گوناگون

دهلیز؛ حاصل ندار شدن سینما و تلویزیون!

دهلیز؛ حاصل ندار شدن سینما و تلویزیون!

پارسینه: تعارف بین سینما و تلویزیون آنقدر کم شده است که یک کارگردان جوان تلویزیون فیلمی در قد و قامت تلویزیون می سازد و آن را در سینما عرضه...

فیتیله سینمای ایران سال هاست که کم جان است، آنقدر گرما و نور ندارد که حتی خودش را گرم کند برای همین هم هست که در سال فقط دو، سه فیلم آبرومند تولید می کند که هم گیشه مناسب پیدا می کند و هم مردم از تماشای آن لذت می برند و آن فیلم ها را به عنوان آثاری ارزشمند در ذهن و حافظه خود نگه می دارند.

سینمای ایران از روزی به وانفسا افتاد که با تلویزیون قاطی شد.کارگردانان سینما به طمع پول و دستمزد بیشتر راهی تلویزیون شدند و برای این رسانه فیلم و سریال ساختند.البته تلویزیون هم حق مطلب را برای این گروه ادا کرد و دستمزدهای خوبی به آنها داد تا آنها را نمک گیر خود کند و به مخاطبانش ثابت کند، آنقدر اعتبار دارد که می تواند کارگردانان و بازیگران دست اول سینما را در قاب کوچک خود جای دهد.تلویزیون بریز و بپاش خوبی راه انداخت و بیشتر کارگردانان نام آور سینما را به تلویزیون آورد.از ابراهیم حاتمی کیا گرفته تا محمدرضا هنرمند، مسعود جوزانی،فریدون جیرانی ، سیروس الوند و...

سینمای ایران از روزی به سراشیبی افتاد که کارگردانانش به آب باریکه تلویزیون رضایت دادند و ماندند در سایه امن مالی این رسانه.سینمای از روزی با اصل و نسب خود وداع کرد که تهیه کننده ها و کارگردانانش برای تامین گیشه به بازیگران کمدی و روتین تلویزیون روی آوردند و از بازیگرانی برای فروش فیلم استفاده کردند که هر شب و هر روز در تلویزیون انواع دلقک بازی ها را در می آوردند.حالا سال هاست که سینما و تلویزیون ایران قاطی شده اند.بازیگران معروف هم در سایه امن قرار نگرفتند و بازی در قاب کوچک را به بهانه نام بزرگ کارگردان تجربه کردند.از پرویز پرستویی بگیر تا حمید فرخ نژاد و مهتاب کرامتی، امین حیایی و...

سینمای ایران را سینماگران بی اعتبار کردند.آنها سینما را ترک کردند و به تلویزیون آمدند و زمانی که از آنها سوال شد چرا به این رسانه آمدید؟گفتند: سینمای ایران جای کار نیست! بیننده ندارد! تلویزیون مخاطب میلیونی داردو...

سینما و تلویزیون ایران بدجوری با هم قاطی شده اند.حالا دیگر به جز چند فیمساز صاحب سبک مثل مسعود کیمیای،داریوش مهرجویی ، اصغر فرهادی( که زِبلی کرد و سیاه مشق هایش را در تلویزیون نوشت) و علیرضا داودنژاد و چند نفر دیگر،همه کارگردانان سینما، خود را نمک پروده تلویزیون می دانند و دلشان بال، بال می زند که تهیه کننده های این رسانه به سراغشان بیایند و به آنها کار سفارش دهند.

تعارف بین سینما و تلویزیون آنقدر کم شده است که یک کارگردان جوان تلویزیون فیلمی در قد و قامت تلویزیون می سازد و آن را در سینما عرضه می کند و داوران رسمی ترین جشنواره این کشور هم کلی به آن جایزه می دهند و آب هم از آب تکان نمی خورد.

جالب این جاست که تهیه کننده همین فیلم زمانی که برای دریافت جایزه اش بالا سن می رود از «بهروز شعیبی» عزیز! عذر خواهی می کند که داوران جشنواره کم لطفی کردند و زحمتهای او را برای ساخت فیلم «دهلیز» ندیدند و کم به او جایزه دادند!

دهلیز فیلم خوبی است اما نه برای سینما.فیلم خوبی است چون پیامهای مستقیم اخلاقی دارد .
پیام های گل درشتی که انگار شهرداری تهران از اداره زندان ها سفارش گرفته که فیلمی در باب زندانیانی بسازد که بر اثر عصبانیت مرتکب قتل شده اند و حالا پشیمانند و خانواده مقتول بهتر است که قاتل را ببخشد...پیامی که امسال در برنامه های ماه رمضان تلویزیون از جمله ماه عسل بارها و بارها تکرار شد.

در فیلم دهلیز همه آدمها خوب هستند( به جز مرد همسایه که امیر علی بازیگوش زده شیشه پنجره خانه آنها را شکسته است).زندانبانان انگار از بهشت آمده اند و در روی زمین نگهبان زندانیان شده اند.فیلم همه معیارها برای پخش از تلویزیون را رعایت کرده است.حتی یک تار مو هم از بازیگران زن دیده نمی شود که منع پخش از رسانه ملی را داشته باشد.

اما ایراد کلی فیلم که حتی به دل مخاطب تلویزیون هم نخواهد نشست ، ریتم بسیار کُند و خسته کننده دهلیز است.فیلم آنقدر در سکوت بیهوده می گذرد که بیننده را به خمیازه وادار می کند.دهلیز اگر برای تلویزیون ساخته می شد، اصلا نمی توانست، مخاطب را پای خود نگه دارد.او می توانست در حین تماشای فیلم به کانال های دیگر تلویزیون هم سری بزند و یا به کارهای دیگرش هم برسد.

اگر بازی خوب امیر علی را از فیلم دهلیز بگیری، دیگر چیزی ندارد که به تماشایش ترغیب شوی.بازی خوبی که در 15 دقیقه اول فیلم چَم و خَم اش دستت می آید و بعد دیگر آنهم خسته کننده، می شود.البته به همه اینها اضافه کنید این موضوع را که بازیگر نقش امیرعلی قبل از اکران فیلم دهلیز با سریال دودکش به خانه ها آمد و بازی اش برای بیشتر مردم تکراری شد.

دهلیز برای موفقیت در تلویزیون از تبلیغ سینمایی استفاده کرد.حالا دیگر خیلی ها با این فیلم از طریق تیزر، آنونس،پوستر،نقد و گفتگو آشنا شده اند و زمانی که دهلیز بر قاب تلویزیون بنشیند خیلی ها آن را تماشا خواهند کرد.

برخی بازی هانیه توسلی و رضا عطاران را برگ برنده دهلیز می دانند اما آنهایی که سینمای ایران را به شکل حرفه ای دنبال می کنند، می دانند که توسلی یکی از تکراری ترین حس ها و بازی های خود را در دهلیز به نمایش گذاشته و چیزی که به او برای اجرای این نقش کمک کرده، گریم متفاوت اوست.رضا عطاران هم ایکاش تصمیم بگیرد بازیگر کمدی دست اول سینما و تلویزیون ایران بماند و با نقش های جدی و عبوس کام طرفداران خود را تلخ نکند.

امیرعلی رامه

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار