گوناگون

چه كسي فرمانده ارتش مخالفان را ترور كرد؟

چه كسي فرمانده ارتش مخالفان را ترور كرد؟

پارسینه: ظهر روز يكشنبه، انتشار يك خبر به سرعت جامعه عربي و رسانه‌هاي جهاني را...

پارسينه، گروه بين‌الملل - ظهر روز يكشنبه، انتشار يك خبر به سرعت جامعه عربي و رسانه‌هاي جهاني را تكان داد. رياض الاسعد، فرمانده ارتش آزاد سوريه در اثر افنجار اتومبيل شخصي‌اش در شهر الميادين استان ديرالزور به قتل رسيد.

به گزارش سرويس بين الملل پارسينه، با وجود اهميت قابل توجه اين خبر، رسانه‌هاي مطرح عربي با گذشت 24 ساعت از اين انفجار، هنوز در مورد زمينه‌ها و عاملين اين قتل تحليلي منتشر نكرده‌اند كه بر ابهامات موجود مي‌افزايد. پارسينه تلاش مي‌كند تا با كنار هم قرار دادن برخي داده‌ها، تلاش كند منشأ اصلي و عاملين اين قتل را بازشناسد.


در نگاه اول، به نظر مي‌آيد ترور رياض الاسعد، كار ارتش سوريه يا سرويس‌هاي امنيتي ياور دمشق باشد؛ اما برخي نشانه‌ها، اين احتمال را كم‌رنگ مي‌سازد. رياض الاسعد به اين موضوع شهرت داشت كه اولاً قواعد امنيتي را به خوبي رعايت مي‌كند و حتي فرماندهان رده مياني گردان‌هاي وابسته به ارتش آزاد نيز امكان ديدار برنامه‌ريزي قبلي شده با وي را نداشتند! ثانياً رياض الاسعد به طور مكرر در حال تغيير مكان بوده و چند ماه اخير را در كشورهاي مختلف مانند قطر، تركيه، مصر، عربستان و ... تا شهرهاي مختلف سوريه حضور پيدا كرده و به اين ترتيب، توانايي نظام سوريه در ترور وي كاهش مي‌يابد. ثالثاً بازگشت به حوادث يك سال اخير، يك نكته ديگر را مبرهن مي‌سازد. رياض الاسد در كنار حسين هرموش، ارتش آزاد سوريه را پايه‌گذاري كردند و دمشق توانست حسين هرموش را حدود يك سال قبل به قتل برساند. در همان زمان، اگر نظام سوريه مي‌توانست رياض الاسعد را به قتل برساند، بي‌ترديد در اين زمينه فروگذاري نمي‌كرد. اكنون يك سال از آن زمان مي‌گذرد و توانايي دمشق به نحو محسوسي كاهش يافته؛ از سوي ديگر تجربه و حمايت‌هاي جاسوسي و لجستيك از ارتش آزاد و فرمانده آن افزايش يافته و در نتيجه امكان ترور وي در مقايسه به سال گذشته به ميزان قابل ملاحظه‌اي كاهش مي‌يابد. رابعاً اين عمليات در شهر الميادين استان شرقيه (ديرالزور) انجام شده كه ماه‌هاست از نيروهاي دولتي به طور كامل آن جا را ترك كرده‌اند. تثبيت حاكميت مخالفان بر اين شهر و منطقه، به اندازه‌اي بود كه نخستين پايگاه‌هاي دولت محلي مخالفان (هيأت شرعي براي تنظيم امور) سراسر سوريه در اين شهر اعلام موجوديت كرد. توجه به اين نكته و يادآوري رعايت نكات امنيتي از سوي رياض الاسعد، احتمال ترور وي از سوي دمشق را بيش از پيش كاهش مي‌دهد.

اگر فرض كنيم اين ترور كار نظام سوريه نبوده است، بايد بررسي كرد چه گروه‌ها يا كشورهايي از ترور وي سود مي‌بردند؟ نكته بسيار مهم در اين زمينه، توجه به توانايي اين گروه‌ها يا كشورها در ترور فرمانده ارتش آزاد است. سرويس بين‌الملل پارسينه، ‌براي يافتن پاسخ اين سئوالات، تحولات مهم ماه‌هاي اخير را مرور مي‌كند.


1- در ماه‌هاي اخير، اختلافات بين ارتش آزاد و جبهه النصره به ميزان بي‌سابقه‌اي افزايش يافته است. پس از تجربه حلب و افزايش اقبال افكار عمومي مخالفان اسد به سمت جبهه النصره در مقايسه با گردان‌هاي وابسته به ارتش آزاد، آمريكا و اروپا تصميم گرفتند حمايت‌هاي مالي، لجستيك و امنيتي خود را از «گروه‌هاي ميانه‌رو»ي مسلح در برابر تندروان مذهبي افزايش دهند. اين حمايت لجستيك، حتي به ارسال سلاح‌هاي جديدي انجاميد كه البته شرط ارسال سلاح، عدم دسترسي جبهه النصره و تندروان مذهبي به آن اعلام شد. اين اقدام، تعارضات و اختلافات جدي در بين مخالفان سياسي و نظامي اسد پديد آورد؛ زيرا بسياري از مخالفان ادعا مي‌كردند در جنگ عليه اسد، همه ما در كنار هم قرار داريم و منطقي نيست كه با مرزبندي و تبعيض، در صدد تضعيف جبهه النصره برآييم. در اين ميان، رياض الاسعد كه فرمانده ارتش آزاد بود و براي دريافت اين سلاح‌ها برنامه‌ريزي كرده بود، بيش از هر كس ديگري در مظان اتهام «اختلاف‌افكني» بود.

2- در فصل پاييز، گروهي از ساكنان مناطق آزاد شده حلب با برگزاري تظاهراتي در حمايت از جبهه النصره، خواستار اخراج ارتش آزاد از اين شهر شدند!! تظاهر كنندگان با تأكيد بر احياي خلافت اسلامي، گردان‌هاي وابسته به ارتش آزاد را گروه‌هاي دزد خواندند كه آسايش را از ساكنان سلب مي‌كنند. اين اعتراضات، ضربات جدي به وجهه ارتش آزاد وارد كرد. اما حدود يك ماه قبل، ورق برگشت و اين بار در شهر الميادين (همين شهري كه فرمانده ارتش آزاد در آن ترور شد) نوبت جبهه النصره شد كه مورد غضب شديد شهروندان قرار گيرد. شهروندان سوري با كليد زدن نافرماني بدني با عنوان «انتفاضه» خواهان خروج جبهه النصره از اين شهر شدند و براي امنيت و مديريت اين شهر، «ارتش آزاد» و «هيأت شرعي براي تنظيم امور» را كافي دانستند.

3- حدوداً دو هفته قبل، مخالفان اسد در كنفرانس استانبول با تشكيل دولت موقت به رياست «غسان هيتو» موافقت كردند. به اين ترتيب، مبارزات دو ساله عليه اسد وارد مرحله تازه‌اي مي‌شد و مخالفان مي‌توانستند با تشكيل رسمي دولت موقت محلي، محافل جهاني را به براي به رسميت شناختن خود تحت فشار قرار دهند و حتي پس از اندكي، تجبه بنغازي-طرابلس را يان بار در سوريه تكرار كنند. در شرايطي كه همه تحليلگران، تسكيل اين دولت را گام بلند و بي‌سابقه‌اي در مسير مبارزات مخالفان اسد ارزيابي مي‌كردند، انتشار يك خبر همگان را دچار شوك كرد. رياض الاسعد و ارتش آزاد سوريه از به رسميت شناختن و پذيرش دولت به رياست غسان هيتو خودداري كردند! پر واضح است كه استنكاف اصلي‌ترين و فراگيرترين گروه نظامي مخالف از به رسميت شناختن دولت انتقالي، عملاً امكان تشكيل اين دولت را از بين مي‌برد.


4- اندكي بعد، معاذ الخطيب رئيس وقت ائتلاف ملي سوريه (فراگيرترين ائتلاف گروه‌هاي سياسي معارض) از سمت خود كناره‌گيري كرد. نتشار خبر كناره‌گيري او، شوك عظيمي به جامعه سوريه حتي جامعه جهاني وارد كرد. گرچه معاذ الخطيب هنوز ابعاد مختلف شرايطي كه منجر به استعفايش شد را تشريح نكرده است؛ اما در يك مصاحبه به دخالت‌هاي قطر در تركيب دولت انتقالي اعتراض كرد و استعفايش را در راستاي تأكيد بر راه‌حل «تمام سوري» براي بحران سوريه دانست. در بين گروه‌هاي نظامي فعال عليه نظام اسد، جبهه النصره بيش از هر گروه ديگري، پيوندهاي تنگاتنگ با دولت‌هاي قطر و عربستان دارد.

5- پس از استعفاي معاذ الخطيب، ارتش آزاد نيز در موضعي رسمي اعلام كرد تشكيل دولت انتقالي به رياست هيتو و بر پايه منويات قطر را رد خواهد كرد. از سويي در رسانه‌هاي عمومي، حملاتي متوجه قطر شد كه چرا مي‌خواهد با نفوذ خويش، در بين مخالفان بشار اسد اختلاف‌افكني كند؛ از سوي ديگر چرا اين قدر در مسائل داخلي سوريه دخالت مي‌كند كه منجر به استعفاي عالي‌ترين مقام سياسي مخالف بشار اسد و موضع‌گيري رسمي فراگيرترين گروه نظامي مخالف بشار اسد شود؟ هم‌زمان در برخي رسانه‌ها، اين پرسش مطرح شد كه آيا رياض الاسعد مي‌خواهد سرنوشت آينده سوريه را در دست بگيرد؟ شبه‌نظاميان كه اين روزها، خودشان را محور اصلي مبارزه با بشار اسد مي‌دانند، آيا به يك پروتكل سياسي براي انتقال قدرت تن خواهند داد؟ در صورتي كه نظاميان حاضر نشوند به صورت مسالمت‌آميز و همكار، در تشكيل دولت انتقالي نقش بازي كنند، چه آينده‌اي براي سوريه قابل پيش‌بيني است؟

تنها 24 ساعت بعد از موضع‌گيري جدي ارتش آزاد عليه قطر و غسان هيتو، فرمانده ارتش آزاد در شهر الميادين ترور مي‌شود! آيا اين سرعت عمل، اتفاقي است؟ راستي چرا رسانه‌هاي عربي تا اين لحظه در اين مورد سكوت كرده‌اند و حاضر نيستند به احتمال نقش قطر در ترور وي، بپردازند؟ اگر قطر بخواهد وي را ترور كند، توانايي اين كار را دارد؛ زيرا با گروه‌هاي مختلفي از مخالفان مسلح در تماس است. انجام اين ترور در خارج از خاك سوريه، اين ريسك را به دنبال داشت كه با تشكيل گروه‌هاي حقيقت‌ياب در كشوري كه ترور صورت گرفته، نقش سرويس‌هاي امنيتي قطري در ترور وي افشا شود. در نتيجه مي‌خواهند وي را در خاك سوريه ترور كنند. از سوي ديگر موضع‌گيري‌هاي چند روز اخير رياض اسعد و مجموعه تحت فرماندهي‌اش آن قدر بر مسئولان قطري گران آمده كه تداوم حضورش را به زيان برنامه‌هاي خود مي‌دانستند. بي‌ترديد عدم تشكيل دولت انتقالي از سوي هيتو، ضربه جدي به برنامه‌هاي دوحه وارد مي‌كرد و در نتيجه بايد هرچه سريع‌تر مهم‌ترين مانع را از ميان برداشت.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار