فتح خرمشهر و جنایات عراقیها از زبان فرماندهان عراقی
پارسینه: در ميان چند هزار سرباز و درجهدار عراقي كه در فتح خرمشهر توسط رزمندگان ايراني...
آمده بودند كه بمانند اما كمتر از دو سال بعد با چنان خفت و خواري دمشان را گذاشتند روي كولشان كه يادشان رفت همه لشكريانشان را بردارند و فرار كنند. اينگونه شد كه بعضي از همانها كه آمده بودند بمانند، ماندند ولي نه در خرمشهر، بلكه در اردوگاههاي اسراي عراقي در ايران .
در ميان چند هزار سرباز و درجهدار عراقي كه در فتح خرمشهر توسط رزمندگان ايراني اسير شدند، برخي بودند كه حرفهاي شنيدني زيادي داشتند. از سرلشكر و فرمانده ارتش عراق گرفته تا پزشكي كه غافلگير شد و اسير. حرفهاي اين افراد روي ديگر سكه اشغال و بازپسگيري خرمشهر را نمايان ميكند .
يك روي اين سكه با خواندن كتابهايي كه سرآمد آنها «دا» است رو ميشود اما نگاه به اين ماجرا از زاويه جبهه روبرو حتما جذابيتهاي خودش را خواهد داشت .
تا كنون چندين جلد كتاب كه حاوي خاطرات اين اسراست منتشر شده است. در زير برخي از آنها معرفي شدهاند تا در آستانه سالگرد فتح خرمشهر، بتوان وجهي ديگر از حماسه غيورمردان لشكر اسلام را به تماشا نشست .
1/ مأموريت در خرمشهر/ مترجم: مهرداد آزاد
جنگ چگونه آغاز شد؟ چه چيز اين جسارت را به صدام داد كه به ايران حمله كند؟ توان نظامي عراق هنگام حمله به ايران و حركت به سمت خرمشهر چه ميزان بود؟ جواب اين سوالات را ميتوان با خواندن كتاب «مأموريت در خرمشهر» بدست آورد .
اين كتاب خاطرات سرهنگ فلاح اللامي از فرماندهان ارتش عراق است كه در خاطرات خود به افشاي اسرار ارتش عراق از لحاظ توانايي و آمادگي قبل از آغاز جنگ و حمله به ايران و اشغال خرمشهر و جنايت تجاوزات و غارت وحشيانه بعثيها در اين مناطق ميپردازد. او به پيروزي نيروهاي ايراني در عمليات آزادسازي خرمشهر اشاره ميكند. اسنادي نيز از ارتش عراق ضميمه كتاب شده است .
2/ آتش و خون در خرمشهر / مترجم: محمدحسن ابراهيمي
راوي كتاب «آتش و خون در خرمشهر» سرهنگ دوم ستاد، خالد سلمان محمود كاظمي، يكي از افسران بلندپايه عراقي است. او كه هنگام تحصيل در دانشكده نظامي، از ادامه تحصيل در اين دانشكده منصرف ميشود، اما نميتواند هدفش را اجرا كند درباره دردها و رنجهاي مرحله اشغال خرمشهر و جنايتهايي كه در اين شهر انجام شد سخن ميگويد .
خالد سلمان در «آتش و خون در خرمشهر» اعتراف ميكند كه اشغال خرمشهر، يك اشتباه استراتژيك براي عراق بود. كتاب با ترس و وحشت نويسنده از حضور پليسهاي مخفي بين دانشجويان دانشكده نظامي و برشمردن هوس رانيهاي صدام آغاز ميشود. با حمله به خرمشهر و انجام جنايات نيروهاي عراقي در مناطقي مانند«هيزان» ادامه مييابد و با آزاد سازي خرمشهر به پايان ميرسد. عكسها و تصاويري نيز ضميمه كتاب شده است .
3/ اعترافات/ مترجم: عبدالرسول رضاگاه
سرهنگ السامرايي اسير عراقي، در اين كتاب به جنايات خود و ديگر نظاميان عراقي طي جنگ هشت ساله اعتراف ميكند و از ثروتي هنگفت كه در نتيجه غارت اموال مردم پس از تصرف خرمشهر به دست ميآورد و نابودي كامل آن در يك آتشسوزي سخن ميگويد، ماجراي زندگي شخصي او، مرگ و بيماري عزيزانش و دلاوري رزمندگان اسلام از زبان وي در كتاب آمده است .
او در بخشي از خاطراتش ميگويد: «اعترافات خاطرات یك نظامی عراقی است كه مدت مدیدی از عمرش را در جنگ سپری كرده است؛ اعترافات تكاندهندهای كه بعضی از جنایات و فجایع ارتش عراق را كه من نیز در آنها شریك بودهام، برملا میسازد. در این اعترافات سعی كردهام بیپرده خلافكاریهای ارتش عراق را در خرمشهر و دیگر مناطق فاش كنم و آنها را با دلایل و اسنادی روشن كه نشاندهنده جرم و جنایت فرماندهان عالیرتبة ارتش عراق است، بازگو كنم .«
4/ عبور از آخرين خاكريز/ مترجم: محمدحسين زواركعبه
اين كتاب خاطرات يك پزشك عراقي دکتر احمد عبدالرحمن در خرمشهر است كه وقايعي را كه در مدت خدمتش در اين شهر اتفاق افتاده بازگو ميكند. اين پزشك عراقي در درگيري نيروهاي عراقي و بسيجي ايراني در آخرين ساعات آزادي خرمشهر، خود و دوست مجروحش را تسليم رزمندگان اسلام ميكند .
در قمستی از کتاب اینچنین آمده است: «تنها هفت کیلومتر از وقوع حوادث تکان دهنده در کشوری که تا آن روز برایم معمای عجیبی به شمار میرفت٬فاصله داشتم.طی پیمودن مسافت ۱۷۰کیلومتری بغداد تا خانقین که با ماشین دو ساعت به طول انجامید٬چیزهای زیادی به ذهنم خطور کرد.اتفاقاتی که آن روز در ایران رخ میداد چندان برایم روشن نبود»
5/ رازهاي دوران پر التهاب/ مترجم: محمدحسين زواركعبه
اين كتاب از اين نظر اهميت دارد كه نويسندهاش آن را نه در دوران اسارت كه وقتي آزاد بوده است نوشته و از اين نظر نميتوان با بهانههايي مثل نوشتن در اسارت و تحميل عقايد ديگران به او، نوشتهاش را زير سوال برد .
سروان الخالصي بعد از رفتن به سوريه خاطرات جنگ تحميلي را به رشته تحرير درآورد. او از فجايع بسياري كه عراقيها به بار ميآورند ميگويد و از جناياتي كه خود حتي در حق نيروهاي خود مرتكب شده است درگيريها و پس از تسلط ايرانيها بر مواضع كارون، الخالصي بعد از مجروح شدن خود را به آن طرف مرز ميرساند .
6/ خرمشهر در آتش/ مترجم: عبدالرسول رضاگاه
اين كتاب خاطرات اسير عراقي، سرهنگ رضا الصبري است: او به جنايات خود و ساير نظاميان عراقي از جمله، اعدام دست جمعي خانوادههاي ايراني كه مخالف اشغال شهرشان بودند و شكنجه ايرانيان غيرنظامي اشاره ميكند. زماني كه خرمشهر توسط نيروهاي ايراني فتح شد او به همراه نيروهاي عراق متواري ميشود .
در بخشي از كتاب چنين مي خوانيم: «خرمشهر در آتش گزارش از وقايع مختلف جنگ تحميلي عراق بر ايران است كه در مقاطع هول انگيز آن، عمر خود را در هنگام وقوع آن ها سپري كرده شاهد درگيري هاي مختلفي در مناطق كوهستاني ، دشتها و ماهورها بوده ام ، وقايع گوناگوني كه تصاوير اندوهناك آن مكررا در جلو چشمانم ظاهر مي شود؛زيرا خودم از جمله افراد سهيم در ايجاد اين تراژدي هاي هولناك بوده ام .»
7/ جنايتهاي ما در خرمشهر/ محمد بنيابراهيمي
خوبي اين كتاب به اين است كه يك نفر راوي آن نيست و چندين افسر عراقي خاطرات خود از روزهاي حضور در خرمشهر را بيان ميكنند. اين كتاب اعترافات گروهي از افسران عراقي است كه از روزهاي مقاومت، اشغال و آزادي خرمشهر نوشتهاند. آنان با حوادث زيادي روبهرو بودند كه هر يك بيانگر گذشتههايي از دفاع جانانه مردم ايران است. خواندن اين اثر پس از گذشت 25 سال از آزادي خرمشهر شيرين و عبرتآموز است .
انفجار ایستگاه فشار قوی برق، قتل عام خانواده ها، انهدام یک کارخانه، سرقت خودروها و تعدی به نوامیس مردم، برخی از جنایات این افسران در خرمشهر است . همچنین تصویر دوازده سند مکتوب و تعدادی عکس در پایان کتاب به آن ضمیه شده است .
گفتني است تمام اين كتابها را انتشارات سوره مهر منتشر كرده است.
ارسال نظر