.svg)
آقای خاتمی از روی آتش بپر!
پارسینه: «هم آقاي هاشمي و هم آقاي خاتمي خوب مي‌دانند که بدون گرفتن موافقت حاکميت وارد بازي‌اي خواهند شد که بازي پرخطري خواهد بود. معلوم هم نيست که در آن فضاي قطبي شده در مجموع اصلاح‌طلبان سود ببرند. وضعيت اصلاح‌طلبان از لحاظ حضور در سايت قدرت الان نسبت به سال 88 وضعيت متزلزل‌تري است. وضعيت اصلاح‌طلبان حتي در نهادهاي اجتماعي هم وضعيت متزلزل‌تري است.»
کیهان در ویژه های خود نوشت:
چرا هاشمي و خاتمي سوژه محافل ضدانقلاب شده‌اند؟
«هم آقاي هاشمي و هم آقاي خاتمي خوب مي‌دانند که بدون گرفتن موافقت حاکميت وارد بازي‌اي خواهند شد که بازي پرخطري خواهد بود. معلوم هم نيست که در آن فضاي قطبي شده در مجموع اصلاح‌طلبان سود ببرند. وضعيت اصلاح‌طلبان از لحاظ حضور در سايت قدرت الان نسبت به سال 88 وضعيت متزلزل‌تري است. وضعيت اصلاح‌طلبان حتي در نهادهاي اجتماعي هم وضعيت متزلزل‌تري است.»
اين مطلب را عليرضا نامور حقيقي از مخالفان مقيم کانادا در مصاحبه با راديو فردا عنوان کرد. وي درباره آشفتگي جبهه اصلاح‌طلبان مي‌گويد: اصلاح‌طلبان بايد در اين مورد دورانديشي مي‌کردند. بايد از تير و خرداد شروع مي‌کردند به برگزيدن جريان دوم به عنوان کانديدايي که (به جاي آقاي هاشمي و آقاي خاتمي) به عنوان نفر دوم اصلاح‌طلب مي‌خواهد بيايد.
اين ضعف به آقاي خاتمي هم برمي‌گردد. يعني اگر آقاي خاتمي در دوران رياست‌جمهوري خودش يک معاون اول قدرتمند برگزيده بود، او مي‌توانست براي انتخابات رياست‌جمهوري کانديداي مناسبي باشد. از سوي ديگر، مهمترين نقشي که هاشمي مي‌تواند داشته باشد اين است که تعادل قوا بدهد، بازي‌سازي کند؛ بدون اينکه خودش مستقيما درگير شود و بخواهد بازي با ريسک بالا بکند. آقاي هاشمي در بازي با ريسک بالا ممکن است آسيب ببيند و اين آسيب به جريان‌هاي بوروکرات هوادار خودش هم صدمه خواهد زد.
اما در مقابل تقي رحماني عضو گروهک ملي مذهبي و مقيم پاريس مي‌گويد: الان لااقل آقاي خاتمي و آقاي هاشمي بايد کانديدا شوند تا اگر صلاحيتشان را رد کردند اصلاح‌طلبان بتوانند بگويند که کانديداي اصلي، يا بازيکن اصلي ما، روي نيمکت نشست. با کارت قرمزي که ناحق داور به اين بازيکن داد. اگر اينها وارد نشوند سه تا اصلاح‌طلب ضعيف مي‌مانند.
وي در عين حال با تاکيد بر سرمايه‌گذاري روي وجه سلبي هل دادن هاشمي و خاتمي به وسط ميدان مي‌گويد: از نظر من نه آقاي خاتمي نه آقاي رفسنجاني و هيچ دولتمرد ديگري نمي‌تواند در کوتاه‌مدت دموکراسي بياورد. حتي اصلاح‌طلبان هم نمي‌توانند چنين کاري کنند. لازم است در درون حاکميت ايران فضايي باز شود که بتوان نفس کشيد تا جامعه مدني ايران خفه نشود. به نظر من چاره‌اي جز ورود خاتمي و هاشمي نيست. اگر رد صلاحيت شدند آن بحث ديگري است.
در همين حال وب سايت ضدانقلاب «راديو کوچه»، در تحليلي با عنوان «هاشمي روزنه اميد» نوشت: هاشمي به درستي در ميان اپوزيسيون جمهوري اسلامي به عنوان يکي از بانيان اين نظام شناخته مي‌شود... اپوزيسيون در شرايطي که توان و آلترناتيو ديگري براي تغيير نظام ندارد، بد نمي‌بيند تا حداقل در برابر حضور هاشمي سنگ‌اندازي نکند و نظاره‌گر جنگي باشد که بدون شک در آن پيروزي هر کدام از طرفين دعوا به تضعيف جمهوري اسلامي خواهد انجاميد(!)
من اسفنديارم... که رستم بود پهلوان
اسفنديار رحيم‌مشايي از جشنواره موسوم به شعر بهار نيز براي تبليغات و تمجيد و ستايش از خود دريغ نکرد.
وي در اين برنامه که با حضور برخي بازيگران سينمايي نامزد انتخابات شوراها همراه بود، به حديث نفس پرداخت و گفت: اسفنديارم ولي کينه‌اي از رستم ندارم.
وي که با حکم رئيس‌جمهور رئيس دبيرخانه جنبش عدم تعهد شده، افزود: سوءتفاهم نشود. اگر به بهانه بهار از اسفند دعوت مي‌کنند، يادمان نرود اسفند پشت به زمستان دارد و رو به بهار. گناه من اين است که يار اسفنديارم و از قديم‌الايام مردم عادت کرده‌اند با سوزاندن ما چشم بد را از خود دور مي‌کردند.
در حالي که سازمان‌دهندگان تبليغات دولتي در سفرهاي مشايي از تعبير زنده‌باد بهار در پوسترهاي وي استفاده مي‌کنند، مشايي مي‌گويد: عنوان بهار خيلي بالاتر از آن است که از آن به عنوان واژه‌اي سياسي براي حزب و گروه تعبير کنيم بنابراين ظرفيت بهار خيلي بالاتر است. انتخابات اهميت زيادي دارد و اهتزاز پرچم پرافتخار ميهن و نام کشور ما مهم است.
نمي‌آيد يا بقيه را مي‌پيچاند؟
آيا هاشمي رفسنجاني مشغول پيچاندن طيف‌هاي حامي خود است؟ اين سوال با مرور اظهارات متناقض حاميان وي از جمله طي روز گذشته برجسته مي‌شود.روز گذشته علي يونسي وزير اطلاعات دولت خاتمي که حسن روحاني را براي ثبت‌نام همراهي مي‌کرد؛ به ملاقات دوشنبه شب خود با هاشمي اشاره کرد و گفت: برايمان محرز شده که هاشمي نمي‌آيد.
او تصريح کرد: بنده شب گذشته ملاقاتي با هاشمي رفسنجاني داشتم و ايشان بار ديگر تأکيد کردند که در انتخابات حضور نخواهند داشت.
همين مضمون را محمدباقر نوبخت دبيرحزب‌اعتدال و توسعه و از حاميان ديرين هاشمي عنوان کرده و گفته است: در آخرين ملاقاتي که با آيت‌الله هاشمي رفسنجاني داشتم خود ايشان اعلام کردند براي آمدن و کانديداتوري برنامه‌اي ندارند.
وي اضافه کرد: آقاي هاشمي بارها نظر مساعدشان را نسبت به آقاي روحاني به ما منتقل کردند و خودشان در اين عرصه حضور نمي‌يابند و قطعا در زمان مناسب نيز دراين‌باره اظهارنظر خواهند کرد.از سوي ديگر حسن روحاني ديروز ضمن سخناني در دانشکده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي اظهار داشت: خاتمي و هاشمي قبل از ورود من به عرصه انتخابات به من گفتند که کانديدا نمي‌شوند و هاشمي از من خواست که کانديدا شوم و خاتمي من را براي اين کار تشويق کرد.
يادآور مي‌شود ياسر و فاطمه هاشمي دو تن از فرزندان هاشمي در مراسم چند هفته پيش اعلام نامزدي حسن روحاني حضور داشتند.
مضمون سخنان يونسي، نوبخت و روحاني را عليرضا محجوب نماينده تهران که با هاشمي مرتبط است در مصاحبه با ايلنا اظهار داشته و گفته است: هاشمي به هيچ وجه قصد کانديداتوري نداشته و ندارد اما ايشان به دليل اصرار ديگران بعضا يک سخن يا جمله‌اي مي‌گويد که رسانه‌ها همان جمله را بزرگ مي‌کنند.
با اين حال سيدمحمد خاتمي ديروز در ديدار جمعي از روزنامه‌نگاران ضمن منتفي کردن تلويحي نامزدي خود گفت: تا آنجايي که من اطلاع دارم آقاي هاشمي رفسنجاني اعلام کرده‌اند که کانديداي رياست‌جمهوري مي‌شوند ولي گفته‌اند که بايد نظر مقام معظم رهبري را هم داشته باشند.
در عين حال هاشمي ديروز نيز ضمن ملاقات‌هايي به مواضع دو پهلوي قبلي ادامه داد و در ملاقات اعضاي گروه موسوم به مجمع متخصصين و در پاسخ به دعوت براي حضور در انتخابات رياست‌جمهوري گفت: افراد جوان، مجرب و تواناي زيادي در کشور وجود دارند که بهتر است آنان مسئوليت خطير اجرايي را در دست بگيرند، زيرا اداره امور اجرايي کشور منحصر به يک يا چند فرد نبايد باشد.
وي در عين حال افزود: چنانچه حضورم را براي تحقق آرمان‌هاي انقلاب و مردم موثر بدانم، کوتاهي نخواهم کرد.او در ديدار ديگري گفته است افرادي شناخته شده و به دليل شهرت نام، در انتخابات اعلام نامزدي کرده‌اند و افراد توانمند ديگري هم هستند که ممکن است گمنام باشند و بعدها اضافه شوند که بتوانند سکاندار امور اجرايي شوند.
او در ديدار با اعضاي ادوار انجمن اسلامي چند دانشگاه گفت: اگر قانع شوم حضورم مي‌تواند براي نظام و انقلاب مفيد باشد و به حل مشکلات کمک کند دريغ نخواهم کرد ولي در صورتي که احساس کنم اين حضور خداي ناکرده مقاومت‌هايي را در پي خواهد داشت که مخل وحدت و موجب تشديد اختلافات در کشور بوده و مؤثر نخواهد بود اقدام نخواهم کرد.
يادآور مي‌شود مواضع ضد و نقيض ابراز شده از سوي هاشمي باعث برخي دلخوري‌ها از سوي نامزدهايي مانند روحاني و عارف و جهانگيري شده که معتقدند زمان را در وضعيت فعلي از دست مي‌دهند.پيش از اين يکي از اصلاح‌طلبان اعلام کرده بود که عدم شفافيت چهره‌هايي نظير هاشمي هر چند ممکن است زيرکي تلقي شود اما درنهايت باعث زيان و ضرر خواهد بود. عبدي گفته است: بعضي‌ها فکر مي‌کنند اين زرنگي است ولي در عالم سياست مطلوب نيست چون آن موقع ممکن است همه ببازند. بسياري از آقايان حرف‌هاي واقعي خود را حتي به اطرافيانشان هم نمي‌زنند
من که سوخته‌ام ديگر جزغاله‌ام نکنيد!
«سخنان خاتمي به حاميانش را مي‌توان اين طور خلاصه کرد: مجبورم نکنيد با پريدن از روي آتش خودم و شما را بسوزانم در حالي که مي‌توانم در کنار آتش سالم بمانم و به موقع براي جنبش سبز مفيد واقع شوم».
پايگاه اينترنتي اخبار روز وابسته به اپوزيسيون مقيم آلمان ضمن درج مطلب فوق نوشت: پيام آقاي خاتمي اين بوده که: «نمي‌گذارند بيايم. اگر من کانديدا بشوم آنهايي که نمي‌خواهند که من بيايم اختناق را بيشتر مي‌کنند و امکانات و آزادي‌هاي مختصري را هم که اصلاح‌طلبان دارند از دستشان مي‌گيرند.
اينها به کنار، به فرض هم که بيايم و رئيس جمهور بشوم نمي‌گذارند که کار کنم». سخنان آقاي خاتمي پرسش‌هاي بسياري را مطرح مي‌کند؛ آيا اخلاقي است که کسي را که نمي‌خواهد بيايد اين همه تحت فشار گذاشت که بيايد؟ آيا عاقلانه است که شخصي که دشمن را چنان نيرومند و خود و هوادارانش را چنان ضعيف مي‌پندارد به مصاف دشمن برود؟
نويسنده مي‌افزايد: حالا ما در انتخابات اصرار داريم کسي را که اهل «درگيري» نيست به شرکت در انتخاباتي بکشانيم که مي‌تواند به سرعت به درگيري خونيني شبيه عاشوراي سال 1388، يا حتي بدتر از آن تبديل شود. آيا اين همه اصرار به آقاي خاتمي براي ورود در اين معرکه کار درستي است؟
اخبار روز در پاسخ اين پرسش هدف از تحريک خاتمي به نامزدي را توضيح داده و مي‌نويسد: بعضي‌ها مي‌گويند که خاتمي نبايد بيايد چون اگر بيايد و رد صلاحيت بشود به دليل دلبستگي‌اش به نظام و ديگر ملاحظات ميدان را ترک خواهد کرد. به نظر من، حتي اگر اين اتفاق هم بيفتد، آمدن خاتمي بهتر از نيامدن او است. اگر خاتمي نيايد رژيم اسلامي راحت‌تر مي‌تواند ادعا کند که انتخاباتي آزاد برگزار کرده است.
اما اگر خاتمي بيايد و رد صلاحيت بشود آنگاه ادعاهاي رژيم مبني بر آزادي انتخابات با ترديدهاي جدي روبرو مي‌شود و اين هزينه‌اي است که خاتمي مي‌تواند با شرکت در انتخابات بر رژيم تحميل کند(!) به هر حال، اگر آقاي خاتمي نخواهد کاري را که موسوي و کروبي کردند بکند نمي‌توان او را سرزنش کرد.
اين سايت گروهکي در پايان نوشت: کانديدا شدن محمد خاتمي مي‌تواند هزينه‌هايي براي او و حاميانش داشته باشد اما بدون دادن هزينه نمي‌توان با استبداد مذهبي مبارزه کرد. آقاي خاتمي بهتر است که ترديدهايش را به کناري بگذارد و از روي آتش بپرد(!)
چرا هاشمي و خاتمي سوژه محافل ضدانقلاب شده‌اند؟
«هم آقاي هاشمي و هم آقاي خاتمي خوب مي‌دانند که بدون گرفتن موافقت حاکميت وارد بازي‌اي خواهند شد که بازي پرخطري خواهد بود. معلوم هم نيست که در آن فضاي قطبي شده در مجموع اصلاح‌طلبان سود ببرند. وضعيت اصلاح‌طلبان از لحاظ حضور در سايت قدرت الان نسبت به سال 88 وضعيت متزلزل‌تري است. وضعيت اصلاح‌طلبان حتي در نهادهاي اجتماعي هم وضعيت متزلزل‌تري است.»
اين مطلب را عليرضا نامور حقيقي از مخالفان مقيم کانادا در مصاحبه با راديو فردا عنوان کرد. وي درباره آشفتگي جبهه اصلاح‌طلبان مي‌گويد: اصلاح‌طلبان بايد در اين مورد دورانديشي مي‌کردند. بايد از تير و خرداد شروع مي‌کردند به برگزيدن جريان دوم به عنوان کانديدايي که (به جاي آقاي هاشمي و آقاي خاتمي) به عنوان نفر دوم اصلاح‌طلب مي‌خواهد بيايد.
اين ضعف به آقاي خاتمي هم برمي‌گردد. يعني اگر آقاي خاتمي در دوران رياست‌جمهوري خودش يک معاون اول قدرتمند برگزيده بود، او مي‌توانست براي انتخابات رياست‌جمهوري کانديداي مناسبي باشد. از سوي ديگر، مهمترين نقشي که هاشمي مي‌تواند داشته باشد اين است که تعادل قوا بدهد، بازي‌سازي کند؛ بدون اينکه خودش مستقيما درگير شود و بخواهد بازي با ريسک بالا بکند. آقاي هاشمي در بازي با ريسک بالا ممکن است آسيب ببيند و اين آسيب به جريان‌هاي بوروکرات هوادار خودش هم صدمه خواهد زد.
اما در مقابل تقي رحماني عضو گروهک ملي مذهبي و مقيم پاريس مي‌گويد: الان لااقل آقاي خاتمي و آقاي هاشمي بايد کانديدا شوند تا اگر صلاحيتشان را رد کردند اصلاح‌طلبان بتوانند بگويند که کانديداي اصلي، يا بازيکن اصلي ما، روي نيمکت نشست. با کارت قرمزي که ناحق داور به اين بازيکن داد. اگر اينها وارد نشوند سه تا اصلاح‌طلب ضعيف مي‌مانند.
وي در عين حال با تاکيد بر سرمايه‌گذاري روي وجه سلبي هل دادن هاشمي و خاتمي به وسط ميدان مي‌گويد: از نظر من نه آقاي خاتمي نه آقاي رفسنجاني و هيچ دولتمرد ديگري نمي‌تواند در کوتاه‌مدت دموکراسي بياورد. حتي اصلاح‌طلبان هم نمي‌توانند چنين کاري کنند. لازم است در درون حاکميت ايران فضايي باز شود که بتوان نفس کشيد تا جامعه مدني ايران خفه نشود. به نظر من چاره‌اي جز ورود خاتمي و هاشمي نيست. اگر رد صلاحيت شدند آن بحث ديگري است.
در همين حال وب سايت ضدانقلاب «راديو کوچه»، در تحليلي با عنوان «هاشمي روزنه اميد» نوشت: هاشمي به درستي در ميان اپوزيسيون جمهوري اسلامي به عنوان يکي از بانيان اين نظام شناخته مي‌شود... اپوزيسيون در شرايطي که توان و آلترناتيو ديگري براي تغيير نظام ندارد، بد نمي‌بيند تا حداقل در برابر حضور هاشمي سنگ‌اندازي نکند و نظاره‌گر جنگي باشد که بدون شک در آن پيروزي هر کدام از طرفين دعوا به تضعيف جمهوري اسلامي خواهد انجاميد(!)
من اسفنديارم... که رستم بود پهلوان
اسفنديار رحيم‌مشايي از جشنواره موسوم به شعر بهار نيز براي تبليغات و تمجيد و ستايش از خود دريغ نکرد.
وي در اين برنامه که با حضور برخي بازيگران سينمايي نامزد انتخابات شوراها همراه بود، به حديث نفس پرداخت و گفت: اسفنديارم ولي کينه‌اي از رستم ندارم.
وي که با حکم رئيس‌جمهور رئيس دبيرخانه جنبش عدم تعهد شده، افزود: سوءتفاهم نشود. اگر به بهانه بهار از اسفند دعوت مي‌کنند، يادمان نرود اسفند پشت به زمستان دارد و رو به بهار. گناه من اين است که يار اسفنديارم و از قديم‌الايام مردم عادت کرده‌اند با سوزاندن ما چشم بد را از خود دور مي‌کردند.
در حالي که سازمان‌دهندگان تبليغات دولتي در سفرهاي مشايي از تعبير زنده‌باد بهار در پوسترهاي وي استفاده مي‌کنند، مشايي مي‌گويد: عنوان بهار خيلي بالاتر از آن است که از آن به عنوان واژه‌اي سياسي براي حزب و گروه تعبير کنيم بنابراين ظرفيت بهار خيلي بالاتر است. انتخابات اهميت زيادي دارد و اهتزاز پرچم پرافتخار ميهن و نام کشور ما مهم است.
نمي‌آيد يا بقيه را مي‌پيچاند؟
آيا هاشمي رفسنجاني مشغول پيچاندن طيف‌هاي حامي خود است؟ اين سوال با مرور اظهارات متناقض حاميان وي از جمله طي روز گذشته برجسته مي‌شود.روز گذشته علي يونسي وزير اطلاعات دولت خاتمي که حسن روحاني را براي ثبت‌نام همراهي مي‌کرد؛ به ملاقات دوشنبه شب خود با هاشمي اشاره کرد و گفت: برايمان محرز شده که هاشمي نمي‌آيد.
او تصريح کرد: بنده شب گذشته ملاقاتي با هاشمي رفسنجاني داشتم و ايشان بار ديگر تأکيد کردند که در انتخابات حضور نخواهند داشت.
همين مضمون را محمدباقر نوبخت دبيرحزب‌اعتدال و توسعه و از حاميان ديرين هاشمي عنوان کرده و گفته است: در آخرين ملاقاتي که با آيت‌الله هاشمي رفسنجاني داشتم خود ايشان اعلام کردند براي آمدن و کانديداتوري برنامه‌اي ندارند.
وي اضافه کرد: آقاي هاشمي بارها نظر مساعدشان را نسبت به آقاي روحاني به ما منتقل کردند و خودشان در اين عرصه حضور نمي‌يابند و قطعا در زمان مناسب نيز دراين‌باره اظهارنظر خواهند کرد.از سوي ديگر حسن روحاني ديروز ضمن سخناني در دانشکده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي اظهار داشت: خاتمي و هاشمي قبل از ورود من به عرصه انتخابات به من گفتند که کانديدا نمي‌شوند و هاشمي از من خواست که کانديدا شوم و خاتمي من را براي اين کار تشويق کرد.
يادآور مي‌شود ياسر و فاطمه هاشمي دو تن از فرزندان هاشمي در مراسم چند هفته پيش اعلام نامزدي حسن روحاني حضور داشتند.
مضمون سخنان يونسي، نوبخت و روحاني را عليرضا محجوب نماينده تهران که با هاشمي مرتبط است در مصاحبه با ايلنا اظهار داشته و گفته است: هاشمي به هيچ وجه قصد کانديداتوري نداشته و ندارد اما ايشان به دليل اصرار ديگران بعضا يک سخن يا جمله‌اي مي‌گويد که رسانه‌ها همان جمله را بزرگ مي‌کنند.
با اين حال سيدمحمد خاتمي ديروز در ديدار جمعي از روزنامه‌نگاران ضمن منتفي کردن تلويحي نامزدي خود گفت: تا آنجايي که من اطلاع دارم آقاي هاشمي رفسنجاني اعلام کرده‌اند که کانديداي رياست‌جمهوري مي‌شوند ولي گفته‌اند که بايد نظر مقام معظم رهبري را هم داشته باشند.
در عين حال هاشمي ديروز نيز ضمن ملاقات‌هايي به مواضع دو پهلوي قبلي ادامه داد و در ملاقات اعضاي گروه موسوم به مجمع متخصصين و در پاسخ به دعوت براي حضور در انتخابات رياست‌جمهوري گفت: افراد جوان، مجرب و تواناي زيادي در کشور وجود دارند که بهتر است آنان مسئوليت خطير اجرايي را در دست بگيرند، زيرا اداره امور اجرايي کشور منحصر به يک يا چند فرد نبايد باشد.
وي در عين حال افزود: چنانچه حضورم را براي تحقق آرمان‌هاي انقلاب و مردم موثر بدانم، کوتاهي نخواهم کرد.او در ديدار ديگري گفته است افرادي شناخته شده و به دليل شهرت نام، در انتخابات اعلام نامزدي کرده‌اند و افراد توانمند ديگري هم هستند که ممکن است گمنام باشند و بعدها اضافه شوند که بتوانند سکاندار امور اجرايي شوند.
او در ديدار با اعضاي ادوار انجمن اسلامي چند دانشگاه گفت: اگر قانع شوم حضورم مي‌تواند براي نظام و انقلاب مفيد باشد و به حل مشکلات کمک کند دريغ نخواهم کرد ولي در صورتي که احساس کنم اين حضور خداي ناکرده مقاومت‌هايي را در پي خواهد داشت که مخل وحدت و موجب تشديد اختلافات در کشور بوده و مؤثر نخواهد بود اقدام نخواهم کرد.
يادآور مي‌شود مواضع ضد و نقيض ابراز شده از سوي هاشمي باعث برخي دلخوري‌ها از سوي نامزدهايي مانند روحاني و عارف و جهانگيري شده که معتقدند زمان را در وضعيت فعلي از دست مي‌دهند.پيش از اين يکي از اصلاح‌طلبان اعلام کرده بود که عدم شفافيت چهره‌هايي نظير هاشمي هر چند ممکن است زيرکي تلقي شود اما درنهايت باعث زيان و ضرر خواهد بود. عبدي گفته است: بعضي‌ها فکر مي‌کنند اين زرنگي است ولي در عالم سياست مطلوب نيست چون آن موقع ممکن است همه ببازند. بسياري از آقايان حرف‌هاي واقعي خود را حتي به اطرافيانشان هم نمي‌زنند
من که سوخته‌ام ديگر جزغاله‌ام نکنيد!
«سخنان خاتمي به حاميانش را مي‌توان اين طور خلاصه کرد: مجبورم نکنيد با پريدن از روي آتش خودم و شما را بسوزانم در حالي که مي‌توانم در کنار آتش سالم بمانم و به موقع براي جنبش سبز مفيد واقع شوم».
پايگاه اينترنتي اخبار روز وابسته به اپوزيسيون مقيم آلمان ضمن درج مطلب فوق نوشت: پيام آقاي خاتمي اين بوده که: «نمي‌گذارند بيايم. اگر من کانديدا بشوم آنهايي که نمي‌خواهند که من بيايم اختناق را بيشتر مي‌کنند و امکانات و آزادي‌هاي مختصري را هم که اصلاح‌طلبان دارند از دستشان مي‌گيرند.
اينها به کنار، به فرض هم که بيايم و رئيس جمهور بشوم نمي‌گذارند که کار کنم». سخنان آقاي خاتمي پرسش‌هاي بسياري را مطرح مي‌کند؛ آيا اخلاقي است که کسي را که نمي‌خواهد بيايد اين همه تحت فشار گذاشت که بيايد؟ آيا عاقلانه است که شخصي که دشمن را چنان نيرومند و خود و هوادارانش را چنان ضعيف مي‌پندارد به مصاف دشمن برود؟
نويسنده مي‌افزايد: حالا ما در انتخابات اصرار داريم کسي را که اهل «درگيري» نيست به شرکت در انتخاباتي بکشانيم که مي‌تواند به سرعت به درگيري خونيني شبيه عاشوراي سال 1388، يا حتي بدتر از آن تبديل شود. آيا اين همه اصرار به آقاي خاتمي براي ورود در اين معرکه کار درستي است؟
اخبار روز در پاسخ اين پرسش هدف از تحريک خاتمي به نامزدي را توضيح داده و مي‌نويسد: بعضي‌ها مي‌گويند که خاتمي نبايد بيايد چون اگر بيايد و رد صلاحيت بشود به دليل دلبستگي‌اش به نظام و ديگر ملاحظات ميدان را ترک خواهد کرد. به نظر من، حتي اگر اين اتفاق هم بيفتد، آمدن خاتمي بهتر از نيامدن او است. اگر خاتمي نيايد رژيم اسلامي راحت‌تر مي‌تواند ادعا کند که انتخاباتي آزاد برگزار کرده است.
اما اگر خاتمي بيايد و رد صلاحيت بشود آنگاه ادعاهاي رژيم مبني بر آزادي انتخابات با ترديدهاي جدي روبرو مي‌شود و اين هزينه‌اي است که خاتمي مي‌تواند با شرکت در انتخابات بر رژيم تحميل کند(!) به هر حال، اگر آقاي خاتمي نخواهد کاري را که موسوي و کروبي کردند بکند نمي‌توان او را سرزنش کرد.
اين سايت گروهکي در پايان نوشت: کانديدا شدن محمد خاتمي مي‌تواند هزينه‌هايي براي او و حاميانش داشته باشد اما بدون دادن هزينه نمي‌توان با استبداد مذهبي مبارزه کرد. آقاي خاتمي بهتر است که ترديدهايش را به کناري بگذارد و از روي آتش بپرد(!)
ارسال نظر