نامزدها به روایت کتابخانههایشان
پارسینه: این روزها که نامزدهای تصدی ریاست جمهوری گرداگرد کشور میچرخند و سخن میگویند، در موافقت و مخالفت با آنها یک ویژگی برجسته میشود. «او تغییر کرده است – او تغییر نکرده است»
پارسینه- گروه فرهنگی به نقل از وبلاگ ماتینه، این روزها که نامزدهای تصدی ریاست جمهوری گرداگرد کشور میچرخند و سخن میگویند، در موافقت و مخالفت با آنها یک ویژگی برجسته میشود. «او تغییر کرده است - او تغییر نکرده است»
بعضیها نگاهشان به این تغییر منفی است. میگویند «هر روز به رنگی است» و «حرف مرد یک کلام است.»
انگار آدم باید روی یک نقطه، بیکوچکترین تکان، بایستد که یخ بزند. حتی اگر اشتباه گفته بود، درستش نکند و حتی اگر درست گفته بود، پیش نرود. خوب البته شاید به سابقهی معلقزدنشان هم ربط داشته باشد.
بعضیها هم نگاهشان مثبت است. میگویند: این کجا و آن کجا؟ اصلا کس دیگری شده!
حرفهای هر دو میشود درست باشد، یا نباشد! بستگی دارد روند تغییر او چگونه بوده باشد که تغییر را اعتبار بدهد یا از اعتبار بیاندازد. بشود آن را باور کرد که در مسیر اصلاح و تکامل بوده یا اینکه ناگهانی به طمعی، از این رو به آن رو شده. شب خوابیده و صبح کس دیگری شده.
اما مسیر تغییر را از کجا باید رهگیری کرد؟ صداقت یک نفر (مثلا همین نامزدها) را بر حرفهای امروز چگونه باید سنجید؟
به نظرم کتابخانههای شخصی آدمها (نامزدها) شفافترین نمایه برای بررسی ادعا، افکار و رفتار آنها هستند.
باید از آنها خواست تصویری از کتابخانهی شخصیشان منتشر کنند که ببینیم در سالهای رفته چه کتابهایی خواندهاند؟! کتاب خریدنشان از کجا شروع شده و حالا به کجا رسیده؟
سالهای کودکی چه خواندهاند؟ در جوانی به چه راهی بودهاند؟ و حالا در همین سه چهار سال چه خواندهاند؟ چه تغییری در کتابهایشان رخ داده؟
کتابخانهها کمتر دروغ میگویند.
کتابخانه، کتاب به کتاب پیش میآید. قدم به قدم شیوهی فکری آدمها را همراهی میکند. شاید صاحب کتابخانه هم نداند چه راهی را طی کرده؟! کتابخانه اما راوی صادق و گویای راهی است که آمده و نقطهای که در آن ایستاده.
مگر آنکه کسی با کتابها که نه، با کتابخانهاش، بخواهد دروغ بگوید. ناگهانی کتابخانهای بسازد که البته دروغ ۶۳ درصدیاش از رنگ و روی و بیربطی کتابها به هم نمایان میشود.
آدمها شبیه کتابخانهشان هستند!
آقای نامزد
لطفا برای تبلیغ هم که شده، تصویری از کتابخانهی شخصیات منتشر کن.
اصلا باید ببینیم کتابها منظم و دست نخورده چیده شدهاند؟! یا اینکه کتابها با هم گپ میزنند و در هم میلولند!
بعضیها نگاهشان به این تغییر منفی است. میگویند «هر روز به رنگی است» و «حرف مرد یک کلام است.»
انگار آدم باید روی یک نقطه، بیکوچکترین تکان، بایستد که یخ بزند. حتی اگر اشتباه گفته بود، درستش نکند و حتی اگر درست گفته بود، پیش نرود. خوب البته شاید به سابقهی معلقزدنشان هم ربط داشته باشد.
بعضیها هم نگاهشان مثبت است. میگویند: این کجا و آن کجا؟ اصلا کس دیگری شده!
حرفهای هر دو میشود درست باشد، یا نباشد! بستگی دارد روند تغییر او چگونه بوده باشد که تغییر را اعتبار بدهد یا از اعتبار بیاندازد. بشود آن را باور کرد که در مسیر اصلاح و تکامل بوده یا اینکه ناگهانی به طمعی، از این رو به آن رو شده. شب خوابیده و صبح کس دیگری شده.
اما مسیر تغییر را از کجا باید رهگیری کرد؟ صداقت یک نفر (مثلا همین نامزدها) را بر حرفهای امروز چگونه باید سنجید؟
به نظرم کتابخانههای شخصی آدمها (نامزدها) شفافترین نمایه برای بررسی ادعا، افکار و رفتار آنها هستند.
باید از آنها خواست تصویری از کتابخانهی شخصیشان منتشر کنند که ببینیم در سالهای رفته چه کتابهایی خواندهاند؟! کتاب خریدنشان از کجا شروع شده و حالا به کجا رسیده؟
سالهای کودکی چه خواندهاند؟ در جوانی به چه راهی بودهاند؟ و حالا در همین سه چهار سال چه خواندهاند؟ چه تغییری در کتابهایشان رخ داده؟
کتابخانهها کمتر دروغ میگویند.
کتابخانه، کتاب به کتاب پیش میآید. قدم به قدم شیوهی فکری آدمها را همراهی میکند. شاید صاحب کتابخانه هم نداند چه راهی را طی کرده؟! کتابخانه اما راوی صادق و گویای راهی است که آمده و نقطهای که در آن ایستاده.
مگر آنکه کسی با کتابها که نه، با کتابخانهاش، بخواهد دروغ بگوید. ناگهانی کتابخانهای بسازد که البته دروغ ۶۳ درصدیاش از رنگ و روی و بیربطی کتابها به هم نمایان میشود.
آدمها شبیه کتابخانهشان هستند!
آقای نامزد
لطفا برای تبلیغ هم که شده، تصویری از کتابخانهی شخصیات منتشر کن.
اصلا باید ببینیم کتابها منظم و دست نخورده چیده شدهاند؟! یا اینکه کتابها با هم گپ میزنند و در هم میلولند!
ارسال نظر