اورهان پاموک؛ شخصیتي باهوش و زیرک
پارسینه: پاموک پیش از ترجمه آثارش به زبان فارسی، در کشورش و بسیاری از کشورهای دیگر جهان شهرتی برای خود دست و پا کرده بود چراکه با تقریبا تمام آثارش و حتی کتاب اولش، توانسته بود جایزههای معتبری را از آن خود کند.
پارسینه- گروه فرهنگی: پاموک پیش از ترجمه آثارش به زبان فارسی، در کشورش و بسیاری از کشورهای دیگر جهان شهرتی برای خود دست و پا کرده بود چراکه با تقریبا تمام آثارش و حتی کتاب اولش، توانسته بود جایزههای معتبری را از آن خود کند. بالا بودن تعداد جایزههای این نویسنده ترک، همواره بهانهای برای ترجمه آثارش در کشورهای جهان بوده و به واقع هم که تمام این جایزهها، بحق به او رسیده است.
در حال حاضر این نویسنده ترکزبان که در بسیاری از عرصههای روز جهان، حضوری پررنگ دارد، جزو معتبرترین و سرشناسترین نویسندگان ترکیه به حساب میآید که توانسته با استفاده از ادبیات، بسیاری از ویژگیهای کشورش و شهر زادگاهش - استانبول - را به دنیا صادر کند. وقتی که در اواخر دهه 60 تصمیم گرفتم رمانی از او را به فارسی ترجمه کنم، هنوز پاموک در ایران شناخته شده نبود و اگر ترجمه آثار یک نویسنده را بتوان معرفی وی در کشور نام نهاد، ایرانیها با ترجمههای من، پاموک را شناختند. اما متاسفانه ترجمه رمانهایی چون «زندگی نو» و «قلعه سفید» در ارشاد با معطلی فراوان همراه شد و بهخاطر مجموعه فراوانی از حذفیات و مميزيها، یکی، دو سالی دیرتر، پاموک به دست علاقهمندان ایرانی رسید.
شاید به دلیل بروز مشکل در سر راه چاپ ترجمه همین دو رمان بود که ترجمه «برف» را در نیمه راه رها کردم و حتی اندکی بعد با اینکه رمان مشهورش یعنی «نام من قرمز» را ترجمه کرده بودم اما برای دریافت مجوز ارشاد، آن را روانه وزارت ارشاد نکردم. مساله اصلی این بود که اولین چالشها بر سر چاپ آثار پاموک در سالهای منتهی به 80 و 81 بود، یعنی دورهای که چاپ کتاب در ایران به دلیل سیاستهای فرهنگی دولت اصلاحات کار آسانتری بود. وقتی که این رمانها در آن دوره با مشکلات فراوان همراه شدند، به این نتیجه رسیدم که در سالهای بعد، یعنی در سالهای دولت نهم، امیدی به چاپشان نیست! با این همه چاپ «زندگی نو» در نشر ققنوس برای ایرانیها یک اتفاق خوب بود، همان سال به پیشنهاد من از پاموک دعوت کردیم که همزمان با نمایشگاه کتاب به ایران بیاید. علاوه بر شرکت در نمایشگاه، به چند شهر هم با یکدیگر سفر کردیم. در جریان همین سفرها بود که پاموک را از نزدیک شناختم.
باید اعتراف کنم که شخصیتی بسیار زیرک و باهوش دارد. اگر نگاهی به واکنشهای او در همین دهه اخیر داشته باشیم هم درمییابیم که او فعالیت سیاسی آنچنانی ندارد اما بهعنوان یک روشنفکر معاصر جامعه خود را زیر نظر داشته و به دلیل مطالعه گستردهای که دارد کاملا بهروز و آگاهانه موضعگیری میکند. او نویسنده معاصر روزگار خودش است؛ روزگاری که ما نیز در آن تنفس میکنیم.
ارسلان فصیحی
در حال حاضر این نویسنده ترکزبان که در بسیاری از عرصههای روز جهان، حضوری پررنگ دارد، جزو معتبرترین و سرشناسترین نویسندگان ترکیه به حساب میآید که توانسته با استفاده از ادبیات، بسیاری از ویژگیهای کشورش و شهر زادگاهش - استانبول - را به دنیا صادر کند. وقتی که در اواخر دهه 60 تصمیم گرفتم رمانی از او را به فارسی ترجمه کنم، هنوز پاموک در ایران شناخته شده نبود و اگر ترجمه آثار یک نویسنده را بتوان معرفی وی در کشور نام نهاد، ایرانیها با ترجمههای من، پاموک را شناختند. اما متاسفانه ترجمه رمانهایی چون «زندگی نو» و «قلعه سفید» در ارشاد با معطلی فراوان همراه شد و بهخاطر مجموعه فراوانی از حذفیات و مميزيها، یکی، دو سالی دیرتر، پاموک به دست علاقهمندان ایرانی رسید.
شاید به دلیل بروز مشکل در سر راه چاپ ترجمه همین دو رمان بود که ترجمه «برف» را در نیمه راه رها کردم و حتی اندکی بعد با اینکه رمان مشهورش یعنی «نام من قرمز» را ترجمه کرده بودم اما برای دریافت مجوز ارشاد، آن را روانه وزارت ارشاد نکردم. مساله اصلی این بود که اولین چالشها بر سر چاپ آثار پاموک در سالهای منتهی به 80 و 81 بود، یعنی دورهای که چاپ کتاب در ایران به دلیل سیاستهای فرهنگی دولت اصلاحات کار آسانتری بود. وقتی که این رمانها در آن دوره با مشکلات فراوان همراه شدند، به این نتیجه رسیدم که در سالهای بعد، یعنی در سالهای دولت نهم، امیدی به چاپشان نیست! با این همه چاپ «زندگی نو» در نشر ققنوس برای ایرانیها یک اتفاق خوب بود، همان سال به پیشنهاد من از پاموک دعوت کردیم که همزمان با نمایشگاه کتاب به ایران بیاید. علاوه بر شرکت در نمایشگاه، به چند شهر هم با یکدیگر سفر کردیم. در جریان همین سفرها بود که پاموک را از نزدیک شناختم.
باید اعتراف کنم که شخصیتی بسیار زیرک و باهوش دارد. اگر نگاهی به واکنشهای او در همین دهه اخیر داشته باشیم هم درمییابیم که او فعالیت سیاسی آنچنانی ندارد اما بهعنوان یک روشنفکر معاصر جامعه خود را زیر نظر داشته و به دلیل مطالعه گستردهای که دارد کاملا بهروز و آگاهانه موضعگیری میکند. او نویسنده معاصر روزگار خودش است؛ روزگاری که ما نیز در آن تنفس میکنیم.
ارسلان فصیحی
پارسینه جون چی شده یاد اورهان پاموک افتادی بخاطر انتقاد از اردوغان این آقا کجا زندگی میکند اگر ترکیه چرا دستگبر و زندانی نمیشود ؟