«خمیربرگ» بهجای «لازانیا»، «دِرَخش» بهجای «فلاش»
پارسینه: فرهنگستان زبان و ادب فارسی تلاش میکند در برابر واژههای بیگانهای که به زبان فارسی وارد میشوند، معادل فارسی قرار دهد، که این واژهسازیها معمولا با حرف و حدیثهایی روبهروست.
برخی واژههای ساختهشده توسط فرهنگستان که به این شرحاند:
«پیج کردن» (page): «پیجویی» (عمل فراخواندن کسی، معمولاً بهطور مکرر، برای مراجعه فوری)، «پیجر»(pager): «پیجو» (دستگاهی که به وسیله آن، شخص برای تماس گرفتن با جایی فراخوانده شود)، «انسرینگ ماشین» (answering machine):«پیامگیر» (دستگاه ضبط خودکارِ پیامهای تلفنی)، «پاراف» (paraph): «پیشامضا» (صورت کوتاهشده امضا؛ امضای پیشنویس قرارداد یا نامه)، «میتینگ» (meeting): «تجمع» (جمع شدن موقت گروهی از مردم که در طی چند ساعت به بحث و تبادل نظر و تصمیمگیری دربارهی مسائل خاصی که ممکن است اجتماعی یا سیاسی باشد، میپردازند؛ این واژه در زبان فارسی بیشتر بار سیاسی به خود گرفته است)
تعداد دیگری از واژههای فرهنگستان هم در ادامه میآید: «لازانیا» (lasagna): «خمیربرگ» (خمیراک برش دادهشده بهصورت نوار پهن)، «هیپنوتیزم» (hypnotism): «خوابگری» (فردی را به شکل مصنوعی از راه تلقین و مانند آن به خوابواره بردن)، «کارواش» (car wash): «خودروشویی» (محل شستوشوی خودروها با دستگاههای خودکار)، «کمپوت» (compote): «خوشاب» (میوهای که در شربت قند یا شکر پخته شود)، «تونل» (tunnel): «دالانه» (گذرگاهی که از زیرزمین یا کوه یا رودخانه بگذرد)، «فلاش» (flash, flashlight): «دِرَخش» (وسیلهای برای تولید نور زیاد و آنی در هنگام عکس گرفتن)، «فرمول»: «دستور» (در ریاضی)، «بروشور» (brochure): «دفترک» (متن چاپی با تعداد صفحات معمولاً کم که اطلاعاتی درباره ویژگیهای کالا یا نمایش یا نمایشگاه و نظایر آن به دست دهد)، «رزرویشن» (reservation): «ذخیرهجا» (نگهداری جا در هواپیما از طرف شرکت هواپیمایی بر اساس درخواست مسافر).
فرهنگستان زبان و ادب فارسی این واژهها را به عنوان پیشنهاد روی سایت خود قرار داده که در صورت تصویب نهایی، در دفتر واژههای مصوب فرهنگستان منتشر خواهند شد.
ارسال نظر