مدیرکل تبلیغات اسلامی قم: سخنان عباسی دور از حقایق و واقعیتهای حوزوی و علمی است
خبرگزاری فارس نوشت:
مدیرکل تبلیغات اسلامی استان قم که از شاگردان درس خارج آیتالله جوادی آملی است در واکنش به سخنان حسن عباسی، اظهارات وی را توهین به مقام علم، اخلاق و معنویت دانست.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم به نقل از روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم، حجتالاسلام والمسلمین عباس اسکندری یکی از شاگردان درس خارج آیتالله العظمی جوادی آملی و مدیرکل تبلیغات اسلامی استان قم به نقد اظهارات حسن عباسی پرداخته است که در پی میآید:
حوزههای علمیه در طول تاریخ با مجاهدت عالمان و فرهیختگان و مراجع عظام تقلید، اسلام و به خصوص مکتب نورانی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را طی بیش از هزار سال از پیچ و خمها و گردنههای صعب العبور تاریخ عبور دادند و مکتب را به سلامت به دست نسلها - یکی پس از دیگری - سپردند و امروز هم ملتهای مسلمان به خصوص پیروان مکتب اهل بیت بر سر سفره علم و دانش و تقوا و پرهیزگاری و مجاهدتها و زحمتهای طاقت فرسای عالمان راستین شیعه نشستهاند.
علمای اسلام همچون پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام در قبال زحمات و مجاهدتهای علمی و معنوی از کسی چیزی طلب نمیکنند و طالب مزد نیستند. تنها توقع و انتظارشان از امتهای اسلامی به خصوص چهرههای علمی و تاثیرگذار جوامع اسلامی آن است که حافظ و نگهبان اسلام، قرآن و دیانت امت اسلام باشند. از این رو همگان وظیفه داریم که حریم و حرمت عالمان دین و مراجع عظام تقلید را حفظ و حراست کنیم تا از این رهگذر مکتب و تعالیم عالیه اسلامی با همان سلامت کامل به دست نسلهای بعدی برسد.
یکی از ویژگیهای مهم حوزههای علمیه و علمای دینی ما همیشه این بوده است که مبانی و معارف دینی را با بحثها و گفتوگوهای عالمانه و نقدهای مبتنی بر چارچوبهای علمی پیش بردهاند و از این رو شیوههای آموزشی در حوزههای علمیه شیوههای منحصر به فرد و بیبدیلی است که به هر جامعه علمی ارائه شده، تحسین دانشمندان را از این شیوهها به همراه داشته است و آن بحث و گفتوگو، پرسش، پاسخ، مباحثه و جدال علمی بین شاگرد و استاد است. این ویژگی به عنوان یک امتیاز برای محافل درسی حوزوی است که با بحث و گفتوگوهای بیشتری مواجه باشند، اما نکته حائز اهمیت این است که اگر شاگرد میخواهد سئوالی بپرسد یا نقد کند، باید سئوال و نقد او مبنا داشته باشد و سئوال بر اساس یک چارچوب علمی و عقلانی طرح شود. از این رو در مباحث اخلاقی و معارف دینی ما که از سوی ائمه اطهار علیهم السلام صادر شده است بر مسئله رعایت آداب تعلیم و تعلم تاکید شده است. یعنی کسی حق ندارد از دیگری سئوالی کند که جنبه خودنمایی یا اظهار فضل و یا غرضهای نفسانی و غیرالهی داشته باشد. اینها در آداب تعلیم و تعلم اسلامی مردود و محکوم است. در همین راستا به کسی اجازه نمیدهند محفل علمی و درسی حوزههای علمیه را آلوده به اغراض سیاسی کنند و این مکانهای مقدس و محافل ارزشمند را پلکانی برای دستیابی به موقعیتهای اجتماعی قرار دهند.
وی افزوده است: آنچه که در سخنان آقای حسن عباسی آمده است در نگاه اول این معنا به خوبی مشهود است که از آن چارچوب معمول و مطرح حوزههای علمیه برخوردار نیست و ایشان آداب نقد و بررسی مباحث علمی را رعایت نکرده است. آموختههای ما در محضر حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی به ما اجازه نمیدهد به کسی توهین و جسارت کنیم اما این حق را برای خودمان محفوظ نگه میداریم که اگر کسی به حریم حوزه، مباحث حوزوی و اساتید برجسته و ارزشمند حوزوی توهین و جسارتی کرد در نهایت ادب پاسخ لازم را به او بدهیم و او را نسبت به اشتباهش متنبه کنیم تا اینکه خدای نکرده دیگران هم دچار این اشتباه نشوند.
سخنان آقای عباسی آنقدر دور از حقایق و واقعیتهای حوزوی و علمی است که انسان فکر میکند نپرداختن به آنها ارجح باشد. اما به هر حال چون مطالب ایشان منتشر شده است بر خود لازم میدانیم به نکاتی اشاره داشته باشیم.
نخستین نکته این است که این قطعی که ایشان به آن رسیده است که اگر مرحوم علامه طباطبایی و شهید بزرگوار مطهری چنین چیزی را میدانستند، این گونه برخورد میکردند. این یقین چه در ارتباط با ادعای ایشان که موضوع فلسفه ماده اولیه است و چه نسبت به اینکه آنها به بحث فلسفه اسلامی نمیپرداختند ادعای درستی نیست و فاقد مبنای علمی است. ایشان احتمال نمیدهند که اگر این دو عالم فرهیخته حوزوی میبودند و کسی در برابر آنها چنین ادعایی میکرد آنها با صلابت و قاطعیت جوابهای علمی قانع کنندهای را به منتقدان فلسفه اسلامی میدادند؟
اینکه گفته شود فلسفه اسلامی آکنده از التقاط است و نمیتواند نجات بخش باشد، نکته دیگری است که ایشان فکر نمیکنند چنین اتهامی به یک رشته علمی مطرح در حوزه نیازمند به تشکیل جلسات متعدد عالمانه و بحثهای عمیق علمی دارد؟ انسان از طرح چنین سخنانی که هیچ مبنای علمی ندارد تعجب میکند.
کسی که میخواهد زیربنای فکری و اندیشهای و علمی چهرههای بنامی مثل فارابی، ابن سینا و ملاصدرا را مورد هدف و هجمه قرار دهد حداقل مطلب این است که سخنان آنها را فهمیده باشد و بعد به مقابله برخیزد. ما در مقام این نیستیم که بگوییم آیا این ادعاها درست است یا نیست؛ ما در مقام این هستیم که ایشان نباید چشمش را روی هم بگذارد و دهانش را باز کند و هر چه میخواهد بگوید. قطعا هر مسئلهای پاسخ دارد و هر نقدی از سوی محققان و عالمان راستین پاسخ محکم و به جایی خواهد داشت و ما توصیه میکنیم که آقای عباسی پیش از سخن گفتن، بیندیشد و بیشتر مطالعه کند.
اما در ارتباط با بحثهای تلویزیونی علامه بزرگوار و مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی باید به آقای عباسی گفت که آنچه این عالم فرهیخته با آن اندیشههای بلند و بالنده خود در برنامههای صدا و سیما مطرح میکنند، یا مباحث فقهی است که برگرفته از فقه اهل بیت علیهم السلام است، یا تفسیر آیات نورانی قرآن کریم است و یا سخنان مولای متقیان علی ابن ابیطالب(ع) و ائمه هدی صلوات الله علیهم اجمعین پیرامون معارف دینی و اخلاقی و معنوی است که پخش چنین معارفی در رسانه ملی یکی از ضرورتهای جدی جامعه اسلامی است. ضمن اینکه استقبال فوقالعاده بینندگان برنامههای تلویزیونی معظم له موجب شده که مسئولان رسانه ملی بحثهای عمیق علمی ایشان را پخش کنند. البته باید به اینکه نکته توجه داشت که ارادتمندی جامعه علمی و جوانان به این حکیم و مفسر و مرجع تقلید تنها از روی بحثهای تلویزیونی ایشان نیست. ای کاش آقای عباسی سری به موسسه تحقیقاتی اسراء در قم میزد و در طول هفته شاهد حضور چهرههای مختلف علمی از حوزوی و دانشگاهی تا قشرهای مختلف مردم و از اقصی نقاط کشور تا دورترین مناطق جهان میبود تا میدید جوانان و اندیشمندان چگونه زانوی ادب میزنند و از اندیشههای نورانی و قرآنی این عالم جلیل القدر بهره میبرند.
با وجود همه مشغلههایی که حضرت علامه جوادی آملی دارند اصرار بیش از حد حامیان و عاشقان موجب شده است که ما برای وقت ملاقات قشرهای تاثیرگذار جامعه با ایشان با محدودیت زمانی مواجه شویم و ماهها در نوبت بمانیم تا بتوانیم وقتی را برای ملاقات تنظیم کنیم.
نکته دیگر اینکه نمیدانیم آقای عباسی چند بار از نزدیک به محضر این حکیم فرزانه و مفسر عالیقدر قرآن رسیده است که نه تنها از بیانات و سخنان ایشان، بلکه از سیره عملی و رفتار و اخلاق پسندیده معظم له تاثیرات عمیقی را در روح و روان خود احساس کند. حقا و حقیقتا آنهایی که به نحوی با ایشان ارتباط دارند و از ذهن و باطن بیغرضی برخوردارند وقتی که با ایشان مواجه میشوند سیره عملی و رفتار و اخلاق ایشان را اسلام مجسم میبینند.
امروز در حوزه عملیه شاگردان فراوانی در گرد شمع وجود ایشان میچرخند و عاشقانه از محضرش کسب فیض میکنند و اگر در این زمینه بخواهیم مطالبی بیان کنیم سخن فراوان است که یقین دارم وجود ذی وجود ایشان راضی به بیان خیلی از ویژگیها و امتیازات و صفات برجسته نیستند.
در پایان چند نکته به عنوان توصیه به همگان چه آقای عباسی و چه دیگرانی که با حوزه علمیه آشنا هستند یا نیستند و علما و مراجع عظام تقلید را میشناسند و یا نمیشناسند عرض میکنم.
بیان سخنان بدون مبنا و بیاساس در ارتباط با حوزههای علمیه و مراجع عظام تقلید و شخصیتهایی همچون علامه جوادی آملی به این صورت نه تنها خدمت به دین و دیانت اسلامی نیست بلکه بلاشک دشمنان قسم خورده اسلام را به طمع میاندازد تا اینکه قویترین پایگاه مقابله با ظلم و ستم و استکبار جهانی یعنی حوزههای علمیه را تضعیف کنند.
نکته دیگر آنکه وجود نازنین امام زمان(عج) هیچ گاه خوشحال نخواهند شد از اینکه عالمی از عالمان راستین اسلام مورد هجمه قرار گیرند.
امروز که رهبر عزیز انقلاب اسلامی حضرت آیتالله العظمی خامنهای در این دنیای پرآشوب پرچم عدل و عدالت و مبارزه با ظلم و ستم و مقابله با استکبار جهانی را برافراشتهاند حوزههای علمیه، علمای دین و مراجع عظام تقلید بزرگترین پشتوانههای حرکت توفنده انقلاب اسلامی و رهبر عزیز و فرزانه ما به حساب میآیند. بنابراین تقویت حوزهها و عالمان دین در این موقعیت حمایت از حرکت توفنده انقلاب اسلامی به شمار میآید و مردم ما کاملا باید مراقب باشند که بحمدالله مراقب هستند و از یک هوشمندی فوقالعادهای برخوردارند و اجازه نمیدهند که کسانی دانسته یا ندانسته به حریم عالمان دینی تعدی کنند.
علامه طباطبایی، شهید مطهری و علامه جوادی آملی و بقیه مراجع عظام تقلید و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی تربیت شدگان حوزههای علمیه شیعی هستند که یک سابقه بیش از هزار سال را با خود به همراه دارند.
امیدوارم آنهایی که به حساسیت این زمان آگاهی ندارند شرایط زمان را درک کرده و به مباحث مهم و عمده کشور و نظام اسلامی به خصوص در حوزه مسائل فرهنگی بپردازند و با هوشمندی، دشمنان را ناکام کنند و بدانند که شخصیتهایی همچون علامه جوادی آملی به این راحتی به دست نمیآیند. بر حوزه و کشور و امت اسلامی باید سالها بگذرد تا چهره ممتاز و فرهیخته و نوآوری در علم و تقوا و عرفان و اخلاق همچون معظم له پا به عرصه علم گذاشته و نقش آفرینی کنند و بدانیم که حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی از ذخائر گرانبهای حوزه علمیه و جهان اسلام است و توهین به ایشان توهین به حوزههای علمیه و علمای راستین اسلام است.
ارسال نظر