پزشکان از دستخط شما چه ميفهمند؟
پارسینه: توانايي انديشيدن خودآگاهانه و گفتار، عطيهاي الهي بود كه انسان را «انسان» كرد. شايد نزديك به يكصدهزار سال پيش، مركز گفتار در مغز فعال شد..
امري كه همزمان با پيدايش انديشه انتزاعي در انسان بود.
به اين ترتيب انسان توانست با واژهها بينديشد و اين به مفهوم انديشهاي دقيق و واضح بود كه قابل مقايسه با انديشيدن به وسيله تصاوير و عواطف نبود.
بشر توانست از ناخودآگاهي به آگاهي برسد، توانست فكر خود را به ديگران هم انتقال دهد.
انسانها قادر به برنامهريزي و هماهنگكردن كارها با يكديگر شدند.
به وسيله زبان، آموختهها و سنتهاي جامعه به نسلهاي بعد منتقل شد.
اين نخستين انقلاب ارتباطي بود، سپس حدود 5 هزار سال پيش دومين انقلاب ارتباطي رخ داد و آن پيدايش نگارش بود.
واژهها به صورت تصوير و سپس به صورت نمادها و سرانجام به شكل تركيبي از حروف الفبا بازنمايي شدند و ابتدا روي الواح گلي و سنگنوشتهها و سپس روي پوست و كاغذ عينيت يافتند. بشر توانست بنويسد.
فرهنگ بشري به اين ترتيب به صورتي دقيقتر ثبت و امكان حفظ و انتقال آن براي قرنها امكانپذير شد.
جادوي نوشتن، انديشه و احساس را به نوشتار تبديل كرد اما هر انسان ضمن نوشتن نهتنها انديشه و احساسي را بر صفحه كاغذ نقش ميكند بلكه از طريق دستخط خويش، شخصيت، حالت عاطفي و سلامت يا بيماري جسمي و روانياش را هم به نمايش ميگذارد.
هر كسي با ديدن دستخط ديگري تا حدودي ميتواند استنباطهايي درباره صاحب دستخط داشته باشد. خط خوش، احساس خوبي در خواننده پديد ميآورد.
خط خوانا اين احساس را به ما ميدهد كه نويسنده، مرتب و منظم و به فكر خواننده بوده است. خط ناخوانا و كج?ومعوج و به اصطلاح خرچنگ- قورباغهاي اگر دلالت بر كمسوادي نويسنده آن نكند، حداقل حاكي از بيسليقگي، شتابزدگي يا بينظمي اوست.
اما به جز اين موارد كلي، دانشي به نام «خطشناسي» يا «گرافولوژي» وجود دارد كه جزو علوم رفتاري طبقهبندي ميشود و با در نظرگرفتن قواعد تجربي قادر به پيشبيني شخصيت، وضعيت رواني و حالت جسمي نويسنده است.
يكي از باارزشترين مثالها كه در واقع جزو نشانههاي كلاسيك بيماري پاركينسون است، حروف كوچك و ريزنگاري يا «ميكروگرافيا» است.
بيماري پاركينسون همراه است با مشكلات چشمگير در زمينههاي حركتي، شناختي و خلقي و يكي از نشانههاي آن عبارت است از دستنوشتههاي بسيار ريز يا درهم رفته كه «ميكروگرافيا» خوانده ميشود. گاهي فرد به حدي ريز مينويسد كه خودش هم قادر به خواندن دوباره آن نميشود.
در «لرزش بنيادي»، دستنوشته لرزان و متشنج ميشود. لرزش بنيادي يك نابساماني دستگاه عصبي است كه معمولا در دستها ظاهر ميشود و به صورت لرزش دست است مخصوصا هنگامي كه فرد ميكوشد كاري را با دستها انجام دهد؛ از جمله نوشتن.
اين لرزش جنبه خانوادگي دارد و برخلاف پاركينسون كه لرزش دستها هنگام استراحت بيشتر ميشود، در لرزش بنيادي هنگام فعاليت لرزش روي ميدهد.
فشار بر قلم هنگام نوشتن، نشاندهنده سطوح انرژي است و نوشتن با فشار زياد به نحوي كه حروف پررنگتر بر صفحه كاغذ نقش ببندد، نمايانگر سطح بالاي انرژي.
برعكس، فشار كم بر كاغذ فقدان انرژي يا خستگي را نشان ميدهد.
وضعيت ديگري كه با دستخط كند و آشفته و نابسامان در كودكان مرتبط است «ديس پراكسيا» يا كنشپريشي است.
طبق بررسيها 5 درصد كودكان دبستاني دچار ديسپراكسيا يا نابساماني رشدي در هماهنگي هستند. مبتلايان به «ديسلكسيا» يا خوانش پريشي نيز دستخط بد يا ناخوانايي دارند.
«ديستونيا» هم ميتواند باعث دستخط لرزان شود.
در ديستونيا ماهيچهها به صورتي غيرارادي دچار انقباض ميشود که چرخش غيرقابل مهار در سمت مبتلا را در پي دارد.
اگر دستنوشته شما از نيمه كاغذ به بعد به علت انقباض غيرارادي عضلات دست، ناخوانا ميشود، گرفتگي ديستونيك نويسندگان يا «writer's cramp dystonia» مسوول آن است.
اما به جز آنكه دستخط افراد از ويژگيهاي انفرادي آنها حكايت دارد، اشاره به اين نكته ضروري است كه خط ملل گوناگون هم بازتابي از شخصيت و روحيه گروهي آنهاست.
از جمله خط نستعليق كه خط برگزيده ايرانيان است، به نظر دكتر اسلامي ندوشن، اديب ايراندوست، ويژگيهاي ايراني را بيان ميكند، خطي انحنايي يعني نرم و گردان كه حالتي زنده دارد و پيچ و خمهاي آن نشات گرفته از اجزاي بدن آدمي است، انحناها و خمهاي حروف آن كه پر از غنج و نازند، يادآور چشم و ابرو و گيسو و دهان و لب و لاله گوش ميشوند.
پيامي كه از خط فارسي شنيده ميشود، نرمي و اعتدال است و ارتباط رازگونهاش با اجزاي بدن انسان، آن را با سرنوشت آدمي پيوند ميدهد.
افرادي که عمدتا با شيب به طرف راست مينويسند، معمولا کساني هستند که به موقعيتهاي هيجاني واکنش نشان ميدهند.
نوشتن با حروف ريز عموما نشانگر قوي يك شخصيت جزءنگر، تفصيلگرا و فني است.
افرادي که عمدتا با شيب به طرف چپ مينويسند، معمولا کساني هستند که هيجانهاي خود را ابراز نميكنند.
دستخط بد در كودكان ممكن است نشانهاي از «درخودماندگي» يا «اوتيسم» باشد. كودكان مبتلا به اوتيسم نهتنها در فهم ذهن و عواطف ديگران مشكل دارند و قادر به همدلي با ديگران نيستند، بلكه مشكلات مربوط به مهارت حركتي دارند كه بر روشي كه آنان قلم را به دست ميگيرند و مينويسند، تاثير ميگذارد. نوشتن كند نيز ميتواند نشانهاي از اوتيسم باشد.
استفاده زياد از حروف درشت و گرد ميتواند نشاندهنده شخصيت دوستانه و اجتماعگرا باشد.
نوشتهاي كه به سمت بالاي كاغذ حركت كند (در خط فارسي به چپ و بالا) نماينده خوشبيني و خوش مشربي است و سرازيرشدن دستنوشته به سمت پايين نماينده خستگي جسمي يا رواني است، اين امر در مورد امضاي رو به بالا يا رو به پايين هم مصداق دارد.
فاصله بين كلمهها نشانگر ديدگاه اجتماعي به ديگران و واژههاي نزديك به هم نماينده اجتماعگرايي است. فاصله زياد بين واژهها حاكي از اين است كه فرد در تنهايي راحت است و حتي ممكن است به ديگران بياعتماد باشد.
منبع:سلامت
ارسال نظر