اعتراض یک بلاگر حزب اللهی به پخش مستند صداوسیما درباره بنی صدر
به گزارش پارسینه، میثم رمضانعلی در وبلاگ هابیل نوشت :
دیشب مستند «سرانجام نامبارک» از شبکهی یک حول و حوش ساعت بیست و یک و پنجاه دقیقه پخش شد. مستندی با یک حرف مشخص: «شباهتهای فراوان بنیصدر به احمدینژاد»
وضعیت رسانهای و سیاسی کشور به نحوی شده است که اگر از احمدینژاد خوب بگویی، از اعضای جریان انحرافی مزخرف میشوی و اگر از احمدینژاد بد بگویی، منتسب به برخی جریانهای مزخرف دیگر میشوی. یعنی میانهی دوگانهی سفید و سیاه.
مستندی که دیشب پخش شد و من حدس میزنم در صدا و سیما تدوین نشده باشد، یک مستند غیرحرفهای از این جهت که به صورت تابلو و نه زیرکانه تمام تلاش خود را به خرج داده بود که پروژهی بنیصدرنمایی ِ احمدینژاد را نه به صورت ضمنی که به صورت گلدرشت تقویت کند. چنان که وقتی میخواست از همراهی منافقین با بنیصدر یاد کند، به جای منافقین تعیبر جریانهای انحرافی را استفاده کرد. یعنی اینقدر تابلو. یعنی اینقدر ضایعبازی. یعنی اینقدر صدا و سیما روی هواست. همین صدا و سیمایی که همین چند روز پیش منتکشی احمدینژاد را کرد برای بدهیهای صدا و سیما به تهیهکنندهها، با این مستند ِ حرف ِ مفت، چهرهی بدی از خود به نمایش گذاشت. تلویزیونی که سال هشتاد و هشت که باید معتمد مردم میشد، اعتمادزدایی کرد و به ظاهر هنوز عبرت نگرفته و باز با مستندهای بچهگانه اعتمادزدایی میکند.
به حتم، حرف مفت نزدن کار خوبیست؛ حتی گاهی حرف درست در زمان نابجا بدل به حرف مفت میشود؛ حالا این حرف مفت، در مورد انسان و مقام انسان باشد یا گندهنمایی جریان انحرافی یا هر جفنگ دیگری فرق نمیکند؛ حرف مفت را بهترین آدمها با میلیونها رأی یا با هزاران نیرو و رسانه بزنند چیزی از مفت بودنش کم نمیشود.
اختلاف و وحدت هم یک چیز تصنعی و شعاری نیست؛ کلا اختلاف بد است و کارهای بد، بد است. ایضا رعایت اخلاق خوب است و وحدت بهتر؛ حالا احمدینژاد با درگیریهای خلاف قاعدهاش با مجلس به این دامن بزند یا تلویزیون با پخش مستند و برنامههای متعدد. (ایضا نمونههای دیگری هم هستند که چون جنبه ندارند، نمیخواهم به خاطر اسم بردنشان، این وبلاگ فیلتر شود.)
اینکه جریان انحرافیئی باشد خیلی بد است؛ اما اینکه رسانههایی باشند که احمدینژاد را هر روز سیخ کنند و مثلا تلویزیون ِ ضرغامی مستندی درست کند که بخواهد داد بزند که احمدینژاد همان بنیصدر است و فلان سایت یکهو برای ما علاقهمند به تاریخ شده باشد و روزانه پروندهی «سقوط یک رئیس جمهور» منتشر کند کار بدتریست و هیچ نسبتی به وحدتبخشی و آرامشبخشی ندارند. به حتم بصیرتافزایی و بصیرتبخشی با این حرکات ذاتا و هویتا متفاوت است.
ایضا احمدینژاد اگر فیلم ِ جلسهی خصوصی فلانی با بهمانی را منتشر کند کار «بدی» انجام داده است؛ اگر چه شاید از کسانی این رفتار را یاد گرفته باشد که در جایگاههایی قبلا فیلم خصوصی ِ توی زندان ِ اوین ِ تاجزاده را در حال گپ و گفت با دوستانش منتشر کردهاند که گفته است در انتخابات تقلب نشده و آن موقع کک ِ کسی نگزیده بود و حالا برای ما منبر اخلاق میروند که کار احمدی نژاد غیراخلاقی بوده است؛ بله بعضیها بد هستند، اما بعضیترها، بدتر.
یا مثلا اعتراض مردمی به لاریجانی را سایتهای منتسب به یکی از کاندیداهای سال هشتاد و چهار و یا رسانههای منتسب به بهمانجا در ثانیههایی بعد یک حرکت سازماندهی شده توسط فرقهی انحرافی برچسب میزنند و همینها و خیلی مثل ِ همینها برای حمله به خانهی فلانی و بهمانی در قم و خیلی اتفاقهای مشابه ککشان نگزیده است و رگ اخلاقشان باد نکرده و آنها را سازماندهی شده نمیدانستند و خب ظاهرا برای اینها مرگ خوب است اما برای همسایه.
پ.ن یک: به حتم جریان انحرافی «بد» است، اما سیخ کردن «بدتر» و خیلی کارهای دیگر «بدترتر»
پ.ن دو: هیچ راهی برای اعتراض جدی به این جنس کارهای وحدتشکن و اختلافافکن و منافی آرمانهای انقلاب اسلامی دیده نمیشود. خدا را شکر میکنیم البت که اعتراض به صدا و سیما، اعتراض به رهبری تلقی نمیشود. تلقیئی که سالها دستان بسیاری را برای انتقاد به صدا و سیما بسته بود.
ارسال نظر