زاکانی: حمایت از احمدی نژاد غلط بود !
پارسینه: دبير کل رهپويان در حالي مي گويد به اجبار و فقط به خاطر رقباي احمدي نژاد ، از احمدي نژاد حمايت کرده است که اکنون نيز در آستانه انتخابات يازدهم از کانديداتوري حدادعادل حمايت مي کند.
زاکاني مي گويد:آقاي احمدينژاد از همان اول هم از اصولگرايان اعلام برائت ميکرد.
دبير کل رهپويان در حالي مي گويد به اجبار و فقط به خاطر رقباي احمدي نژاد ، از احمدي نژاد حمايت کرده است که اکنون نيز در آستانه انتخابات يازدهم از کانديداتوري حدادعادل حمايت مي کند. حال آنکه اخباري مطرح شده که تشکل او همزمان يک طرح ديگر را هم جلو مي برد ؛طرحي که به حمايت از فردي غير از حداد عادل مي پردازد.گفتگوي او با روزنامه اعتماد در ادامه مي آيد:
فراکسيوني که به نام فراکسيون اصولگرايان در مجلس فعاليت ميکند، از مجموعه رهپويان و رايحه خوشخدمت سابق و جبهه پايداري فعلي تشکيل شده؛ با توجه به اينکه اين تشکلها حامي و بهنوعي معرفيکننده احمدينژاد به جامعه بودند، آيا امروز خود را به دليل حمايت از احمدينژاد و دستاوردهاي دولت او شايسته تقدير ميدانيد؟
من در اينباره نظر شخصي خودم را ميگويم و نميتوانم از جانب فراکسيون يا تشکلهايي که شما نام برديد اظهارنظر کنم. اما به عقيده من ايشان نکات بسيار مثبتي داشته و در عين حال نکات منفي هم در عملکردش بهچشم ميخورد. البته من در مقام داوري نيستم که الان کل عملکرد ايشان را قضاوت کنم چون فيالبداهه نميتوان هشت سال فعاليت را ارزيابي کرد.
مگر شما محصول حمايتهاي خود را در طول هشت سال گذشته ارزيابي نکردهايد؟
بالاخره بخشي از اين عملکرد هشت ساله کاملا قابل دفاع است و بخشي از آن هم قابال دفاع نيست. نکتهيي که وجود دارد اين است در دوره سازندگي و در دوره اصلاحات اقداماتي که برخلاف منافع ملي صورت گرفت، مطابق با نسخه نظري دورههاي سازندگي و اصلاحات بود. اما در حوزه اصولگرايي و در دولت آقاي احمدينژاد، اتفاقات قابل نقدي که صورت گرفت، هيچ نسبتي با اصولگرايي ندارد. هر جا آقاي احمدينژاد از اصولگرايي جدا شده، آسيب زده و هر جا مطابق با الگوي اصولگرايي عمل کرده، موفق بوده و به مردم خدمت کرده است.
اقدامات مغاير با منافع ملي در دولتهاي گذشته چه بود؟
پروژه حاکميت دوگانه که آنها دنبال ميکردند، نسخه برابر با متني است که آنها در حوزه نظري دنبال ميکردند و در مقام عمل هم مجلس ششم آن را انجام داد. مجلس ششم در حوزه عمل، مسير خلاف منافع ملي و مباني نظام را دنبال کرد، بهواسطه اينکه در حوزه نظر، حاکميت دوگانه، نسخه پيوست جريان اصلاحات بود. اما در مقام عمل، آقاي احمدينژاد هر کاري کرد که نتيجه آن خدمت و افزايش زمينه مثبت در جامعه بود، مطابق با اصول و مباني اصولگرايي است؛ هر جا هم کاري کرد که محل اشکال است و ما آن را نقد و نفي ميکنيم، آن کارها هيچ نسبتي با اصولگرايي ندارد.
برخلاف آنچه شما ميگوييد، دولت و رسانههاي حامي دولت، بارها از اصولگرايان اعلام برائت کردهاند.
آقاي احمدينژاد از همان اول هم از اصولگرايان اعلام برائت ميکرد.
پس اصولگرايان ميخواهند به بخشهاي مثبت عملکرد کسي افتخار کنند که اصلا خودش را جدا از اصولگرايان ميداند؟
اصلا اين طور نيست. اصولگرايي به اصول و ارزشهاي خود افتخار ميکند. اصولگرايي به مباني و چارچوبهايي که به آن اتکا دارد و به خدمت کردن به مردم مينازد.
به نظر شما اين مردمي که ميخواهيد به آنها خدمت کنيد، ميپذيرند که شما گزينهيي را به آنها معرفي کنيد و بعد از هشت سال بگوييد قسمتهاي خوب عملکردش محصول تفکر ماست و درباره بخشهاي منفي عملکردش ما مسووليتي نداريم؟
اصولگرايان سال 84 گزينههاي متفاوتي داشتند و اطلاعات اوليه سوال شما نادرست است.
مگر در مرحله دوم انتخابات سال 84 از احمدينژاد حمايت نکرديد؟
بله، اما شما ببينيد ما در مقابل چه کسي از احمدينژاد حمايت کرديم. ما هشت سال در دوران سازندگي تجربه آن شخص را داشتيم.
سال 88 هم با وجود ديدن نتيجه عملکرد چهارساله احمدينژاد، باز هم از او حمايت کرديد.
باز هم بايد ببينيد ما در مقابل چه کسي از احمدينژاد حمايت کرديم؛ کساني که ادعاي قانونگرايي داشتند اما پيش از شمارش آرا به دنبال قانونشکني بودند. آيا ما بايد به دنبال سراب ميرفتيم؟
اما برخي از دوستان اصولگراي شما معتقدند که دولت مورد حمايت شما، قانونگريزترين دولت تاريخ بوده.
بحث ما درباره عملکرد اين دولت نيست و من ميگويم بايد ببينيد ما در مقابل چه کسي از احمدينژاد حمايت کرديم.
شما معتقديد که اگر رقيب آقاي احمدينژاد در انتخابات سال 88 پيروز ميشد، اوضاع کشور و مردمي که ميخواهيد به آنها خدمت کنيد، بدتر از شرايط الان بود؟
آقاي ميرحسين موسوي پيش از آنکه رييسجمهور شود، روز شنبه بعد از انتخابات به همراه آقاي خاتمي و سيد حسن آقاي خميني، پيش آقاي هاشمي رفتند. خود آقاي هاشمي به ما گفت که صبح شنبه، بيستوسوم خرداد سال 88، آقاي خاتمي گفته ما وقت ملاقات ميخواهيم که آقاي هاشمي در پاسخ گفته من صبح وقت ندارم و ظهر اين آقايان پيش آقاي هاشمي رفتند. آقاي هاشمي ميگويد در آن جلسه آقاي موسوي اعلام کرد که «من نتيجه انتخابات را قبول ندارم و راههاي قانوني براي بررسي تخلف را هم قبول ندارم.» کسي که تا روز قبلش شعار ميداد، شب برگزاري انتخابات به خودش تبريک گفت و فرداي آن روز اين رفتار را نشان ميدهد، اصلا قابل اعتماد نيست. «فتنه» سال 88 ريشههاي اين مملکت را سوزاند. به نظرم خيلي مشخص است که وقتي کاري را اسراييل و امريکا در بوق و کرنا کنند و از آن حمايت کنند، آن کار درست نيست.
درباره همه اتفاقات بعد از انتخابات سال 88 هم همين نگاه را داريد؟
کاملا معلوم بود که در آن ايام، يک «متن اجتماعي» بود که سوال داشتند و نظام موظف بود که پاسخ آنها را بدهد. اين نطقي است که بنده، سيويکم خردادماه سال 88 در مجلس بيان کردم. من آن روز هم گفتم يک «اکثريتي» هستند که اعتراض دارند و ما موظفيم که پاسخ اعتراض آنها را بدهيم. يک اقليتي هم هستند که آشوب ميکنند و از همان روز شنبه هم آشوبها را شروع کردند، نظام هم موظف است که براي تامين امنيت اکثريت، جلوي آشوبگري را بگيرد و با آنها برخورد کند.
شما پاسخ اعتراض اکثريت را داديد؟
حتما پاسخ آنها داده شد. به اين دليل که در 9 دي اکثريت مردم به کف خيابان آمدند.
منبع: روزنامه ی اعتماد
دبير کل رهپويان در حالي مي گويد به اجبار و فقط به خاطر رقباي احمدي نژاد ، از احمدي نژاد حمايت کرده است که اکنون نيز در آستانه انتخابات يازدهم از کانديداتوري حدادعادل حمايت مي کند. حال آنکه اخباري مطرح شده که تشکل او همزمان يک طرح ديگر را هم جلو مي برد ؛طرحي که به حمايت از فردي غير از حداد عادل مي پردازد.گفتگوي او با روزنامه اعتماد در ادامه مي آيد:
فراکسيوني که به نام فراکسيون اصولگرايان در مجلس فعاليت ميکند، از مجموعه رهپويان و رايحه خوشخدمت سابق و جبهه پايداري فعلي تشکيل شده؛ با توجه به اينکه اين تشکلها حامي و بهنوعي معرفيکننده احمدينژاد به جامعه بودند، آيا امروز خود را به دليل حمايت از احمدينژاد و دستاوردهاي دولت او شايسته تقدير ميدانيد؟
من در اينباره نظر شخصي خودم را ميگويم و نميتوانم از جانب فراکسيون يا تشکلهايي که شما نام برديد اظهارنظر کنم. اما به عقيده من ايشان نکات بسيار مثبتي داشته و در عين حال نکات منفي هم در عملکردش بهچشم ميخورد. البته من در مقام داوري نيستم که الان کل عملکرد ايشان را قضاوت کنم چون فيالبداهه نميتوان هشت سال فعاليت را ارزيابي کرد.
مگر شما محصول حمايتهاي خود را در طول هشت سال گذشته ارزيابي نکردهايد؟
بالاخره بخشي از اين عملکرد هشت ساله کاملا قابل دفاع است و بخشي از آن هم قابال دفاع نيست. نکتهيي که وجود دارد اين است در دوره سازندگي و در دوره اصلاحات اقداماتي که برخلاف منافع ملي صورت گرفت، مطابق با نسخه نظري دورههاي سازندگي و اصلاحات بود. اما در حوزه اصولگرايي و در دولت آقاي احمدينژاد، اتفاقات قابل نقدي که صورت گرفت، هيچ نسبتي با اصولگرايي ندارد. هر جا آقاي احمدينژاد از اصولگرايي جدا شده، آسيب زده و هر جا مطابق با الگوي اصولگرايي عمل کرده، موفق بوده و به مردم خدمت کرده است.
اقدامات مغاير با منافع ملي در دولتهاي گذشته چه بود؟
پروژه حاکميت دوگانه که آنها دنبال ميکردند، نسخه برابر با متني است که آنها در حوزه نظري دنبال ميکردند و در مقام عمل هم مجلس ششم آن را انجام داد. مجلس ششم در حوزه عمل، مسير خلاف منافع ملي و مباني نظام را دنبال کرد، بهواسطه اينکه در حوزه نظر، حاکميت دوگانه، نسخه پيوست جريان اصلاحات بود. اما در مقام عمل، آقاي احمدينژاد هر کاري کرد که نتيجه آن خدمت و افزايش زمينه مثبت در جامعه بود، مطابق با اصول و مباني اصولگرايي است؛ هر جا هم کاري کرد که محل اشکال است و ما آن را نقد و نفي ميکنيم، آن کارها هيچ نسبتي با اصولگرايي ندارد.
برخلاف آنچه شما ميگوييد، دولت و رسانههاي حامي دولت، بارها از اصولگرايان اعلام برائت کردهاند.
آقاي احمدينژاد از همان اول هم از اصولگرايان اعلام برائت ميکرد.
پس اصولگرايان ميخواهند به بخشهاي مثبت عملکرد کسي افتخار کنند که اصلا خودش را جدا از اصولگرايان ميداند؟
اصلا اين طور نيست. اصولگرايي به اصول و ارزشهاي خود افتخار ميکند. اصولگرايي به مباني و چارچوبهايي که به آن اتکا دارد و به خدمت کردن به مردم مينازد.
به نظر شما اين مردمي که ميخواهيد به آنها خدمت کنيد، ميپذيرند که شما گزينهيي را به آنها معرفي کنيد و بعد از هشت سال بگوييد قسمتهاي خوب عملکردش محصول تفکر ماست و درباره بخشهاي منفي عملکردش ما مسووليتي نداريم؟
اصولگرايان سال 84 گزينههاي متفاوتي داشتند و اطلاعات اوليه سوال شما نادرست است.
مگر در مرحله دوم انتخابات سال 84 از احمدينژاد حمايت نکرديد؟
بله، اما شما ببينيد ما در مقابل چه کسي از احمدينژاد حمايت کرديم. ما هشت سال در دوران سازندگي تجربه آن شخص را داشتيم.
سال 88 هم با وجود ديدن نتيجه عملکرد چهارساله احمدينژاد، باز هم از او حمايت کرديد.
باز هم بايد ببينيد ما در مقابل چه کسي از احمدينژاد حمايت کرديم؛ کساني که ادعاي قانونگرايي داشتند اما پيش از شمارش آرا به دنبال قانونشکني بودند. آيا ما بايد به دنبال سراب ميرفتيم؟
اما برخي از دوستان اصولگراي شما معتقدند که دولت مورد حمايت شما، قانونگريزترين دولت تاريخ بوده.
بحث ما درباره عملکرد اين دولت نيست و من ميگويم بايد ببينيد ما در مقابل چه کسي از احمدينژاد حمايت کرديم.
شما معتقديد که اگر رقيب آقاي احمدينژاد در انتخابات سال 88 پيروز ميشد، اوضاع کشور و مردمي که ميخواهيد به آنها خدمت کنيد، بدتر از شرايط الان بود؟
آقاي ميرحسين موسوي پيش از آنکه رييسجمهور شود، روز شنبه بعد از انتخابات به همراه آقاي خاتمي و سيد حسن آقاي خميني، پيش آقاي هاشمي رفتند. خود آقاي هاشمي به ما گفت که صبح شنبه، بيستوسوم خرداد سال 88، آقاي خاتمي گفته ما وقت ملاقات ميخواهيم که آقاي هاشمي در پاسخ گفته من صبح وقت ندارم و ظهر اين آقايان پيش آقاي هاشمي رفتند. آقاي هاشمي ميگويد در آن جلسه آقاي موسوي اعلام کرد که «من نتيجه انتخابات را قبول ندارم و راههاي قانوني براي بررسي تخلف را هم قبول ندارم.» کسي که تا روز قبلش شعار ميداد، شب برگزاري انتخابات به خودش تبريک گفت و فرداي آن روز اين رفتار را نشان ميدهد، اصلا قابل اعتماد نيست. «فتنه» سال 88 ريشههاي اين مملکت را سوزاند. به نظرم خيلي مشخص است که وقتي کاري را اسراييل و امريکا در بوق و کرنا کنند و از آن حمايت کنند، آن کار درست نيست.
درباره همه اتفاقات بعد از انتخابات سال 88 هم همين نگاه را داريد؟
کاملا معلوم بود که در آن ايام، يک «متن اجتماعي» بود که سوال داشتند و نظام موظف بود که پاسخ آنها را بدهد. اين نطقي است که بنده، سيويکم خردادماه سال 88 در مجلس بيان کردم. من آن روز هم گفتم يک «اکثريتي» هستند که اعتراض دارند و ما موظفيم که پاسخ اعتراض آنها را بدهيم. يک اقليتي هم هستند که آشوب ميکنند و از همان روز شنبه هم آشوبها را شروع کردند، نظام هم موظف است که براي تامين امنيت اکثريت، جلوي آشوبگري را بگيرد و با آنها برخورد کند.
شما پاسخ اعتراض اکثريت را داديد؟
حتما پاسخ آنها داده شد. به اين دليل که در 9 دي اکثريت مردم به کف خيابان آمدند.
منبع: روزنامه ی اعتماد
ارسال نظر