهل و پنج میلیارد دلار باقی مانده است.
لذا باید کاری کنیم بخش های دیپلماسی تجاری کشور را فعال کنیم، اینکه آقای ظریف در برنامه های جدید خود اعلام کرد که برنامه اش در دور دوم در وزارت خارجه اولویت دادن به همسایگان و اقتصاد است بسیار حرف مفید و مختصری است. هر کسی اگر بخواهد دو جمله حرف حساب در این مسیر بزند همین است که آقای ظریف می گوید. اولویت دادن به همسایگان و اقتصاد. همسایگان و اقتصاد یعنی اینکه وزارت خارجه بیاید از ظرفیت و امکانات خود استفاده کند و بتواند در توسعه روابط تجاری خود اقدام کند.
در چهار سال گذشته نتوانستیم هیچ کدام از اجلاسهای کمیته های همکاری و اجلاسهای همکاری و اجلاس کمسیون عالی خود را با عراق برگزار کنیم. آخرین برگزاری کمیته همکاری اقتصادی و بازرگانی با عراق در سال ۸۱ داشتیم. آخرین اجلاس همکاری های بازرگانی در سال ۸۲ بوده است. اولین اجلاس کمیسیون عالی که متصدی آن وزرات خارجه بوده در سال ۸۴ بوده است و دیگر نداشتیم. کمیته مشترک اقتصادی که وزرات صنایع مسئول آن بوده در سال ۸۴ بوده و دیگر نداشتیم. کمیته همکاری اقتصادی صنعتی آخرین بار در سال ۹۲ داشتیم. اجلاس عالی کمیسیون مشترک ایران و عراق از سال ۹۳ به بعد نداشتیم. اینها ضعف بزرگی است. کشوری مانند عراق که برای ما اهمیت زیادی دارد نتوانسیتم نشستهای مستمر و مداومی را با مقامات مسئول در عراق داشته باشیم تا مشکلاتمان را حل کنیم. از این رو انتظار داریم اتاق بازرگانی یا اتاق مشترک تلاش کند هر روز مشکلات گمرکی در مرزها، مشکلات در تغییر قوانین و تعرفه ها، مشکلات در بحث استاندارد را حل کند تا سطح روابط توسعه پیدا کند. این نشدنی است.
اگر این نشود، هر تنشی می تواند روند روابطمان را پیچیده تر کند و اقتصاد هم متضرر خواهد شد؟
قطعا دیپلماسی سیاسی کشور به کمک دیپلماسی تجاری کشور بیاید و دیپلماسی تجاری هم قوی شود، مشکلات با همسایگان هم حل شود . تنش در روابط به هر حال به ضرر ما است.
کشوری مانند عربستان با توجه به بودجه و امکانات و هزینه هایش بازارهایی را گرفته است و نشان می دهد که این توانایی را دارد. از این رو ما باید حداقل روابطمان با این کشورها از حالت بحران و تنش در بیاید که بیش از این هزینه ندهیم.
به هر حال از یک طرف امریکا فشار می آورد از یک طرف عربستان در منطقه است تا بازار چند کشور افریقایی و همسایگان ما مثل پاکستان، یمن و تاجیکستان را بروی ما ببندد. از این رو قاعدتا باید بتوانیم با دیپلماسی فعال سیاسی کمک کنیم دیپلماسی تجاری کشور بیش از این بتواند تاثیر گذار باشد.
ارسال نظر