بغضي كه در برنامه "احسان عليخاني" شكسته شد

"عليخاني" با سلام دوباره"ماه عسل"يازدهم را آغاز كرد و گفت:سلام به روي ماه شما ،از اين همه لطف ،محبت و بنده نوازي كه از سمت شما روانه برنامه خودتان مي شود ممنون و سپاسگذارم.

و سپس تيتراژ برنامه با صداي" فرزاد فرزين "در فضاي برنامه طنين انداز شد.

"عليخاني" اظهار داشت:همه ي كساني كه در اين لحظه ها براي روي آنتن بردن " ماه عسل "تلاش مي كنند، بسيار كار سخت و طاقت فرسايي را انجام مي دهند.

"عليخاني" پس از تشكر از قدر داني و محبت مخاطبان عنوان كرد: از نقدهاي منصفانه و در جاهايي هم غير منصفانه شما تشكر مي كنيم،منتقدان از شكل و قيافه ي من خوششان نمي آيد ولي ما نقدهاي آنها را مي خوانيم چرا كه اين يك رسانه ملي است و زماني كه من در اين برنامه قرار گرفتم پس همه، حق اظهار نظر دارند ولي در صورتي كه نقد شان بي انصافي نباشد.

كساني كه قلم به دست مي گيرند بار امانت سنگيني به دوش دارند هرچه درمورد من مي خواهند ،بنويسند ولي آنچه درباره مهمانان ما نقل مي كنند وارونه نباشد .

وي با اشاره به برنامه شب گذشته" ماه عسل "گفت: درباره برنامه ديروز واكنش هاي زيادي داشتيم و از خدا خواستيم تا روز عيد فطر خانواده اين شهيد پيدا شود ودر برنامه ما حضور پيدا كنند.

مهمانان" ماه عسل " در بخش اول ،خانمي به همراه مادرش بودند كه در گوي طلايي برنامه قرار گرفته بودند.

مهمان قصه ي زندگي خود را اينگونه آغاز كرد: حدود هشت سال پيش بدليل وجود يك غده در قفسه سينه ام به دكتر مراجعه كردم تشخيص دكترها سرطان بود و از همان اوايل بيماري ام همسرم مرا از خانه بيرون كرد بنابراين بدليل ناراحتي روحي، بيماري ام تشديد شد .

وي ادامه داد:داراي دو دختر 18و 11 ساله هستم ولي همسر سابقم اجازه ديدن فرزندانم را به من نمي دهد.

مهمان برنامه باز گويي قصه اش همرا ه با بغض و گريه بود و از بي محبتي همسرش در طي اين سالها اظهار ناراحتي مي كرد.

"عليخاني" هنگام بازگوكردن مهمان از تمام زندگي و بي مهري همسرش، اورا دعوت به آرامش كرد و اينكه چون همسر و خانواده اش در اينجا حضور ندارد نبايد درباره آنها سخن گفته شود.

"عليخاني" از مادر اين خانم خواست تا فرزندش را به آرامش دعوت كند و بعد آنها را دعوت كرد تا شنونده ي قصه ي مهمان بعدي "ماه عسل" باشند.

"پيام دهكردي" بازيگر سينما ،تئاتر و تلويزيون مهمان بعدي "ماه عسل" بود او با اشاره به حال دگرگون مهمان قبلي برنامه گفت:حدود 10ماه است كه طعم پدر شدن را چشيده ام و زماني كه مهمان شما از دلتنگي خود ودوري از فرزندش سخن مي گفت حال او را كاملا درك مي كنم.شنيدن و ديدن قصه ،دردها و رنج هاي هر انساني بسيار سخت است،هرچند انسان ها در دردها و نقص ها كامل مي شوند.

"پيام دهكردي" قصه ي خود را اينگونه عنوان كرد: پدرم كارمند بازنشسته بانك و مادرم نيزمعلم است من در شهركرد متولد شدم و به علت علاقه به هنر و سينما در سن 17 سالگي به تهران آمدم وبراي رسيدن به هدفم سختي هاي زيادي را تحمل كردم.

وي تصريح كرد:سال 1385 بود كه به طور ناگهاني شرايط جسمي ام دگرگون شد و پس از مراجعه به بيمارستان حال من بدتر شد پس از بستري در بيمارستان دكترها به من گفتند به دليل وضعيتي كه در خون شما ايجاد شده تنها 4 درصد احتمال زنده بودن شما وجود داردپس از شنيدن اين موضوع شب سختي را در بيمارستان گذراندم و به خدا گفتم چرا من؟

شب سختي را تا صبح گذراندم ولي بعد از آن به خود گفتم مي خواهم از لحظه هاي زندگي ام درست استفاده كنم وآن را زندگي كنم.

بعد از مدتي بيماري ام بهبود يافت ولي خوشحالم كه آن اتفاق برايم رخ داد چرا كه بعد از آن اتفاق براي انجام هركاري ،آن را به گونه اي انجام مي دهم كه گويا براي آخرين بار است پس آن را به درستي و كامل و با لذت انجام مي دهم .

وي اظهار داشت:فرصت زيستن ،فرصت يگانه اي است من مي خواهم تا ته آن زندگي كنم و روي پاي خود بايستم.