گعدههای پنجشنبه جلال آل احمد به روایت خواهرزادهاش
پارسینه: خواهرزاده جلال آلاحمد به ضیافتهای روزهای پنجشنبه منزل سیمین دانشور و جلال آل احمد اشاره کرد و از حساسیت ساواک به این خانه مطالبی را گفت.
پارسینه-گروه فرهنگی: محمدحسن دانایی - خواهرزاده جلال آلاحمد در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره خاطراتی از میهمانیهای اهالی قلم و ادب در منزل خانواده جلال آلاحمد اظهار داشت: من از خردسالی به خانه جلال و سیمین میآمدم و با آنها ارتباط داشتم و میتوان گفت به نوعی دست پروردهشان هستم.
دانایی افزود: مثل بچه دست مرا گرفته، تربیت کرده و خاطرات زیادی از این دو عزیز نویسنده دارم که همهاش شیرین و آموزنده است.
خواهرزاده جلال آلاحمد بیان کرد: روزهای پنجشنبه مدت زیادی جلال و سیمین در خانه خیابان ارض مهمانیهایی داشتند و اغلب 10 یا 15 نفری را گرد هم میآوردند، معمولا صبح زود 5شنبهها صبحانهام را میخوردم و از خانهمان که پا چنار بود، اتوبوسهای دو طبقه را سوار میشدم و با دو ریال کرایه سر میدان تجریش پیاده میشدم و پیش سیمین خانم میآمدم، کارگری بنام جواد داشتند که از من بزرگتر بود، به همراه سیمین دانشور با زنبیل به بازار تجریش راهی میشدیم تا خریدهایی برای ناهار داشته باشیم.
وی ادامه داد: تا ساعت 10 معمولا خریدها را انجام داده بودیم و برمیگشتیم تا ناهار و عصر که میهمانها پس از پذیرایی راهی منازل خود میشدند.
وی در پاسخ به سوال که اغلب میهمانها ثابت بودند، تصریح کرد: نفرات ثابت هم در میان آنها دیده میشد، متغیر هم داشتند، افرادی که صمیمیتر بودند در اکثر جلسات حضور داشتند و برخیها هم گاهی لازم بود دعوت میشدند و میآمدند.
دانایی به اسامی برخی از این نویسندگان اشاره و اضافه کرد: افرادی مثل احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، اسلام کاظمیه، رضا براهنی، شمس آلاحمد ، سیدجوادی و... شرکت میکردند، زیر ساخت این میهمانیها فرهنگی بود چون همه حاضران شخصیتهایی فرهنگی بودند، ولی بحثها عمدتا سیاسی و اجتماعی بود، همه هم با تم انتقادی نسبت به سیاستگذاریها و رفتارهای هیات حاکمه آن دوران برگزار میشد اما جلسات متنوعی بود.
خواهرزاده جلال آل احمد ابراز داشت: یکی از دستآوردهای این مهمانیها کانون نویسندگان معروف است، فشارهایی که از سوی ساواک وارد میشد عملا قدرت نگارش را از روشنفکران و نویسندگان سلب کرده بود و یکی از دردهایی که مطرح میشد سانسور و خفقانی بود که در حوزه فرهنگی کشور تحمیل شده بود.
به گفته وی، این مهمانیها شاید 10 سال به طول انجامید، از بچگی به یاد دارم حدود 12 سالگی تا زمانی که جلال زنده بود این برنامههای پنجشنبه را شاهد بودم. اما با پایان زندگی جلال آلاحمد این تشکیلات هم تعطیل شد، ولی یک محفل گرم و پرشور و سازنده و خلاق بود. موارد مطرح در این میهمانیها هدفمند و با برنامه بود، موضوعات از پیش تعیین شده بود، به ظاهر مهمانی بود و کم کم ساواک متوجه شد این خانه به لانه فساد ( به اصلاح آنها) مبدل میشود، حتی محرمانه در برخی مناطق خانه شنود گذاشته بودند، از این رو حمله وسیعی مخفیانه صورت گرفت، کم کم تشکیل جلسات در خانه جلال مخاطره آمیز شد، حتی مردم هم در رفت و آمد احتیاط میکردند تا اینکه جلسات تمام شد.
دانایی افزود: مثل بچه دست مرا گرفته، تربیت کرده و خاطرات زیادی از این دو عزیز نویسنده دارم که همهاش شیرین و آموزنده است.
خواهرزاده جلال آلاحمد بیان کرد: روزهای پنجشنبه مدت زیادی جلال و سیمین در خانه خیابان ارض مهمانیهایی داشتند و اغلب 10 یا 15 نفری را گرد هم میآوردند، معمولا صبح زود 5شنبهها صبحانهام را میخوردم و از خانهمان که پا چنار بود، اتوبوسهای دو طبقه را سوار میشدم و با دو ریال کرایه سر میدان تجریش پیاده میشدم و پیش سیمین خانم میآمدم، کارگری بنام جواد داشتند که از من بزرگتر بود، به همراه سیمین دانشور با زنبیل به بازار تجریش راهی میشدیم تا خریدهایی برای ناهار داشته باشیم.
وی ادامه داد: تا ساعت 10 معمولا خریدها را انجام داده بودیم و برمیگشتیم تا ناهار و عصر که میهمانها پس از پذیرایی راهی منازل خود میشدند.
وی در پاسخ به سوال که اغلب میهمانها ثابت بودند، تصریح کرد: نفرات ثابت هم در میان آنها دیده میشد، متغیر هم داشتند، افرادی که صمیمیتر بودند در اکثر جلسات حضور داشتند و برخیها هم گاهی لازم بود دعوت میشدند و میآمدند.
دانایی به اسامی برخی از این نویسندگان اشاره و اضافه کرد: افرادی مثل احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، اسلام کاظمیه، رضا براهنی، شمس آلاحمد ، سیدجوادی و... شرکت میکردند، زیر ساخت این میهمانیها فرهنگی بود چون همه حاضران شخصیتهایی فرهنگی بودند، ولی بحثها عمدتا سیاسی و اجتماعی بود، همه هم با تم انتقادی نسبت به سیاستگذاریها و رفتارهای هیات حاکمه آن دوران برگزار میشد اما جلسات متنوعی بود.
خواهرزاده جلال آل احمد ابراز داشت: یکی از دستآوردهای این مهمانیها کانون نویسندگان معروف است، فشارهایی که از سوی ساواک وارد میشد عملا قدرت نگارش را از روشنفکران و نویسندگان سلب کرده بود و یکی از دردهایی که مطرح میشد سانسور و خفقانی بود که در حوزه فرهنگی کشور تحمیل شده بود.
به گفته وی، این مهمانیها شاید 10 سال به طول انجامید، از بچگی به یاد دارم حدود 12 سالگی تا زمانی که جلال زنده بود این برنامههای پنجشنبه را شاهد بودم. اما با پایان زندگی جلال آلاحمد این تشکیلات هم تعطیل شد، ولی یک محفل گرم و پرشور و سازنده و خلاق بود. موارد مطرح در این میهمانیها هدفمند و با برنامه بود، موضوعات از پیش تعیین شده بود، به ظاهر مهمانی بود و کم کم ساواک متوجه شد این خانه به لانه فساد ( به اصلاح آنها) مبدل میشود، حتی محرمانه در برخی مناطق خانه شنود گذاشته بودند، از این رو حمله وسیعی مخفیانه صورت گرفت، کم کم تشکیل جلسات در خانه جلال مخاطره آمیز شد، حتی مردم هم در رفت و آمد احتیاط میکردند تا اینکه جلسات تمام شد.
منبع:
خبرگزاری فارس
ارسال نظر