آقاي شورجه شما يا داودنژاد؟!
پارسینه: آقاي جمال شورجه، داودنژاد چه گفته؟ جز حمايت از توليد سينماي ملي ايران؟ او از قاچاقچيان كه در زد و بند با سياست و سرمايه، توليد كالاي ملي را زمين زدهاند سخن گفته.
آقاي جمال شورجه، داودنژاد چه گفته؟ جز حمايت از توليد سينماي ملي ايران؟ او از قاچاقچيان كه در زد و بند با سياست و سرمايه، توليد كالاي ملي را زمين زدهاند سخن گفته.
شما چه نسبتي با قاچاقچيان داريد؟! شما و هم قطارانتان سالهاست كه در توهم و توطئه، مترسكي ساختيد برابر ما، بي آن كه بدانيد كلاغها دست آموز خودتان هستند.
آيا هنوز آنقدر صداقت در شما نمانده كه به جدول اعمال و افعالتان نگاه كنيد؟ ببينيد در اين همه سال چه كرديد؟
خانه سينما مال اهالي سينماست و دولت در افول شما، كه درش را بسته، حالا زور ميزند فتح ظفرش را به نام شما يا خودش بزند.
بازي جالبي است. از سينماي ايران به يمن ريلگذاري شما فقط همين خانه مانده كه اگر باز هم شود تازه مشكلاتش سرباز ميكند.
دولت تغيير ميكند و من شير و شكرم نميشود. چون ترديدي ندارم كه شما همچنان در جاهاي ديگر، قيچي به دست به تداوم توهم سازي مشغول خواهيد شد.
شوراهاي بسياري براي شما جا دارند. من با اعتقادتان كاري ندارم. به شرطي كه شما هم چنين كنيد كه نكرديد (يادتان هست در پرونده سازي براي من در سال شصت و هفت به بهانه فيلم «چون باد» شما و همپيمانانتان چه كرديد با من و چه گفتيد؟ از سر دلجويي گفتيد من تنها عقيدهام را گفتم و من هم گفتم من هم چنين كردم.
من هم عقيدهام را گفتهام. شما حق داشتيد و داريد و ما نه؟ ميدانيد آن فيلم را كه به بهانه نفي سنت و مذهب نابود كرديد و مرا هم خانه نشين آن سالها، در تداوم چه اتفاقي برايش افتاد؟ آن فيلم لت و پاره شده را در ايام سوگواري از سيماي وطني پخش كردند و نه خللي در ايمان مومنين رخنه كرد و نه هيچ كس پرسيد پس چرا سالها تاوان آن كار را داديد.
تنها من خانه نشين شدم و مغضوب؟ هنوز از اين اتفاقات درس نگرفتيد؟ تفاوت من و شما و داودنژاد در چيست؟ چه كسي به شما حق داده كه خود را برتر و بالاتر از من و داودنژادها بدانيد؟ تنها اعتقاد شما به يك باور كه منطبق با سياست رسمي است براي شما شده پشتوانه. آيا در شرايط برابر، براي شما چنين امكاني وجود داشت يا دارد؟
به داودنژاد ميگوييد خوراك دشمن ساز پختي اما به آشپزخانه خودتان سري نميزنيد؟ شما مواد لازم را فراهم كرديد.
يك قيچي به دست حالا متبسم، به عنوان مشاور سرآشپز ميوههاي رنگين را به بهانههاي مختلف ـ رنگين است، محرك است و يا ... كنار ميگذارد و سر آخر آشپز ميماند و احتمالاً چند عدد پياز تا با پوست كندنش گريهاش را لاپوشاني كند!
وقتي امكان فيلمسازي، نوشتن، گفتن و... را ندارد، چه بكند؟
اگر فضايي براي فيلمسازي و ابراز عقيده وجود داشت چنين ميشد؟ چه كسي تعيين ميكند كه تو دشمن شاد كن نيستي و عليرضا داودنژاد هست؟ اميدوارم درام نويسي در مكتب شما كفر نباشد، همانطور استفاده از بازيگر خارجي موهايش ما را تحريك نميكند ـ بدانيد كه هر چه آدم بد قوي باشد آدم خوبه مجبور به تحرك بيشتر ميشود.
از اين رواست كه شما و دوستان همقطارتان درام مهيجي ساختيد. سينما را به دستجات مختلف تقسيم كرديد. تفرقه انداختيد و... شما اين خوراك ساختيد يا داودنژاد؟
او از نبود رسانه واقعاً ملي گفت و اين كه در محدوديتهاي پوچ و بيهودهسازي مردم در كما رفته و گرفتار در روزمرهگي و غم نان ـ شما و برادرانتان كه نداريد ـ به آرامش با اين واليومهاي تصويري ميرسند.
بله، وقتي در رسانه ملي و سينماي كشور فقط شما و دوستان به ديگران حق گفتن و نگفتن ميدهيد و تصور ميكنيد ما گوسفندان شما هستيم و شما چوپان، نتيجهاش چنين نميشود؟
پرسش اين است، وقتي همه بتوانند حرف بزنند و بنويسند و بسازند چه ميماند براي آن چه شما بيگانه ميخوانيدش. اگر خبر رساني آزاد و آزادي فردي وجود داشته باشد آنها نبايد كارشان را تعطيل بكنند؟ اما بيگانهها بهتر از خوديها كار ميكنند و ميتوان به راحتي گفت كه «با من هر چه كرد آن آشنا كرد!» البته شما هم صنف و هم كار من هستيد ولي آشناي من نيستيد.
عليرضا داودنژاد از اهالي سينما نيست، خود سينماست. حرص سينما را ميزند و اهالياش را كه حالا به تدبير شما سالها بيكار شدهاند. شما از اهالي مميزانيد و طبيعي است كه در فهم اين نكته به توهم نجات جهان، اين مصاديق را نفهميد.
عدهاي كه شما به عنوان هيئت مديره خانه سينما برگزيديد، نماينده سه ـ چهار صنف احتمالياند كه البته آن هم جزو سينمايند. خانه سينمايي كه شما ميگوييد غيرقانوني است، رئيسي داشته در همان زمانها كه حالا جزو سردمداران اين بازي است.
آن زمان ايشان قانوني بودند؟! شما حتي به قانون خودتان هم پايبند نيستيد. هيئت مديره فرمايشي شما نبايد طبق قانون و البته با تصويب مجمع عمومي ـ كه محلي از اعراب در ديكته شما ندارد ـ مدارك و كار غيرقانوني را شما كرديد كه در خانه سينما را پلمب كرديد و عليرضا داودنژاد داشت عين قانون رفتار ميكرد.
شما نه مالك خانه سينماييد و نه حافظ آن. در اين يادداشت مجال بررسي چند و چون خانه سينما نيست.
عليرضا داودنژاد به مدد سينما در اين سالها مانده، شماها به مدد چه ميمانيد؟ نيازي به اثبات نيست تابلوي بدون شرح تعطيلي خانه سينما يعني تعطيلي سينماي ايران كه افتخارش نصيب شما و وزير و معاونانشان شده. البته اين روسياهي به ذغال ميماند. اوضاع تغيير ميكند ولي من و شما ميمانيم و اين ديگ كه همچنان ميجوشد!
منبع:بانی فیلم
ارسال نظر