طنز/ وقتی ضمیر ناخود آگاه از دستاورد مذاکرات درد میگیرد
پارسینه: الآن که خبر داده، جان کری گفته است، حتا زودتر از 6 ماه میتوان با ایران به توافق رسید! ضمیرم دارد دادوبیداد میکند که چرا...
انسان جماعت یک چیزی دارد به نام ضمیر ناخودآگاه ! این ضمیر ناخودآگاه اغلب به صورت خودجوش کارهایی میکند، مثلا چیزهایی را به حافظهی خودش میسپارد و بعد در جای دیگری به یاد ما میآورد و باعث میشود ما برخی چیزها را با برخی دیگر از چیزها مقایسه کنیم!
ضمیر ناخودآگاه همهی مردمان جهان مثل هم کار نمیکند. مثلا در برخی از مناطق، این ضمیر پرکار است و در برخی از مناطق کمکار. ضمیر ناخودآگاه همیشه با پرسش خودش را نشان میدهد، مثلا میپرسد: اگر اینجوری هم میشود، چرا قبلا اینجوری نبود؟ چرا قبلا با 160 نفر میرفتند و هیچ اتفاقی نمیافتاد، ولی حالا هفت هشت نفری میروند و کلی اتفاق میافتد؟
امروز ولی ضمیر ناخودآگاه یقهام را گرفته و ول هم نمیکند. صبح داشتم این خبر را میخواندم: «وزیر ارتباطات اخیرا دستور داده ظرفیت پهنای باند اینترنت در ایران، 100 روزه 100 برابر شود، یعنی در عرض 100 روز 60 درصد به ظرفیت اینترنت کشور اضافه خواهد شد.» بعد ضمیر ناخودآگاه آمد روبهرویم ایستاد و زل زد توی چشمانم و گفت: اگر اینجوری هم میشود، چرا قبلا اینجوری نبود؟ یعنی قبلا هم میتوانستند و نکردند؟ یعنی آن دولت قبلی... بعد هم گریه کرد!
ضمیر ناخودآگاه من دغدغههای فرهنگی هم دارد، مثلا میگوید: بیحاشیه و خیلی زود نمایندهی ایران در اسکار مشخص شد، اگر اینجوری هم میشود، چرا قبلا اینجوری نبود؟
بعضی وقتها یاد دانشگاه و دوران دانشجویی میافتد و میپرسد: ستارهدارها دارند ثبتنام میکنند؟ اگر اینجوری هم میشود، چرا قبلا اینجوری نبود؟
خلاصه از صبح تا شب با این ضمیر ناخودآگاه درگیرم! یعنی کلافهام کرده است، دائم میپرسد اگر اینجوری هم میشود، چرا قبلا این جوری نبود؟ و بعد من را میبرد به گذشته و همانجا ول میکند تا عذاب بکشم. مثلا وقتی خبر 100 برابر شدن پهنای باند را خواندم، من را برد به دورانی که هنوز دایلآپ بود و برای باز شدن سایتها نذر میکردیم. بعد پرتم کرد به همین یکی دو سال پیش که برای باز شدن سایت سازمان سنجش باید دعا میکردیم. نمیدانم از دست این ضمیر باید چه کنم؟ حتا دیشب که همسرم ناهار امروز را هم پخت و گذاشت کنار، ضمیرناخودآگاه آمد و گفت: اگر این جوری هم میشود، چرا قبلا اینجوری نبود؟
الآن که خبر داده، جان کری گفته است، حتا زودتر از 6 ماه میتوان با ایران به توافق رسید! ضمیرم دارد دادوبیداد میکند که پس چرا آن همه سال فقط رفتیم توی جلسه و تنها کاری که کردیم، این بود که قرار جلسهی بعد را بگذاریم، چرا الآن اینجوری است؟
گمانم همین روزها باید ضمیرم را به یک روانپزشک نشان بدهم. شاید قرصی چیزی تجویز کند، این ضمیر دست از سرم بردارد.
باقی بقایتان!
منبع: ایسنا / رضا ساکی
خیلی خیلی قشنگ بود!
من فک کنم سر جلسه ی مذاکره، هر چی اونا میگفتن، جلیلی میگفته: نه!