گوناگون

نامه ي دردمندانه یک شهروند خطاب به دکتر روحاني

حسن حسيني موردراز در ابتکار نوشت: مطلعم که اصول سخن گفتن در مرحله ي اول با مخاطب،بايد مستقيم باشد نه در رسانه اما...

بدليل تجربه و عدم جواب مسئولين بالا به مکاتبات، حداقل در حق خودم، جرايد را بر ميگزينم که اگر باز هم از سوي مسئول مخاطب، جوابي دريافت ننمايم حداقل با مردم دردمند جامعه خويش، سخني گفته باشم.بي مقدمه اما بدليل اميدواري نظر جنابعالي را به نکات زير جلب مينمايم در صورت مقبوليت مطلب نتيجه را درمدتي کوتاه ملاحظه خواهيد فرمود.تجسم اداره ي يک خانواده و مشکلات اجتناب ناپذير آن، در قياس با گرداندن چرخه ي يک مملکت آنهم در حد مطلوب ناگفته معلوم است.

پس بايد تو برخيزي و من برخيزم اما صادقانه، تا حاصل دولت اميد، به نااميدي مبدل نگردد.زيرا پشيماني دگر سودي ندارد. آقاي روحاني من اجرتي طالب نيستم که لازم به گزينشم باشد زيرا اجرتم را در سال 1357 يکجا گرفته ام.من وطنم را دوست دارم و احساس ميکنم بعد از سالها کسي آمده که به آنچه ميگويد مي‌خواهد عمل هم بکند. اگر روزي عکس اين ثابت شود باز کنج عزلت را چون گذشته از دست نخواهم داد.آقاي روحاني بيانات واقع بينانه ي شما در کمتر از صد روز، مرا به نوشتن اين مطلب وادار نمود. نخست لازم ميدانم پس ازعنوان چند مطلب و نتيجه گيري، نکات مورد نظر را مطرح نمايم:

1. شما قبول داريد که نبايد سلاح کشتار جمعي توليد شود پس انسان دوست هستيد آيا بچه‌ها را بيسواد بارآوردن آنهم با دادن مدرک، کشتار جمعي اما با ارقام بالاتر محسوب نميشود؟!

2. شما قبول داريد که بايد در جذب توريست گامهاي برتري برداشته شود آيا بدون عرصه ي لازم و با وضعيت موجود ممکن است؟!

3. حتما شما اذعان داريد که ما امتياز شرم آوري در سيستم راهنمايي و رانندگي داريم و اين دليلي جز سهل انگاري و عدم تعهد انسانهاي مربوطه و ناتواني دليل ديگري ندارد و براي اصلاح چنين مورد ممکني به نيروي خارجي نيازي نداريم وسامان دهي آن در سراسر کشور به کمتر از شش ماه وقت نياز است.

4. اداره اي داشتيم که شايد هم امروز در پرونده‌ها نامي از آن به جا مانده باشد و يا در ليست حقوق بگيران، موجود باشد بنام «بهداشت محيط»، که با وزش يک باد نه چندان سريع نبودش در محيط زندگيمان قابل رويت است و بي شک اين پديده ي شوم نه فقط دامنگير مردم کشورمان است که يکي از موانع بزرگ براي ترويج صنعت توريست خواهد بود. چون معضل بهداشت جهاني حداقل براي متمدنين حل شده است.

5. جناب رئيس جمهور يکي از نهادهاي مولد پديده ي نارضايتي شهروندان شهرداري ها هستند. به گونه اي که هيچ تناسب معقولي ميان دريافت عوارض و نحوه ي ارائه ي خدمت در کارشان وجود ندارد و حاصل اقداماتشان نه فقط ضربه ي هولناک به زندگي مردم است بلکه موجبات شرم شهروندان را در روي مهمانان فراهم مينمايند وتا اصلاح ضروري در اين نهاد مهم ايجاد نگردد جذب توريست جز در رويا و سخنراني، ميسر نخواهد شد.

پس صرف نظر از معضلات جامعه که در بعد جهاني بطور نسبي دامنگير است براي بهبود نهادهاي فوق در صورت تمايل و آمادگي چه در سطح کشور يا از باب آزمايش در سطح استان کم جمعيت و کم وسعت اما ثروتمند و محروم کهگيلويه و بويراحمد آماده ي ايجاد عرصه ي مطلوب حداقل بطور نسبي هستم.فقط به شرط همکاري صادقانه مسئولين به معناي واقعي کلمه.

6- و آخر اينکه به عنوان يک حرکت مبتني بر اسلام ناب محمدي (ص) که فرمود:« من هم انساني مثل شما هستم» حذف کامل يا تغيير کلي در نحوه ي استقبال و بدرقه ي مسئولين را که مثلا به مناطق وارد ميشوند از اين وضعيت رايج، باني شويد به مسئولان بقبولانيد که ما همه حداکثر، انسانيم و جماعتي از انسانها دنبال ماشين يک انسان ديگر فقط بدليل مسئوليت دويدن کاملا غير انساني است.

اميدوارم اين يادگار مهم انساني را با اقدام صريح و تاکيد بياني از آن خود سازيد.

ارسال نظر

  • ناشناس

    تازه پست گرفته ام ، و به چشم مي بينم احترامي را كه بعضيها براي « خودم » قائل نبودند ، الان براي « پست » من قائلند تنها براي اينكه روزي به دردشان بخورم ... اين احترام هيـــــــــــــــــــــــچ ارزشي ندارد و من در اين جايگاه كوچكم به نوبه خودم سعي در از بين بردن آن دارم . اي كاش همه مسئولين به اين فكر باشند .

  • ناشناس

    موافقم!

  • سرباز صفر نظام

    این نامه دردمندانه بسیار مرموز است ، در لابلای مطالبات به حق خویش درخواستی غیر معقولانه داشته که نامه را مرموزانه جلوه می دهد ، آنجا که می گوید جناب روحانی بانی شود تا جلوی ابراز احساسات مردم ولایتمدار به مسئولین خدوم گرفته شود که جای بسی تامل است ( انسان دردمند که بی احساس نمی شود ) بیشتراز این که نامه دردمندانه باشد سرشار از عقده می نماید .

  • ناشناس

    بهداشت،فرهنگ می آورد
    آموزش و خصوصا اموزش حرف زدن و اموزش حقوق و تکلیف ها و مسئولیت ها
    و اینترنت روستاها ..البته پرسرعتش
    والا بدون اینها و کشاورزی صنعتی هم نیست
    و فساد اداری هم همیشه هست

  • علی

    افرین بر این گفتار

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار