شعری به زبان سرخه ای
پارسینه: شعری به زبان سرخه ای
(آو باگی آوباگی)
از لووا تا آریان ، وانگ هاکنن آوییران آو باگی ، آو باگی
هامه باندان آو ببارد ، هشکین نیانده مون کومک آ چکیر با چه کالک
باله هیگین ، گل وگین ، باندان دباستین داس دافه اما باز باند آو بنده
مون پا هیشوی تا زانو میان گل ، چاره نادن آو باگی آو باگی
ای طس آو نا ، دو طس نا ، داس طس آو حارام ببو هامه مارزان خاراب ببو
آ هچین سیری از آن کارو از آن زندگانی وی ببو مون هامیانی
را بدام وا کارو وا زندگی و وا همه کار آ هچین بیامی شاهر
آ هچین راحت وابی از وا همه داردسار آسووده ای میان شاهر
اما هار شاو خاو وینین که داری ون آو باگی آو باگی
(محمد رضا شهابی ۱۶/۱۱/۱۳۵۲)
معنی شعر:
جلوی آب را بگیر
از لووا (نام محلی در سرخه) تا آسیاب،آبیاران داد میزنند که جلوی آب را بگیرید
همه ی بندها رو آب برد و هیچ کس به کمکم نمیاد ،من باید چه کار کنم
با بیل گل ها را برمی دارم و بندها را ده بار می بندم اما باز هم آب بندها را می برد
پای من تا زانو در گل فرو رفته چاره ای ندارم، جلوی آب رو بگیر.
یک طس نه دو طس نه به اندازه ی ده طس آب حرام شد و همه ی مرزها خراب شد
من دیگه از این کارو زندگی خسته شدم ،کمربندم گم شد
اون کار و زندگی رو رها کردم و اومدم شهر
دیگه از اون همه درد سر راحت شدم و توی شهر آسوده ام
اما هر شب توی خواب می بینم که دارم میگم جلوی آب رو بگیر
روحانی متشکریم
کاش زبان های محلی حفظ می شد.