کیهان: ردصلاحیت خاتمی قطعی است
پارسینه: همانگونه كه رد صلاحيت فردي مانند مشايي- در صورت نامنويسي- قطعي است، رد صلاحيت امثال خاتمي نيز در صورت نامزدي قطعيت دارد. خاتمي از افرادي بود كه توسط ملت آفريننده حماسه نهم دي مورد اعلام انزجار شديد قرارگرفت.
روزنامه کیهان در مطلبی با عنوان «هول نکنید، با هم رد صلاحیت میشوید» نوشت:
يك سايت وابسته به فتنهگران ميگويد چنانچه مشايي به ليست كانديداها افزوده شود، هيچ دليلي وجود ندارد كه خاتمي از صحنه انتخابات حذف شود.
«بازتاب» كه عملكرد ماههاي اخير آن مكررا مورد استفاده رسانههاي ضدانقلاب و بيگانه و فتنهگران قرار گرفته، مينويسد: در حالي كه تغييري در مواضع رهبري نه درباره آمريكا و نه رژيم اسرائيل و همچنين قرائتهاي خاص جريان دولت از اسلام مشاهده نشده، برخي محافل وابسته به مشايي، از حضور او در انتخابات 92 سخن ميگويند و محافل اپوزيسيون و تحليلگران راديو آمريكا و اسرائيل نيز به طور ضمني از ورود مشايي به عرصه كانديداتوري حمايت ميكنند. به همين دليل، تحليلگران برنامه افق راديو آمريكا، فرصت اوباما به ايران تا انتخابات خرداد 29 را در چارچوب حضور مشايي تحليل ميكنند.
بازتاب ميافزايد: در ابتداي دولت دهم و بعد از وقايع سال 88، زماني كه احمدينژاد در حكمي اسفنديار رحيممشايي را به عنوان معاون اول رئيسجمهور منصوب كرد، رهبر انقلاب طي نامهاي مخالفت خود را با اين انتصاب اعلام و تاكيد كردند؛ «لازم است انتصاب مزبور ملغي و كان لميكن اعلام گردد.» از اين رو استدلال منطقي براي رد صلاحيت مشايي اين است كه وقتي فردي با حكم صريح رهبري صلاحيت معاون اولي رياستجمهوري ندارد، براي خود رياستجمهوري به طريق اولي بيصلاحيت است.
اين رسانه وابسته به فتنهگران ادامه داده است: برخي تحليلگران بر اين اعتقادند كه چنانچه مشايي به ليست كانديداها افزوده شود، هيچ دليلي وجود ندارد كه خاتمي از صحنه انتخابات حذف گردد. از نظر آنها، مواضع سياسي و ايدئولوژيك خاتمي نه تنها از محور انقلاب اسلامي تغييرنيافته، بلكه با طرح گفتمانهاي جديد به پر و بال دادن و قوام انديشه انقلاب اسلامي كمك كرده است[!].
اين ادعا در حالي است كه اگر مشايي وابسته به يك حلقه منحرف و فاقد كمترين صلاحيتهاست، خاتمي به طريق اولي آلوده به جريان منحرف و فتنهگري است كه چه در سال 87 و چه در سال 88 همسو با سناريوهاي آمريكايي-اسرائیلی،كشور را به كام آشوبو بيثباتي پيش بردند و مجال فعاليت براي گروهكهاي برانداز نظير منافقين، سلطنتطلبان، بهائيان و... را فراهم كردند و بارها مورد حمايت سران آمريكا و انگليس و اسرائيل قرار گرفتند.
با اين وصف همانگونه كه رد صلاحيت فردي مانند مشايي- در صورت نامنويسي- قطعي است، رد صلاحيت امثال خاتمي نيز در صورت نامزدي قطعيت دارد. خاتمي از افرادي بود كه توسط ملت آفريننده حماسه نهم دي مورد اعلام انزجار شديد قرارگرفت.
گفتني است اخيرا تاجزاده در نوشتهاي خواستار تأييد صلاحيت مشايي و خاتمي شده بود.
يك سايت وابسته به فتنهگران ميگويد چنانچه مشايي به ليست كانديداها افزوده شود، هيچ دليلي وجود ندارد كه خاتمي از صحنه انتخابات حذف شود.
«بازتاب» كه عملكرد ماههاي اخير آن مكررا مورد استفاده رسانههاي ضدانقلاب و بيگانه و فتنهگران قرار گرفته، مينويسد: در حالي كه تغييري در مواضع رهبري نه درباره آمريكا و نه رژيم اسرائيل و همچنين قرائتهاي خاص جريان دولت از اسلام مشاهده نشده، برخي محافل وابسته به مشايي، از حضور او در انتخابات 92 سخن ميگويند و محافل اپوزيسيون و تحليلگران راديو آمريكا و اسرائيل نيز به طور ضمني از ورود مشايي به عرصه كانديداتوري حمايت ميكنند. به همين دليل، تحليلگران برنامه افق راديو آمريكا، فرصت اوباما به ايران تا انتخابات خرداد 29 را در چارچوب حضور مشايي تحليل ميكنند.
بازتاب ميافزايد: در ابتداي دولت دهم و بعد از وقايع سال 88، زماني كه احمدينژاد در حكمي اسفنديار رحيممشايي را به عنوان معاون اول رئيسجمهور منصوب كرد، رهبر انقلاب طي نامهاي مخالفت خود را با اين انتصاب اعلام و تاكيد كردند؛ «لازم است انتصاب مزبور ملغي و كان لميكن اعلام گردد.» از اين رو استدلال منطقي براي رد صلاحيت مشايي اين است كه وقتي فردي با حكم صريح رهبري صلاحيت معاون اولي رياستجمهوري ندارد، براي خود رياستجمهوري به طريق اولي بيصلاحيت است.
اين رسانه وابسته به فتنهگران ادامه داده است: برخي تحليلگران بر اين اعتقادند كه چنانچه مشايي به ليست كانديداها افزوده شود، هيچ دليلي وجود ندارد كه خاتمي از صحنه انتخابات حذف گردد. از نظر آنها، مواضع سياسي و ايدئولوژيك خاتمي نه تنها از محور انقلاب اسلامي تغييرنيافته، بلكه با طرح گفتمانهاي جديد به پر و بال دادن و قوام انديشه انقلاب اسلامي كمك كرده است[!].
اين ادعا در حالي است كه اگر مشايي وابسته به يك حلقه منحرف و فاقد كمترين صلاحيتهاست، خاتمي به طريق اولي آلوده به جريان منحرف و فتنهگري است كه چه در سال 87 و چه در سال 88 همسو با سناريوهاي آمريكايي-اسرائیلی،كشور را به كام آشوبو بيثباتي پيش بردند و مجال فعاليت براي گروهكهاي برانداز نظير منافقين، سلطنتطلبان، بهائيان و... را فراهم كردند و بارها مورد حمايت سران آمريكا و انگليس و اسرائيل قرار گرفتند.
با اين وصف همانگونه كه رد صلاحيت فردي مانند مشايي- در صورت نامنويسي- قطعي است، رد صلاحيت امثال خاتمي نيز در صورت نامزدي قطعيت دارد. خاتمي از افرادي بود كه توسط ملت آفريننده حماسه نهم دي مورد اعلام انزجار شديد قرارگرفت.
گفتني است اخيرا تاجزاده در نوشتهاي خواستار تأييد صلاحيت مشايي و خاتمي شده بود.
با سلام
آيا در جامعه مردي پيدا نمي شود كه جواب ايشان را بدهد ؟
من آخر سر نفهميدم شغل شريف آقاي شريعتمداري چيه كه درباره همه چي حكم صادر ميكنه.