طنز/ ضربه‌ایستگاهی، چسبیده به هجده، با پرش اضافه فقط با دو میلیون تومان

در فوتبال ایران باب شده تیم هایی که خوب نتیجه نمی گیرند پای فوتبال ناپاک راوسط می‌کشند و شروع به افشاگری می‌کنند. یکی از افشاگری های صورت گرفته این است که گفته می شود یک زن با بازیکنان تماس می گیرد و از آنها می خواهد در ازای دریافت مزایایی، کار تیم خودشان را یکسره کنند.
- الو سلام، خوبی؟
- مرسی، شما؟
- کاریت نباشه من کی هستم. بگو ببینم اهلش هستی یا نه؟
- بله؟! ببخشید میشه دو دقیقه دیگه تماس بگیرید. (گوشی را می چسباند به دهانش و آرام می گوید) من الان جایی هستم، نمیتونم صحبت کنم.
- پس بگو اهلش نیستی دیگه، بای بای.
- نه، نه... اهلش هستم قطع نکن. فقط باید خودتو معرفی کنی.
- باز میگه معرفی کن. چی کار داری من کی ام؟ تو پولتو می گیری و یه گل به خودی می زنی، همین.
- آهان از اون لحاظ؟
- پس فکر کردی از کدوم لحاظ؟
- ولی این خیلی کار کثیفیه.
- پس نیستی؟
- بستگی داره چقدر بدین.
- بستگی داره تو چقدر مایه بذاری برامون.
- ببین خانم، هر کاری نرخ خودشو داره. ما پنالتی بدیم دو تومن می گیریم.
- پنالتی؟ اخراج؟ فی چنده؟
- نیمه اول باشه 10 تومن، نیمه دوم شیش تومن.
- چه خبره آقا؟ همین هفته پیش من دوتا پنالتی با اخراج نیمه اول خریدم هفت تومن.
- میدونم از کی خریدی. اون اخراج بشه با اینکه من اخراج بشم یکیه؟ اون بابا که از دقیقه 20 تماشاگر خودی علیه ش شعار می ده.
- ارزون تر چی داری به ما بدی؟
- اجازه بده دفترمو نگاه کنم... ببین ایستگاهی دارم برات موقعیت عالی، دیدنی، چسبیده به خط هجده، دیوار دفاعی روی خط دروازه... یک و پونصد.
- نه بابا ایستگاهی زن ما نداریم.
- خودم می پرم بالا از زیر پام بزنه. منتها اینجوری دو تومن میشه ها.
- اخراج خالی چنده؟
- یک و دویست، اما شما چون مثل خواهرم می مونی بهت میگم اخراج خالی نبر. الان مد شده تیم های 10 نفره باانگیزه تر بازی می کنن. وگرنه من خودم دارم تو دست و بالم. تازه بعد از اخراج هم زار زار گریه می کنم عمرا کسی شک نکنه.
- پس اجازه بده من یه حساب و کتاب بکنم دوباره زنگ می زنم.
- آره، اصلا میخوای یه دور بین بقیه بچه‌های تیم هم بزن. اما عمرا هیچکس این قیمت بهت نمیگه.
- اون‌وقت شما این پولی که می گیری رو می دی زن و بچت بخورن؟
- جان؟
- ببین جرات داری شب بیا خونه. همه چی بین ما تموم شد. شنیده بودم این کاره‌ای اما باورم نمی شد... اِ اِ اِ اِ اِ... چقدر من ساده بودم. خاک بر اون سر بی لیاقتت.
- الو ... الو شهین.... شهین خیلی زشت بود این کارِت. من فقط داشم دون می پاشیدم که مچشو بگیرم و تحویل کمیته انضباطیش بدم.... الو و و و .

قانون/ امیروفایی