گوناگون

از "هویت" تا "چ"

پارسینه: سينماي دفاع مقدس كه از بدو تولدش تا به امروز بيش از ۳۰۰ فيلم بلند سينمايي را به يادگار گذاشته،فيلمسازان جوان با استعدادي را به سينماي ايران معرفي كرد كه بدون شك «ابراهيم حاتمي كيا» از شاخص ترين آنهاست.

ابراهیم حاتمی كيا نخستين روز مهرماه ۱۳۳۹ در خانواده اي كاملا سنتي و مذهبي به دنيا آمد و پس از پايان دوره دبيرستان وارد بازار كار شد.او در همين ايام به فيلمبرداري با دوربين سوپر هشت علاقمند شده و به تجربه هايي در اين رابطه دست زد.
با آغاز جنگ تحميلي در شب تولد بيست سالگي اش، او نيز عازم جبهه هاي نبرد شده و به عكاسي و تصويربرداري در جبهه ها مشغول شد.در همين دوران وارد گروه «روايت فتح» به سرپرستي و مديريت شهيد مرتضي آويني شده و تجربيات گرانبهايي را در رابطه با سينماي مستند به دست آورد كه بعدها به شدت در فيلم هاي سينمايي به كارش آمد.
حاتمي كيا در سال ۶۴ نخستين كار سينمايي اش با عنوان «هويت» را با بازي جليل فرجاد ساخت كه بحث بازگشت به خويشتن در آن مطرح شده و به تحول تدريجي جواني لاقيد مي پردازد.
تحولي برآمده از دل كه شعاري و توخالي نبوده و به دل مي نشيند.هويت خامي هاي بسياري در زمينه هاي مختلف دارد كه بخش عمده اي از آن به بي تجربگي حاتمي كيا در سينما باز مي گردد.
«ديده بان» كه با فاصله اي سه ساله ساخته شد،جهش چشمگيري را در مقايسه با هويت داشته و طراوت خاصي در آن موج مي زند.وي با تمركز بيشتر روي فيلمنامه شخصيت پردازي،ديده بان جوانش را به عارفي دوست داشتني تبديل كرده كه هفت مرحله سيروسلوك را در مسير جبهه طي كرده و در نهايت به فنا في الله شدن مي رسد.
حاتمي كيا اين مسير را به خوبي به تصوير كشيده و مخاطبانش را با ديده بان خود همراه و همدل مي سازد. ديده بان در نمايش جشنواره ايش به خوبي ديده شد و مورد توجه منتقدين هم قرار گرفت و جوايزي را نيز به خود اختصاص داد كه مهمترين آن جايزه ويژه هيات داوران به حاتمي كيا براي كارگرداني فيلم است.
«مهاجر» را مي توان بهترين اثر دفاع مقدسي حاتمي كيا به حساب آورد كه مستقيم به جنگ مي پرداخت و پرنده كوچك آهنين نقشي كليدي را در آن برعهده دارد.وي مباحث عرفاني مطرح شده در ديده بان را به خوبي در مهاجر گسترش داد و به رابطه مريد و مرادگونه ميان اسد و محمود جلوه خاصي بخشيده است.
در اين ميان پرنده مهاجر نيز كه براي شناسايي مورد استفاده قرار مي گيرد،داراي هويت شده و شخصيت مستقلي براي خود دارد.ايده بهره گيري از پلاك هاي رزمندگان از همين فيلم آغاز شده و در فيلم هاي بعدي اين كارگردان امتداد پيدا مي كند.فصل پاياني فيلم كه با شهادت مظلومانه رزمندگان ايراني همراه شده به خوبي با واقعه عظيم عاشورا قرينه شده و جلوه غريبي را به پايان فيلم بخشيده است.
پس از پايان جنگ،حاتمي كيا نيز به مانند قهرمان هاي فيلم هايش به شهر آمده و آنها را درگير ماجراي خنثي سازي موشك هاي اصابت كرده به شهر مي كند.
اما فيلم به دليل ضعف هاي موجود در فيلمنامه آنچنان كه بايد از كار درنيامده و شخصيت ها قادر به نزديكي به مخاطبان نيستند.با اين حال فيلم چند فصل درخشان در خود دارد كه براي مثال مي توان به خنثي كردن موشك در مراسم عقدكنان اشاره كرد كه طنز تلخي را با خود دارد.
پس از اين تجربه ناموفق حاتمي كيا يكي از بهترين كارهايش را با عنوان «از كرخه تا راين» را ساخت كه اتفاق بزرگي در سينماي دفاع مقدس كشورمان به حساب مي آمد.
وي در اينجا سعيد را به عنوان قهرمان فيلمش راهي سرزميني كرده كه سلامتي اش را با بمب هاي شيميايي اش گرفته و حال براي مداوا به سوي خود فراخوانده است.قصه فوق العاده فيلم اين بار با تسلط تكنيكي حاتمي كيا همراه شده و به نتيجه درخشاني حاكم شده است.
بازي عالي «علي دهكردي» در نقش سعيد و «هما روستا» در نقش خواهر مهاجرت كرده وي از نقاط قوت فيلم به حساب مي آيند كه كيفيت ويژه اي بدان بخشيده است.صحنه شهادت سعيد در بيمارستان از جمله لحظات به يادماندني سينماي ايران است كه با تكان خوردن هاي پلاك سعيد در دست خواهرزاده نوجوان ايراني-آلماني اش به پايان مي رسد.
وقوع جنگ داخلي در منطقه بالكان كه به كشتار مسلمان هاي بوسنيايي ختم شده بود،حاتمي كيا را به سوي خود كشانده و فيلمي با ساختاري مستندگونه را خلق كرد كه برخلاف فيلم قبلي اش موفق نبوده و تا حدودي آشفته به نظر مي رسد.شخصيت عكاس جنگي ايراني به عنوان قهرمان داستان،پرداخت خوبي نداشته ومخاطب نمي تواند با وي همذات پنداري كند كه همين امر بي توفيقي آن را رقم زده است.
در سال ۱۳۷۳ وي دو فيلم «بوي پيراهن يوسف» و «برج مينو» را با پس زمينه دفاع مقدس جلوي دوربين برد كه اولي ملودرامي جذاب براساس آزادگان سرفراز كشورمان است كه برخي از سكانس هايش عالي از كار درآمده و موسيقي تاثيرگذار مجيد انتظامي،اثر آن را چند برابر كرده است.
در «برج مينو» نيز حاتمي كيا به آدم هاي درگير جنگ پرداخته و آنها را پس از گذشت چند سال به بالاي دكل ديده باني شهر مي كشاند.فيلم آنچنان كه بايد از كار درنيامده و اندكي گل درشت جلوه مي كند كه بازي ضعيف نيكي كريمي آن را تشديد كرده است.
«آژانس شيشه اي» را به جرات مي توان پخته ترين كار سينمايي ابراهيم حاتمي كيا دانست كه به سينماي سياسي نزديكي بسيار دارد.شخصيت قوي و مقتدر حاج كاظم كه در فيلم هاي بعدي اين فيلمساز نيز تكرار شده در اينجا مردي مومن به آرمان هايش است كه براي نجات جان همرزمش (عباس) دست به كار خطرناكي همچون گروگانگيري مي زند.
بازي هاي فوق العاده پرستويي،رضا كيانيان و حبيب رضايي در كنار كارگرداني حساب شده حاتمي كيا و موسيقي جذاب و شنيدني مجيد انتظامي از نقاط قوت فيلمي است كه سيمرغ هاي بلورين بهترين فيلمنامه و كارگرداني را نصيبش كرد.فيلم در اكران عمومي نيز مورد توجه مردم قرار گرفت و فروش فوق العاده اي را رقم زد.
«روبان قرمز» با فضاي عجيب و غريبش فيلمي ناموفق و ضد قصه از كارگرداني است كه قصه گوي خوبي به حساب مي آيد.در اينجا هم تنها بازي خوب بازيگرانش بخصوص كيانيان و پرستويي كار را پيش برده و بسياري از ضعف هاي فيلم را پوشانده است.
«موج مرده» دومين فيلم حاتمي كيا با محوريت شخصيت حاج كاظم است كه براي نمايش عمومي با مشكلات بسيار روبه رو شد و پس از اندكي جرح و تعديل روي اكران رفت كه مورد توجه عامه مردم قرار نگرفت.اين درحاليست كه خود ابراهيم حاتمي كيا جزو معدود كارگردان هاي ستاره سينماي ايران است كه نامش تماشاگران بسياري را به سالن هاي سينما مي كشاند.
خواندن خبر مربوط به دستگيري ربايندگان يك هواپيماي ايراني در روزنامه،كنجكاوي ابراهيم را برانگيخته و فيلمنامه «ارتفاع پست» را همراه با «اصغر فرهادي» در اين رابطه نوشت كه بسيار هم جذاب از كار درآمد.
وي در ساخت فيلم فوق به يك نوع پختگي تكنيكي رسيده و در انتخاب بازيگرانش هم فوق العاده عمل كرده است.براي مثال مي توان به حميد فرخ نژاد و ليلا حاتمي اشاره كرد كه به خوبي با نقش هاي خود يكي شده اند.
«به رنگ ارغوان» يكي از ساخته هاي جذاب حاتمي كياست كه چند سالي پس از ساخت به نمايش عمومي درآمده و با استقبال خوبي هم روبه رو شد.فيلم درباره يك مامور امنيتي است كه براي ماموريتي عازم شمال كشور شده و دختر يكي از سركردگان منافقين را زير نظر دارد.به رنگ ارغوان بسيار خوش ساخت از كار درآمده و بازي هاي درخشاني را با خود دارد كه سرآمدشان حميد فرخ نژاد در نقش اصلي فيلم است.
جالب اينكه «به رنگ ارغوان» كه قبل از «به نام پدر» ساخته شده بود پس از آن به نمايش درآمد.فيلمي به شدت معمولي با سناريويي ضعيف كه طرفدارن حاتمي كيا را به شدت مايوس كرد و در زمره ضعيف ترين آثارش قرار گرفت كه تنها بازي درخشان مهتاب نصيرپور را همراه دارد.
در سال ۱۳۸۷ وي فيلم اپيزوديك «دعوت» را با فيلمنامه اي از چيستا يثربي ساخت و به سراغ موضوعي به نام نازايي و سقط رفته و هريك از بخش هاي فيلم را اينگونه به هم پيوند داده است.
در اين ميان داستان مربوط به گوهر خيرانديش بهتر از بقيه درآمده و ديگر بخش ها با مشكلي تحت عنوان سردي بيش از حد شخصيت ها و خود داستان روبه رو هستند.در اين ميان حذف كامل يكي از قسمت ها نيز حواشي بسياري را براي فيلم به وجود آورد.در اين بين تنها نكته اميدواركننده فيلم فروش نزديك به يك ميلياردي فيلم در اكران تهران است كه دعوت را به سوددهي رساند.
حاتمي كيا در «گزارش يك جشن» كه تنها در جشنواره بيست و نهم به نمايش درآمده و تا به امروز رنگ پرده نقره اي را نديده،به يك سينماي اجتماعي با رگه هاي سياسي روي آورده اما ضعف هاي بسيار فيلمنامه و شتابزدگي در توليد،گزارش يك جشن را به فيلمي كاملا معمولي در كارنامه اين فيلمساز تبديل كرده است.
شخصيت هاي برجسته تاريخ انقلاب ايران همواره براي سينماگران سوژه اي جذاب و وسوسه كننده براي ساخت فيلم سينمايي براساس آنها بوده است كه البته تنها معدودي بدان جامه عمل پوشانده اند.
دكتر مصطفي چمران از جمله شخصيت هاي تاريخ معاصر و بوِيژه انقلاب اسلامي است كه خدمات ارزنده اي به انقلاب و كشور خود كرده و در نهايت در ۳۱ خردادماه ۱۳۶۰ در منطقه دهلاويه به فيض شهادت رسيد.حاتمي كيا در فيلم « چ » تنها چهل و هشت ساعت از زندگي چمران در درگيري هاي شهر پاوه با ضد انقلاب را به تصوير كشيده و كنجكاوي هاي بسياري را ميان علاقمندان سينما از طيف هاي مختلف برانگيخته است.
«چ » به هنگام فيلمبرداري و مراحل فني با حاشيه هاي بسيار روبه رو شد كه آن را در صدر خبرها قرار داد كه از جمله آنها مي توان به اختلاف سليقه فريبرز عرب نيا (بازيگر نقش شهيد چمران) با حاتمي كيا اشاره كرد كه اميد مي رود اين مشكلات روي كيفيت نهايي كار اثر نامطلوبي نگذاشته باشد.

منبع: خبرگزاری ایسنا

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار