گوناگون

پاسخ رئیس موسسه تنظیم ونشر آثار امام به آیت الله مومن در مورد انتخابات مجلس سوم

محمد علی انصاری رئیس موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) در پاسخ به اظهارات آیت الله مومن عضو اسبق شورای نگهبان در مورد انتخابات مجلس سوم بیانیه ای منتشر کرد.

دربیانیه محمد علی انصاری آمده است:

باسلام و تحیت


مطلبی را خبرگزاری ایرنا و روزنامه ایران در مورخه 14/4/1388 صفحه 5 با عنوان «دولت موسوی در بازشماری انتخابات اخلال کرد» و روزنامه جوان صفحه 1 از قول حضرتعالی منتشر کرده اند که تداعی کننده این معناست که گویا جنابعالی در همین ایام که بحث انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری جدی است این مطالب تفصیلی را بیان نموده اید که بخشی از آن به انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی پرداخته است که بیست و یک سال از آن می گذرد.



اخلاق روزنامه نگاری ایجاب می کرد که مطلب با ذکر تاریخ و مکان و مناسبت آن همراه باشد. با کمال تأسف در بخشی از این اظهارات مطالبی دور از انتظار نسبت به امام و خلاف واقع نسبت به انتخابات دوره سوم مجلس نقل شده است از جمله اینکه با تصریح چندباره براینکه گزارشات خلاف به امام منعکس کردند

نتیجه گرفته اید که : « در نهایت، حضرت امام را وادار کردند که نامه‌ای برای شورای نگهبان بنویسند و اعلام کنند که انتخابات تهران، صحیح برگزار شده است و صحت آن را اعلام کنید» و گفته اید: « در کل حس من این بود که نمی‌بایست کار به صدور پیام امام منجر می‌شد؛ منتهای مراتب به لحاظ اینکه آن بزرگوار هرچه بود، علم غیب نمی‌دانستند، این مسائل اجتناب ناپذیر بود. ولی ما از برخی آقایان گله‌مندیم که مطالب را آن‌گونه که شایسته بود، خدمت امام منتقل نمی‌کردند ».


به جلسه شورای نگهبان با امام اشاره کرده و با آنکه تصریح کرده اید که در این جلسه : « من هم در آخر به امام عرض کردم شورای نگهبان اصلاً تصمیم بر ابطال انتخابات ندارد و ما انتخابات تهران را صحیح می‌دانیم» ولی بلافاصله با اشاره به موضع امام در مورد صحت انتخابات چنین جمعبندی کرده اید که: « این اتفاق، هیچ توجیهی ندارد; جز اینکه نگذاشته‌اند که حضرت امام در جریان امر قرار گیرند; درنهایت هم ما نتوانستیم بفهمیم که انتخابات دوره ی سوم مجلس در تهران چگونه برگزار شد !» و یا گفته اید که صندوقها را برای بازشماری در اختیار شورای نگهبان نگذاشتند؛

و یا آنجا که علیرغم صدور حکم کتبی امام به اینجانب برای نظارت بربازشماری آراء، گفته اید : « از طرف دفتر، آقای محمدعلی انصاری برای این نظارت انتخاب شد !» و با وجود حکم صریح امام به اینجانب، در بخش دیگر گفته اید : « آقای محمدعلی انصاری نماینده ی دفتر حضرت امام در مرحله ی بازشماری آرا شدند...» از آنجا که نقل و انتشار اظهارات شما بقصد همانند سازی انتخابات اخیر و توجیه وقایع تلخ آن صورت گرفته است و از آنجا که در چند مورد نام اینجانب را برده اید چون اولین بار با موضع گیری جنابعالی درباره انتخابات دوره سوم مجلس مواجه شدم و عمده مطالب نیز به جریان بازشماری و به دوره مسئولیتم از سوی امام بر می گردد ناچارم علیرغم میل باطنی مطالبی را جهت اطلاع حضرتعالی و تنویر افکار عمومی تقدیم کنم :

حقیقت این است اگر کسی بخواهد انتخابات دوره سوم را به درستی تحلیل کند باید به مسایل مهم و تاریخی دیگری بپردازد که ریشه در جریان اختلاف نظرها و تفکرات و عملکردهایی دارد که از حداقل دو سه سال قبل از انتخابات دوره سوم رخ نمود و تصمیمات حضرت امام(روحی فداه) در کفایت جایگاه شرعی و قانونی مجلس در اثبات ضرورتها و عناوین ثانویه (در موارد اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان) با تصویب دو سوم رای نمایندگان و در فرمان تشکیل شورای مصلحت و پاسخ به نامه های متعدد وزرای دولت و اعضای شورای نگهبان گواه بر این معناست.


در مورد انتخابات دوره سوم نیز حداقل می توان گفت چندین ماه مسائل به اندازه ای روشن بوده و موضع گیریهای امام و توصیه های ایشان آنقدر واضح و شفاف است که با اندک تاملی می توان دریافت که امام علیرغم اینکه مهمترین دغدغه و حساسیتشان به جنگ معطوف بود اما در همان شرایط درموضوع مهم انتخابات نیز برخلاف آنچه که شما فرموده اید با چشمان تیزبین خود همه موضع گیریها و جبهه بندیها را رصد می کرد و آگاهانه قدم برمی داشت؛ تحلیل مباحث انتخابات دوره سوم بطور مبسوط در این مجال نمی گنجد.

برای آنکه متهم به جهت گیری خاصی نشوم - که این روزها بازار اتهام زنی و بی تقوایی بسی داغ است - از اشاره به نوع مواضع و هشدارهای امام نسبت به جریانهای سیاسی آن دوران و تبیین اسلام ناب و اسلام آمریکایی که در نامه ها، سخنرانیها و تذکرات مشفقانه امام به همه، از مسئولین گرفته تا روحانیون و سیاسیون و شورای نگهبان و مجلس و دولت در صحیفه امام قابل مراجعه می باشد خودداری می کنم اما بیان تفصیلی و مستند سیر روند ورود امام به موضوع انتخابات دوره سوم مجلس تا آنجا که اینجانب مسئولیت داشته و در جریان بوده ام را برای کشف حقیقت و ثبت در تاریخ و قضاوت نسل جوان و نسلهای آینده انقلاب ضروری می دانم.


آنچه که در اظهارات شما راجع به آن دوران به اینجانب مربوط می شود موضوع نمایندگی بنده از سوی حضرت امام در هیئت ویژه بازشماری آرای انتخابات تهران در دوره سوم مجلس است. بیان واقعیت را از این مقطع آغاز می کنم که رئیس جمهور وقت، حضرت آیت الله خامنه ای در مورخه 26/12/66 طی نامه ای به حضرت امام پیشنهاد نمودند که با توجه به عدم حصول نتیجه از تلاش میانجیگرانه ای که در سه روز اخیر داشته اند، و نجات انتخابات تهران محتاج به اشاره آن حضرت بوده است طرفین را ملزم و مکلف فرمایند که در اسرع وقت از هر طریق ممکن و البته قانونی هیات اجرایی دیگری را انتخاب و به جای هیات غیرقانونی قبلی اعلام کنند؛

حضرت امام در تاریخ 28/12/66 مرقوم فرمودند:


بسمه تعالی
پس از اهدای سلام مطالبی که مرقوم نموده اید احمد کرارا به من گفته و چون بنا ندارم در انتخابات دخالت کنم احمد کوشش می کند راه حلی پیدا کند.
ان شاء الله تعالی آنچه صلاح است پیش آید. - والسلام

بر این اساس مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید احمد خمینی در 29/12/66 نامه ای به حضرت امام به این شرح نوشت :


بسم الله الرحمن الرحیم
پدر بزگوار، حضرت امام مدظله العالی
پس از عرض سلام در مورد معتمدین و هیات اجرایی انتخابات تهران آنچه موجب دوگانگی برداشت و نظرات هیات مرکزی نظارت شورای نگهبان در انتخابات و وزارت کشور شده بود به این نتیجه رسید که از لیست مورد قبول هیات نظارت تهران 4 نفر به انتخاب آن هیات و از لیست مورد قبول وزارت کشور(فرمانداری تهران) 4 نفر به انتخاب فرماندار تهران هیات اجرایی تشکیل گردد و کارهایی که تاکنون انجام شده است و اعضاء علی البدل به همان صورت قبل باشد بدیهی است انتخاب اینگونه افراد تنها با دستور حضرتعالی بلامانع است و مشکل حل می گردد.

امام در جواب مرقوم فرمودند:

بسمه تعالی
به همین گونه که مرقوم شده است انجام شود ان شاء الله تعالی موفق باشید.
29/12/66

سرانجام با این تدبیر امام روند برگزاری مقدمات انتخابات که به دلیل اختلاف نظر شدید شورای نگهبان با وزارت کشور به بن بست رسیده بود سرعت گرفت و هیات های اجرایی و نظارت انتخاب شدند و عملا آغاز سال 1367 با رقابت بسیار جدی و تنگاتنگ کاندیداها در تهران و استانها وشهرستان ها همراه شد . امام با توجه به حساسیت موضوع انتخابات در 11 فروردین 67 پیام مهمی خطاب به ملت صادر فرمودند که در بخشی از آن آمده است:

« به یاری خداوند متعال ملت شریف ایران با حضور گسترده خود انتخابات را در موعد مقرر و باقدرت و قاطعیت برگزار می کنند و مطمئنا در زیر موشک و بمب هم اگر قرار گیرند به پای صندوق ها می روند و به تکلیف شرعی و الهی خود عمل خواهند نمود و اینجانب تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت خواهم نمود.»

در ادامه می فرمایند:

«همانطور که بارها گفته ام مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و دسته ای حق تحمیل فرد و یا افرادی را به مردم ندارند.»


حضرت آیت الله مومن! جنابعالی بخوبی می دانید که سال 66و67 سخت ترین دوران جنگ بود. جنگ شهرها بشدت ادامه داشت، بمباران شیمیایی حلبچه انجام گرفت، به تهران متجاوز از 140 موشک اصابت کرد همه به یاد داریم که تهران به شهری خاموش و نیمه تعطیل تبدیل شده بود.


بعضی از ترس اینکه مبادا مردم به پای صندوق ها نیایند پیشنهاد تعویق انتخابات می دادند. حقیقتا برگزاری انتخابات کشور کمتر از عملیات گسترده در جبهه نبود در عین حال همه مسئولین نظام اتفاق به انجام انتخابات داشتند و سرانجام در روز 19 فروردین انتخابات در سراسر کشور با شکوه و عظمت خاصی برگزار گردید و همه مسئولین شور و عظمت آنرا تحسین نمودند و تنها می توان گفت که معجزه الهی و انفاس قدسیه امام و شعور بالای سیاسی مردم توانست آن حماسه تاریخی را خلق کند.

در هر حال جدی بودن رقابتها و حضور چهره های سرشناس سیاسی و روحانی کشور در انتخابات و اعلام نتایج اولیه و شاید اختلافات چند ماه میان دست اندرکاران انتخابات در وزارت کشور و شورای نگهبان باعث گردید که مجددا بحثها پیرامون انتخابات خصوصاً در حوزه انتخابیه تهران شدت یابد و طبعا بسیاری از مباحث مهم از طریق کانالهای ارتباطی گسترده ای که امام داشتند به ایشان انتقال یافته است.


اختلاف جدی بر سر انتخابات تهران بود که اکثریت کاندیداها - به اصطلاح آن زمان - از جبهه چپ و روحانیون مبارز پیروز شدند و شورای نگهبان اعتقاد داشت که در جریان برگزاری انتخابات تهران به نوعی اعمال نفوذ شده است و اصرار داشتند که علاوه بر صندوقهای شکایت شده باید صندوق هایی که ناظرین روی آنها گزارش داشته اند بازشماری شود که از مجموع 2500 صندوق تهران حدود 600 صندوق را برای بازشماری می خواستند. بدین ترتیب یکی از موارد مناقشه میان وزارت کشور و شورای نگهبان بازشماری صندوق هایی بود که ناظرین شورای نگهبان فقط روی آنها گزارش داشته اند نه شکایت که در مورخه 3/2/67 مرحوم یادگار امام طی نامه ای مرقوم داشتند:

بسمه تعالی
پس از عرض سلام به عرض حضرت امام می رساند در تماس های مکرر تلفنی که با آیت الله امامی کاشانی و حجت الاسلام و المسلمین محتشمی داشته آقایان به این نتیجه رسیدند که
1- صندوق های مورد شکایت از هم اکنون مشخص شود.
2- آرای کلیه کاندیداهائیکه در صندوق آرا هستند شمرده شود نه کاندیداهای خاصی.
3- در مواردی که نمایندگان اجرایی و یا نظارت در شمارش آرا صندوق ها مواجه با اشکال شدند بلافاصله به اطلاع جناب آقای امامی و محتشمی رسانده تا فردی از سوی آقای امامی آمده صندوق مورد اشکال را در مقابل (هیئت) نظارت و اجرا بازشماری کند.
4- هیات نظارت به تعداد خواهران مامور اجرا از خواهران استفاده کند.
مسئله حتی المقدور تا آخر این هفته و یا ده روز تمام گردد. - و السلام


امام مرقوم فرمودند:


بسمه تعالی
طبق آنچه ذکر شده است باید عمل شود مسامحه جایز نیست.
ان شاء الله موفق و موید باشید. -3/2/67


حضرت آقای مومن! همانگونه که بیان نموده اید بعد از این نامه اعضای محترم شورای نگهبان در عصر روز پنجم ماه رمضان در حالیکه ملاقات های امام تعطیل بوده است خدمت امام می رسند و تمامی مطالب را شما و سایر عزیزان در این ملاقات بیان نموده اید. تا آن روز نیز اینجانب هیچ مسئولیتی نداشته ام و خودتان فرمودید که «امام فرمودند: به من گفتند که شورای نگهبان می خواهد انتخابات تهران را باطل کند». بخوبی پیداست که این موضوع یک مسئله خلق الساعه نبوده است پیشنهادات مختلفی به امام شده است و با حضور حضرات شورای نگهبان مرحوم یادگار امام در محضر ایشان ابراز کردند که خوب است یک نفر هم از دفتر امام براین بازشماری نظارت داشته باشد و شما فرمودید که شاید این کار دون شأن دفتر باشد.


جالب است در حالی که حضرت امام شخصا اینجانب را به عنوان نماینده خود انتخاب فرمودند و حکم کتبی دادند جنابعالی در بیانات اخیرتان در دو مورد فرموده اید که «آقای محمد علی انصاری از طرف دفتر امام برای این نظارت انتخاب شدند»! خیلی فرق است که من از سوی امام نمایندگی داشته ام یا دفتر امام . تا این مرحله جنابعالی یک مورد هم از دخالت و اظهار نظر اینجانب در مورد انتخابات پیدا نمی کنید و حقیر هیچ علاقه ای هم نسبت به دخالت و حتی این مسئولیت نداشتم و همه دوستان دفتر و آشنایان می دانند که اینجانب در دوران دفاع مقدس بخاطر بیشترین ارتباطی که با فرماندهان و اخبار جنگ داشتم مسائل را به امام منتقل می کردم و قطعا اگر نبود حکم حضرت امام هرگز زیر بار این مسئولیت نمی رفتم.

و خوب است که بدانید که وقتی مرحوم حاج احمد آقا به من فرمودند امام بنا دارند شما را به نمایندگی خود انتخاب کنند حقیر از ایشان درخواست کردم که اینجانب را معاف نمایند. ولی حساسیت موضوع انتخابات و لطف امام باعث شد که حکم صریح زیر را با تعیین حدود مسئولیت و وظایف برای اینجانب صادر فرمایند:

بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمد علی انصاری- دامت افاضاته
جنابعالی که فردی متدین و آگاه می باشید به عنوان نماینده اینجانب با دو نفر از طرف شورای محترم نگهبان و دو نفر از طرف وزیر محترم کشور موظف می باشید تا به موارد ذیل عمل نموده و کار انتخابات تهران را به پایان برسانید.
1- آقایان باید تمام تلاش خود را بنمایند تا انتخابات مرحله دوم در روز قدس صورت گیرد و مجلس سوم در وقت مقرر تشکیل گردد.
2- هیات نظارت شورای محترم نگهبان موظف است که از ابتدا تعداد صندوق هایی را که از آنها شکایت شده است مشخص نماید.
3- وزارت کشور موظف است تمامی صندوق های مورد شکایت را همین امروز به شورای محترم نگهبان منتقل گرداند.
4- وزارت کشور میتواند افرادی را در موقع شمارش آرا بر سر صندوق ها بگمارد تا برای هیچ کس هیچ شبه ای پیش نیاید.
5- آرا نسبت به همه کاندیداها شمارش شود نه کاندیداهای خاص مسئولیت حفظ صندوق های منتقل شده با شورای نگهبان است.
جنابعالی موظف می باشید تا مسائل را به اینجانب گزارش نمایید تا قوه قضاییه با هرکس که در راه پیش برد کارها مانع ایجاد می کند قاطعانه برخورد نماید.
خداوند همه را به راه راست هدایت فرماید و از کید شیطان نفس نجات دهد.
والسلام - 6/2/67



ملاحظه می فرمایید حکم امام آنقدر واضح است که نیاز به تفسیر ندارد. با فرض اینکه اعضای محترم شورای نگهبان قبل از این حکم به امام پیشنهاد تحویل صندوق های مشتبه را داده باشند ولی حکم ایشان به اینجانب - برخلاف آنچه که در اظهارات شما منعکس شده است - رسیدگی به صندوق های مورد شکایت بوده است و لاغیر.


بر همین مبنا اینجانب به سرعت کار خود را آغاز نموده و اولین جلسه را در محل شورای نگهبان و با حضور بعضی از اعضاء آن شورا و نمایندگان آنان و نیز نمایندگان وزیر کشور تشکیل دادم، توافق های اولیه برای اجرای این دستور هم حاصل شد و علاوه بر اینکه از محل بعضی از صندوق ها بازدید نمودم محل دیگری که در مجاورت مجلس شورای اسلامی جدید قرار داشت برای بررسی صندوق های مورد شکایت انتخاب کردیم و علاوه بر برگزاری جلسه عمومی برای ناظران شورای نگهبان و سخنرانی پیرامون ضرورت رسیدگی به انتخابات تهران در محدوده حکم حضرت امام، عصر آن روز کار تحویل صندوق های شکایتی را آغاز کردم، برادران شورای نگهبان لیست تعداد زیادی از صندوق ها را که حدود یک سوم صندوق آرای تهران بود ارائه دادند که به آنها تحویل دهیم .


من وقتی با این لیست مواجه شدم تعجب کردم که امام در حکمشان صندوق های شکایتی را تعیین نموده اند ولی عزیزان تعداد زیادی صندوق ها را مطالبه می کردند.


از آنها سوال کردم آیا اینها صندوق شکایت است جواب دادند خیر اکثر این لیست صندوق های گزارشی است و ما به آن صورت صندوق مورد شکایت نداریم و اگر شما دنبال صندوق شکایت می گردید صندوق مورد شکایت کم است.

من پیشنهاد کردم که برادران اول صندوق های شکایت شده را مشخص کنند و آمار صندوق های گزارشی را هم ارائه دهند تا براساس اهمیت گزارش ها تعدادی از آن صندوق ها نیز در اختیار آنها قرار گیرد. که همین مطلب مورد توافق واقع شد فردای آن روز در جلسه ای که با حضور هیات نظارت و اجرایی و بعضی از اعضای محترم شورای نگهبان تشکیل شد یکی از فقهای محترم در نوشته حضرت امام تشکیک فرمودند که در متن نوشته حضرت امام کلمه شکایت است ولی استنباط ما از کلمه شکایت این است که حضرت امام عنایت به گزارش دارد علیرغم توضیح اینجانب که منظور حضرت امام صندوق های مورد شکایت است ولی مورد قبول واقع نشد و حضرت آیت الله امامی کاشانی نامه ای به این شرح به امام نوشتند:

بسمه تعالی
محضر مبارک حضرت امام امت مدظله العالی
بعدالتحیة و السلام در شرفیابی شورای نگهبان به محضر مقدستان عرض شد که حق قانونی شورای نگهبان است که هر تعداد صندوق را لازم دانستند بازشماری نمایند و وظیفه قانونی نسبت به صندوق هایی که گزارشات ناظرین و بازرسین روی آنهاست در اولویت است اما در متن حکم حضرتعالی به جناب آقای انصاری کلمه شکایت آمده است و لازم است عرض کنم شکایات در هیات مشترک اجرایی و نظارت رسیدگی می شود اما نظارت شورای نگهبان در مقطع فعلی به گزارشات توجه می نماید استدعا دارد نسبت به کلمه شکایت یا گزارش، رفع ابهام فرمایید.- 7/2/67

جواب حضرت امام:


بسمه تعالی
با تشکر از زحمات و صمیمیت هیات نظارت و اجرا مقصود در نوشته اینجانب شکایت است نه گزارش برای اطمینان بیشتر اگر نماینده اینجانب و نمایندگان شورای نگهبان هر سه با هم تشخیص دادند که بعضی از صندوق های گزارش شده احتیاج به شمارش دارد اقدام می نمایند.
7/2/67 - روح الله الموسوی الخمینی

و اما نحوه رسیدگی به صندوق های شکایات و حتی بعضی از صندوق گزارشات به اندازه ای روشن و شفاف بود که من به تعبیر شما از تریبون رادیو و تلویزیون به طور مبسوط آنرا به اطلاع مردم رساندم. برای روشن شدن امر توصیه می کنم علاقه مندان به کشف حقیقت مصاحبه تفصیلی اینجانب که از شبکه یک سیما در تاریخ 20/2/1367پخش شده است و عین آن را روزنامه ها خصوصا روزنامه اطلاعات چهارشنبه 21/2/67 در صفحه اول با تیتر بزرگ و در صفحه سه درج کرده است و در آن گزارشی شفاف از مأموریت امام به اینجانب و نتایج باز شماری به مردم تهران ارائه شده است را بطور کامل مطالعه فرمایند و خود آنان قضاوت نمایند که آیا عملکرد اینجانب مطابق نظر امام و بر مبنای مأموریت ایشان بوده است یا آنگونه که به نقل از خاطرات جنابعالی بازگویی شده است مورد بهره برداری آقایان برای توجیه وقایع اخیر انتخابات قرار گرفته است؟!


برخلاف آنچه که از مطالب شما القا می شود لازم به ذکر است در مأموریتی که از سوی امام داشتم چهار موضوع مورد اهتمام جدی بود:

1- گزارش دقیق و روزانه به حضرت امام.
2- گزارش به مسئولین و اعضاء محترم شورای نگهبان که یاد دارم علاوه بر حضور در جلسه اصلی شورای نگهبان به لحاظ اینکه حضرت آیت الله امامی کاشانی در جماران اقامت داشتند گزارش جامعی را نیز به ایشان ارائه دادم. و پس از انتخابات نیز شرح ماوقع را خدمت مسئولین عالی رتبه نظام خصوصا حضرت آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی ارائه دادم.
3- پیگیری دقیق و سریع و کشف واقعیت و انتقال نتیجه بررسی به امام و مسئولین و مردم.
4- اصرار بر اینکه انتخابات مرحله دوم در روز قدس با حضور گسترده مردم انجام شود ومجلس شورای اسلامی در زمان مقرر افتتاح گردد همانگونه که در بند اول حکم امام آمده بود.


نهایتا محصول بازشماری و پیگیری اینجانب با همکاری نمایندگان شورای نگهبان و وزارت کشور: صحت انتخابات و بی تاثیر بودن ابهامات و شکایات در نتیجه مرحله اول بود. با گزارشات مستندی که از روند بازشماری و نتایج آن خدمت شورای نگهبان ارائه گردید اینجانب بسیار مایل بودم که خود عزیزان شورای نگهبان پیشگام در اظهار نظر به محضر امام باشند که متأسفانه این امر محقق نشد. به تصور بنده - که شاید اشتباه هم باشد - بعضی از عزیزان چندان حساسیتی به این موضوع نداشتند و در بعضی از جلسات به صراحت می فرمودند که موضوع برگزاری انتخابات در روز قدس و طولانی شدن اعلام نتایج انتخابات برای ما مهم نیست! به ناچار اینجانب به اتفاق دو تن از حقوقدانان شورای نگهبان خدمت امام رسیدیم و گزارشی از روند اجرای بازشماری و صحت انتخابات ارائه نمودیم و حضرت امام در 13/2/67 طی نامه ای چنین مرقوم داشتند:

بسمه تعالی
اعضاء محترم شورای نگهبان دامت افاضاتهم
باتوجه به گزارشات مختلف و نیز رسیدگی و گزارش نماینده اینجانب در امر انتخابات صحت آن محرز و آنرا اعلام نمایید تا انتخابات در موعد مقرر روز قدس انجام گیرد. و تصمیم نهایی در مورد صندوق ها و آرا با رای اکثریت نمایندگان شورای نگهبان و وزیر کشور و نماینده اینجانب است و کسانی که احتیاط یا وسوسه ای در امر انتخابات می کنند بهتر است کمال احتیاط را برای حفظ حیثیت جمهوری اسلامی و اسلام نمایند.
والسلام علیکم و رحمة الله - 15/ رمضان المبارک /1408

حضرت آقای مومن! جنابعالی گله فرموده اید که قبل از اینکه این نامه به شما برسد از تریبون مجلس پخش شده است شاید انتظار داشته اید بعد از این همه وقایع و اختلاف نظری که بین وزارت کشور و شورای نگهبان در موضوع دامنه اختیارات هریک بخصوص در موضوع نظارت و تأیید صلاحیتها و اختلافی که بین طرفداران خط و مواضع امام در موضوع حمایت از دولت مهندس موسوی با منتقدین آن وجود داشت - که بازتابهای آنرا می توان در مصاحبه ها و مطالب روزنامه های آن ایام ملاحظه نمود - مسئله مخفی بماند؟ البته اینجانب اطلاعی ندارم که این نامه چگونه از تریبون مجلس پخش شد ولی احتمال می دهم که شاید دستور امام بوده است. با فرض پذیرش تصورات جنابعالی که در مطالب اخیرتان در کمال شگفتی نه تنها با ایهام و اشاره بلکه تصریح فرموده اید که امثال بنده امام را از حقایق دور نگه داشته ایم و گزارش غیر واقعی داده ایم و امام را وادار به اعلان صحت انتخابات مرحله اول تهران نموده ایم! در مورد نامه 14/2/67 یعنی حدود دو روز بعد از اعلان صحت انتخابات مرحله اول تهران چه می فرمایید؟ این نامه در حقیقت مربوط به سرنوشت تمام انتخابات در کشور است .

بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای امامی
عضو شورای محترم نگهبان
جنابعالی می دانید که اینجانب هیچگاه میل نداشتم در مورد انتخابات مسئله ای بگویم ولی اوضاع را بصورتی دیدم که اگر پا در میانی نمی کردم به اصل نظام و اسلام آن هم در شرایط کنونی صدمه می خورد البته شورای محترم نگهبان در دوره قبل ظرف 31 روز تمام حوزه ها را تایید یا ابطال و یا متوقف کرد ولی در این دوره که وضع هم حساس تر است تا به حال که 26 روز از انتخابات میگذرد شما از 196 حوزه فقط 45 حوزه را تایید کرده اید اگر در تهران به عقیده شما اختلاف بود رسیدگی به شمارش آرا شهرستان ها که ممکن بود باید سعی شود حقی از بین نرود شما هم تمام تلاش خود را بنمایید تا لااقل تکلیف انتخابات مرحله دوم از دوره سوم را مشخص کنید. قابل ذکر است که نماینده اینجانب و دو نماینده شورای محترم نگهبان که از طرف آقایان برای رسیدگی به وضع انتخابات تهران تعیین شده بودند چند روز قبل نزد اینجانب آمدند و به صحت و سلامت انتخابات تهران شهادت دادند. ان شاء الله موفق باشید.

حضرت آیت الله مومن! اکنون با عنایت به طرح موضوعات مختلف از سوی جنابعالی اینجانب بعنوان یک شاگرد و یک فرزند کوچک شما چند سئوال اساسی دارم و البته انتظار جواب ندارم چرا که ممکن است آقایان تصور کنند دون شأن شورای محترم نگهبان باشد!


1- با توجه به هشدارها، تصمیمات و پیامهای امام بخصوص در دو سه سال منتهی به انتخابات دوره سوم که در آنها صراحتا و یا کنایتا از برخی عملکردها و رفتارهای شورای نگهبان اظهار ناخشنودی شده است و حداقل برای ترمیم این وضعیت می بایست چاره ای اندیشه می شد و نگرانی امام برطرف می گردید براستی چه گامی برداشته شد؟ ناگفته نماند که امام هیچگاه از تایید کلیت جایگاه و شان رفیع شورای نگهبان و ضرورت حفظ آن در ساختار نظام جمهوری اسلامی دریغ نفرمودند لاکن با کمال تاسف باید گفت که این سنت رایجه ای شده است که هرجا حضرت امام تاییدی داشته اند مخاطبین آنرا با جان و دل پاس می دارند و بازگو می کنند ولی اگر گله و نگرانی بوده و نسبت به عواقب برخی دیدگاهها و غفلتها هشدار داده اند، یا به فراموشی سپرده می شود و یا حمل بر اعمال نفوذ اطرافیان امام می شود! آیا این جفای به امام نیست؟ اگر انتقادها و هشدارهای امام را در مسائلی که مربوط به خودمان و نهاد های وابسته به خودمان می باشد برنتابیم و آنرا نتیجه گزارشات نادرست و نفوذ اطرافیان امام بدانیم - صرف نظر از خلاف واقع و جفایی که مرتکب شده ایم نسبت به کسی که قدرت تشخیص شرایط و درک ضرورتهای انقلاب حتی در زمان تبعید و دوری از وطن و قطع ارتباطات او، و فراست و تیزبینی و اثر ناپذیری او از جوّسازیهای داخلی و خارجی و پیش بینی وقایع و حوادث مخفی بر دیگرانش زبانزد دوست و دشمن می باشد - آیا با همین منطق تأییدها و و تنفیذها و حمایتهای امام از همین نهادها و خودمان را زیر سوال نمی بریم.؟ اگر قرار باشد نقد امام از شورای نگهبان را به نفوذ اطرافیان و گزارشات غلط نسبت دهیم تعریف امام از شورای نگهبان و تأکید بر ضرورت وجود آن و دیگر نهادهای بالاتر و پائینتر نظام چه خواهد شد؟!


2- به اعتقاد اینجانب شورای محترم نگهبان زمانی می تواند قانون اساسی و جایگاه والای خود را پاس بدارد که نگهبان جایگاه شخصیت بی بدیل معمار انقلاب و بنیانگذار نظامی باشد که هویت و و اعتبارش را مدیون اوست. اگر بنا باشد برای مبرا کردن خود از اشتباه و خطا، امام را زیر سوال ببریم آیا به این ترتیب اصل نظام و اعتبار نهادهای آنرا مخدوش نکرده ایم؟ . به راستی چه شده است که وقتی امام در مقاطع مختلف تصمیم تاریخی می گرفتند و بعضی از افراد آنرا بر نمی تافتند حاج احمد آقا متهم به اعمال نفوذ می شود و یا آنجا که امام اینجانب را با حکم خاص و صریح موظف به کاری می نمایند و نتیجه تحقیقات مطابق با واقع و رضایت مردم و خلاف خواست برخی از آقایان می شود، امام با آن عظمت و کیاست در حد اعمال نفوذ امثال من تنزّل می یابد و یا وقتی که امام با صداقت و شجاعت بیمانند خویش مسئولیت قبول قطعنامه را در راستای حفظ و بقای جمهوری اسلامی و کشور عزیزمان را می پذیرند در مورد این تصمیم نیز تردید آفرینی می شود؟! براستی چرا و با چه اهدافی وقتی امام حکم عزل یکی از بزرگان را صادر می کند و یا نسبت به انحرافات یک جریان سیاسی خاص نظر خویش را اعلان می کند بعد از رحلت امام در نامه و حکم او تشکیک می شود؟!


این شبهه افکنیها میدان را برای عقده گشایی کسانی که قادر به همراهی با امام و مردم نبودند و مورد عتاب و برخورد امام قرار گرفته اند هموار می کند تا جائیکه اخیرا حتی در اصالت حکم امام در باره مدیریت یکی از مجموعه های مدارس دینی حوزوی نیز تشکیک کرده و شبنامه منتشر می کنند.

حضرت آقای مومن آیا تشکیک در احکام و وقایع و مواضع شفاف امام در حالیکه هنوز جمع کثیری از اصحاب خاص امام حیّ و حاضرند بر شاخه نشستن و بن بریدن نیست؟ و اگر خدای ناکرده باب این نوع مسائل باز شود برای افرادی که در طول سالیان پس از انقلاب همه منصب ها و اعتبار خود را از امام یافته اند وجاهتی باقی می ماند؟. با عرض معذرت و صداقت می گویم اگر امام با ابعاد وجودیشان علت موجده انقلاب و پیروزی بود همان امام و وصایا و رهنمودها و هشدارهایش با همان ابعاد قطعا علت مبقیه انقلاب است. و شما نیز مطمئنا بر این عقیده اید.

حضرت آقای مومن من همواره در کنار امام خودم را یک خادم بسیار کوچک و بی ادعا به حساب آورده ام و علیرغم اینکه از روزهای نخست انقلاب تا کنون به حضور در عرصه های انتخابات و یا مسئولیت های دولتی و غیر آن دعوت شده ام ولی عشق به خدمت در رکاب امام باعث شده است که هیچ تعلق و وابستگی دیگری را به حساب نیاورم. آیا حضرتعالی به صدور حکم حضرت امام به اینجانب توجه نموده اید که

: مرقوم فرمودند:
«جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمد علی انصاری - دامت افاضاته؛ جنابعالی که فردی متدین و آگاه می باشید ...»
حقیر هیچگاه خود را لایق عنوان تدین و آگاهی ندانسته ام ولی آیا این توصیف و شهادت امام درباره حقیر در تعارض با توصیف جنابعالی نیست، که اینجانب با همه شرایط و روند شفافی که در مورد انتخابات بیان کردم اولا بعنوان فردی که به امام گزارش خلاف داده و ثانیا امام را وادار به اعلان نتیجه انتخابات نموده است معرفی نمایید؟! از خود شما سوال می کنم مردم در انتخاب میان توصیف امام و تفسیر شما کدامیک را برگزینند؟

3- حضرت استاد! امروز شما بازمانده شاگردان امام هستید و میدانید که مردم به شدت مشتاق ذکر خاطرات یاران امام و بیان شخصیت امام هستند آیا حقیقتا امام اینگونه بود که امثال بنده بتواند درجریان مهمترین حادثه تاریخ سیاسی کشور امام را وادار به پذیرش خلاف بکند؟ امامی که در نامه هایشان به اعضاء شورای نگهبان از وصول گزارشات مفصل سخن به میان آورده اند و خود شما که اعتراف دارید که با امام ملاقاتها داشته اید و هیچ مانعی سر راه شما نبوده است آیا این نوع قضاوت به نوعی بی عدالتی نیست و اگر امام امروز در قید حیات بودند به این نوع قضاوت ها اعتراض نمی کردند؟

و چه شده است که شجاعت شما در بیان تصوراتتان از انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی امروز تجلی می کند؟ و اگر قرار است که شورای نگهبان به هیچ مصلحتی به جز اسلام نیاندیشد چرا حقایق را در زمان امام بازگو نفرمودید؟
4- حضرت آیت الله مومن! جنابعالی احتمال علت استعفای حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی از شورای نگهبان را موضوع انتخابات تهران در دوره سوم مجلس ذکر فرموده اید اولا بهتر است که در این مورد خاص، معظم له اظهار نظر فرمایند. و ثانیا چرا حضرتعالی در مقام امانت داری اشاره ای به مکاتبات و نظرات متعدد آیت الله صافی با حضرت امام و جوابیه های معظم له نفرموده اید؟ البته لازم است این نکته را شهادت دهم که امام همواره برای حضرت آیت الله العظمی صافی احترام خاصی قایل بودند، چه در زمان تصدی شورای نگهبان و چه بعد از آن و من نیز به ایشان که اکنون از مراجع عالیقدر تشیع می باشند ارادت خالصانه دارم.


5- جناب آقای مومن با اینکه حضرت امام در حکمشان به صراحت فرموده اند اگر کسی در مسیر انتخابات اخلال کند به قوه قضاییه معرفی گردد شما که در بیان خود فرموده اید حتی آقای دکتر افتخار جهرمی را به وزارت کشور برای تحویل صندوق ها فرستاده اید ولی دست خالی برگشت! و چند مورد دیگر نیز ادعای تخلف نموده اید و از همه مهمتر اینکه فرموده اید در مصاحبه اینجانب مطالبی مطرح شده است که نسبت به شورای نگهبان توهین بسیاری شده سوال این است که چرا شورای محترم نگهبان بعد از حکم امام به اینجانب حتی یک مورد را بعنوان مصادیق کارشکنی به امام گزارش نکرده است؟ و اگر خدای نکرده تصور بر این بوده است که من قدرت دور داشتن امام را از وقایع داشته ام چرا به قوه قضاییه شکایتی نشده است؟ لابد تصور شده است که قوه محترم قضاییه هم زیر چتر القائات بنده بوده است؟ ولی الان با عنایت به اینکه نه آقای محتشمی وزیر کشورند و نه دولت آقای موسوی سرکار است و نه امام و نه یادگار امام در قید حیاتند و حقیر هم همانند گذشته یک فرد معمولی در خدمت به آستان امام و نشر اندیشه امام هستم رسما اعلام می کنم که اولا حاضرم در یک مناظره تلویزیونی و رو در رو با جنابعالی و یا هر یک از اعضای دیگر شورای نگهبان درباره تمامی مباحث انتخابات دوره سوم در تهران روشنگری کنم. و عجبا در روزگاری که موضوع فصل الخطاب بودن نظرات ولایت و رهبری تکرار می شود از اینکه اینجانب به فرمان امام عمل کرده ام و به صندوق های شکایت و بعضی از صندوق های گزارشات رسیدگی نمودیم و در برابر انتظارات خارج از حوزه مسئولیتم مقاومت نشان داده ام امروز متهم و مقصر قلمداد می شوم.


و چه خوب است که من از این فرصت استفاده کنم و پیشنهاد بدهم که اعضای محترم شواری نگهبان موافقت نمایند تا در یک مناظره جدی تلویزیونی کارشناسان و خبرگان سیاسی به عملکرد آن شورای محترم در طول سنوات گذشته بپردازند. و اینکه آیا شورای نگهبان هیچ سیاسی عمل نکرده است و در همه انتخابات از جمله انتخابات مجلس هفتم و هشتم و مجلس خبرگان بویژه انتخابات اخیر ریاست جمهوری بی طرف بوده است؟ و قضاوت را به عهده مردم بگذاریم.


6- جناب آقای مومن! بنده همانند دیگر یاران صدیق امام با همه وجودم به حقانیت جمهوری اسلامی که ثمره مجاهدت امام و ملت بزرگ ایران است اعتقاد دارم و خدشه در هر یک از ارکان آنرا ظلم می دانم ولی معتقدم ارکان مهمی همانند شورای نگهبان یا قوه قضائیه و یا مجلس اگر بخواهند پایدار بمانند و نگاه مردم و خصوصا خبرگان و نخبگان ملت به آنها همیشه مثبت و منصفانه باشد خود آنها باید همواره بر توجیه علمی و منطقی و اقناعی مبانی تصمیمات فقهی و حقوقی و عملکردهای خود حساسیت داشته باشند و صرفا از موضع اقتدار حکومتی با مسائل برخورد نکنند که متاسفانه اینگونه نیست.


مرجعی رسمی و قانونی دارای هویتی مستقل و بی طرف برای تظلمها و شکایات نسبت به شورای نگهبان وجود ندارد و حتی از برخی اعضای شورای نگهبان شنیده می شود که بالاترین مرجع اظهار نظر خود مائیم؛ انتقاد کردن از روشها و اظهار نظر کردن نیز خلاف مصلحت و تضعیف نهادها قلمداد می شود آیا نباید اذعان کنیم در شرایطی که نظام مقدس اسلامیمان بطور متوسط هر سال یک انتخابات دارد و آنگونه که شاهد بوده ایم بصورت فزونی در هر انتخاباتی جمعیتها و عده زیادی ردّ صلاحیت می شوند یا پس از انتخابات بعضی از حوزه ها ابطال و آراء به زیان یک فرد تغییر می کند در چنین شرایطی ابهامات قانونی، اختیارات تعریف نشده و سلیقه ای، عدم استفاده از ابزار مطمئنی همچون مکانیزه کردن روش انتخابات و شمارش آراء، و مسائلی از این قبیل در مقدمات و موخرات انتخابات لطمات جبران ناپذیری بر اعتماد عمومی مردم وارد می سازد؟ و اگر خدای ناکرده شائبه جناحی عمل کردن مجریان و ناظران انتخابات نیز صحت داشته و بر آن افزوده شود مصیبت دو چندان می شود و این همان خطری است که حضرت امام در سال 63 در دیدار با شورای نگهبان فرمودند: « اگر مردم از روحانیون کنار گیرند، موجب مى‏شود که روحانیون شکست بخورند، و اگر روحانیون شکست بخورند، جمهورى اسلامى شکست مى‏خورد. این مطلب را بارها گفته‏ام که روحانیون باید وضعى ارشادى داشته باشند، نه اینکه بخواهند حکومت کنند.


کارى نباید بکنیم که مردم بگویند اینها دستشان به جایى نمى‏رسید، حالا که رسید دیدید این طور شدند. استبداد دینى خود تهمتى است که از کنارش نباید گذشت. رادیوها مرتب از آن سخن مى‏گویند و ما را به خودکامگى متهم مى‏کنند. روحانیون نباید کارى کنند که شاهد دست دشمن بدهند... من با نهاد شوراى نگهبان صد در صد موافقم و عقیده‏ام هست که باید قوى و همیشگى باشد، ولى حفظ شورا مقدارى به دست خود شماست. برخورد شما باید به صورتى باشد که در آینده هم به این شورا صدمه نخورد. شما نباید فقط به فکر حالا باشید و بگویید آینده هر چه شد، باشد... شما روى مواضع اسلام قاطع بایستید، ولى به صورتى نباشد که انتزاع شود شما در همه جا دخالت مى‏کنید. صحبتهاى شما باید به صورتى باشد که همه فکر کنند در محدوده قانونى خودتان عمل مى‏کنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم. در همان محل قانونى وقوف کنید، نه یک کلمه این طرف و نه یک کلمه آن طرف.... شما باید سعى کنید که نگویند مى‏خواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتى در مسائل اجرایى. البته خود این مسائل را مى‏دانید و عمل مى‏کنید، ولى من تذکر مى‏دهم. شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوى یکدیگر بایستید، اسباب این مى‏شود که شوراى نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود.... مسأله دیگر رفتار نهادها با مردم است. باید حرکت ما به صورتى باشد که مردم بفهمند که اسلام براى درست کردن زندگانى دنیا و آخرت ما آمده است تا ملت احساس آرامش کند. ... ما باید این قدر سخت نگیریم و به فکر مردم باشیم. مردم ما خیلى زحمت کشیده‏اند. مردم عادى غیر از طبقه مرفه هستند. مردم عادى ما اسلام را پیاده کرده‏اند و تمام زحمات حکومت را متحمل مى‏شوند. پس ما باید بسیار به فکر مردم باشیم و بر آنان سخت نگیریم که از صحنه خارج شوند. البته فاسدین را رها نکنیم، اما اینکه این فرد با کى عکس انداخته‏ است یا اسمش در کجاست و یا به استقبال چه کسى رفته است، نباید به این سببها براى مردم ناراحتى درست کرد».


اینکه تذکرات دلسوزانه امام به شورای نگهبان، صدا و سیما و سایر نهادها و نهی آشکار و وصیت صریح امام از اجتناب نیروهای مسلح و سپاه و بسیج از ورود به منازعات سیاسی و انتخاباتی بعد از رحلت امام تا به امروز چه مقدار مورد توجه و مراقبت واقع شده و رعایت شده است در مرآ و منظر قضاوت عموم مردم قرار دارد.


7- حضرت آیت الله مومن! جنابعالی در اظهارات خود راجع به انتخابات دوره سوم مجلس فرموده اید که «در کلّ حس من این بود که نمی بایست کار به صدور پیام امام منجر می شد منتهای مراتب به لحاظ اینکه آن بزرگوار هرچه بود علم غیب نمی دانست این مسائل اجتناب ناپذیر است». البته من هم بطور جد معتقد بودم که نمی بایست کار به اینجا می کشید ولی بهتر است که دلیل این تصمیم را فراتر از تصورات، در متن واقعیات و عملکردهای آن روزها جستجو کرد و اما اینکه حضرتعالی دلیل این تصمیم را به آگاه نبودن امام به علم غیب ارتباط داده اید مطلب تازه ایست. در احکام فقهی و اسلامی تا آنجا که بنده مطالعه کرده ام حتی آنها که علم غیب هم داشته اند مکلف بودند به ظواهر عمل کنند و بنا هم بر صحت عمل و اصاله الصحه است نه تصورات و ذهنیت ها و ثانیا با فرض اینکه کسی که علم غیب ندارد و ممکن است تحت تاثیر و القائات دیگران قرار بگیرد آیا می توان حکم عام یا خاص به مخدوش بودن عمل فرد مسلمان داد چه رسد به حوزه عمل رهبرکبیر انقلاب اسلامی و شخصیتی همچون امام خمینی که بر رعایت قانون و صیانت از آرای مردم پافشاری کرده است.


جنابعالی به نوعی بیان فرموده اید که انتخابات تهران مخدوش بوده است در عین حال هم به امام احترام گذاشته اید و فرموده اید چون علم غیب نداشته اند تحت تاثیر القائات واقع شده اند! آیا به جا نبود که در این تحلیل حتی یکبار هم بگویید که ممکن است شورای نگهبان دچار اشتباه و القائات ناصواب شده است؟ مخصوصا بعد از تعابیر گله آمیزی که امام در روند بررسی انتخابات کل کشور و تهران داشته است. حقیر خداوند تعالی را سپاس می گذارم که درهمه انتخابات پس از پیروزی انقلاب چه در زمان امام و چه بعد از آن شرکت داشته ام و حقا با تمام وجود می گویم که انتخاباتی با عظمت و شکوه و معنویت و شور و اخلاص انتخابات دوره سوم ندیده ام.

و کافیست که برای پی بردن به این اعتقاد به روزنامه های سال 1367 مراجعه کنید سالی که در آن حوادث بزرگی اتفاق افتاد و مهمترین آن قبول قطع نامه است چراکه فشار دشمن در بمباران های بی وقفه و حمله موشکی و شیمیایی و تصمیم آمریکا به حضور مستقیم در جنگ و دهها حادثه دیگر فضایی را در اکثر استان ها و تهران بوجود آورد که مردم هر لحظه احتمال ویران شدن خانه ها و شهادت خود و اطرافیان را می دادند اما از آنجا که مردم به تاسی از امام انتخابات مجلس شورای اسلامی را یک تکلیف مهم اجتماعی و سیاسی می دانستند با اشتیاق عجیبی شرکت کردند و جالبست که امام نیز علی رغم وجود همه دلایل موجه برای محدود کردن رقابت های سیاسی و روزنامه ها و رسانه ها در اوج بحران جنگ نه تنها چنین نکردند بلکه فصل جدیدی از فضای سیاسی را به روی مردم گشودند و عملا با پرداختن به ابعاد وسیع حساسیت انتخابات و مجلس و پافشاری بر حق آزادی مردم در انتخابات و نفی قیمومیت در انتخابات و برحذر داشتن مسئولین و دولت مردان از دخالت در تصمیمات مردم و موافقت با تشکیل مجمع روحانیون مبارز تهران، کشور را از حالت خستگی ناشی از سنگینی بار جنگ و محاصره و بمباران شهرها و توطئه های دیگر به حالت امید و نشاط لازم برای بقای نظام با حضور آزادانه مردم در عرصه انتخابات برگرداند. طبیعی است که در چنین شرایطی امام در حاشیه اتفاقات و انتخابات نبوده است بلکه چونان گذشته با کسب اطلاعات دقیق از مبادی مختلف و جریانات گوناگون در متن حوادث قرار داشت و آگاهانه حرکت می کرد و من قطع دارم که باتوجه به شرایط سال ،1367 هیچ انتخاباتی پس از آنرا نمی توان با عظمت و شکوه و شور سیاسی و انقلابی انتخابات سال 1367 مقایسه کرد. چه بسیار کسانی بودند که در روز 19/1/1367 و در روز قدس همان سال با غسل شهادت و نوشتن وصیت نامه از خانه ها و سنگر ها و پناهگاه ها به عشق شرکت در انتخابات بیرون رفتند و حماسه جاودانه ای خلق کردند.


امام نیز همان گونه که فرمود من تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت می کنم در انتخابات شرکت کردند. در آن زمان هنوز دامنه دیدگاه نظارت استصوابی شورای نگهبان بر تمامی مراحل انتخابات و تأیید صلاحیتها آنگونه که بعدها اتفاق افتاد توسعه نیافته بود اما آغاز زمزمه های آن بود و وزارت کشور دربرابر آن ایستادگی می کرد و درچنین فضایی بود که وزارت کشور به استناد قانون، در تطبیق مدارک احراز شرایط نمایندگی و بررسی صلاحیتها صرفا با تکیه بر استعلام از مراجع قانونی و نه روشهایی که بعدا متداول شد بر حق قانونی خویش در برگزاری انتخابات و اجرای مراحل مختلف آن البته تحت نظارت شورای نگهبان پا فشاری می کرد و اصرار شورای محترم نگبهان در توسعه حق نظارتی خویش در انتخابات موجب اختلاف نظر جدی شده بود تا آنجا که حتی در روز رأی گیری نام یکی از نامزدها که اتفاقا در جمع راه یافتگان به مرحله دوم انتخابات تهران قرار گرفت در لیستهای وزارت کشور درج شده بود درحالیکه شورای نگهبان مخالف بود ؛ به هر حال در شرایطی که مردم در زیر موشکبارانهای وحشیانه صدام در انتخابات شرکت کردند و در اکثر مناطق کشور و خصوصا در تهران مردم شریف و آزاده این شهر با پیامهایی که از چند سال قبل، از امام در باره مرزبندیهای سیاسی و جناحی آن ایام در یافته بودند به فهرست مورد تأیید ائتلافی نیروهای خط امام و جناح موسوم به چپ رأی قاطع دادند، شورای محترم نگهبان بدنبال اختلاف نظرهای قبلی در صدد بازشماری صندوقها بود و همانگونه که از نامه امام به شورای نگهبان در مرحله دوم انتخابات بروشنی بر می آید در اعلان نتیجه انتخابات دفع الوقت می شد بدین ترتیب و آنهم پس از ارجاع و درخواست رسمی رئیس جمهور وقت و روندی که شرح آن را بیان کردم امام خمینی برای آنکه رأی مردم دستخوش وسوسه ها و مسایل سیاسی و جناحی نشود با تعیین نماینده خویش در هیئت ویژه و مأموریتی که برای بازشماری صندوقها دادند از آرای مردم تهران صیانت کردند و انتخابات مرحله دوم نیز در موعد مقرر خویش برگزار گردید.


بنا براین کسانی که اکنون پس از گذشت 21 سال با استناد به اظهار نظرهای حضرتعالی درصدد شبیه سازی شرایط انتخابات اخیر و آن دوران برآمده اند قیاسی مع الفارق و ناشیانه را مرتکب شده اند همین اشارات برای اهل درک و تحلیل کافی است تا تفاوتها را دریابند.

محمد علی انصاری - 30 تیرماه 1388

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار