پشت پرده های «پرده نشین»
پارسینه: آسایش جزو بازیگرانی است که نقش مادر را از او به یاد نداریم اما به یکباره در نقشی ظاهر میشود که سن و سال فرزندش به خودش نمیخورد و حتی در دیالوگهای سریال برخی شخصیتها میگویند به هدی و مائده نمیآید که مادر و دختر باشند بلکه تداعیکننده دو خواهر هستند.
پارسینه: هدی انصاری دختر بسیار جوانی است که در ازدواجش شکست میخورد وفرزندش را میگذارد و به خارج از کشور میرود تا راهش را به شیوه دیگری، پیش بگیرد. حالا سالها گذشته و هدی زن تحصیلکردهای است که برای مراسم ترحیم مادر تازه درگذشتهاش به ایران برمی گردد و این سرآغاز ماجراست. او به شهرش یعنی گلشن آباد میآید و با آمدنش اتفاقات زیادی میافتد. از طریق این قصه وارد زندگی دیگر شخصیتهای سریال پرده نشین میشویم و با زندگی چند روحانی نیز همراه میشویم.
به گزارش ایران، «پرده نشین» به کارگردانی بهروز شعیبی و تهیه کنندگی محمود رضوی سریالی است که این شبها مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است و همین بهانهای شد تا با دست اندرکاران این سریال گفتوگو شود.
دیگر وقت یک کار متفاوت در تلویزیون بود
ویشکا آسایش در این سریال نقش هدی را ایفا میکند. کاراکتری با چهرهای سرد که احساساتش را زیاد بروز نمیدهد، در حالی که آسایش بازیگری است که احساساتش را در نقش هایش به تصویر میکشد.
او درباره سرد بودن شخصیت هدی میگوید: «سرد بودن جزو ویژگیهای نقش هدی بود. از روز اول من و آقای شعیبی به این نتیجه رسیدیم. این شخصیت در حالی که کمتر از بیست سالش بود از ایران رفته، فرزندش را ندیده و با دل پر و ناراحتی رفته است. هدی با خوشحالی خانوادهاش را ترک نکرده بلکه با ناراحتی رفته و شاید حتی عصبانی هم بوده است. دلش از همه اطرافیانش پر بوده و آنها را ترک کرده است.»
این بازیگر میافزاید: «آدمهایی از این دست وقتی با چنین پیش زمینهای میروند، وقتی برمیگردند براحتی نمیتوانند ارتباط برقرار کنند. افراد بسیار سردی هستند و براحتی نمیتوانند ابراز احساسات کنند. این مهم بود که مرز احساسات هدی و اینکه تا چه میزان میتواند خودش را کنترل کند، باور پذیر شود.»
آسایش جزو بازیگرانی است که نقش مادر را از او به یاد نداریم اما به یکباره در نقشی ظاهر میشود که سن و سال فرزندش به خودش نمیخورد و حتی در دیالوگهای سریال برخی شخصیتها میگویند به هدی و مائده نمیآید که مادر و دختر باشند بلکه تداعیکننده دو خواهر هستند. او در این باره میگوید: «انتخاب خانم بهرامی و اینکه مخاطبان میگویند نمیآید که مائده دختر شما است از قصد و به عمد بوده است. قرار بوده که به هدی نیاید که دختری به این سن و سال دارد. برای جوانیهای هدی بازیگر دیگری انتخاب شد در حالی که میتوانستند من را گریم کنند و خودم بازی کنم اما میخواستیم بگوییم او خیلی فرق کرده و سالها گذشته است. این مفهوم را القا کردیم که هدی در سالهایی که بسیار جوان بود بچه دار شد و بعد به دلیل شرایطی که برایش پیش آمد فرزندش را گذاشت و به خارج از کشور رفت. حالا هم که برگشته، برایش ارتباط برقرار کردن با دخترش سخت است به هر حال او را دوست دارد چرا که احساسات مادرانه در وجودش هست اما در عین حال شبیه دو خواهر هم هستند.»
این بازیگر با تلویزیون و نقش قطام در سریال امام علی(ع) مطرح شد و پس از آن در سریالهای تاریخی همچون مختارنامه و نردبام آسمان بازی کرده است. او در یکی از گفتوگوهایش اعلام کرده بود که سینما را به تلویزیون ترجیح میدهد. آسایش دلیلش را اینگونه مطرح میکند: «زمان تولید سریال زیاد است و برای من که فرزند دارم کمی سخت است که مدت زمان طولانی را درگیر کار شوم. در سینما بین 45 روز تا 60 روز درگیر یک کار میشوید و بعد استراحتی دارید تا کار بعدی. در سریال شاید روزی 14 ساعت کار کنید اما ساعت کاری در سینما کمتر است. به همین دلیل سینما را ترجیح میدهم.»
یکی از ویژگیهای سریال پرده نشین برای ویشکا آسایش این است که دیگر او را در یک نقش تاریخی نمیبینیم. این بازیگر معتقد است: «دیگر وقتش بود که یک کار متفاوت در تلویزیون انجام دهم. خدا را شکر یک نقش خوب، متن خوب با یک کارگردان و گروه خوب به من پیشنهاد شد. همه چیز دست به دست هم داد تا یک کار خوب در کارنامهام رقم بخورد. کارکردن با آقای شعیبی بسیار خوب بود. با اینکه فشار کاری بالایی داشتیم اما کار با او آرامش بخش بود. آقای شعیبی حرفهای است و با تمرکز و وسواس کار میکرد و اینها ویژگیهایی است که من دوست دارم کارگردانم داشته باشد. از این تجربه و همکاری خوشحالم.»
آسایش درباره پرداختن به زندگی روحانیت در سریال پرده نشین میگوید: «داستانهای روحانیت هم بسیار خوب است. خودم وقتی آن بخش داستان را میبینم بسیار لذت میبرم. به نظرم داستانهای واقعی است و همین واقعی بودن را مخاطب دوست دارد. ممکن است هدی تلخیهایی را در داستان به وجود بیاورد اما سریال شیرینیهایی دارد که بخشی از آن به قصه روحانیت برمی گردد مثلاً قصه براتعلی و هاجر که شیرینیهای خاص خودش را دارد.»
کار خوب را رد نمیکنم
محسن کیایی در این سریال نقش براتعلی را ایفا میکند. او میگوید: «مدتی بود که تصمیم گرفتم سریال کار نکنم اما نمیشود از پیشنهاد بهروز شعیبی گذشت. طرح اولیه فیلمنامه را خواندم. نقش براتعلی را دوست داشتم. قرار بود نقش دیگری را بازی کنم اما چون به این نقش علاقهمند شدم با کارگردان صحبت کردم و او هم موافقت کرد من براتعلی را بازی کنم. خوشبختانه حدود 7 ماه را با خوبی و خوشی کنار هم کار کردیم و تجربه خوبی بود.»
کیایی درباره مورد توجه قرار گرفتن نقش براتعلی از منظر مخاطبان معتقد است: «می تواند چند دلیل داشته باشد. یکی اینکه این شخصیت در قصه کارکرد درستی دارد. بخش عاشقانه قصه را به دوش میکشد. درباره پوشیدن لباس روحانیت دچار شکی میشود که حساسیت برانگیز است. من تلاش کردم بازی واقعی و روانی را انجام دهم اینکه چقدر موفق بودم را نمیدانم و مخاطبان باید نظر بدهند.»
براتعلی سادگی و صمیمیتی دارد. کیایی درباره اینکه براتعلی از این منظر چقدر به خودش نزدیک است، میگوید: «به نظرم ما بازیگرها باید کاراکترها را در خودمان پیدا کنیم. در واقع کاراکتر را به خودم نزدیکتر میکنم. براتعلیشخصیت جذابی بود و تلاش کردم برای مخاطب هم جذاب شود. عموماً تلاش میکنم تمام نقشهایم را ساده بازی کنم. دوست دارم کاراکتر را در راستای قصه درست بازی کنم.»
براتعلی شخصیت پرماجرایی است. کیایی در خصوص اینکه چقدر برای این شخصیت ایده و طرح داشت، میگوید: «هر بازیگری وقتی سرکار میرود حتماً طرح و ایده دارد اما باید در طول کار با گروه همقدم شویم. کارگردان نظراتی داشت، من نظراتی داشتم و با هم به تعامل میرسیدیم چرا که این ماحصل یک کار گروهی است.»
«راه دررو» و «میهمانان ویژه» سریالهای قبلی در کارنامه کاری کیایی هستند. کیایی درباره اینکه شاید از این پس پیشنهادهای تلویزیونیاش بیشتر شود و بین سینما و تلویزیون کدام را انتخاب میکند، میگوید: «وقتی به کارهایم نگاه میکنم همه را دوست دارم. بین این سه سریالی که بازی کردم براتعلی را بیشتر دوست دارم. احساس میکنم کاراکتر پخته تری است چون خودم نسبت به گذشته پختهتر شدم. برایم مدیوم سینما و تلویزیون فرقی نمیکند. آدم سختگیری هستم و دوست دارم در کارهای خوب بازی کنم و کار خوب را رد نمیکنم.»
تئاتر از زندگی من حذف نمیشود
سارا بهرامی با سریال پروانه کار جلیل سامان مطرح شد. حالا پس از گذشت تقریباً دو سال او با
پرده نشین و نقش مائده به تلویزیون بازگشته است. بهرامی در پاسخ به این سؤال که پس از سریال پروانه این انتظار میرفت که شما پرکارتر شوید اما چنین اتفاقی نیفتاد، میگوید: «در این فاصله تئاتر بازی کردم. یک تله فیلم هم بازی کردم که جایزه یاس زرین را هم برایش گرفتم. این تصمیمی نیست که من بگیرم و بگویم مثلاً دو سال کار نکنم یا فقط تئاتر بازی کنم و... بلکه آنچه اهمیت دارد انتخاب یک کار خوب است. توقع من هم این بود که بعد از پروانه، زودتر اتفاق خوب دیگری برایم بیفتد ولی پیشنهاداتی که داشتم راضیکننده نبود. کارهایی نبود که علاقهمند به حضور در آنها باشم. تئاتر هم قرار نیست از زندگی من حذف شود. مدیون تئاتر هستم و بسیاری چیزها را از تئاتر یاد گرفتم و در این عرصه تجربه کردم.»
بهرامی از کودکی تئاتر کار میکرد و کار حرفهای در این عرصه را از 10 سال پیش آغاز کرد. او معتقد است: «تئاتر نباید از زندگی من حذف شود چون آنجا هر روز یاد میگیری و تمرین میکنی.»
برای باورپذیر شدن ارتباط مادر و دختر نیاز به تعامل سارا بهرامی و ویشکا آسایش بود. بهرامی در پاسخ به این سؤال که چگونه به این تعامل رسیدید، میگوید: «با احترام به همه خانمهای بازیگر سینمای ایران خانم آسایش یکی از نازنینترین موجوداتی است که در زندگیام دیدهام. یکی از شانسهای بزرگ زندگی من آشنایی با خانم آسایش است و مایلم در زندگیام حضور داشته باشد به عنوان فرد کاملی که حرفهای شنیدنی دارد. بسیار سریع به خانم آسایش اعتماد کردم به عنوان یک زن با اخلاق، دوست داشتنی و فهمیده و از درون هم باور کردم که این فرد میتواند بزرگتر من باشد، حالا در این سریال شکل مادر من باشد.»
مائده شخصیتی است که از کودکی سختیهای زیادی کشیده، مادرش در کودکی رهایش کرده، در زندگی مشترک، همسرش دچار مشکلاتی شده اما هیچگاه دل مخاطب برای مائده نمیسوزد. بهرامی در این خصوص تصریح میکند: «همه ما در زندگی مان لحظههای سخت را تجربه کردیم. جنگ و فقر در کشورمان موضوع تجربه شدهای است. روزهای سخت را تجربه کردیم اما من به عنوان سارا بهرامی هیچوقت کاری نکردم که کسی دلش برایم بسوزد قطعاً اگر نقش مائده هم لازم داشت این کار را برایش میکردم اما معتقدم مائده باوجود اشتباهاتش یک دختر خودساخته و محکم است که درست بار آمده است. هیچوقت کاری نکردم که مخاطب دلش برایش بسوزد چون دل خودم هم برای مائده نمیسوخت. یادم میآید وقتی نقش لیلا اسفندیاری را در تئاتر «هم هوایی» بازی کردم خانم ماهیان کارگردان آن نمایش گفت حواست باشد خودت دلت برایش نسوزد. سعی کردم درباره مائده هم این موضوع را رعایت کنم. نکته مهمتر اینکه مائده تکیههای محکمی دارد، مثل حاج آقا شهیدی.»
امثال شعیبی را باید حمایت کرد
محمود پاک نیت در این سریال نقش اکبر آقا را ایفا میکند. پدر هاجر، دختری که قرار است همسر براتعلی شود. این بازیگر درباره نقشاش در پرده نشین میگوید: «شخصیت اکبرآقا یک آدم لجباز و در عین حال واقع بین نسبت به مسائل زندگی خود و اطرافیانش است. او به مسائل واقع بینانه نگاه میکند و برخورد احساسی ندارد.»
او ادامه میدهد: «شاید یکی از علتهای لجبازی اکبرآقا نیز همین باشد که میخواهد آگاهانه کارهایش را انجام دهد و همه اطرافیانش با احساساتشان کارهایشان را پیش میبرند و به همین دلیل رفتارش در مقابل آنها توأم با بداخلاقی و لجبازی میشود اما در عین حال شخصیت شیرین و رقیق القلبی است. نسبت به دیگران محبت دارد. کارهایی را انجام میدهد که شاید برای دیگران انجام نمیدهد مثلاً سند املاکش را میدهد تا عروس حاج آقا شهیدی از بازداشت، بیرون بیاید. اینها نشان میدهد که چقدر این آدم اهل همکاری است. اکبرآقا آدمی نیست که کاری انجام دهد که در آینده احساس کند اشتباه کرده بلکه از همین حالا جلوی اشتباهات را میگیرد.»
او تجربه سریال پرده نشین و همکاری با بهروز شعیبی را اینگونه توصیف میکند: «یکی از دلایلی که آقای شعیبی را انتخاب کردم تا با او کار کنم این است که برای هر نقشی حتی نقشهای کوچک، از هنرپیشه خوب استفاده کرد. این نشان میدهد که او هم به کار خودش و هم به کار بازیگر اهمیت میدهد. آقای شعیبی معتقد بود هر نقشی را هر کسی نباید بازی کند بلکه باید اهلش را پیدا کرد.»
پاک نیت ادامه میدهد: «این برای من بسیار ارزشمند است که یک کارگردان جوان چنین عقیدهای دارد. از طرفی تهیهکننده هم میتوانست بگوید من بودجه زیادی ندارم، بهتر است از بازیگران کم تجربهتر استفاده کنید یا هستند کسانی که پول هم میدهند و بازیگر میشوند و شعیبی هم برای اینکه کارش پیش برود این موضوع را بپذیرد اما خوشبختانه تهیهکننده و کارگردان روی این موضوع دقت کردند.»
پاک نیت افزود: «سعی کرد بهترین را انتخاب کند مثلاً آقای سعید نیکپور نقش بسیار کوتاهی را بازی کرد یا همینطور حبیب دهقان نسب. در این حرفه افرادی مانند شعیبی را کم داریم پس باید حمایتش کنیم تا کارش را به نحو احسنت ادامه دهد.»
از این نقش نترسیدم
رحیم مهدوی روحانی است که برای تبلیغ به گلشن آباد آمده است. این نقش را هومن برق نورد بازی میکند. بازیگری که توانایی هایش در هر دو عرصه طنز و جدی اثبات شده است. برق نورد در این مورد که به دلیل موفقیت در عرصه طنز پذیرش نقش یک روحانی ریسک محسوب میشود، میگوید: «تعداد نقشهای جدی من از نقشهای طنز و کمدی بیشتر است. از این نقش نترسیدم و برایم جذاب بود.» او درباره همکاری با بهروز شعیبی میگوید: «شعیبی یک انسان به تمام معنا است. بازیگر در کار کردن با او راحت است و چیزهای بسیاری یاد میگیرد.»
ایفای چنین کاراکتری حتماً نیاز به تحقیق دارد. برق نورد در این باره تصریح میکند: «درست است که در کشور ما روحانیهای بسیاری زندگی میکنند یا در شبکههای تلویزیونی هر کانالی را که بزنید یک روحانی میبینید و میتوانید از او الگوبرداری کنید اما نیت من الگوبرداری بصری نبود بلکه بیشتر میخواستم از منش و رفتار این قشر الگو بردارم و آن هم در نشست و برخاستی که با آقایان طلاب در حوزه داشتیم، رنگ خودش را پیدا کرد.»
از بخشهای سخت بازی برق نورد سکانسهای منبر رفتن شخصیت رحیم مهدوی بود. برق نورد میگوید: «بسیار سخت بود. خود آقایان روحانی که سر صحنه به عنوان مشاور حضور داشتند بر این باور بودند که بازیگر نقش روحانی تا وقتی منبر نرفته است لو نمیرود. سکانسهای منبر رفتن سخت بود و من هم تمرین زیادی داشتم.»
یک معماری جدید خلق شد
محمود رضوی تهیهکننده این سریال درباره اینکه عدم مستقیم گویی درباره جریان روحانیت و شناخت تیم سازنده از زندگی این قشر چقدر در موفقیت سریال مؤثر بود، میگوید: «ما میخواستیم داستانی را روایت کنیم و در کنار این داستان حرفهایمان را هم بزنیم. قرار نبود یک کار معارفی بسازیم. قرار بود یک کار داستانی انجام دهیم و در کنار داستان بحثهای مورد نظرمان را مطرح کنیم. نمیخواستیم شعار بدهیم و مستقیم گویی داشته باشیم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم اول یک داستان جذاب داشته باشیم که مخاطب از سریال لذت ببرد و بعد مفاهیم مورد نظرمان در کنار داستان و به عنوان جزئی از کل به مخاطب منتقل شود. چیزی وجود ندارد که اضافه از سریال یا اصطلاحاً بیرون زده از سریال باشد.»
او میافزاید: «تا مسألهای را نشناسیم نمیتوانیم کار کنیم. باید با آن فضا آشنا باشیم. ممکن است از قبل درباره روحانیت شناخت داشته باشیم اما طی این کار و برای این کار تحقیقات لازم انجام شده است. من و آقای شعیبی فضاهایی را دیدیم، با برخی آقایان طلاب صحبت و در زندگی شان ورود کردیم. جدا از بحث تحقیق و نگارش، دوباره زمان اجرا هم تحقیقاتی داشتیم. سفرهایی داشتیم. با آقایان طلاب ملاقات و صحبت کردیم و همین شناخت و تحقیقات کمک زیادی به سریال کرد.»
یکی از ویژگیهای پرده نشین لوکیشهای آن است. سازندگان سریال تأکید دارند که میخواستند معماری اسلامی - ایرانی را به تصویر بکشند و در سریال نیز لوکیشنهایی یکدست و منطبق با این فضا را دیدیم. رضوی در این باره تصریح میکند: «شهری که در سریال دیدید، وجود خارجی نداشت بلکه یک معماری جدید خلق شده است. این عامدانه بود و یک توافقی شکل گرفته بین تهیهکننده، کارگردان، طراح صحنه و تیم اجرایی و مدیر تولید بود. به این نتیجه رسیدیم که میخواهیم معماری خاصی نشان دهیم. در هیچ جای سریال ما آپارتمان مشاهده نمیکنید و این کاملاً عمدی بوده است. چند وقتی است نه تنها در آثار نمایشی بلکه در شهرها هم وقتی قدم میزنیم بیشتر با فضای آپارتمان و آپارتمان نشینی مواجه میشویم.»
رضوی ادامه میدهد: «برای هر کدام از لوکیشنها چندین گزینه پیش روی طراح صحنه و کارگردان میگذاشتیم. نمیگویم مشکل مالی نداشتیم چرا ما هم مشکل مالی داشتیم اما خیلی درگیر این مورد نبودیم که به خاطر مسائل مالی از لوکیشن دلخواهمان صرف نظر کنیم. سعی میکردیم از هزینههای دیگر کم کنیم تا آن لوکیشن را در اختیار بگیریم. یکسانسازی فضای سنتی در سریال به ما کمک میکرد که فضای زندگی را یادآوری کنیم به طوری که اگر حتی پرده نشین را به عنوان یک سریال هم نبینید بلکه به عنوان یک مستند این اثر را مشاهده کنید، روحی را در فضای این لوکیشنها حس میکنید که مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهد. این عامدانه بود و درست است که از لحاظ تولیدی هم کار سختی بود اما خوشبختانه همان اتفاقی افتاد که ما میخواستیم.»
در نشست خبری مطرح شد که مهران رجبی از بازیگران سریال از شش ماه کار در این طرح فقط دستمزد یک ماه را گرفته است اما نه تنها او بلکه دیگر بازیگران علی رغم اینکه شاید هنوز به طور کامل دستمزدشان را دریافت نکردهاند، از نتیجه کار راضی هستند.
پس تیم سازنده این سریال هم درگیر مشکلات مالی بوده ولی عوامل از نتیجه کار راضی هستند و این نشان میدهد که بودجه همیشه نخستین دلیل موفقیت یک کار نیست. رضوی در این خصوص میگوید: «این مختص سینما و تلویزیون نیست، حتی در تجارت و بازرگانی هم پول عامل اصلی موفقیت نیست. یک فرد پولدار ممکن است به موفقیت برسد ولی به تنهایی پول نمیتواند عامل موفقیت باشد. پول عامل راهگشا هست اما دلیل اصلی موفقیت نیست مثلاً کاری که برآورد بالا دارد حتماً نتیجهاش یک کار خوب نخواهد بود. به نظرم مهمتر از پول نیروی انسانی است. اگر عوامل یک طرح همدل و هم قسم باشند میتوانند کار موفقی را به نمایش بگذارند.»
او میافزاید: «به عنوان یک تهیهکننده به این موضوع اعتقاد دارم که وقتی یک گروه همدل و هم قسم و یکصدا پشت دوربین و در پشت صحنه باشند و یک تیم خوب را شکل بدهند، حتماً خروجی کار نتیجه خوبی خواهد شد ضمن اینکه چنین موضوعی نافی حق و حقوق بچههای گروه نیست. اکثر بچههای گروه ما هنوز به طور کامل دستمزدشان را نگرفتند اما آنها به خاطر کار و علاقه و اعتقادشان ایستادند. بر عکس برخی همکاران که تیغ انتقاد را به سمت بازیگران میبرند و متأسفانه القاب بدی را به آنها میدهند اما تیم بازیگری ما با هر گونه تیپ ظاهری کارشان را با اعتقاد انجام دادند. در برخی رسانهها دیدم که به بازیگران ما خرده گرفتند که چرا افرادی با پوششها و تیپهای آنچنانی کار مذهبی انجام دادهاند. ناجوانمردانه آنها را زیر سؤال میبرند آن هم به خاطر ظاهرشان در جامعه.»
رضوی تصریح میکند: «به عنوان تهیهکننده میگویم آنها با اعتقاد آمده بودند و از طرفی هم یقین دارم که حقی از عوامل سریال زایل نمیشود و به حق و حقوقشان میرسند.»
هومن برق نورد و فرهاد آئيش نقششون رو خيلي خوب بازي كردند و كلا آخوندي بهشون ميومد.