گوناگون

جنایت میهمان آشنا به خاطر یک مشت طلا

پارسینه: یک مرد معتاد که به‌خاطر دزدیدن مشتی طلا، زن‌عمویش را کشته و آتش به پا کرده بود در عملیات تخصصی پلیس آگاهی تهران بزرگ دستگیر شد.

فرهیختگان: ظهر نوزدهم اردیبهشت امسال تلفن کلانتری ۱۳۶ فرجام و مرکز فوریت‌های آتش‌نشانی تهران، همزمان به صدا درآمد و خبر رسید خانه‌ای در خیابان «حیدرخانی» آتش گرفته است. همان‌موقع ماموران گشت و آتش‌‌نشانان به ساختمان موردنظر رفتند و پس از مهار شعله‌های سرکش با پیکر زن ۶۵ساله‌ای به نام «فاطمه- ب» روبه‌رو شدند. آتش‌سوزی در اتاق پذیرایی شکل گرفته بود اما پیکر زن سالخورده بدون هرگونه سوختگی در آشپزخانه قرار داشت. همچنین آثار ضرب و جرح مچ دست «فاطمه- ب» نشان می‌داد النگوهای طلای وی دزدیده شده بود.

با طرح فرضیه جنایت، پیکر «فاطمه- ب» به دستور محمد شهریاری- کشیک وقت دادسرای ناحیه ۲۷ پایتخت- به پزشکی قانونی فرستاد شد و رسیدگی تخصصی به پرونده در دستورکار افسران دایره دهم اداره آگاهی مرکز قرار گرفت. در آن بین یکی از همسایگان به کارآگاهان گفت: ساعتی پیش از آتش‌سوزی، یک مرد ناشناس به خانه «فاطمه» رفت و صدای درگیری به گوش رسید. نیم‌ساعت بعد در خانه «فاطمه» به آهستگی بسته شد و چون توجهی به موضوع نکرده بودم چهره میهمان زن سالخورده را ندیدم.

تحقیق میدانی حاکی از این بود که «فاطمه- ب» با هیچ‌کس دشمنی نداشت و جانی یا جانیان با انگیزه دزدی وارد خانه این زن شده بودند.

کارآگاهان با تجمیع اطلاعات دریافتند ساعت ۹ بامداد نوزدهم اردیبهشت، برادرزاده شوهر «فاطمه» به نام «علی‌اصغر» به خیابان «حیدرخانی» رفته بود. آن روز «علی‌اصغر» ۴۳ساله عمو و زن‌عموی خود را برای شام به خانه‌اش در «تهرانپارس» دعوت کرده بود؛ شامی که هرگز تهیه نشد.

با توجه به اعتیاد «علی‌اصغر» فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفت و نوک پیکان اتهام به سوی او چرخید. در نتیجه، متهم در کوتاه‌ترین زمان ممکن دستگیر شد و در بازجویی مقدماتی گفت: صبح نوزدهم اردیبهشت به خانه عمویم در خیابان «حیدرخانی» رفتم و او و زنش را برای شام به خانه‌ام دعوت کردم. سپس همراه عمویم از خانه‌اش خارج شدم و به «تهرانپارس» برگشتم. باور کنید هیچ دستی در قتل زن‌عمویم و آتش‌سوزی خانه‌اش ندارم.

این ادعا در شرایطی مطرح می‌شد که آثار ضرب و جرح روی هر دو دست مرد معتاد نمایان بود. «علی‌اصغر» در این‌باره گفت: دستانم در دعوا با زنم زخمی شده است.

همسر «علی‌اصغر» اما منکر جدال خانوادگی شد و شکی باقی نماند که مرد معتاد، قاتل زن‌عمویش است. «علی‌اصغر» وقتی در بن‌بست اطلاعاتی قرار گرفت و فهمید هیچ شانسی برای گریز از قانون ندارد به ناچار لب به بیان حقیقت گشود. پنجشنبه هفته گذشته، مرد معتاد در دایره دهم اداره آگاهی مرکز گفت: از مدت‌ها پیش بر سر ارثیه پدری با برادرم اختلاف داشتم. می‌خواستم این اختلاف با میانجیگری عمویم حل و فصل شود و به همین دلیل به خانه او رفتم. زمانی که زن‌عمویم سرگرم پذیرایی از من بود برق النگوی‌های طلا، چشمم را گرفت. چون بیکار بودم و درآمدی نداشتم تصمیم گرفتم هر طور شده النگوها را بدزدم.

«علی‌اصغر» ادامه داد: پس از قول و قرار شام، همراه عمویم از خانه‌اش بیرون رفتم. عمویم از من خداحافظی کرد و به محل کارش رفت. در حالی که می‌دانستم زن‌عمویم در خانه‌اش تنهاست دوباره سراغش رفتم. همین که وارد خانه شدم گلوی زن‌عمویم را گرفتم و او را با روسری خودش در آشپزخانه خفه کردم. زمانی که مطمئن شدم زن‌عمویم دیگر نفس نمی‌کشد النگوها و دستبند طلایش را دزدیدم. سپس دست به صحنه‌سازی زدم و اتاق پذیرایی را به آتش کشیدم. طلاها را هم به «نارمک» بردم و به قیمت ۱۰ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان فروختم اما تصور نمی‌کردم به این زودی رسوا شوم.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار