گوناگون

توصیه مشاور سابق وزارت خارجه آمریکا به اوباما

پارسینه: درست است که بسیاری از کاندیداها اظهارات سعید جلیلی در خصوص مقاومت بدون مصالحه با غرب را رد کردند اما شاید به جرات بتوان ادعا کرد که صریح ترین انتقادها از زبان علی اکبر ولایتی به گوش رسید.

مشاور ویژه سابق کنترل تسلیحاتی وزارت خارجه آمریکا که در فاصله سالهای 2009 تا 2013 در جریان مذاکرات 1+5 با تهران هم نقش داشته در تازه ترین نوشتار خود در فارن پالیسی به بررسی امکان مذاکره با تهران در سایه دولت حسن روحانی پرداخته است :

هنوز نمی توان پیش بینی کرد که آیا حسن روحانی در قامت رئیس جمهور ایران در مسیر توسعه مذاکرات هسته ای با غرب قدم برخواهد داشت یا خیر؟ اما اگر ایالات متحده و شرکای اروپایی اش به فکر بهره برداری از فرصتی هستند که احتمالا پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران پدیدار شده باید هرچه سریع تر دست به اقدامات فوری بزنند.

دلایلی برای خوش بینی به بهبود اوضاع وجود دارد. مهم ترین تحولی که در جریان این انتخابات رخ داد - جدا از ذات پیروزی روحانی - رای منفی ایرانی ها به تندروی در سیاست خارجی بود.

درست است که بسیاری از کاندیداها اظهارات سعید جلیلی در خصوص مقاومت بدون مصالحه با غرب را رد کردند اما شاید به جرات بتوان ادعا کرد که صریح ترین انتقادها از زبان علی اکبر ولایتی به گوش رسید. ولایتی که سابقه حضور در راس هرم وزارت خارجه ایران و مشاوره رهبری را در کارنامه خود دارد در هفتم ژوئن در مناظره ای انتخاباتی در این خصوص گفت:" زمانی که شما در ازای سه گام برداشته شده خود خواهان 100 گام از سوی طرف مقابل هستید در حقیقت به دیگران سیگنال می دهید که خواهان پیشرفت در مذاکره نیستید. " ولایتی در ادامه سخنانش تاکید می کند که مشکلات امروز فرزند مشکلات موجود در مذاکرات هسته ای است.

این اظهارنظر از سوی ولایتی از دو منظر قابل توجه و اهمیت است:

نخست آنکه ولایتی و دیگر منتقدان سیاست خارجی فعلی دولت ایران با این سخنان ارتباط مستقیمی میان اشتباه در مذاکرات و تحریم های اعمال شده بر مردم ایجاد کردند؛ این چهره های سیاسی با زبان بی زبانی تاکید کردند که اگر ایران خواهان پایان دادن به مشکلات اقتصادی داخلی و و بهبود وجه خود در سطح بین المللی است باید رویکرد معتدل تری در مذاکرات هسته ای اتخاذ می کرد.

دوم آنکه این اظهار نظر در حقیقت نفی این گزاره است که بحران اقتصاد داخلی را ناشی از اشتباهات محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران است و نه مولود تحریم های غرب.

اختلافی که بر سر نحوه رسیدگی به پرونده هسته ای ایران در میان چهره های حاضر در انتخابات به چشم خورد نشان داد که به باور بسیاری از دولتمردان ایرانی تنها راه برای عبور از بن بست به وجود امده سر و سامان دادن به پرونده هسته ای است.

این تحلیل گر امریکایی در ادامه نوشتار خود با طرح این ادعا که در ایران تصمیم گیرنده نهایی در خصوص مذاکرات هسته ای شخص رهبری است تاکید می کند که نباید نقش روحانی در این دایره را نادیده گرفت: روحانی این پنانسیل را دارد که بسیار بیشتر از محمود احمدی نژاد در پرونده هسته ای ایران نقش ایفا کند. این پتانسیل نه تنها به دلیل سابقه حضور وی در رأس تیم مذاکره کننده هسته ای ایران بلکه به دلیل حمایت بخش قابل توجهی از دولتمردان و سیاستمداران ایرانی از استراتژی وی در تعامل زیرکانه با غرب ، در او وجود دارد.

آینهورن در ادامه این مطلب با اشاره به لزوم توجه دولت اوباما به برنامه هسته ای ایران درست در روزهایی که دولتمردان در تهران در حال بازبینی سیاست های هسته ای خود هستند، تاکید می کند که در حال حاضر در امریکا چند دیدگاه در خصوص روی کارآمدن روحانی و تاثیر حضور او بر پرونده هسته ای ایران وجود دارد:

در داخل کابینه کسانی هستند که به استراتژی صبر بیشتر در برابر دولت جدید ایران اعتقاد دارند. آنها معتقد هستند که اوباما باید منتظر نشسته و ببیند که آیا ایرانی ها برای ادامه مذاکرات به شکل سازنده متمایل هستند یا خیر؟

برخی نیز اعتقاد دارند که امریکا نباید بر سر میز مذاکره با خودش مصالحه کند آنهم بدون آنکه از تغییر رویکرد ایران در سایه حسن روحانی مطمئن شده باشد.

با اینهمه افرادی که به استراتژی " طرف مقابل گام نخست را بردارد " اعتقاد دارند نباید این نکته را فراموش کنند که دولت روحانی برای اعمال تغییر در راهبرد هسته ای که در 8 سال گذشته توشه راه قرار گرفته با چه مشکلات و مخالفت های داخلی روبه رو است.
شاید در این فضا پاسخ مثبت دادن به درخواست های متفاوتی که از سوی اعضای گروه 1+5 مطرح می شود برای روحانی آسان تر از برداشتن گام نخست باشد.

اعضای گروه 1+5 در تمام این سالها تمرکز خود را بر بسته مورد توافقی جمع کرده اند که اصلی ترین مفاد آن اعتماد سازی بوده است. مسائلی مانند غنی سازی 20 درصدی اورانیوم و تاسیسات هسته ای مخفی چون فردو.
این در حالی است که طرف ایرانی تاکید دارد که میزان تحریم های اعمال شده علیه ایران به دلیل برنامه هسته ای آن بی حد و حصر است و بر همین اساس تضمینی وجود ندارد که ایران با برداشتن گام نخست شاهد تعدیل یا حذف تحریم ها باشد.

برخی ناظران روند پرونده هسته ای ایران از ابتدا تا به امروز اعتقاد دارند که اکنون زمان تغییر رویه در مفاد مذاکرات میان ایران و غرب فرارسیده و زمان آن است که دو طرف به توافقنامه ای جامع تر بیندیشند؛ توافقنامه ای که در آن مشخص شده باشد غربی ها با چه نوع از فعالیت های هسته ای ایران موافق هستند.

طرفداران این تغییر رویه اعتقاد دارند که انتقاد ایران به روند سابق صحیح است چرا که تهران نمی تواند بر تمامی فعالیت های خود در حالی که نمی داند انتهای این بازی چه برگه هایی در دست خواهد داشت ، مهر پایان بکوبد.

بحث موجود دیگر این است که تمرکز بیش از اندازه بر داستان غنی سازی 20 درصد اورانیوم در فردو در حالی که ایرانی ها دستگاه های جدید غنی سازی خود را در نظنر راه اندازی کرده اند بی معنا است.

اما مخالفان این راهکار ادعا می کنند که تغییر رویه در نهایت منجر به بسته شدن دست گروه 1+5 بر سر میز مذاکره با ایران خواهد شد. به باور این گروه ایرانی ها در این روند از اقدام های اعتمادساز اولیه معاف می شوند و در نهایت مشخص نیست که در پایان بازی به مطالبه های غرب در خصوص برنامه هسته ای خود پاسخ کامل دهند.

عضو سابق تیم مشاوره باراک اوباما در پرونده هسته ای ایران در ادامه تاکید می کند که شاید امکان تلفیق مناسب دو راهکار قدیمی و جدید در پرونده هسته ای ایران وجود داشته باشد.

دو طرف می توانند تلاش خود را بر نقشه راهی متمرکز کنند که مولفه های کلی و یا اصول مورد نظر غرب را در برداشته و البته دورنمایی از پایان درخواست ها و انتهای جاده مذاکره را هم به ایرانی ها نشان می دهد. بر اساس این نقشه راه ایران باید یک یا دو گام اعتماد ساز برداشته و در نهایت هم باید بندی در این توافقنامه گنجانده شود که بر اساس آن گزارش های آژانس بین المللی انرژی هسته ای و البته قطعنامه های سازمان ملل مورد عنایت و قبول دو طرف قرار گیرد.

زمانی که دو طرف در مرحله نخست در خصوص کلیت های مذاکره در نقشه راه به توافق رسیدند ، هر دو می توانند به مقاد جزئی تر بسته های پیشنهادی در رویه فعلی مذاکره بازگشته و به نوعی مسائل مطرح شده در مذاکرات آلماتی را به روز کنند.

اما سخت ترین مساله مورد توافق غرب و ایران داستان غنی سازی اورانیوم است. مطالبه ایران از گروه 1+5 مشخص است: غرب باید به صراحت حق غنی سازی اورانیوم ایران را به رسمیت بشناسد.

ایرانی ها امیدوار هستند که با گرفتن پاسخ مثبت از غرب در این خصوص در مراحل آتی مذاکره دست بالا را داشته باشند و در نهایت منجر به کاهش ذخیره اورانیومی خود نشوند.

در سوی دیگر این داستان ایالات متحده ای قرار دارد که نمی داند در خصوص حق غنی سازی باید چه موضع گیری مشخصی داشته باشد. در معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته ای بر ضرورت حق اعضا برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای تاکید شده است. اما در خصوص حق غنی سازی در معاهده سخن خاصی به میان نیامده است. پروسه غنی سازی اورانیوم هم در مسائل صلح آمیز هسته ای وجود داشته و هم بخشی از مراحل تولید سلاح هسته ای است.در این مرحله حقوقدان ها می توانند در خصوص وجود بند مجاز بودن غنی سازی در ان پی تی تصمیم گیری کنند اما مساله ای که قابل تحقیق نیست این است که آیا ایران می تواند پیش از به یقین رسیدن غرب در خصوص پایبندی تهران به ان پی تی به غنی سازی خود ادامه دهد؟

غرب و ایران در مذاکرات خود نباید تمام تمرکز را بر واژه "حق" بگذارند. شاید بهترین راه بررسی راهکارهایی باشد که بر اساس آن ایران بتواند به جامعه بین المللی این اطمینان را بدهد که از مسیر صلح آمیز در برنامه هسته ای خود خارج نخواهد شد.

علاوه بر این غرب باید مطمئن باشد که ایران در نیمه راه در مسیر برنامه هسته ای خود تغییر جهت نخواهد داد. برای نیل به این هدف باید محدودیت هایی بر ظرفیت غنی سازی و میزان اورانیوم غنی سازی شده اعمال شده و البته نظارت هایی نیز در این مسیر شکل بگیرد.

نویسنده این مطلب برای فارن پالیسی در نهایت تاکید می کند که اوباما باید برای نشان دادن حسن نیت خود رسما اعلام کند که مهیای حذف تمامی تحریم های یک جانبه و تحریم های اعمال شده از سوی شورای امنیت سازمان ملل است.
البته همزمان باید گوشزد کرد که حذف این تحریم ها به شکل گام به گام و در مقابل اقدام های مثبت ایرانی ها صورت خواهد گرفت.

از سوی دیگر اوباما باید این نگاه منفی در میان برخی سیاستمداران ایرانی را که پرونده هسته ای ابزاری برای تغییر نظام در ایران است از میان بردارد.

اختلاف ها میان واشنگتن و تهران بسیار است اما پرونده هسته ای باید از سایر موارد مورد اختلاف و انتقاد جدا شده و البته کاخ سفید نیز بپذیرد که ایرانی ها خود باید در خصوص ماهیت نظام و حکومت خود تصمیم بگیرند.

مذاکرات میان ایران و غرب احتمالا در پاییز از سر گرفته خواهد شد. در این بازه زمانی برنامه هسته ای ایران همچنان سیر پیشرفت را طی خواهد کرد و اوباما نیز بر همین اساس بود که بارها و بارها تاکید کرد پنجره مذاکره با تهران برای همیشه بازنخواهد ماند. هیچ کس در داخل دولت امریکا نمی داند که آیا نتیجه انتخابات در ایران و روی کار امدن حسن روحانی در نهایت دریچه ای نو در مذاکرات گشوده است یا خیر؟ اما حتی اگر دورنمای نیل به این توافق هم بسیار تار است باز هم واشنگتن باید از تمام ظرفیت های خود برای بهتر ظاهر شدن در مذاکرات آتی با ایران استفاده کند. شاید فرصت های آنچنانی دیگری وجود نداشته باشد.

*تحلیل گر ارشد در موسسه بروکینگز. وی در فاصله سالهای 2009 تا 2013 در مقام مشاور ویژه در دپارتمان کنترل تسلیحات وزارت امور خارجه امریکا حضور داشته است. در همین سالها بود که وی در دایره تیم مشاوره ای باراک اوباما در خصوص مصالحه با ایران در قالب گروه 1+5 هم فعالیت داشت.


منبع: عصر ایران

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار