در مسیر زایندهرود؛ صریحترین انتقاد به بیاخلاقی در فوتبال
پارسینه: در بین همه فیلمها و سریالهای ساخته شده «در مسیر زایندهرود» تندترین و صریحترین نقد را درباره وضع فوتبال کشور داشته است. ....
«فوتبال ناپاک» کلید واژه این سریال اخلاق محور بود که در همه مصاحبههای عوامل نمود پیدا میکرد. این ناپاکی شامل دلالانی میشد که با پول و سرمایه شان سرنوشت همه چیز را تعیین میکردند و بازیکنانی که شهرت سرمستشان کرده بود و با همه سر جنگ داشتند.
سریال در ماه رمضان 89 به عنوان یک کار مناسبتی پخش شد و به همین دلیل باید از نمایش فوتبال صرف فاصله میگرفت و چاشنی اخلاق را وارد قصه میکرد. فتحی برای رسیدن به چنین درامی دو خانواده متضاد یعنی خانواده مسعود (مهدی باقربیگی) و مهران سارنگ (اشکان خطیبی) را مقابل هم قرار داد.
مسعود، نخبهای علمی بود و در خانوادهای اصیل اصفهانی بزرگ شده بود. از آن طرف خانواده سارنگ و همسرش (بهنوش طباطبایی) جزو سرمایهدارها بودند و میخواستند با پول و مادیات به جنگ مشکلات پیشآمده بروند. به همین دلیل بود که مهران در بازداشتگاه تصور میکرد با پرداخت دیه میتواند براحتی ماجرا را حلوفصل کند، اما در مقابل مهران پیرمردی قرار گرفته بود که خودش را برای جنگی تمام عیار آماده کرده بود. او شرط بخشیدن قاتل را ازدواج با مادر قاتل اعلام کرد تا از این راه غرور کاذب فوتبالیست تازه به دوران رسیده قصه را نابود کند.
در مسیر زایندهرود در کنار نمایش روحیات یک فوتبالیست بیاخلاق به برخی نابسامانیهای فوتبال کشور هم اشاره کرد. مثلا نشان داد افرادی میتوانند وارد سایت فدراسیون فوتبال بشوند و اسامی بازیکنان تائید شده تیم ملی را جابهجا کنند. همچنین از دلال بیسواد و لمپنی سخن گفت که قبلا شغلش جابهجا کردن روده گوسفند بوده و از سر فرصت طلبی خودش را وارد جریانات فوتبالی کرده است.
این سریال بستری را برای بازی تعدادی از فوتبالیستها فراهم کرد و برای لحظاتی بازیکنانی چون وحید شمسایی (تیم فوتسال فولاد ماهان)، آرش برهانی (تیم استقلال)، کریم باقری (بازیکن تیم پرسپولیس)، اسماعیل فرهادی، محمد صلصالی، فرشید طالبی (بازیکنان تیم ذوبآهن) و احمد جمشیدیان و مهدی جعفرپور (بازیکنان تیم سپاهان) را جلوی دوربین نشاند.
این افراد بازیکنان خوشنام و بااخلاقی بودند که برای آزادی همبازی خودشان، مهران سارنگ از بند بازداشتگاه وساطت کردند و پا پیش گذاشتند. حضور این بازیکنان برای کارگردان سریال دو کارکرد مثبت داشت. از آنجا که بازیکنان نقش خودشان را بازی میکردند، او میتوانست بار واقعگرایی سریال را افزایش دهد و موقعیت قهرمان داستان را باورپذیر جلوه دهد. از طرف دیگر، فتحی در همه مصاحبههایش وقتی در برابر این پرسش قرار گرفت که چرا سیاهنمایی کرده، سرش را بالا گرفت و گفت او به بازیکنان خوب و خوشنامی چون کریم باقری و آرش برهانی هم اشاره کرده است.
این سریال در سطح ورزش کشور بازتابهای زیادی داشت که بیشتر آنها منفی و اعتراضآمیز بود.
حجتالاسلام علیرضا علیپور، دبیر ستاد منشور اخلاقی از معدود افرادی بود که در دفاع از کار صحبت کرد و گفت: جای خالی چنین سریالهایی احساس میشد و بیشتر باید به این مسائل توجه شود؛ چون ورزشکاران جزو قشرهای الگوساز در جامعه هستند.
بد نیست به این نکته اشاره کنیم که احسان خواجهامیری از بهترین ترانههایش را در تیتراژ این سریال اجرا کرد که همین نکته بر جذابیت و ماندگاری این مجموعه تلویزیونی افزود. همان قطعهای که با این مطلع آغاز میشد: غروبم مرگ رو دوشم/ طلوعم کن تو میتونی/ تمومم سایه میپوشم/ شروعم کن تو میتونی.
ارسال نظر