گوناگون

بازیگران به یادماندنی ماه رمضان +عکس

بازیگران به یادماندنی ماه رمضان +عکس

پارسینه: ماه رمضان، یکی از زمان‌هایی است که همیشه برای هر کسی خاطره دارد؛ از روزه‌های کله گنجشکی کودکانه گرفته تا اولین روزه‌ها و افطارهایی که خوردیم. سراغ بازیگرانی رفتیم که ممکن است از این ماه خاطره‌های دور و نزدیکی داشته باشند.

ماه رمضان، یکی از زمان‌هایی است که همیشه برای هر کسی خاطره دارد؛ از روزه‌های کله گنجشکی کودکانه گرفته تا اولین روزه‌ها و افطارهایی که خوردیم. سراغ بازیگرانی رفتیم که ممکن است از این ماه خاطره‌های دور و نزدیکی داشته باشند.

مجله زندگی ایده آل: ماه رمضان، یکی از زمان‌هایی است که همیشه برای هر کسی خاطره دارد؛ از سحری خوردن گرفته تا سفره‌های رنگین افطار. از روزه‌های کله گنجشکی کودکانه گرفته تا اولین روزه‌ها و افطارهایی که خوردیم. سراغ بازیگرانی رفتیم که ممکن است از این ماه خاطره‌های دور و نزدیکی داشته باشند؛ خاطره‌هایی که همیشه در یادشان مانده است و هر سال با رسیدن ماه رمضان دوباره همان فضا برایشان تکرار می‌شود و لبخند را روی لبان‌شان می‌آورد.

اتابک نادری: بازی‌های کودکانه در محله

اتابک نادری را با سریال‌هایی مثل «در پناه تو»، «آپارتمان»،«خانه پدری» و ... می‌شناسیم. خاطره‌های ماه رمضان او بازمی‌گردد در شهر دوران کودکی‌اش: «تمام خاطره‌های خوب من باز می‌گردد به دوران کودکی‌ام، شهر و زادگاهم اردبیل. به خاطر می‌آورم زمانی که ماه رمضان می‌رسید فضا و حال و احوال شهر خیلی با نشاط می‌شد. زمان افطار تمام خیابان‌های شهر خلوت و همه جا تعطیل بود اما درست یک ساعت بعد از افطار شهر دوباره شور و حال می‌گرفت و مهمانی‌های شبانه شروع می‌شد. مردم به خانه‌های همدیگر می‌رفتند و دید و بازدیدهای فامیلی شروع می‌شد. به خاطر می‌آورم من هم در آن دوران کودکی بازی‌های کودکانه‌ام را در محله‌ها خیلی دوست داشتم؛ بازی‌هایی که مختص ماه رمضان بود و با نزدیک شدن ماه رمضان همیشه برای رسیدنش ثانیه شماری می‌کردم تا با دوستانم در محله بازی کنم.»


رضا داوودنژاد: با علی صادقی دیازپام توی چای گروه ریختیم!

رضا داوودنژاد یکی دیگر از بازیگرانی است که 2 سریال برای ماه رمضان داشته؛ یکی از آنها سریال «پشت کنکوری‌ها» بود و دیگری سریال «نون و ریحون». او هم از ماه رمضان خاطره‌های زیادی دارد و سال‌هایی را که سریالی برای ماه رمضان داشته، دوست دارد: «من در ماه رمضان 2 سریال داشتم و خیلی از این قضیه خوشحال بودم که سر سفره افطار با مردم همراه هستم. در 2 سالی که ماه رمضان سریال داشتم، خوشحال بودم و خاطره‌های به یادماندنی از این ماه دارم. اضطرابی که برای رسیدن قسمت‌های سریال داشتیم و دوست داشتیم که زودتر به پخش برسیم اما یکی از خاطره‌ها همیشه در ذهن من می‌ماند. سر فیلمبرداری «پشت کنکوری‌ها» بودیم و قرار بود من و علی صادقی به جشن تولد یکی از دوستان صمیمی‌مان برویم اما خب کار تعطیل نمی‌شد. ما هم بچه‌تر بودیم و شیطنت زیاد می‌کردیم. به دليل اینکه به تولد برسیم، تصمیم گرفتیم که در چای گروه قرص دیازپام بریزیم و همه را خواب کنیم تا کار تعطیل شود و ما به جشن تولدمان برسیم! البته به دوستان صمیمي‌‌مان هشدار دادیم که چای نخورند. خب همه از فیلمبردار تا خانم بخت‌آور خواب‌شان گرفت و کار تعطیل شد و ما هم به تولدمان رسیدیم اما در جشن تلویزیونی عید فطر علی صادقی حواسش نبود و همین خاطره را برای همه جلوی تلویزیون تعریف کرد، بعد هم انداخت تقصیر من! که من هم بعدها از خجالتش درآمدم.»


محسن افشانی: بدترین ماه عسل

محسن افشانی بازیگری است که با سریال «ترانه مادری» شناخته شد و بهترین خاطره ماه رمضان او هم به این سریال بازمی‌گردد: «رمضان سال 87 بود که سریال «ترانه مادری» را بازی کردم، این سریال برای ماه رمضان نبود، اما حال و هوای ماه رمضان در ذهن من باقی مانده است. من با این سریال شناخته شدم و بعد از آن بود که اتفاقات خوبی برای من افتاد. با وجودی که من ماه رمضان را خیلی دوست دارم، اما خاطره اجرای برنامه «ماه عسل» یکی از بدترین خاطره‌هایی است که داشته‌ام. بعد از اجرای برنامه با بی‌معرفتی مدیران مواجه شدم و درگیر بازی‌هایی شدم که خیلی برای من خوشایند نبود.»


مهرانه مهین‌ترابی: سحری خوردن خیلی جالب بود

مهرانه مهین‌ترابی یکی دیگر از بازیگرانی است که به دفعات چهره‌اش را در سریال‌های مناسبتی دیده‌ایم. امسال هم او یک سریال برای شبکه یک دارد. سریال سیروس مقدم با عنوان «بچه‌های نسبتا بد». او خاطره زیادی از ماه رمضان به خاطر نمی‌آورد. فقط همان فضای دوست‌داشتنی دور هم بودن را به یاد می‌آورد: «ماه رمضان یکی از زمان‌هایی است که از همان دوران کودکی من خیلی دوستش داشتم. شاید 7 یا 8 سال بیشتر نداشتم اما سحر به همراه بقیه بيدار می‌شدم و با آنها سحری می‌خوردم. این حس هر سال ماه رمضان با من هست؛ آن موقع فکر می‌کردم که بیدار شدن و سحری خوردن مرا بزرگ می‌کند و مثل آدم بزرگ‌ها می‌شوم. شاید توان روزه گرفتن را نداشتم و روز همه چیز را فراموش می‌کردم و ناهار می‌خوردم. اما خیلی حس خوبی بود. ماه رمضان عادت‌های همیشگی کنار گذاشته می‌شد و سحری خوردن برای من خیلی جالب بود. حس بزرگ شدن و روزه گرفتن...»

  1. پریناز ایزدیار: روزه کاملم، کله گنجشکی شد

پریناز ایزدیار یکی از بازیگرانی است که با سریال‌های «پنج کیلومتر تا بهشت» و «زمانه» او را می‌شناسیم. او این روزها درگیر سریالی به نام «روبیک» به کارگردانی مهیار عبدالملکی است. این سریال قرار است در شبکه خانگی منتشر شود و او در این سریال نقش یک دختر جنوب شهری را بازی می‌کند. اولین بار او را در سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» که یک سریال برای ماه رمضان بود، در نقش یک روح دیدیم. او یک خاطره دور از ماه رمضان دارد؛ زمانی که بچه بود و علاقه داشت درست مانند مادرش روزه بگیرد: «یادم می‌آید بچه بودم و ماه رمضان همه دوستانم روزه کله گنجشکی می‌گرفتند. من تصمیم داشتم درست مانند مادرم روزه کامل بگیرم اما وسط روز آنقدر تشنه‌ام شده بود که روزه‌ام را خوردم! از ترس اول به هیچ کس نگفتم اما بعد با عذاب وجدان پیش مادرم رفتم و اعتراف کردم که روزه‌ام را خورده‌ام. خیلی حس بدی بود اما خب مادرم دلداری‌ام داد که چیزی نیست. خاطره من از ماه رمضان همان روزه‌ای است که خوردم.»


مجله زندگی ایده آل: ماه رمضان، یکی از زمان‌هایی است که همیشه برای هر کسی خاطره دارد؛ از سحری خوردن گرفته تا سفره‌های رنگین افطار. از روزه‌های کله گنجشکی کودکانه گرفته تا اولین روزه‌ها و افطارهایی که خوردیم. سراغ بازیگرانی رفتیم که ممکن است از این ماه خاطره‌های دور و نزدیکی داشته باشند؛ خاطره‌هایی که همیشه در یادشان مانده است و هر سال با رسیدن ماه رمضان دوباره همان فضا برایشان تکرار می‌شود و لبخند را روی لبان‌شان می‌آورد.

اتابک نادری: بازی‌های کودکانه در محله

اتابک نادری را با سریال‌هایی مثل «در پناه تو»، «آپارتمان»،«خانه پدری» و ... می‌شناسیم. خاطره‌های ماه رمضان او بازمی‌گردد در شهر دوران کودکی‌اش: «تمام خاطره‌های خوب من باز می‌گردد به دوران کودکی‌ام، شهر و زادگاهم اردبیل. به خاطر می‌آورم زمانی که ماه رمضان می‌رسید فضا و حال و احوال شهر خیلی با نشاط می‌شد. زمان افطار تمام خیابان‌های شهر خلوت و همه جا تعطیل بود اما درست یک ساعت بعد از افطار شهر دوباره شور و حال می‌گرفت و مهمانی‌های شبانه شروع می‌شد. مردم به خانه‌های همدیگر می‌رفتند و دید و بازدیدهای فامیلی شروع می‌شد. به خاطر می‌آورم من هم در آن دوران کودکی بازی‌های کودکانه‌ام را در محله‌ها خیلی دوست داشتم؛ بازی‌هایی که مختص ماه رمضان بود و با نزدیک شدن ماه رمضان همیشه برای رسیدنش ثانیه شماری می‌کردم تا با دوستانم در محله بازی کنم.»


رضا داوودنژاد: با علی صادقی دیازپام توی چای گروه ریختیم!

رضا داوودنژاد یکی دیگر از بازیگرانی است که 2 سریال برای ماه رمضان داشته؛ یکی از آنها سریال «پشت کنکوری‌ها» بود و دیگری سریال «نون و ریحون». او هم از ماه رمضان خاطره‌های زیادی دارد و سال‌هایی را که سریالی برای ماه رمضان داشته، دوست دارد: «من در ماه رمضان 2 سریال داشتم و خیلی از این قضیه خوشحال بودم که سر سفره افطار با مردم همراه هستم. در 2 سالی که ماه رمضان سریال داشتم، خوشحال بودم و خاطره‌های به یادماندنی از این ماه دارم. اضطرابی که برای رسیدن قسمت‌های سریال داشتیم و دوست داشتیم که زودتر به پخش برسیم اما یکی از خاطره‌ها همیشه در ذهن من می‌ماند. سر فیلمبرداری «پشت کنکوری‌ها» بودیم و قرار بود من و علی صادقی به جشن تولد یکی از دوستان صمیمی‌مان برویم اما خب کار تعطیل نمی‌شد. ما هم بچه‌تر بودیم و شیطنت زیاد می‌کردیم. به دليل اینکه به تولد برسیم، تصمیم گرفتیم که در چای گروه قرص دیازپام بریزیم و همه را خواب کنیم تا کار تعطیل شود و ما به جشن تولدمان برسیم! البته به دوستان صمیمي‌‌مان هشدار دادیم که چای نخورند. خب همه از فیلمبردار تا خانم بخت‌آور خواب‌شان گرفت و کار تعطیل شد و ما هم به تولدمان رسیدیم اما در جشن تلویزیونی عید فطر علی صادقی حواسش نبود و همین خاطره را برای همه جلوی تلویزیون تعریف کرد، بعد هم انداخت تقصیر من! که من هم بعدها از خجالتش درآمدم.»


محسن افشانی: بدترین ماه عسل

محسن افشانی بازیگری است که با سریال «ترانه مادری» شناخته شد و بهترین خاطره ماه رمضان او هم به این سریال بازمی‌گردد: «رمضان سال 87 بود که سریال «ترانه مادری» را بازی کردم، این سریال برای ماه رمضان نبود، اما حال و هوای ماه رمضان در ذهن من باقی مانده است. من با این سریال شناخته شدم و بعد از آن بود که اتفاقات خوبی برای من افتاد. با وجودی که من ماه رمضان را خیلی دوست دارم، اما خاطره اجرای برنامه «ماه عسل» یکی از بدترین خاطره‌هایی است که داشته‌ام. بعد از اجرای برنامه با بی‌معرفتی مدیران مواجه شدم و درگیر بازی‌هایی شدم که خیلی برای من خوشایند نبود.»


مهرانه مهین‌ترابی: سحری خوردن خیلی جالب بود

مهرانه مهین‌ترابی یکی دیگر از بازیگرانی است که به دفعات چهره‌اش را در سریال‌های مناسبتی دیده‌ایم. امسال هم او یک سریال برای شبکه یک دارد. سریال سیروس مقدم با عنوان «بچه‌های نسبتا بد». او خاطره زیادی از ماه رمضان به خاطر نمی‌آورد. فقط همان فضای دوست‌داشتنی دور هم بودن را به یاد می‌آورد: «ماه رمضان یکی از زمان‌هایی است که از همان دوران کودکی من خیلی دوستش داشتم. شاید 7 یا 8 سال بیشتر نداشتم اما سحر به همراه بقیه بيدار می‌شدم و با آنها سحری می‌خوردم. این حس هر سال ماه رمضان با من هست؛ آن موقع فکر می‌کردم که بیدار شدن و سحری خوردن مرا بزرگ می‌کند و مثل آدم بزرگ‌ها می‌شوم. شاید توان روزه گرفتن را نداشتم و روز همه چیز را فراموش می‌کردم و ناهار می‌خوردم. اما خیلی حس خوبی بود. ماه رمضان عادت‌های همیشگی کنار گذاشته می‌شد و سحری خوردن برای من خیلی جالب بود. حس بزرگ شدن و روزه گرفتن...»

  1. پریناز ایزدیار: روزه کاملم، کله گنجشکی شد

پریناز ایزدیار یکی از بازیگرانی است که با سریال‌های «پنج کیلومتر تا بهشت» و «زمانه» او را می‌شناسیم. او این روزها درگیر سریالی به نام «روبیک» به کارگردانی مهیار عبدالملکی است. این سریال قرار است در شبکه خانگی منتشر شود و او در این سریال نقش یک دختر جنوب شهری را بازی می‌کند. اولین بار او را در سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» که یک سریال برای ماه رمضان بود، در نقش یک روح دیدیم. او یک خاطره دور از ماه رمضان دارد؛ زمانی که بچه بود و علاقه داشت درست مانند مادرش روزه بگیرد: «یادم می‌آید بچه بودم و ماه رمضان همه دوستانم روزه کله گنجشکی می‌گرفتند. من تصمیم داشتم درست مانند مادرم روزه کامل بگیرم اما وسط روز آنقدر تشنه‌ام شده بود که روزه‌ام را خوردم! از ترس اول به هیچ کس نگفتم اما بعد با عذاب وجدان پیش مادرم رفتم و اعتراف کردم که روزه‌ام را خورده‌ام. خیلی حس بدی بود اما خب مادرم دلداری‌ام داد که چیزی نیست. خاطره من از ماه رمضان همان روزه‌ای است که خوردم.»

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار