مختاباد/ اصرار بر تكرار سنتي غلط در نمایشگاه کتاب
پارسینه: از جمله مواردی که میتوانست در نمایشگاه امسال و به دلیل شرایط بد اقتصادی و نیز گرانی وحشتناک کاغذ و دیگر مواد تهیه کتاب از سوی دست اندرکاران برگزاری نمایشگاه نادیده انگاشته شود، بحث جلوگیری از عرضه کتابهایی است که چاپ آنها به سه سال قبل بازمی گردد.
پارسینه- گروه فرهنگی: از همین چند روزی که از زمان نمایشگاه کتاب ۲۶ گذشته، میتوان حدس زد نمایشگاه امسال کم فروغترین دوره خود را پشت سرخواهد گذاشت. برخی از این بیفروغی البته به مشکلات ومسائل اقتصادی که دامن گیر معیشت مردم شده است بازمی گردد و بخشی دیگر به نوع مدیریت و اداره نمایشگاه کتاب. از جمله این بیسیاستیها میتوان به محروم کردن برخی از ناشران شناخته شده از حضور در نمایشگاه اشاره کرد یا آماده نبودن بخش کتاب خارجی و پلی که قرار بود تا زمان آغاز به کار نمایشگاه درست شود.
اما از جمله مواردی که میتوانست در نمایشگاه امسال و به دلیل شرایط بد اقتصادی و نیز گرانی وحشتناک کاغذ و دیگر مواد تهیه کتاب از سوی دست اندرکاران برگزاری نمایشگاه نادیده انگاشته شود، بحث جلوگیری از عرضه کتابهایی است که چاپ آنها به سه سال قبل بازمی گردد. این سنت البته در سالهای قبل نمایشگاه هم جاری بود و هدف آن هم این بود که ناشران را به تولید و چاپ کتابهای تازهتر وادارند و از این طریق در نمایشگاه بیشتر تمرکز بر عرضه و فروش آثار وعناوین تازه باشد تا عناوین گذشته و قدیمی. اما تا آنجایی که نگارنده در خاطر دارد، دست اندرکاران نمایشگاه از کنار این بند با تساهل عبور میکردند و عملاناشران کتابهای گذشته خود را هم میآوردند.
امسال اما سختگیری شدیدتر شد در حالی که نباید این گونه میشد: چرا که به دلیل اقتصادی، بسیاری از ناشران عملانتوانستند کتابهای تازه یی را منتشر کنند. ضمن آنکه اصولااین تصمیم در تضاد با فرهنگ کتاب و کتابخوانی قرار دارد. همه ما میدانیم که ویترین کتاب در ایران کم است و اگر کتابی هر چقدر خوب و باکیفیت در تالیف یا ترجمه نتواند بفروشد، در ماه دوم یا سوم از روی ویترینها جمع و به انبارها بازگردانده میشود.
در این میان هستند کتابهایی که عملا تنها در انبار همان ناشر هستند و در هیچ کتابفروشی کشور حضور و بروزی ندارند و البته انتشارشان هم به سه یا چهار سال قبل بازمی گردد. در چنین وضعیتی فردی که از شهرستان یا تهران به دنبال کتابی از ناشری خاص میگردد و به نمایشگاه میآید، گمان میکند که میتواند این گونه کتابها را هم پیدا و ابتیاع کند، اما در عمل چنین قانون و آیین نامهیی دست او و ناشر را در پوست گردو مینهد. مثالی بزنم که ماجرا روشنتر شود.
«فرهنگ فارسی تاجیکی» از جمله کتابهایی است که سال ۱۳۸۵ از سوی انتشارات فرهنگ معاصر در دو جلد منتشر شد. این اثر از جمله آثار شاخص درحوزه فرهنگهای زبان فارسی است و شخص نگارنده گهگاه همانند کتابهای داستان وشعر صفحاتی از آن را میخواند، چرا که به قدری شاهد مثالهای زیبا وکهنی از ادبیات فارسی دارد که خواننده را در حظ خود غرق میکند. کتاب در همان سال چاپ شد و متاسفانه نه جامعه ادبی قدر آن را دانست و نه حتی مسوولان و دست اندرکاران. لذا عمده آن در انبار ناشر ماند.
با آیین نامه موجود این کتاب امکان عرضه در نمایشگاه را ندارد، در حالی که از جمله کتابهایی است که شاید هر اهل ادبی را به آن نیاز افتد. از این دست کتابهای مفید، به ویژه در حوزه فلسفه و تاریخ و فرهنگ فراوان است که ناشران استخوان خردکرده آن را منتشر کردند، اما به دلیل عدم اقبال در انبارها خاک میخورد. به نظر شما در چنین شرایطی تصمیم درست این نبود که آن مصوبه یا آیین نامه را حداقل در این نمایشگاه نادیده میگرفتند؟
اما از جمله مواردی که میتوانست در نمایشگاه امسال و به دلیل شرایط بد اقتصادی و نیز گرانی وحشتناک کاغذ و دیگر مواد تهیه کتاب از سوی دست اندرکاران برگزاری نمایشگاه نادیده انگاشته شود، بحث جلوگیری از عرضه کتابهایی است که چاپ آنها به سه سال قبل بازمی گردد. این سنت البته در سالهای قبل نمایشگاه هم جاری بود و هدف آن هم این بود که ناشران را به تولید و چاپ کتابهای تازهتر وادارند و از این طریق در نمایشگاه بیشتر تمرکز بر عرضه و فروش آثار وعناوین تازه باشد تا عناوین گذشته و قدیمی. اما تا آنجایی که نگارنده در خاطر دارد، دست اندرکاران نمایشگاه از کنار این بند با تساهل عبور میکردند و عملاناشران کتابهای گذشته خود را هم میآوردند.
امسال اما سختگیری شدیدتر شد در حالی که نباید این گونه میشد: چرا که به دلیل اقتصادی، بسیاری از ناشران عملانتوانستند کتابهای تازه یی را منتشر کنند. ضمن آنکه اصولااین تصمیم در تضاد با فرهنگ کتاب و کتابخوانی قرار دارد. همه ما میدانیم که ویترین کتاب در ایران کم است و اگر کتابی هر چقدر خوب و باکیفیت در تالیف یا ترجمه نتواند بفروشد، در ماه دوم یا سوم از روی ویترینها جمع و به انبارها بازگردانده میشود.
در این میان هستند کتابهایی که عملا تنها در انبار همان ناشر هستند و در هیچ کتابفروشی کشور حضور و بروزی ندارند و البته انتشارشان هم به سه یا چهار سال قبل بازمی گردد. در چنین وضعیتی فردی که از شهرستان یا تهران به دنبال کتابی از ناشری خاص میگردد و به نمایشگاه میآید، گمان میکند که میتواند این گونه کتابها را هم پیدا و ابتیاع کند، اما در عمل چنین قانون و آیین نامهیی دست او و ناشر را در پوست گردو مینهد. مثالی بزنم که ماجرا روشنتر شود.
«فرهنگ فارسی تاجیکی» از جمله کتابهایی است که سال ۱۳۸۵ از سوی انتشارات فرهنگ معاصر در دو جلد منتشر شد. این اثر از جمله آثار شاخص درحوزه فرهنگهای زبان فارسی است و شخص نگارنده گهگاه همانند کتابهای داستان وشعر صفحاتی از آن را میخواند، چرا که به قدری شاهد مثالهای زیبا وکهنی از ادبیات فارسی دارد که خواننده را در حظ خود غرق میکند. کتاب در همان سال چاپ شد و متاسفانه نه جامعه ادبی قدر آن را دانست و نه حتی مسوولان و دست اندرکاران. لذا عمده آن در انبار ناشر ماند.
با آیین نامه موجود این کتاب امکان عرضه در نمایشگاه را ندارد، در حالی که از جمله کتابهایی است که شاید هر اهل ادبی را به آن نیاز افتد. از این دست کتابهای مفید، به ویژه در حوزه فلسفه و تاریخ و فرهنگ فراوان است که ناشران استخوان خردکرده آن را منتشر کردند، اما به دلیل عدم اقبال در انبارها خاک میخورد. به نظر شما در چنین شرایطی تصمیم درست این نبود که آن مصوبه یا آیین نامه را حداقل در این نمایشگاه نادیده میگرفتند؟
با سلام
اظهار نظري كه جناب مختاباد در مقاله شان ارائه فرموده اند كاملا صحيح است و حتي مي شد كه با اعلام قبلي ناشران براي اينگونه كتابهاي خود در داخل غرفه بخشي جداگانه در نظر مي گرفتند و طبيعي است كه تخفيف اينگونه كتابها مي تواند بيشتر هم باشد.