گوناگون

نامزد‌های رنگی در انتخابات بی رنگ

پارسینه: وقتی اختلافات، گفتمانی نباشد،تنها نامزد‌ها رنگی وارد می‌شوند ولی انتخابات رنگی نمی‌شود چرا که پای گفتمانی این دورانتخابات لنگ است. وقتی تمایز گفتمانی وجود نداشته باشد رنگ‌ها جلوه بیشتری پیدا می‌کنند .

انتخاب رنگ برای ستادهای انتخاباتی در کشور ما از سال 84 آغاز شد و در انتخابات 88 به صورت گسترده تکرار گردید. اکنون هم که روز پایان ثبت نام نامزد‌های ریاست جمهوری دوره یازدهم را پشت سر می‌گذاریم این تجربه به اوج رسیده است. گویا نامزد‌ها مهم ترین وجه تمایز خود را بر رنگ انتخاباتی قرار داده اند. یکی بر رنگ سبز علوی تاکید می‌کند، آن یکی سبز بهاری را نماد قرار داده است، دیگری به رنگ سفید متوسل شده، آن یکی رنگ قرمز را برگزیده است. بنفش،فیروزه ای،آبی،زرد و...، هر کدام نماد یکی از نامزد‌های این دوره شده است. جالب است نامزدها آنقدر زیادند که ترکیب رنگ‌ها هم جوابگوی صف طویل آنان نمی‌باشد.

رنگ‌ها فاقد معنی ذاتی سیاسی یا فرهنگ معینی هستند. هر فرهنگ، جامعه و جنبش اجتماعی در یک دوره معین تاریخی قادر است که به یک رنگ معین، معنی خاص ببخشد در حقیقت این رنگها نیستند که به حرکت‌های سیاسی و اجتماعی معنی خاصی می‌دهند، بلکه این حرکت‌های سیاسی،فرهنگی هستند که به رنگ‌ها معنی و مفهوم خاص می‌بخشند. چنان که قیام سرخ علمان یا سرخ جامگان در غرب ایران به رهبری با بک و نهضت سپید جامگان مربوط به علویان در طبرستان و یا سیاه جامگان نمونه‌های از کاربرد رنگ در خدمت تعریف هویت‌های فرهنگی و سیاسی در تاریخ ایران بوده اند. در جنبش‌های سیاسی معاصر نیز شاهد بکارگیری رنگ به عنوان یک نماد سیاسی بوده ایم.

رنگ قرمز=جنبش کمونیستی
رنگ قهوه ای=نازیسم
رنگ سبز= جنبش زیست محیطی.

رنگ‌ها وقتی کاربرد انتخاباتی پیدا می‌کنند صرفاً نمادی موقتی برای یک دوره چند ماهه یا چند روزه پیدا می‌کنند. بر خلاف حوزه سیاست، نقش رنگ‌ها در شخصیت و احساس، هویت بخش می‌باشند. رنگ‌ها بر روح و روان ما تاثیر گذارند. طریقه تاثیر گذاری رنگ‌ها بر روحیه ما بخش مهمی از رابطه ما با دنیای اطرافمان را تشکیل می‌دهد. رنگ‌ها بر همه حواسمان تاثیرگذارند به همین دلیل تفسیر روانشناختی رنگ‌ها کاربرد شایع و رایجی پیدا کرده است. (به عنوان مثال،رنگ سبز=طبیعت و آرامش سفید=صلح سیاه =ناراحتی و قرمز =خطر). با درک پیام رنگ‌ها می‌توان از آنها به عنوان ابزار نیرومند در طراحی و تبلیغات استفاده خارق العاده برد. آنچنان که گفته آمد بکارگیری رنگ‌ها در سیاست از انتخابات 88 رواج پیدا نمود آن اتفاق باعث تشدید احساسی شدن فضای انتخابات در آن مقطع گردید.

رابطه قوی بین رنگ و احساس وجود دارد اتکاء به رنگ‌ها باعث می‌شود عنصراحساس درروح جستجوگر و جوان پرانرژی به غلیان برسد، در آن سال رنگ‌ها گفتمان‌ها را نیز رنگی کردند در نتیجه صحنه انتخابات نیز رنگی شد اما حال گویا بناست این تفاوت رنگ‌ها جای خالی گفتمان‌ها را پر نماید. به عبارتی وقتی اختلافات، گفتمانی نباشد،تنها نامزد‌ها رنگی وارد می‌شوند ولی انتخابات رنگی نمی‌شود چرا که پای گفتمانی این دورانتخابات لنگ است. وقتی تمایز گفتمانی وجود نداشته باشد رنگ‌ها جلوه بیشتری پیدا می‌کنند و نامزد‌ها با تکیه بر رنگ‌های انتخاباتی، سعی در موج آفرینی و تعریف مرز می‌نمایند. عیب پررنگی رنگ ها، نبود برنامه و غفلت از توانمندی نامزد‌ها در ارایه برنامه است اگر رقابت رنگ‌ها فضارا احساسی نمایند و امکان تعقل را ازجامعه گرفته شود، آنگاه این رنگ‌ها در حقیقت برای رنگ کردن مردم بکار رفته است.ولی هر گاه مرز گفتمان‌ها رسمیت یابد و شعار و برنامه و کارنامه مبنا قرار گیرد درآنصورت رنگها می‌توانند نقش نماد هواداران و تمایز آنان رانیز ایفا نمایند.
منبع: تسنیم

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار