گوناگون

بررسی نقش مطبوعات خوی در انتخابات مجلس نهم

به گزارش پارسینه، حامد کاظم زاده خویی ، روزنامه نگار مستقل در وبلاگ خود شرح کامل میزگرد بررسی نقش مطبوعات در انتخابات مجلس نهم را منتشر کرد، متن این میزگرد بدین شرح است:

روزنامه فریاد زندگی است. صدایی است که از پیکر جانداری بلند می شود. و نبضی است که می زند و حرکت می کند؛ و روزنامه نگار نیز پلیس اجتماع است. (امیل زولا(

نقش مطبوعات در جامعه بر کسی پوشیده نیست. امروزه مردم عادی جوامع، بخش عمدة معلومات خود را مرهون اوقاتی هستند که برای مطالعه رسانه‌های نوشتاری صرف می‌کنند و این حقیقت آن‌گاه نمود بیشتری می‌یابد که مشاهده می‌کنیم اکثریت کودکان، نوجوانان و جوانان و حتی میان سالان کشورمان، معلومات مذهبی و سیاسی خود را بیش‌تر از مطبوعات ـ به دلیل فراگیری و تنوع آن ـ فرا می گیرند. از طرف دیگر، همگان بر این نکته اذعان دارند که امروزه مطبوعات بر جریان قدرت‌های سیاسی کشورها و در امر انتقال آن‌ها، بسیار تأثیرگذار هستند و شاید به همین دلیل است که عموم قدرت‌های سیاسی در کشورها می‌کوشند دست کم یک یا چند نشریه و روزنامه را که حکم تریبون آرا و نظرات آنها را داشته باشد، برای خودداشته باشند.

تنها با یک نگاه گذرا به تاریخ سیاسی قرن اخیر می‌توان دریافت که بسیاری از منازعات و کشمکش‌های سیاسی در جهان چه در ابعاد داخلی آن و یا ابعاد بین‌المللی، با یاری و یا هدایت و پرچم داری مطبوعات تبدیل به جریانات قوی سیاسی شده و یا تعدیل و حتی خاموش گردیده‌اند. در شهرستان خوی نیز دوران شکوه مطبوعات به دوره 15 ساله مشروطیت تا انقراض سلسله قاجار برمی گردد. زمانی که روزنامه مکافات در سال 1327 هجری قمری به مدیریت میرزا آقاخان مرندی، هفته نامه اصلاح به مدیریت علی حسین زادۀ خویی به سال 1289 (1329 ق) ، هفته نامه کارگر به صاحب امتیازی و مدیریت میر مهدی ماکویی به سال 99/1298 (1338ق)، هفته نامه برید شمال به مدیریت بابا معصوم زاده به سال 1300 شمسی (1340 قمری) ، هفته نامه سرحد در سال1303، روزنامه شفق در سال1290، هفته نامه نجات در سال 1329 ه.ق (1289)، فریاد به سال 1290 خورشیدی، مرزدار به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی لطیف زاهدی و هفته نامه ندای حق به مدیریت کاظم مرندی در سال 1293 (1333ق) در این شهر تاریخی منتشر می شدند.

هم اکنون نیز هفته نامه های خوی، اورین خوی، ندای خوی، اقتصاد آذربایجان و دوهفته نامه های دارالصفا، مهر چالدران و فرهنگ شمس و ماهنامه اندیشه فرهنگی و فصل نامه بهارستان سخن در شهرستان خوی منتشر می شوندکه انتخابات مجلس نهم که در اسفندماه سال1390 برگزار شد، مدیران مسئول دو نشریه اقتصاد آذربایجان و فرهنگ شمس به عنوان کاندیدا در این انتخابات شرکت کردند و هفته نامه اورین خوی نیز عملا برای فعالیت انتخاباتی در اختیار یک کاندیدای دیگر قرار گرفت و تقریبا مطبوعات خوی به عرصه رقابت کاندیداها تبدیل گشت.

بعد از اتمام انتخابات، با خبر شدیم یکی از سازمان های مردم نهاد خوی به نام «خانه فرهنگ و اندیشه شمس تبریزی» با تشکیل میزگردی با حضور جمعی از کارشناسان علوم ارتباطات و رسانه و منتقدان اجتماعی، به بررسی نقش مطبوعات خوی در انتخابات مجلس نهم پرداخته است که با توجه به محتوای این میزگرد، بر آن شدیم تا ماحصل آن را خدمت شما خوانندگان محترم تقدیم کنیم. امید است مورد استفاده دست اندرکاران امر قرار گیرد.

معرفی شرکت کنندگان در میزگرد :

1ـ شهریار گلوانی ـ کارشناس ارشد مترجمی زبان انگلیسی و منتقد مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی

2ـ کاظم قاسمی ـ کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی ، مدرس دانشگاه، عضو انجمن متخصصین روابط عمومی ایران، سردبیر دوهفته نامه مهر چالدران، مدیر عامل آکادمی علمی و آموزشی عصر ارتباط

3ـ حامد کاظم زاده خویی ـ دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی، با بیش از 12 سال سابقه خبری و همکاری با خبرگزاری های ایسنا، فارس، برنا و روزنامه های خورشید ، جام جم ، اطلاعات و هفته نامه های محلی

4ـ سعید فرجی خویی ـ مدیر عامل سازمان مردم نهاد «خانه فرهنگ و اندیشه شمس تبریزی»

جناب آقای گلوانی! به عنوان اولین سوال، بفرمائید جامعه چیست و مطبوعات در آن چه وظیفه ای را بر عهده دارند؟

شهریار گلوانی: اساساً «جامعه» به گنگواژه ای سهل و ممتنع بدل شده و از این رو تعریف مشخصی که مورد وثوق و قبول اندیشمندان حوزه علوم انسانی به طور عام و جامعه شناسان به طور خاص واقع شود، در اختیار نداریم لذا به نظر می رسد مراد آنچه که مربوط به این بحث و نقش مطبوعات می شود، «جامعه مدنی»civil society است زیرا در جوامع وظیفه محور در واقع نقش مطبوعات همچون نقش انتخابات و سایر امور مشارکتی انجام وظیفه در راستای منویات قدرت مستقر ِ فائق است که خود موضوع بحث علیحده ای است و طرح آن در این مقام هم موجب اطاله کلام و هم باعث غلبه حاشیه بر متن می شود. از زاویه نگرش انتقادی اگر جامعه را مثل یک هرم در نظر بگیریم، دولت و جامعه مدنی بخش میانی و راس هرم را تشکیل می دهند و مردم در قاعده هرم قرار دارند. اگر مردم بتوانند در احزاب و اتحادیه ها و صنوف مربوط به منافع عمومی خود سازمان یابند آنگاه یک گام بلند و اساسی به سوی مدنیت برمی دارند و تریبون های ویژه خود را تاسیس می کنند که یکی از آنها و البته مهمترین آنها مطبوعات هستند و دقیقا ًاز این روست که مطبوعات را به مثابه رکن چهارم دموکراسی در نظر می گیرند، یعنی در نظام های دموکراتیک قانون اساسی ، نظام پارلمانی (مجلس) ، احزاب سیاسی و مطبوعات آزاد چهار سازه اصلی هستند اما در نظام های غیر دمکراتیک اعم از سلطانی، استبدادی، فاشیستی و توتالیتر نقش مطبوعات صوری و زرد بوده قادر به ورود به مباحث بنیادی نیستند. بنابر این مطبوعات آزاد فی الواقع نقش بسیار مهمی در اطلاع رسانی ، آگاهی بخشی ، به روز کردن یا به روزآمد نمودن دانسته ها ، اطلاعات عمومی و مردمی ، فرهنگ سازی عمومی در ابعاد سیاسی و اجتماعی و غیره و جهت دهی و تنویر افکار عمومی را به عهده دارند. به خصوص در جوامعی که احزاب سیاسی وجود نداشته و فعالیت احزاب سیاسی تعطیل باشد متاسفانه مطبوعات نقش احزاب سیاسی و وظیفه و رسالت آنان را نیز به عهده می گیرند.

جناب آقای قاسمی! به نظر شما در انتخابات مجلس نهم، مطبوعات خوی چه نقشی را ایفا کردند؟

کاظم قاسمی: به نظر بنده درمیان مطبوعات خوی، نقش دو هفته نامه فرهنگ شمس و هفته نامه اقتصاد آذربایجان کاملا مشخص بود و هفته نامه های اورین، خوی و دو هفته نامه مهرچالدران نیز نقش ویژه ای داشتند که قابل تامل و بررسی است. هفته نامه اورین که قبلا یکی از نشریات پرطرفدار و وزین خوی بود متاسفانه در ایام انتخابات مورد سوء استفاده انتخاباتی قرار گرفت، هفته نامه خوی به دنبال کسب درآمد بود و هفته نامه مهرچالدران نیز وارد میدان سیاست نشد، بلکه تنها به وظیفه اطلاع رسانی خود پرداخت.

آقای کاظم زاده، به نظر شما آیا وظیفه نشریات فقط اطلاع رسانی است؟

حامد کاظم زاده : نظر بنده کار نشریه اطلاع رسانی صرف نیست. نشریه بایستی علاوه بر اطلاع رسانی، جریان سازی نیز بکند. تمامی نشریات خوی به نوعی در انتخابات اخیر جریاناتی را ایجاد کردند که شاید نتوان جریان سازی مثبت بر آنها نام نهاد و متاسفانه در خصوص اطلاع رسانی نیز بعضی از مطبوعات ما نتوانستند به وظیفه ذاتی خود عمل کنند و عملاً تبدیل به شخصی نامه شدند. به عنوان مثال دو هفته نامه فرهنگ شمس و هفته نامه اقتصاد آذربایجان کاملا در این مقوله قرار گرفته بودند و هفته نامه ندای خوی و دو هفته نامه دارالصفا نیز نزدیک به 50 درصد مطالب خود را به شخص و کاندیدای خاصی اختصاص داده بودند. علاوه بر این، بزرگترین ایراد برخی از نشریات خوی در آن برهه خاص، عدم رعایت اخلاق انتخاباتی بود به طوری که به راحتی انواع تهمت ها به اشخاص زده می شد بدون اینکه سندی در این خصوص ارایه شود. همچنین، اصول روزنامه نگاری به هیچ عنوان رعایت نگردید. به جرات می توان گفت نشریات خوی به جای اینکه خودشان در انتخابات موثر باشند، کاملا تحت تاثیر انتخابات قرار گرفتند و این آفت به راحتی مشهود بود. به عنوان مثال، هفته نامه خوی به دید تجاری به این قضیه نگاه کرد و اقدام به چاپ مقاله و عکس اکثر کاندیداها نمود. هفته نامه ندای خوی نیز در چند شماره اقدام به چاپ مقاله یکی از کاندیداها نمود و در شماره بعدی مطالبی از دیگر کاندیدای انتخابات منتشر کرد و موضع دوهفته نامه دارالصفا نیز مشخص بود که طرفدار کدام کاندیداست و دو هفته نامه مهر چالدران نیز به اطلاع رسانی صرف پرداخت.

مطبوعات در برگزاری انتخابات چه وظیفه ای بر عهده دارند و مطبوعات خوی تا چه حد به وظیفه خود عمل کردند؟

گلوانی: در خاتمه پاسخ به سوال نخست گفتم که متاسفانه مطبوعات نقش احزاب سیاسی را در غیاب آنها به عهده می گیرند ، همین جا اضافه کنم که چون انتخابات امری کاملا سیاسی است و سیاست هم گرایش به دوری از اخلاق دارد، بنابر این مطبوعات هم خواه و ناخواه دچار این بلیه می شوند و نمی توانند دامن خود را از این پلشتی برکنار نگهدارند. اینکه در روزها و ماه های پیش از آغاز تبلیغات انتخاباتی، همه مسئولین بر رعایت اخلاق تاکید می کردند، نشانه این است که می دانستند چه بهمنی به راه افتاده و جامعه را تهدید می کند. این امر مختص کشور ما نیست و در اکثر کشورهای نولیبرال که اتیکت های ظاهری لیبرالیسم قرن نوزدهمی را کنار گذاشته اند نیز صادق است. گرچه عموما ً از سیاست مبتنی بر اخلاق سخن به میان می آید، اما باید گفت این ادعا ها در عمل رنگ می بازند و مدعیان برای خدمتگزاری و نوکری مردم (!) از هیچ، به قول خودشان، معصیتی رویگردان نمی شوند. البته از انصاف به دور است که رفتار و منش موقرانه بعضی از کاندیداها را نادیده بگیریم اما استثناها هیچ گاه نافی قاعده نیستند. همچنان که قبلا ً هم گفتم سیاست، معطوف به کسب قدرت بوده و دراینجاست که دروغ گفتن و تهمت زدن، وعده های پوچ دادن، فریب کاری و نیرنگ و خدعه ابزارهای اصلی سیاست بازان به شمار می روند و درنتیجه، سیاست عملاً در مقابل اخلاق قرار می گیرد. در این مقام وقتی نشریه ای وارد دنیای انتخابات می شود، خود به خود به ابزار سیاسی تبدیل می شود. یعنی وقتی نشریه ای عنوان می کند که من نشریه ای فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی هستم و در عمل تریبون و ابزار دست کاندیداها می شود، آن زمان است که از وظیفه ذاتی خود تخطی کرده است. در چنین شرایطی نشریات به جای تنویر عقول به تخدیر آن می پردازند. دکارت می گوید: «عقل داشتن کسی، به منزله ی عاقل بودن آن فرد نیست» در دنیا انسان های عاقل زیادی آمده و رفته اند اما مهم این است که بدانیم چقدر عاقلانه فکر کرده و رفتار عاقلانه داشته اند. برای عاقلانه تفکر نمودن، متدولوژی خاصی نیاز است. این متدولوژی دارای اصل های متعددی است که لاجرم نشریات باید جهت تنویر افکار عمومی بدان پایبند باشند. اهم این اصول یکی تمایز و دیگری وضوح است. بدون این دو، هر کس دچار شک و تردید خواهد شد. شما چطور می توانید مثلا ًدر باره مثلث، برهانی اقامه کنید و آن را از دیگر اشکال هندسی متمایز کنید؟ این امر در خصوص نقش نشریات هم صادق است. یعنی برای اینکه شناخت مکفی از کاندیدایی در اختیار عموم قرار گیرد بایستی او را از کاندیداهای دیگر متمایز کرد و به روشنی و وضوح برنامه های او را با توجه به حیطه اختیاراتش تبیین نمود. به عبارت دیگر، این نماینده باید برنامه ویژه ای داشته باشد که از دیگران متمایز باشد. حال وقتی شعار همه کاندیداها یکی است و یکسان سخن می گویند مردم قادر به تفکیک نبوده و نشریات خوی هم با عدم ارائه برنامه های کاندیداها عملا ً از راسیونالیسم و عقلانیت مطبوعاتی دور شدند و به جای عرضه گزاره های توصیفی به صدور گزاره های تجویزی پرداختند.

آیا مطبوعات خوی در افزایش میزان مشارکت مردم در انتخابات، نقشی داشتند؟

قاسمی: به نظرم نقش آنها خیلی کم رنگ بود و شاید بتوان گفت، نقش هفته نامه اقتصاد آذربایجان آن هم به خاطر تیراژ بالایی که داشت در این بین بیشتر بود و بقیه نشریات کمتر در این امر تاثیر گذار بودند. چرا که به دلیل غلبه سنت در جامعه خوی، این رهبران فکری بودند که توانستند در جمع آوری رای برای کاندیدای خاصی موفق عمل کنند نه مطبوعات. به جرات می توان گفت مطبوعات خوی در هیچ یک از حوزه ها موفق عمل نمی کنند به غیر از هفته نامه اورین که زمانی در حوزه ادبیات فعال و موفق بود. و در حوزه سیاست نیز این مطبوعات فقط به ابزاری در دست اهالی قدرت تبدیل شده اند. شاید در طول تاریخ نتوان نشریه ای را یافت که شخصی نامه یا آگهی نامه انتخاباتی باشد اگر هم باشد حداقل من ندیده ام، البته اگر بخواهیم نقش مطبوعات خوی در انتخابات اخیر را به تفکیک بررسی کنیم، باید بگوییم فرهنگ شمس به عینه ثابت نمود که صرفا به خاطر انتخابات وارد عرصه مطبوعات شده بود و اقتصاد آذربایجان هم فردی عمل کرد و عملکرد مشابهی با فرهنگ شمس داشت.

دوهفته نامه دارالصفا هم، چون مدیر مسئولش از اهالی قدرت است، تا حدودی چنین نقشی را ایفا می کرد اما وجود شخصی همچون آقای رضا حسن زاده در سردبیری آن باعث شد این بحث چندان مشهود نباشد، گرچه ممکن بود با ثبت نام آقای دکتر سیدتقی کبیری، دارالصفا نیز انتخاباتی شود اما با این حال، این نشریه توانست وظیفه اطلاع رسانی خود را تا حد قبول ایفا نماید و در مورد عملکرد دوهفته نامه مهر چالدران نیز باید دوستان نظر بدهند.

در سایر بخش ها چطور، آیا مطبوعات محلی خوی به وظیفه اصلی خود پرداخت می کنند؟

کاظم زاده: نقش اصلی مطبوعات پیگیری امور است. رسانه ها و مطبوعات باید بتوانند به عنوان واسط بین مردم و حکومت عمل کنند و خواسته های طرفین و نتایج را به راحتی منتشر سازند. اما متاسفانه بنا به دلایل متعدد، ـخواسته یا ناخواسته ـ قادر به پیگیری امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حوزه های فعالیت خود نیستند در حالی که رسیدگی و پیگیری امور جاریه کشور و شهرستان یکی از وظایف آنهاست. البته باید شرایطی فراهم شود که مطبوعات محلی به وظایف ذاتی خود عمل کنند. مقدمات این امر را مطبوعات محلی و مسئولین شهری به کمک هم باید فراهم کنند.

چرا مطبوعات خوی نمی توانند به صورت تخصصی به مسائل مختلف بپردازند؟

گلوانی: شاید دلیل اصلی آن، نبود افراد متخصص در زیر مجموعه آنهاست در حالی که در شهر ما افراد و متخصصان بالقوه زیادی هستند که می توانند به صورت تخصصی در مورد مسائل مختلف قلم بزنند، اما نشریات به علت پائین بودن توان مالی از یک سو و بالا بودن ریسک نوشتن از سوی دیگر، نمی توانند با آنها همکاری کنند، برای رفع این مشکل به نظر می رسد، مسئولین ذیربط بدون هیچ گونه چشم داشتی ، تاکید می کنم بی هیچ چشم داشتی، باید به نوعی حامی مالی و معنوی آنها باشند، چون اولاً به قول سعدی: به دست آهن تفته کردن خمیر/به از دست بر سینه پیش امیر. و ثانیا ً نویسنده و فعال مطبوعاتی تنها زمانی می تواند بهترین ها را نوشته، خلق و ارایه نماید که آرامش فکری و امینت اجتماعی داشته باشد، اگر متولیان فرهنگی و مسئولین طراز اول شهر مثل فرماندار، شهردار، امام جمعه و رئیس اداره ارشاد و... مبلغ و درصد اندکی از اعتبارات خود را به حمایت از نشریات مستقل اختصاص دهند، در آن صورت، نشریات می توانند حداقل فکرشان از بابت تامین هزینه های جاریه آسوده بوده و با آرامش فکری به وظیفه اصلی خود عمل کنند.

کاظم زاده: به جرات می توان گفت: برخی مسئولین شهری با مطبوعات آشنا نبوده و آنها را مطالعه نمی کنند و بر مشکلات مطبوعه ها واقف نیستند. این افراد با مطبوعات و علی الخصوص مطبوعات محلی بیگانه اند. این باعث می شود که برایشان مهم نباشد چه بر سر مطبوعات این شهر می آید. همچنین، عدم آشنایی فرد و فقدان مسئول روابط عمومی یا کارشناس و مشاور آشنا به مسایل مطبوعات، باعث سلیقه ای عمل کردن می شود. در کنار این مسائل، افرادی نیز انتقادات مطروحه در مطبوعات را برنمی تابند و این امر باعث می شود برای شرکت در جلسات و کنفرانس های خبری، در انتخاب جریده و رسانه و حتی خبرنگار سلیقه ای عمل کنند.

آقای قاسمی! شما در این خصوص چه نظری دارید؟

قاسمی: به نظر من، کمک های مالی مسئولین برای سرپا نگه داشتن نشریات، یک تهدید است نه فرصت. چون در آن صورت، نظرات مسئولین بر نشریات غالب خواهد شد، ولی حمایت های معنوی مسئولین از نشریات، بسیار مفید خواهد بود مثلا یکی از مسئولین طراز اول شهر در سخنرانی های عمومی خود، علناً از فلان حرکت فرهنگی یک نشریه حمایت کند..

آقای گلوانی! شما چه راهکار دیگری برای جلب همکاری افراد متخصص پیشنهاد می کنید؟

گلوانی: هر کدام از نظریات آقایان قابل بحث و بررسی است که فرصت دیگری را می طلبد و اما در پاسخ به این سوال باید گفت، در نشریات کشوری، افرادی زیادی ستون نویس ثابت نشریات هستند و نوشتن در حوزه های خاص هم، در تخصص افراد خاصی است و مهم آن است که آن اشخاص احساس نیاز کنند و مقاله ارایه کنند، مدیران مطبوعات اگر از نویسندگان دعوت کرده و خواست همکاری کنند و با احترام و ادب با آنها برخورد کرده و نیز درک متقابل وجود داشته باشد و نویسندگان هم شرایط یک مدیر مسئول و سردبیر را درک کنند و انتظار نداشته باشند که حتما بایستی مقاله شان چاپ شود و همچنین تربیت و شناسایی نیروهای جدید، خبره و فعال با برگزاری کلاس های آموزش خبرنگاری و غیره نیز در این امر بسیارموثر است.

آقای قاسمی! به عنوان سردبیر یکی از نشریات خوی، بفرمائید مطبوعات محلی در اداره کرد نشریه با چه مشکلاتی رو به رو هستند و برای رفع آنها چه باید کرد؟

قاسمی: عمده ترین مشکل مطبوعات محلی ما نبود کادر فنی و متخصص و مشکلات مالی است. به نظر بنده تشکیل انجمن صنفی مطبوعات خوی در حل این مشکلات موثر است. به عنوان مثال انجمن می تواند در گرفتن کمک مالی از مسئولین و پخش عادلانه آنها بین نشریات، فعالانه عمل نماید و . . .

از حضور همه عزیزان در این میزگرد تشکر کرده خواهشمند است اگر سخنی یا حرف ناگفته ای دارید بفرمایید؟

قاسمی: از شما به خاطر تمام زحمات تان متشکرم و برای حل مشکلات نشریات خوی، همچنان بر لزوم تاسیس انجمن صنفی تاکید دارم و معتقدم اگر فعالان حوزه خبر نتوانند اختلافات خود را حل نموده و امور خود را با همفکری و اتفاق نظر پیش ببرند، ابزار دست اهالی قدرت خواهند بود و راه به جایی نخواهند برد.

گلوانی : با تشکر از شما، نظرم این است که اگر جلسات تعامل و گفتگوی این چنینی تداوم داشته باشد و ما نقدها و انتقادها را از خودمان شروع و محدودیتی در این زمینه قائل نشویم، قطعا پیشرفت خواهیم کرد.

کاظم زاده : بنده نیز از شما متشکرم که مقدمات برگزاری چنین جلسه ای را ایجاد کردید ان اشا ا... در جلسات بعدی با کاوشی نو در موضوعات مختلف، بتوانیم برای رفع مشکلات خوی گام برداریم.


ارسال نظر

  • Elay

    سلام 3 سالی هست سایت شما را نگاه می کنم واقعا که خیلی پر بار هست و بازدیدکننده را یاد بعضی از هفته نامه ها ! می اندازد. ولی این مطلب تان را چون خویی ولی ساکن جنوب هستم خواندم و از اینکه مطلبی در رابطه با شهر شمس و افتاب گردان ارائه کرده اید خوشحال شدم . ممنون.

  • ناشناس

    خیلی جالب بود. امیدوارم این نوع کارها گسترش یابد

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار