خاطرات هاشمی کجا خوب است، کجا بد؟
پارسینه: آقای هاشمی در ادامه از خاطرات خود می گوید. از زمان حرام بودن رادیو تا حلال شدن موبایل!.از روزهای مقاومت در برابر تلفنهای دیجیتال تا روزگار رژه تانکها بر بشقابهای ماهواره.خاطرات آیت الله میهمانان را خیلی بوجد آورده. برخی متعجبند و برخی متّحیر.متحیر از اینکه که این پیرمرد سپیدموی چه زخم زبانها که نشنیده تا مردم سوار مترو شوند و با گوشی های دیجیتال صحبت کنند و هنوز هم دارد می شنود ...
خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در حاشیه نگاری خود از دیدار اعضای شورای مرکزی سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت:
امروز "فضای مجازی ها" به دیدار آقای هاشمی آمده اند. دست اندرکاران نظام صنفی رایانه ای کشور 2 سال قبل هم آمده بودند. اما اینبار که نگاهشان می کنم بسیار متفاوت آمده اند. بار قبل با انبانی پر از گلایه و ناامیدی آمده بودند و اینبار با کوهی از امید.
در کنار یکی از مدعوین می نشینم. با همراهش از سدشکنی های آقای هاشمی درباره فیس بوک و دیگر ابزارهای نوین اطلاع رسانی می گوید. به شوخی هم می گوید در این وانفسای سکوت روحانیت درباره مسائل مردم صدای آقای هاشمی برای مردم غنیمت است.دوست داشتم که برایش از سنت شکنی های قبلی آقای هاشمی از رادیو تا ماهواره هم بگویم که ورود آیت الله مجالی برایم باقی نگذاشت!
ورود آقای هاشمی با یک استقبال دیجیتالی روبرو می شود. نه دستی و نه صلواتی. همه با هم بلند می شوند. سلامی می کنند و همه هم با هم می نشینند. فضا کاملاً مبتنی بر ایجاز و سکوت مجازی شده. نظم جلسه حیرت آور است. نظمی رایانه ای. از کوزه همان برون تراود که در اوست.
اولین میهمان که پای میکروفون می آید. سلامی می کند و سر راست می رود سر اصل مطلب. می گوید آقای هاشمی به لحاظ اندازه بازار در رتبه 18 دنیا و در تولید ناخالص داخلی 19 دنیا هستیم ولی در بحث آمادگی الکترونیکی در ردیف 20 کشور آخر دنیا قرار می گیریم!. از شنیدن این آمار آخری بدجوری یاد اوضاع و احوال سرعت اینترنت کشور می افتم. ای کاش آن 19 کشور همسایه را هم اسم می برد!
میهمان بعدی اطلاعاتي از رابطه تحقق حماسه اقتصادی با افزایش سرعت اینترنت و پهنای باند کشور می دهد و به شوخی می گوید: آقای هاشمی با ابزارهای دهه شصتی که حماسه دهه نودی ممکن نیست!.
میهمان دیگر انتقاد شدیدی از برخی القائات امنیتی اشتباه در زمینه پهنای باند کشور می كند و مي گويد: وقتی سخن از استحکام نظام می شود همه مدعی اند و فهرستی از توانمندیهای خود می دهند ولی تا پای اینترنت به میان می آید انگار همه آنچه را که قبلاً گفته بودند، فراموش می کنند!. اینکه خیلی بد است .
در ادامه هم می گوید مسئولین گذشته باید به فکر بهانه ای بهتر برای کوتاهی هاي خود می بودند. از محدودیت پهنای باند و سرعت اینترنت چیزی عاید فرهنگ و اقتصاد ما نشد جز عقب ماندگی و بس.
سخنان میهمانان که به پایان می رسد. آیت الله شروع به صحبت می کنند. از تاریخ بشری و آزمون و خطاهای آن می گوید و از تاریخ اسلام و کج فهمی های آن. از سیر تاریخی آگاهی مردم تا جاده جهالت مدعیان غافل. آقای هاشمی از قرآنی می گوید که تدبّر و تفکّر در آن فضیلت است و تعصّب و تکفیر مورد سرزنش دائمی. آقای هاشمی در همین جا گویی از میهمانان می پرسند که "آیا دینی که مبنایش آگاهی است از ابزارهای اطلاع رسانی می ترسد؟".
آقای هاشمی در ادامه از خاطرات خود می گوید. از زمان حرام بودن رادیو تا حلال شدن موبایل!.از روزهای مقاومت در برابر تلفنهای دیجیتال تا روزگار رژه تانکها بر بشقابهای ماهواره.خاطرات آیت الله میهمانان را خیلی بوجد آورده. برخی متعجبند و برخی متّحیر . متحیر از اینکه که این پیرمرد سپیدموی چه زخم زبانها که نشنیده تا مردم سوار مترو شوند و با گوشی های دیجیتال صحبت کنند. و هنوز هم دارد می شنود و بازهم می شنود...اینکه می گویند آدم از صبر هاشمی قولنج می کند همین است.
آقای هاشمی اینها را که می گوید. به رسم روزهای بعد از انتخابات 92 تجلیل از مردم را فراموش نمی کند. از مردمی که نیازی ندارند به زور به بهشت بروند.مردمی که هروقت به نظرشان احترام گذاشتيم پیروز شدیم و هرجا از نظرشان دور شدیم به مخمصه افتادیم. اینکه آیت الله می گوید رعایت حق النّاس باید همیشگی باشد نه زخم زبان است و نه کنایه. نقشه راه انقلاب است. تا انقلاب بدست نااهلان نیفتد و کلی هزینه ندهیم تا برگردیم سر ریل اصلی.
آیت الله در ادامه پاسخی به گلایه ها درباره امنیتی شدن فضای مجازی می دهند. پاسخی از جنس تمام گلایه ها از 8 سال گذشته. آقای هاشمی می گوید بهانه امنیتی را برای محدودیت ارتباطات مردم قبول ندارد. چون اصلاً این کار شدنی نیست و مشابه آب در هاون کوبیدن است.
آیت الله انتقاد کوتاهی هم از دولت قبل می کنند. «خصوصی سازی فقط در جا زد». البته آقای هاشمی قبلاً بالاتر از این را هم گفته اند. شاید زمان و وقت زیادی لازم باشد تا تمام سوء تدبیرهای 8 سال گذشته ارزیابی و بررسی شوند. سوء تدبیرهایی که خیلی می خواهند به آرامی فراموش شوند. شتر دیدی ندیدی. نه کسی آمده و نه کسی رفته. آیت الله البته هر بار نکته ای می گوید تا از یادها نرود که در 8 سال گذشته چه بر سر این کشور رفت؟. رشد اقتصادی کشور فقط بعد از دو دولت منفی شد. دولت دفاع مقدس و دولت عدالت. شاید ما دو تا جنگ 8 ساله داشته ایم و خبر نداریم!.
جلسه با همان نظم و ترتیبی که آغاز شده بود تمام شد. همه رأس ساعت آمدند. سر وقت حرف زدند و جلسه هم سر زمان تعیین شده تمام شد. حضور رایانه ای ها امروز همه چیز را مرتب تر از قبل کرده بود.
در راهروها که به اتفاق میهمانان می روم صحبتها کمی خودمانی تر شده است. محور حرفها هم همه خاطرات و سخنان آیت الله است. یکی به شوخی می گوید خدا را شکر آقای هاشمی خاطراتشان را نوشتند. حرفهای دیگری هم زدند که می شنوم ولی واگویه نمی کنم. با خودم می گویم ای کاش آنها که در خاطرات آقای هاشمی تردید می کنند بدانند که چه می کنند. واقعاً 8 سال بر شاخه نشستن و بن بریدن کافی نبود؟.
حاشیه نگاری دیگری به پایان می رسد ولی روایت مصلحت همچنان باقی است...
امروز "فضای مجازی ها" به دیدار آقای هاشمی آمده اند. دست اندرکاران نظام صنفی رایانه ای کشور 2 سال قبل هم آمده بودند. اما اینبار که نگاهشان می کنم بسیار متفاوت آمده اند. بار قبل با انبانی پر از گلایه و ناامیدی آمده بودند و اینبار با کوهی از امید.
در کنار یکی از مدعوین می نشینم. با همراهش از سدشکنی های آقای هاشمی درباره فیس بوک و دیگر ابزارهای نوین اطلاع رسانی می گوید. به شوخی هم می گوید در این وانفسای سکوت روحانیت درباره مسائل مردم صدای آقای هاشمی برای مردم غنیمت است.دوست داشتم که برایش از سنت شکنی های قبلی آقای هاشمی از رادیو تا ماهواره هم بگویم که ورود آیت الله مجالی برایم باقی نگذاشت!
ورود آقای هاشمی با یک استقبال دیجیتالی روبرو می شود. نه دستی و نه صلواتی. همه با هم بلند می شوند. سلامی می کنند و همه هم با هم می نشینند. فضا کاملاً مبتنی بر ایجاز و سکوت مجازی شده. نظم جلسه حیرت آور است. نظمی رایانه ای. از کوزه همان برون تراود که در اوست.
اولین میهمان که پای میکروفون می آید. سلامی می کند و سر راست می رود سر اصل مطلب. می گوید آقای هاشمی به لحاظ اندازه بازار در رتبه 18 دنیا و در تولید ناخالص داخلی 19 دنیا هستیم ولی در بحث آمادگی الکترونیکی در ردیف 20 کشور آخر دنیا قرار می گیریم!. از شنیدن این آمار آخری بدجوری یاد اوضاع و احوال سرعت اینترنت کشور می افتم. ای کاش آن 19 کشور همسایه را هم اسم می برد!
میهمان بعدی اطلاعاتي از رابطه تحقق حماسه اقتصادی با افزایش سرعت اینترنت و پهنای باند کشور می دهد و به شوخی می گوید: آقای هاشمی با ابزارهای دهه شصتی که حماسه دهه نودی ممکن نیست!.
میهمان دیگر انتقاد شدیدی از برخی القائات امنیتی اشتباه در زمینه پهنای باند کشور می كند و مي گويد: وقتی سخن از استحکام نظام می شود همه مدعی اند و فهرستی از توانمندیهای خود می دهند ولی تا پای اینترنت به میان می آید انگار همه آنچه را که قبلاً گفته بودند، فراموش می کنند!. اینکه خیلی بد است .
در ادامه هم می گوید مسئولین گذشته باید به فکر بهانه ای بهتر برای کوتاهی هاي خود می بودند. از محدودیت پهنای باند و سرعت اینترنت چیزی عاید فرهنگ و اقتصاد ما نشد جز عقب ماندگی و بس.
سخنان میهمانان که به پایان می رسد. آیت الله شروع به صحبت می کنند. از تاریخ بشری و آزمون و خطاهای آن می گوید و از تاریخ اسلام و کج فهمی های آن. از سیر تاریخی آگاهی مردم تا جاده جهالت مدعیان غافل. آقای هاشمی از قرآنی می گوید که تدبّر و تفکّر در آن فضیلت است و تعصّب و تکفیر مورد سرزنش دائمی. آقای هاشمی در همین جا گویی از میهمانان می پرسند که "آیا دینی که مبنایش آگاهی است از ابزارهای اطلاع رسانی می ترسد؟".
آقای هاشمی در ادامه از خاطرات خود می گوید. از زمان حرام بودن رادیو تا حلال شدن موبایل!.از روزهای مقاومت در برابر تلفنهای دیجیتال تا روزگار رژه تانکها بر بشقابهای ماهواره.خاطرات آیت الله میهمانان را خیلی بوجد آورده. برخی متعجبند و برخی متّحیر . متحیر از اینکه که این پیرمرد سپیدموی چه زخم زبانها که نشنیده تا مردم سوار مترو شوند و با گوشی های دیجیتال صحبت کنند. و هنوز هم دارد می شنود و بازهم می شنود...اینکه می گویند آدم از صبر هاشمی قولنج می کند همین است.
آقای هاشمی اینها را که می گوید. به رسم روزهای بعد از انتخابات 92 تجلیل از مردم را فراموش نمی کند. از مردمی که نیازی ندارند به زور به بهشت بروند.مردمی که هروقت به نظرشان احترام گذاشتيم پیروز شدیم و هرجا از نظرشان دور شدیم به مخمصه افتادیم. اینکه آیت الله می گوید رعایت حق النّاس باید همیشگی باشد نه زخم زبان است و نه کنایه. نقشه راه انقلاب است. تا انقلاب بدست نااهلان نیفتد و کلی هزینه ندهیم تا برگردیم سر ریل اصلی.
آیت الله در ادامه پاسخی به گلایه ها درباره امنیتی شدن فضای مجازی می دهند. پاسخی از جنس تمام گلایه ها از 8 سال گذشته. آقای هاشمی می گوید بهانه امنیتی را برای محدودیت ارتباطات مردم قبول ندارد. چون اصلاً این کار شدنی نیست و مشابه آب در هاون کوبیدن است.
آیت الله انتقاد کوتاهی هم از دولت قبل می کنند. «خصوصی سازی فقط در جا زد». البته آقای هاشمی قبلاً بالاتر از این را هم گفته اند. شاید زمان و وقت زیادی لازم باشد تا تمام سوء تدبیرهای 8 سال گذشته ارزیابی و بررسی شوند. سوء تدبیرهایی که خیلی می خواهند به آرامی فراموش شوند. شتر دیدی ندیدی. نه کسی آمده و نه کسی رفته. آیت الله البته هر بار نکته ای می گوید تا از یادها نرود که در 8 سال گذشته چه بر سر این کشور رفت؟. رشد اقتصادی کشور فقط بعد از دو دولت منفی شد. دولت دفاع مقدس و دولت عدالت. شاید ما دو تا جنگ 8 ساله داشته ایم و خبر نداریم!.
جلسه با همان نظم و ترتیبی که آغاز شده بود تمام شد. همه رأس ساعت آمدند. سر وقت حرف زدند و جلسه هم سر زمان تعیین شده تمام شد. حضور رایانه ای ها امروز همه چیز را مرتب تر از قبل کرده بود.
در راهروها که به اتفاق میهمانان می روم صحبتها کمی خودمانی تر شده است. محور حرفها هم همه خاطرات و سخنان آیت الله است. یکی به شوخی می گوید خدا را شکر آقای هاشمی خاطراتشان را نوشتند. حرفهای دیگری هم زدند که می شنوم ولی واگویه نمی کنم. با خودم می گویم ای کاش آنها که در خاطرات آقای هاشمی تردید می کنند بدانند که چه می کنند. واقعاً 8 سال بر شاخه نشستن و بن بریدن کافی نبود؟.
حاشیه نگاری دیگری به پایان می رسد ولی روایت مصلحت همچنان باقی است...
یادش بخیر زمان آقای هاشمی همه چیز آزاد بود حتی رادیو .
اینقدر مردم را فراموش کار فرض نکنید به شعور مردم توهین نکنید ، این دور از شان ملت ماست .
تا جایی که به شریعتمداری و کیهان و امثال آنها مربوط می شود هیج کجایش خوب نیست. اما اگر ملاک منافع و شخصیت ملت ایران باشد البته که حقیقت مطلوبترین خواسته ملت است...