آیا رسانه ملی ما را کفایت می کند؟!
پارسینه: بی تعارف، تلویزیون ما در سانسور به مراتب و کمالاتی – که بخش عمده ای هم مسائل تکنینکی و فنی باشد- رسیده است.آش سانسور در صدا و سیما گاهی آنقدر شور می شود که صدای خود تلویزیون هم در می آید.
پارسینه - حسام الدین اخوان: آنهایی که یکشنبه 18 بهمن جلسه استیضاح وزیر کار و امور اجتماعی را از رادیو می شنیدند،هیجانی بی سابقه را تجربه کردند.نیمه دوم جلسه استیضاح،کاملا متفاوت از نیمه اول بود و تبدیل به جلسه ای تاریخی شد.همزمان با پخش جلسه استیضاح از مجلس،بعضی سایت ها به صورت لحظه ای اخبار میدان بهارستان را منعکس می کردند.کمتر از یک ساعت بعد از پایان جلسه حتی خواجه حافظ شیرازی و پروین اعتصامی هم -که یکی از نمایندگان شعری از او را خوانده بود- از ریز و درشت ماجرا خبر دار بودند.شب به نیمه نرسیده بود که فایل صوتی کامل اتفاقات مجلس،در سایت های خبری منتشر شد.خیلی ها که پیامکی از ماجرا با خبر شده بودند،پای تلویزیون نشستند تا ببینند ماجرا از چه قرار است.همه بخش های خبری سیما اما اصل ماجرا را سانسور کردند.حتی 20:30 که خط شکنی هایش مسبوق به سابقه است هم چیزی نگفت.صبح روز بعد اخبار مجلس تیتر یک همه روزنامه ها بود و بعدش هم حتی ویدئوی پخش شده در مجلس سر از شبکه های اجتماعی در آورد،ولی از نظر صدا و سیما همچنان «همه چی آروم» بود.مجلس وزیری را استیضاح کرده،مخالف ها و موافق ها حرف شان را زده،وزیر از خودش و رئیس جمهور از وزیرش دفاع کرده بود و بعد هم نماینده ها رای عدم اعتماد به وزیر داده و بودند و خلاص .
همان روزها عده ای هشدار دادند که اعمال چنین سانسور های گسترده ای در تلویزیون باعث هدایت ناخودآگاه مردم به رسانه های بیگانه می شود،اما تلویزیون همچنان معتقد بود چیزهایی هست که مردم نباید بدانند و انتشار آنها به صلاح نیست؛مصلحت اندیشی ای که در صدا و سیما سابقه طولانی دارد .
فرض که اگر تذکر خیرخواهانه کارشناسان درباره غیر حرفه ای و مشکل ساز بودن این تصمیم ها و مصلحت اندیشی صدا و سیما را در ترازو بگذاریم و وزن آنچه مدیران رسانه ملی برای مردم تصمیم گرفته اند،سنگین تر باشد.اما سخنان صریح مقام معظم رهبری نشان داد چنین تشخیصی درست نبوده.رهبر انقلاب به تفصیل درباره آن جلسه کذایی توضیحاتی داده و رهنمود هایی هم ارائه کردند.رسانه ملی هم در بخش های مختلف خبری این بیانات را پوشش داد و الان هم موج تحلیل ها و اظهار نظر ها در این باره آغاز شده.پرسش اینجاست:اگر یک شهروند رسانه ملی را برای خودش کافی بداند،نه بخواهد چشم و گوشش را به رسانه های بیگانه بسپارد،نه بخواهد وقتش را با گشت زدن های وقت و بی وقت در سایت های خبری تلف کند و نه مجالی برای روزنامه خوادن داشته باشد،از شنیدن سخنان رهبر انقلاب چه دریافتی خواهد داشت؟در چنین موقعیت فرضی - که البته تقریبا نزدیک به محال است- او از خودش خواهید پرسید،ایشان درباره چه حرف می زنند؟در مجلس چه اتفاقی افتاده؟آقای رئیس جمهور چه گفته و چه جوابی شنیده اند که حالا گلایه رهبر انقلاب را همراه دارد .
یک سوی این موضوع همه اتفاق های مجلس و سوی دیگر سخنان رهبر معظم انقلاب است در حالی که تلویزیون مخاطبان خود را از دانستن یک سوی این ماجرا محروم کرده بود.کاش روزی مدیران صدا و سیما پاسخ بدهند با چه استدلالی بخش بزرگ یکی از مهمترین رویداد های سیاسی سال و بلکه این سال ها که در خانه ملت هم اتفاق افتاد را از خود ملت پنهان کردند؟آیا مثلا خواسته اند آرامش را در جامعه حفظ کنند؟آیا آنها فکر می کنند اگر خبری را به مردم ندهند،مردم هم دنبال خبر نخواهند رفت؟! گیرم که چنین باشد،آیا از سخنان حضرت امام که فرمودند صدا و سیما باید «دانشگاه» باشد،چنین برداشتی می شود داشت؟! این فراز از سخنان امام خمینی (ره) را خوانده اند که حیثیت اسلام، حیثیت جمهوری اسلامی بسته به این دستگاه - یعنی رادیو و تلویزیون - است؟
رادیو فرهنگ هم اگر برنامه آن روز مجلس را پخش کرد،به لطف هوشمندی نویسندگان قانون اساسی بوده که در اصل 69 مصوب کردند گزارش کامل مذاکرات علنی مجلس از رادیو و به طور مستقیم پخش شود،وگرنه پخش مذاکرات مجلس از رادیو هم به همان راهی می رفت که پخش حداقل یک دقیقه خبر از حواشی جلسه رفت.البته در قانون اساسی اشاره ای نشده که هنگام پخش مستقیم مذاکرات مجلس،گوینده رادیو نباید روی آنتن بیاید و حرفی بزند.برای همین در جلسه استیضاح و هنگامی که شنوده ها سعی می کردند بدانند، بین نمایندگان و رئیس جمهورشان چه می گذارند،گوینده رادیو علی الدوام می گفت :«شنوندگان عزیز،شما شنوده مذاکرات مجلس شورای اسلامی را از رادیو فرهنگ می شنوید.» به این ترتیب شما به جای صدای مذاکرات نمایندگان،باید تن به همان مصلحت سنجی مدیران رسانه ملی می دادید .
درباره پخش مستقیم مذاکرات مجلس شورای اسلامی از رادیو باید بدانیم این موضوع پیشینه ای چندین ساله دارد.از اولین دوره های تشکیل مجلس ملی نمایندگان زیادی برای تحقق این هدف تلاش کردند،اما رادیو هموراه نهاد سلطنت بود و خیلی ها خوش نداشتند مردم بدانند در مجلس چه می گذرد.برای نمونه در ماجرای جدایی آیتالله کاشانی و بقایی از مصدق، مظفر بقایی کرمانی که در مقابل فراکسیون طرفداران مصدق، فراکسیون نجات نهضت را تشکیل داده بود، پیشنهاد کرد: «میکروفون مجلس به رادیو تهران وصل شود تا نطقها به طور مستقیم پخش شود.» پیشنهادی که با حمایت آیتالله کاشانی، رئیس مجلس، نیز همراه بود اما به تصویب نرسید.به این ترتیب باید پخش این مذاکرات از رادیو را یکی از هدایای انقلاب دانست و خوشحال بود که دست کم این یکی سانسور نمی شود .
بی تعارف، تلویزیون ما در سانسور به مراتب و کمالاتی - که بخش عمده ای هم مسائل تکنینکی و فنی باشد- رسیده است.آش سانسور در صدا و سیما گاهی آنقدر شور می شود که صدای خود تلویزیون هم در می آید.نشان به آیتمی که چند وقت قبل در «صرفا جهت اطلاع» پخش شد و کامران نجف زاده با نشان دادن صحنه هایی از فیلم های سانسور شده - قبل و بعد از عمل- مهارت فنی سیما را تحسین کرد.کاش کمی از آن مهارت فنی،درحوزه محتوی هم بود.حذف خبر به این شیوه و تا این اندازه را با هیچ متر و معیاری نمی شود توجیه کرد.کاش رسانه ملی ما را کفایت می کرد ...
خداییش صدا و سیما ما رو چی فرض کرده
كه نمي كند
براي گفتن اين حرفها و نقدها بسيار دير است. كساني كه واقعيت هاي جهان پيرامون ( كه البته با سرعت بسيار زياد در حال تغيير است ) را نمي بينند و به طبع نمي توانند خود را با آن سازگار كنند به نظرتان چه سرنوشتي دارند؟