گوناگون

یک وبلاگ نویس: چندهمسری و متعه، دو قانون مترقی اسلامی‌اند

به گزارش پارسینه، صاحب وبلاگ «من و متعه‌ام» در مصاحبه با «زنان پرس» گفت: چند همسری و متعه دو قانون مترفی اسلامی‌ هستند که در نظر رسمی جامعه، اولی برخلاف دومی احیاناً تحمل می‌شود درحالی که در مورد دومی تأکیدات روایی بسیار داریم و به نظرم از حیث اجتماعی نیز اولویت بیشتری دارد.

سایت "زنان پرس" به گفتگو با صاحب وبلاگ "من و متعه ام" پرداخته است. متن این مصاحبه به شرح زیر است:


در مورد ایده‌ی وبلاگ و روند شکل‌گیری‌‌اش توضیح دهید.

به نام یزدان مهرآفرین. چندتا وبلاگ دو نفری دیده بودم که اغلب زن‌وشوهری بودند. من هم به ذهنم رسید که روزنوشت‌های کاملاً عادی در مورد خودم و همسر موقتم بنویسم. این شد که ابتدا در سرویس تامبلر (که اخیراً توسط یاهو خریداری شد) شروع به نوشتن کردم.

پس از مدتی گشت‌وگذار در سایت‌هایی با این موضوع، دیدم که بجز برخی احادیث پراکنده نقل شده در این‌گونه سایت‌ها، سایر مطالب تئوریک آنها اغلب سطحی است و بعضاً غلط. چرا که اکثر این افراد دنبال تبلیغ عملی این موضوع بودند که دختر و پسر را به هم برسانند. لذا لازم دیدم در خصوص این کمبود محتوا، با توجه به امکانات خوبی که در اختیار داشتم، قدمی بردارم.

چه امکاناتی؟
مهم‌ترین امکان، حسن مصاحبت بنده با چند دوست طلبه‌ی فاضلی بود که از نظر علمی و بعضاً عملی سرآمد سایر افرادی بودند که می‌شناختم. لذا با توجه به علاقه وافری که از کودکی به مطالعه داشتم، با راهنمایی اساتید مذکور به مطالعات عمیقی در این زمینه پرداختم و علاوه بر مطالعه‌ی احادیث زیاد، با برخی علوم سطح بالای حوزوی مثل اصول فقه و رجال شیعه و اهل‌تسنن نیز آشنا شدم و لذا از نظر محتوا توانستم متون متقن و مستدلی را برای کسی که به دور از غوغاسالاری، دنبال حقیقت مطلب است، آماده کنم.

از سویی نیز چون برنامه‌نویسی‌ام هم خوب بود و در المپیاد برنامه‌نویسی هم جزو نفرات برتر کشوری بودم، توانستم در کمتر از یک‌هفته سایتی برای مطالبم طراحی و برنامه‌نویسی کنم و دامنه‌ی مستقلی هم برای آن تهیه کردم و سپس کار با جدیت ادامه یافت و تا امروز بحمدالله بیش از هزار مطلب در این موضوع نوشته شده است.

نسبت چند همسری و ازدواج موقت را چه می‌دانید؟ کدام را اولویت اول جامعه می دانید و چرا؟
چندهمسری و متعه، دو قانون مترقی اسلامی هستند که در نظر رسمی جامعه، اولی برخلاف دومی احیاناً تحمل می‌شود درحالی که در مورد دومی تأکیدات روایی بسیار داریم و به نظرم از حیث اجتماعی نیز اولویت بیشتری دارد.

واقعیت موجود جامعه این است که اکثر جوانان حتی اگر موانع اقتصادی هم نداشته باشد بازهم در ابتدای بلوغ، سراغ ازدواج دائم نمی‌روند. چه رسد به شرایط فعلی که موانع اقتصادی باعث شده تأمین حداقل‌های زندگی، ده الی بیست سال زمان نیاز داشته باشد. حال برای این فاصله‌ی ده الی بیست ساله که دوران اوج جوانی و نیاز به جنس مخالف است چه تمهیدی باید اندیشید؟

اگر گفته شود همه به رهبانیت و ریاضت و نفس‌کـُشی و… مشغول شوند این توصیه؛ نه صحیح است و نه برای همه عملی. وضعیت امروز روابط دختر و پسر در جامعه هم گواه سستی و عملی‌ نبودن چنین طرح‌هایی است. پس چه باید کرد؟ جز ازدواج موقت و ضابطه‌مند جوانان که با اهرم‌های اجتماعی کنترل شود، راه دیگری وجود دارد؟

مشکلاتی که ممکن است برای خانم‌ها در متعه پیش آید، چه راه حل‌هایی داره؟ به خصوص وابستگی‌های عاطفی یا مسائلی که در ارتباط با خانوادهایشان و جامعه ممکن است داشته باشند.

این مشکلات مختص رابطه‌ای به نام ازدواج موقت نیست و در هر رابطه‌ای وجود دارد. به عنوان مثال کسی که می‌بیند نمی‌تواند از نظر کلاه‌برداری در یک معامله از اموال خود مراقبت کند، بهتر است وارد آن رابطه نشود تا زمانی که از نظر عقلی به حدی برسد که بتواند کنترل لازم را در آن زمینه داشته باشد.

البته این ابهام نیز مطرح است که چرا هرگاه سخن از متعه به میان می‌آید بسیاری در باب مشکلات و حواشی آن، سخن‌ها سر می‌دهند اما وقتی سخن به روابط حرام و بی‌رویه دختر و پسر و مرد و زن می‌رسد، ناگهان سکوت می‌کنند؟! آیا این، یک بام و دو هوا نیست؟ در متعه چه خطری هست که در روابط عادی نیست؟ چرا رابطه‌ی عادی، مورد تأیید بسیاری از افراد است (ولو تأیید ضمنی با سکوتی رضایت‌مندانه) اما همان رابطه با همان کیفیت و کمیت، اگر بیاید در چارچوب الهی، مورد مخالفت قرار می‌گیرد؟ به این سؤال تأمل‌برانگیز پاسخ دهند!

میزان رجوع اصلی به سایت و بیش‌ترین سوال‌ها و مسائلی که از طریق مخاطبین مطرح می‌شود، چیست؟ در قالب ایمیل یا در بخش ارتباط با ما

اکثر ورودی‌های سایت را مثل سایر سایت‌های محتوایی، جستجوگر گوگل کنترل می‌کند. طبعاً با توجه به موضوع اصلی سایت و مطالب فراوانی که درباره‌ی آن تاکنون نوشته شده، کسی که در موضوع ازدواج موقت جستجویی انجام می‌دهد، بالاخره گذرش به نوشته‌های ما هم می‌خورد و هدف ما هم همین بوده که اگر کسی حقیقتاً جویای مطالبی در این‌باره بود، در کنار تعداد زیاد مطالب سطحی یا غلط یا معاندانه، مطالب و استدلالات و نقل قول‌های موجود در «من و متعه‌ام» را هم ببیند تا بهتر بتواند مقایسه و نتیجه‌گیری کند.

مسائل مطرح‌شده در ایمیل‌ها و نامه‌های شخصی، عمدتاً شامل سؤالاتی در حیطه‌ی موضوع وبلاگ و همچنین مشاوره‌ی روان‌شناسی یا حقوقی یا فقهی است که اگر فراغت زمانی و سواد پاسخ‌گوئی داشته باشم، پاسخ می‌دهم وگرنه به متخصصین مربوطه ارجاع‌شان می‌دهم.

فکر می‌کنید مشکل اصلی عمومی‌تر شدن متعه و چند همسری چیست؟ راه حلش را چه می‌دانید؟
هرچند چندهمسری و متعه هر دو سنت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله بوده است اما بسیاری از ایرانیان تا چند قرن قبل، مذهب اهل‌تسنن داشتند که از نظر آنها ازدواج موقت، نامشروع است. به همین دلیل حتی قبل از هجمه فمینیسم، در قرون اخیر (مثل زمان قاجا%:.۸′۲۹ که چندهمسری بسیار رواج داشت باز هم ازدواج موقت آن‌گونه رایج نبود.

در قرن معاصر هم اندیشه‌ی مکارانه فمینیسم (که البته پس از انقلاب صنعتی در اروپا شروع شد) با مطالعه‌ی عمیق روان‌شناسانه در مورد وجوه تحریک‌پذیری زنان، طوری طراحی شده که ظاهراً به نفع زنان باشد اما در واقع به‌سود منافع مادی مردان است. این اندیشه و تفکر خوش‌آب و رنگ که زنان را به داشتن قدرت انجام کارهای مردانه و استقلال درآمدی و نمود اجتماعی بارزتر، تشویق می‌کند، در واقع به سود کارفرمایان مرد است که می‌خواهند یک زیردست حرف‌شنو و مرتب و کم‌توقع داشته باشند که برخلاف همکاران مردش به درآمدی ناچیز راضی باشد!

برابری که اندیشه فمنیسم ترویج می‌کرد، از سویی با چندهمسری به مقابله پرداخت و از سویی نیز زنان را به چندمردی! کشاند. چه با انگیزه‌ی تشابه رابطه‌ای به مردان و چه با انگیزه‌ی کسب درآمد بالا مانند مردان. دکتر مجید ابهری نیز همان‌طور که در سایت نوشته بودم؛ «حمله برخی روشنفکرنماها و طرفداران فمینیسم به ازدواج موقت را علت تبدیل بیماری AIDS به آتشفشان خاموش عنوان کردند».

برای ترویج‌ش هم من فکر نمی‌کنم لازم باشد کاری انجام بدهیم. فقط کافی‌ست تخریب نکنیم! دستورهای دین، مطابق فطرت خدادادی انسان‌هاست. همانطور که در وبلاگ نوشته‌ام، چندهمسری و همچنین، داشتن همسری با سطح و مقام کمتر از همسر اصلی، قرن‌ها قبل از اینکه اسلام بگوید در تمدن‌ها و جوامع قدیم مانند ایران و چین و روم و مصر و… وجود داشته است. فقط کافی‌ست جلوی این همه فیلم و سریال‌های فراوانی که علیه ازدواج موقت است، گرفته شود.

البته برخی (خصوصاً خانم‌های متأهل) می‌گویند که اگر دین مطابق فطرت است پس چرا با فطرت ما سازگار نیست!؟ در پاسخ نوشته‌ام که منظور از فطرت، میل و دلخواه ما نیست و برای صدور یک حکم، نگاه حکیمانه و جهان‌شمول لازم است. نقل است که علامه‌حلی برخلاف فقهای ماقبل خود، می‌خواست حکم دهد که آب چاه پس از تماس با نجاستی دیگر، نجس نمی‌شود. وقتی دلایل فقهی خود را بررسی می‌کرد، به ذهنش آمد که شاید وجود چاه آبی در خانه‌اش بر ذهن او اثر گذاشته و این فتوا که به سود خود او نیز هست، حاصل شده. لذا دستور داد تا آن چاه را پُر کنند و دوباره به بررسی دلایل پرداخت… آن‌ها می‌ترسیدند که مبادا علاقه و منافع شخصی‌شان (به دلیل چاه‌هایی که در خانه داشتند) بر ذهن آن‌ها اثر بگذارد و مانع فهم حقیقت حکم خدا شود. این حکایت‌ها، حکایت هر روزه‌ی ماست در برخورد با دستورهای خدا. نه فقط حکایت من و شمای عادی، بلکه بزرگان و صاحبان قدرت و حکومت و نفوذ مادی یا معنوی.

وقتی وجود یک چاه در خانه علامه‌حلی‌ها و شیخ انصاری‌ها با آن درجه‌ی بالای علم و تقوا چنین خطری دارد که مانع فهم حقیقت می‌شود، برای امثال ما که نه علم او را داریم و نه تقوای او را، علاقه به حفظ چاه مقام و چاه قدرت و… و پاک و منزه شمردن محتویات آن و سایر متعلقات آن چه تبعاتی برای آخرت ما دارد؟

کاش آن خانم‌های متأهلی که مخالف متعه هستند و آن آقایان مجردی که مدافع سرسخت متعه هستند، ابتدا چاه منافع شخصی خود را پر می‌کردند و سپس به بررسی ازدواج موقت یا چندهمسری می‌پرداختند تا موافقت و مخالفتشان رنگ الهی و حقیقت‌جویانه داشته باشد و چندی بعد اگر باد در جهتی دیگر وزید و شرایطشان عوض شد، نظرشان عوض نشود. خانمی که به همجنس خود حسادت می‌کند و نمی‌تواند بهره‌‌مندی مشروع او از شوهر خود را ببیند نباید این احساس شیطانی خود را «فطرت» بنامد که بعد، معترض شود به عدم تطابق شریعت با فطرت. بلکه عدم تطابق شریعت با حسادت است.

لذا من مطمئن هستم که اگر خانم متأهلی چاه منافعش را پر کند و منصفانه میلیون‌ها دختر سن‌بالا و زن مطلقه و بیوه‌ی موجود را ببیند و حس حسادت خود را کنار بگذارد نه فقط به حکیمانه بودن این قانون مسلم الهی صحه می‌نهد بلکه چندهمسری و متعه را در جهت حمایت از خانم‌ها و بیشتر به نفع خانم‌ها خواهد دانست تا آقایان. دقیقاً برخلاف تصور ابتدایی و سطحی رایج و تبلیغ‌شونده.

ترویج ازدواج موقت چه ضرورت و اهمیتی دارد؟
اگر به کلام معصومین علیهم‌السلام مراجعه کنیم، ۲ ضرورت پررنگ‌تر بیان شده است. یکی پیش‌گیری از رواج فحشاء با ضابطه‌مند شدن روابط در قالب ازدواج موقت و دیگر اینکه با توجه به نهی دشمنان اهل‌بیت علیهم‌السلام از ازدواج موقت، انجام این سنت و امر معصومین اهمیت و ضرورت بیشتری پیدا کرده است.

به قول آن حدیث نبوی که پس از بیان بدی آخرالزمان می‌فرماید زمانی می‌آید که منکر را معروف می‌بینند و معروف را منکر، کسی که ربا می‌دهد را دوراندیش می‌دانند و کسی که قرض‌الحسنه می‌دهد را بی‌عقل می‌شمارند.

یکی از مصادیق این حدیث هم این است که عمل نامشروع قبحش ریخته شده است و ازدواج موقت به دلیل متروک ماندن، قبیح شمرده می‌شود. لذا عدم توجه به احیاء این سنت، مساوی با رواج روش نامشروع جایگزین آن است.

ارسال نظر

  • ناشناس

    ازدواج موقت همان دوست دختر دوست پسری ای است که حتما به فعالیت جنسی منجر می شود و مشکلات شدیدی از جمله بیماری های منتقله از طریق جنسی، اختلالات روانی و عدم رضایت مرد و یا زن به تشکیل یک خانواده دایم و پایبندی به نهاد خانواده را سبب می شود برای افرادی که ازدواج فقط به مفهوم رابطه جنسی است کار بسیار مناسبی است و توصیه می شود ولی برای افرادی که نهاد خانواده را مقدس شمرده راهی برای آرامش فرزند آوری و تربیت صحیح آنها می دانند متاسفنه متعه فقط یک ویرانگر می باشد

  • ناشناس

    برخی احکام الهی برای امتحان انسان است. واقعا در چند همسری چه کسی می تواند عادل باشد؟

  • lماشا

    تا کی این چرندیات را بنام استدلال باید بشنویم ،اگر تعداد مردان بیشتر باشد بازهم این استدلال رامی کنید ؟یا رگ غیرتتان قلمبه می شود؟آیا همین آقا حاضر است دخترش متعه شود؟
    اینکه ایرانیان چند قرن قبل چند همسری داشته اند ،دلیل موجه ب

  • سمانه

    قانون مترقي؟؟؟!!؟؟؟؟
    اقا جمعش كن ، تو براي هوا وهوس خودت اين حرفهارا ميزني وميخواي اساس خانواده را ازبين ببري ،شكر خدا كه دولتت هم جمع شد وديگه حنات رنگي نداره،
    سايت پارسينه لطفا اين مطالب كه مضر به حال واحوال خانواده هست

  • ضحي

    در قرن بيست ويكم و چند همسري ؟؟؟،اين اقا حتما رفته از يك كوره دهاتي يك زن بدبخت را اورده وكرده صيغه ومثل دوران قاجار كه زنان از بي سوادي صيغه ناصرالدين شاه ميشدند ويا در خاطرات فرح زن شاه كه مي گفت اعلم دختركان را ازدهات مياورد برا خودش،
    اقاي محترم در اين كشور انقلاب شده وامام راحل با صيغه واينكارهاي دور ازشان خانواده مخالف بود،ودوره شاه وقاجار تموم شده ،بيدار شو
    ازشما هم انتظار چاپ اين اراجيف را تحت پوشش مذهب نداشتيم

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار