گوناگون

گراهام گرین دو شخصیتی بود!

پارسینه: کتاب به صورت جریان سیال ذهن، نوشته شده و خواننده از لابه‌لای داستان اصلی به گوشه‌گوشه‌ی گذشته‌ی آرتور رو پی می‌برد که نوشته را بسیار جالب‌تر می‌کند. آرتور رو هم مانند گرین زندگی پرماجرایی را پشت سر گذاشته و با آن‌که کودکی آرامی داشته، در بزرگ‌سالی دست‌خوش اتفاقات غیرمنتظره‌ای شده است.

پارسینه- گروه فرهنگی:‌ ناهید تبریزی سلامی، مترجم پرکاری‌ست که شاید دور بودن او از پایتخت سبب شده آن طور که باید و شاید به او و آثاری که ترجمه کرده، پرداخته نشود. او در کارنامه‌ی خود ترجمه‌هایی چون «چگونه می‌میریم» اثر شروین نولند، «دهمین مکاشفه» نوشته‌ی جیمز ردفیلد، «وصیت‌نامه» اثر جان گریشام دارد و در ضمن همراه با گروه ترجمه‌ی شیراز هم به سرپرستی شاپور جورکش و همکاری علی معصومی کتاب‌های «نفت و سیاست در خلیج فارس»، «ادوارد هفتم و دربار یهودی او»، «از افلاطون تا بارت»، «دموکراسی و هنر» را ترجمه کرده است. به تازگی نشر زاوش کتاب «وزارت ترس»، نوشته‌ی گراهام گرین را با ترجمه‌ی وی منتشر کرده است. با او درباره‌ی کارهایش و گراهام گرین گفت‌و‌گو کردیم:


برای آشنایی بیشتر خوانندگان ما با شما و آثارتان، لطفاً توضیحی در مورد سوابق و فعالیت‌های‌تان بفرمایید:
ناهید تبریزی ـ سلامی هستم. تبریزی نام پدری‌ام و سلامی نام همسرم است. و از آن‌جا که به هر دو عادت کرده‌ام، به این نام می‌نویسم. من کار ترجمه را از سال ۱۳۷۰ با آقای محمدرضا جعفری (نشر نو) شروع کردم و هنوز هم با ایشان همکاری دارم. کتاب‌های زیادی در زمینه‌ی رمان و بیوگرافی و حتا علمی و روان‌شناسی ترجمه کرده‌ام که از آن جمله «چگونه می‌میریم» اثر شروین نولند و همچنین «دهمین مکاشفه» نوشته‌ی جیمز ردفیلد، «بیوگرافی دایانا»، «وصیت‌نامه» اثر جان گریشام و ... در ضمن همراه با گروه ترجمه‌ی شیراز هم به سرپرستی شاپور جورکش و همکاری علی معصومی کتاب‌های «نفت و سیاست در خلیج فارس»، «ادوارد هفتم و دربار یهودی او»، «از افلاطون تا بارت»، «دموکراسی و هنر» را ترجمه کرده‌ام.

در این میان بنا به علل مختلف چند سالی کار ترجمه‌ام به تعویق افتاد که از سال ۱۳۸۶ با همکاری نشر چشمه، کتاب «نیمه خورشید طلایی» اثر چیماماندرا آدیشی نویسنده‌ی نیجریایی که رمانی‌ست تاریخی و طی آن چگونگی طلوع و سقوط بیافرا ثبت شده، ترجمه کرده‌ام و پس از آن با همکاری نشر زاوش کتاب «وزارت ترس»، و با همکاری آقای جعفری کتاب «پرسی جکسون و دزد آذرخش» اثر ریک ریوردون را ترجمه‌ کرده‌ام که هنوز چاپ نشده است.

گفتنی است که از زمانی که خواندن را آموخته‌ام، به خواندن کتاب‌های مختلف فارسی پرداخته‌ام و در نتیجه به ادبیات فارسی اشراف کامل دارم. و چون از سن ۱۷ سالگی به آمریکا رفته و در دفعات مختلف در آن‌جا زندگی کرده و درس خوانده‌ام (فوق‌لیسانس ادبیات انگلیس از دانشگاه نورث ایسترن بوستون)، به زبان، فرهنگ و اصطلاحات انگلیسی نیز اشراف یافته‌ام. کار ترجمه را بسیار دوست دارم و اگر دقت و حوصله اجازه دهد بسیار سریع کار می‌کنم.


گراهام گرین در زندگی‌اش، مواجهه‌ای مدام با «مرگ» و «شک» داشت. در نوجوانی بارها اقدام به خودکشی کرد. در ۱۹ سالگی تنها چهار هفته عضو حزب کمونیست انگستان شد. در ۲۲سالگی مذهب پروتستان را ترک گفت و کاتولیک شد اما همواره با واتیکان سر ناسازگاری داشت. مدتی نیز در سرویس امنیتی انگلستان (MI6) به‌عنوان مسئول ضدامنیتی مشغول به کار بود و بسیاری از داستان‌های‌اش تحت تأثیر مشاهداتش در سفر به کشورهای مختلف جهان نوشته شدند. گرین را تا چه اندازه می‌توان در شخصیت اول داستان، «آرتور رو»، جست؟

گراهام گرین دچار بیماری دوشخصیتی بود و یکی از دلایلی که کارهای ضد و نقیض بسیاری انجام داد شاید از همین بیماری سرچشمه می‌گرفت. او که در سال ۱۹۰۴ متولد شده بود، شاهد جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و سپس جنگ ویتنام بود که به نظر من تاثیر بسیاری بر نوشته‌ها و کتاب‌های‌اش گذاشته‌اند. اغلب کتاب‌های‌اش در مورد جنگ و جاسوسی و خرابکاری است و به سهولت می‌توان اثر بمباران‌های ممتد نیروهای آلمان در انگلستان را از لابه‌لای صفحات کتاب‌های‌اش دید. کتاب «وزارت ترس»، آمیزه‌ای است از روایت انسان‌ها و عشق و ترس و خاطره و فقدان و فریب و عمق چشمگیری دارد.

کتاب به صورت جریان سیال ذهن، نوشته شده و خواننده از لابه‌لای داستان اصلی به گوشه‌گوشه‌ی گذشته‌ی آرتور رو پی می‌برد که نوشته را بسیار جالب‌تر می‌کند. آرتور رو هم مانند گرین زندگی پرماجرایی را پشت سر گذاشته و با آن‌که کودکی آرامی داشته، در بزرگ‌سالی دست‌خوش اتفاقات غیرمنتظره‌ای شده است. او دارای احساسات قوی ناسیونالیستی است و در این داستان هنگامی که از جهان‌وطنی ابراز تنفر می‌کند، نمونه‌ی بارزی از شخصیت خود او را ارائه می‌دهد.


همواره داستان‌های گراهام گرین مورد علاقه‌ی فیلم‌سازان بوده و اقتباس‌های سینمایی مهمی از کتاب‌های‌اش انجام شده است. خود او نیز سال‌ها در نشریه تایمز مقالات سینمایی می‌نوشت. یک سال پس از انتشار کتاب وزارت ترس، استیون میلر فیلم‌نامه‌ای بر اساس این رمان نوشت و فریتس لانگ آن را کارگردانی کرد. چه ویژگی‌هایی در آثار گراهام گرین خصلت سینمایی به داستان‌های‌اش بخشیده است؟

به نظر من حرکت سریع داستان و داستان پر کشش جاسوسی و خرابکاری یکی از ویژگی‌هایی است که آن را برای فیلم‌سازان جالب می‌کند. قسمت اول کتاب در مدت بسیار کوتاهی اتفاق می‌افتد که سراسر حادثه است و بسیار هیجان‌انگیز و قسمت دوم نیز که چند ماهی پس از آن اتفاق می‌افتد، به همین منوال است. در طی داستان، گرین از خرابی‌های بمباران‌ و پیامد‌ش سخن می‌گوید.


بسیاری از کتاب‌های گراهام گرین به فارسی ترجمه شده‌اند. از نظر شما علت علاقه‌ی مترجمان و خوانندگان ایرانی به آثار این نویسنده‌ی انگلیسی چیست؟

شاید از آن جهت است که در عین حال که داستان‌های‌اش پرکشش‌اند، محتوا و معنای خاصی نیز دارند و دلیل دیگر این‌که کارش بسیار سیاسی و معمولا علیه دولت‌های استعمارگر است.


امسال کتابی آماده‌ی چاپ دارید؟ هم‌اکنون مشغول چه کاری هستید؟

کتاب آماده‌ی چاپم همان «دزد آذرخش» است و کتاب در دست انتشار هم یکی زندگی‌نامه‌ی مارک تواین است که سال پیش بنا به وصیت خود او، صد سال پس از مرگش به دست دانشگاه کالیفرنیا در برکلی به چاپ رسید و مورد استقبال بسیاری قرار گرفت. این کتاب را هم با همکاری نشر چشمه کار می‌کنم. در ضمن، کتاب‌های دیگری از بیوگرافی‌های کوتاه نویسندگان کلاسیک نیز در دست ترجمه دارم.


در پایان اگر نکته‌ای در مورد این کتاب و نحوه‌ی ترجمه‌ی آن دارید بفرمایید:

همان‌طور که قبلا هم ذکر کردم، کارهای گرین با آن‌که در نظر اول بسیار ساده به نظر می‌رسد به خاطر پیچیدگی گفتارش بسیار مشکل است و باعث تاسف است که گاهی کتاب‌هایی از او می‌بینیم که به دست مترجمان بسیار جوان ترجمه شده و به هیچ عنوان امانت نوشته حفظ نشده است. من هنوز و به دفعات برای ترجمه‌ از فرهنگ‌های مختلف و سعی می‌کنم کاملا امانت نوشته‌ها را حفظ کنم.

شهر کتاب

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار