سفر ابدي / از بي بي تا خانم مارپل و پدر تئاتر
پارسینه: هنرمندان بزرگي در سال 91 به ديار باقي رفتند، از بي بي دوست داشتني قصه هاي مجيد تا فهيمه راستكار ، حميد سمندريان پدر تئاتر ايران، شاپور قريب و ايرج قادري.
امير بدرطالعي هنرمند جوان گيلاني متولد 20 تير ماه 1353 در شهر رشت بود که فعاليت هنري خود را از سال 1367 آغاز کرده بود. او در 29 اسفند سال 90 به دليل انسداد يکي از رگهاي مغز به کما رفت و دچار مرگ مغزي شد و در همان روزهاي ابتدايي سال نو(سوم فروردين) با اهداي بخشي از اعضاي بدنش جان چند نفر ديگر را نجات داد. بدرطالعي در بيش از 30 اثر نمايشي ايفاي نقش کرد که فرزندان زيتون و آرش نوشته بهرام بيضائي از مهمترين اين اثرهاست. در کارنامه اين بازيگر حضور در12 سريال تلويزيوني همچون از يادرفته و آوازچيکا به چشم ميخورد که بسياري از اين سريالها از شبکههاي سراسري پخش شدهاند.
پرويندخت يزدانيان ، بي بي قصههاي مجيد پنجم فروردين ماه از دنيا رفت. او متولد 1306در نجف آباد بود و از سال 1370، با ايفاي نقش بيبي در سريال تلويزيوني قصههاي مجيد به کارگرداني پسرش (کيومرث پوراحمد)، قدم به دنياي بازيگري گذاشت و سپس در سال 1371 با بازي در فيلمهاي صبح روز بعد و شرم وارد سينما شد. او براي بازي در فيلم صبح روز بعد ، برندهي ديپلم افتخار بهترين بازيگر نقش دوم زن از يازدهمين جشنوارهي فيلم فجر شد. از ديگر کارهاي او هم ميتوان به نان و شعر، مهريهي بيبي، خواهران غريب، شب يلدا و سريال سرنخ اشاره کرد.
محمدحسن نوروزي از مديران تدارکات سينما هم در 16 فروردين ماه درگذشت. وي که سالها از بيماري ديابت رنج ميبرد با ابتلا به عفونت شديد ريه بعد از چند روز بستري در بيمارستان در سن 33 سالگي درگذشت. البته او به دليل عدم اجازه دفن در قطعه هنرمندان، در زادگاهش - چالوس- به خاک سپرده شد. نوروزي با مجردها کارش را به عنوان مديرتدارکات شروع کرد و طي اين سالها در فيلمهاي چون ستارهها، عصرجمعه، يک روز بعد و برف روي کاجها اين مسووليت را برعهده داشته است.
در فروردين ماه هنرمند ديگري هم از جمع زمينيها جدا شد. فاطمه طاهري بازيگر تئاتر، سينما و تلويزيون 17 فروردين بر اثر سکتهي قلبي درگذشت. فاطمه صفرطاهري اصفهاني در سال 1318 در تهران متولد شد و پس از اخذ ديپلم از سال 1336 فعاليت هنرياش را با حضور در تئاتر آغاز کرد و از سال 1366 نيز با فيلم تحفهها وارد سينما شد. از فيلمها و مجموعههاي تلويزيوني اين بازيگر ميتوان به گل پامچال، سايه همسايه، خاله سارا، طوبي، روز باشکوه، پهلوانان نميميرند، زير بامهاي شهر و ... اشاره کرد. حضور در سريال دارا و ندار از آخرين فعاليتهاي بازيگري او بود.
در واپسين روزهاي فروردين ماه عباس مظاهري - هنرمند پيشکسوت خوشنويسي، نقاشي و نامآشناي طراحي پلاکاردهاي سينما در گذشت. او نيز از هنرمندان بازمانده از نقاشان پرده و پلاکاردهاي سينماها بود که سالها تصاوير فيلمهاي مطرح سينما را روي پردههاي پارچهيي سردر سينماها ميکشيد.
ايلوش خوشابه هم در روزهاي پاياني فروردين از دنيا رفت . او که با نام ايلوش مطرح بود در سال 1311 در اروميه به دنيا آمد و فعاليت در سينما را با بازي در فيلم امير ارسلان نامدار در سال 1333 آغاز کرد. از ديگر آثار او ميتوان به افعي، ياران و تعقيب اشاره کرد و در خارج از کشور نيز در مجموعهها و نمايشهايي چون هرکول، سامسون، اوليس، برادران ماسيست، من جاسوس هستم، خطاکاران، اف بي آي و بازي شانس به ايفاي نقش پرداخته است. اين بازيگر همچنين در رشته پرتاب ديسک و زيبايي اندام کشور در سال 1327 به قهرماني رسيده است.
اما ايرج قادري کارگردان سينماي ايران، 17 ارديبهشت ماه امسال به دليل سرطان از دنيا رفت. او فعاليت سينمايي خود را از سال ???? با بازي در فيلم چهار راه حوادث به کارگرداني ساموئل خاچيکيان آغاز کرد و در سال ???? هم شرکت سينمايي پانوراما را به همراه موسي افشار تأسيس کرد. محاکمه، آکواريوم، چشمان سياه، سام و نرگس، شهرت، طوطيا، پنجه در خاک، نابخشوده، ميخواهم زنده بمانم و شبکه از جمله فيلمهايي است قادري کارگرداني کرده است.
ايرج زهري منتقد تئاتر، نويسنده و مترجم هم در بيستمين روز ارديبهشت ماه در منزل مسکوني خود درشهر بوخوم آلمان بر اثر سرطان خون درگذشت. اين عضو کانون جهاني منتقدان تئاتر و منتقد باسابقهي تئاتر ايران تئاترشناسي و ادبيات آلماني را (19?9-1???) دردانشگاه مونيخ آلمان خوانده بود و پيش از انقلاب، يعني ازسال 13?? به تناوب به تدريس تاريخ تئاتر در دانشکدهي هنرهاي دراماتيک و مدرسهي عالي تلويزيون پرداخت.
اما مهدي کيخايي که اصالتا سيستاني است و در عرصهي تئاتر، سينما و راديو فعال بود، 21 ارديبهشت ماه از دنيا رفت، او پدر آيدا کيخايي هنرمند عرصهي تئاتر است.
در واپسين روزهاي فصل بهار هم يکي ديگر از هنرمندان اين سرزمين درگذشت؛ شاپور قريب . او که متولد 15 آذر 1311 در تهران است، 16 خرداد پس از گذراندن دورهي طولاني بيماري در بستر چشم از جهان فرو بست. در کارنامهي فيلمسازي او ساخت آثاري چون کاکو، غريبه، خروس، بت شکن، سه ماه تعطيلي، بگذار زندگي کنم، سايههاي غم، بازگشت قهرمان، اشک و لبخند، کفشهاي جيرجيرک دار من ، اپيزودي از فيلم ملاقات و فيلم موفق کودک و نوجوان هفت تيرهاي چوبي به چشم ميخورد.
آغاز فصل تابستان همزمان شد با درگذشت، علي کسمايي - پدر دوبله ايران-، او که متولد سال 1294 بود در روز 6 تير ماه درگذشت. وي سرپرستي دوبلاژ شازده احتجاب، شطرنج باد، ملکوت، هجرت، پرواز در شب، هزاردستان، سربداران، آخرين پرواز، اين خانه دور است، سالهاي جواني، اتاق يک، حکايت آن مرد خوشبخت، کميتهي مجازات و هور در آتش و فيلمهاي خارجي دکتر ژيواگو، بانوي زيباي من، آواي موسيقي و هملت را در کارنامهي هنرياش ثبت کرده است.
چند روز پس از درگذشت علي کسمايي، حميد حمزه ابيازني هم در سن 59 سالگي چهره در نقاب خاک کشيد. اين نويسنده، بازيگر، کارگردان تئاتر و چهرهپرداز که در سال 1333 متولد شده بود، پس از سالها تدريس، پژوهش و هنرورزي در تاريخ 10 تير ماه 1391 از دنيا رفت. وي فارغالتحصيل رشتهي هنرهاي نمايشي از دانشکدهي هنرهاي زيبا دانشگاه تهران است و فعاليت هنري خود در سينما را در سال 1364 با چهرهپردازي فيلم سامان به کارگرداني احمد نيکآذر آغاز کرد. او همچنين در زمينهي نويسندگي و تنظيم نمايشنامههاي راديويي، بازيگري تاتر و سينما، کارگرداني تئاتر (صحنهاي و تلويزيوني) و برنامهريزي و نيز به عنوان دستيار اول کارگردان، مشاور کارگردان و طراح گريم در سينما و تلويزيون فعاليت داشته است. حميد حمزه علاوه بر اين، تجربههايي در زمينه ترانهسرايي براي کودکان (و بزرگان) به همراهي حسين عليزاده داشته است.
22 تير ماه روزي بود که حميد سمندريان کارگردان نامدار و پدر تئاتر ايران از دنيا رفت. او متولد ارديبهشت 1310 بود، در حالي که مدتي بود از بيماري سرطان کبد رنج ميبرد، درگذشت. شروع فعاليتهاي تئاتري او در حين تحصيل در دورهي متوسطه با حضور در کلاسهاي تئاتر و هنرپيشگي اساتيدي چون حسين خيرخواه، شباويز، نصرت کريمي و عبدالحسين نوشين بود و آثار ماندگاري را چون بازي استريندبرگ،ملاقات بانوي سالخورده، ازدواج آقاي ميسي سي پي و.... بر صحنهي تئاتر ماندگار کرد.
ايرن زازيانس بازيگر قديمي سينما هم 7 مرداد ماه در سن 85 سالگي از دنيا رفت. اين بازيگر ارمني تئاتر، سينما و تلويزيون که متولد مرداد 1306 بود در فيلمها و مجموعههاي متعددي از جمله سلطان صاحبقران ايفاي نقش کرده است.
بيژن نعمتي شريف از هنرمندان مطرح مجسمهسازي، نقاشي و تئاتر عروسکي هم که 24 مرداد ماه از دنيا رفت. او که متولد 1326 بود، با خدمات 30 سالهاي که به کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان داشت از جمله چهرههاي ماندگار در اين هنر محسوب ميشود. نعمتي شريف از سال 52 به استخدام کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان درآمد و تا سال 84 که بازنشسته شد در اين مرکز حضور داشت. بعد از بازنشستگي به نقاشي روي آورد و به شکلي باورنکردني با فاصلهي کوتاهي از عروسکسازي و نقاشي بر مجسمهسازي متمرکز شد و حدود 16 نمايشگاه انفرادي برگزار کرد و در نمايشگاههاي گروهي و بينالهاي داخلي و خارجي حضور داشت.
ناديا دلدار گلچين بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون 24 مرداد ماه از دنيا رفت. وي که در 18 ارديبهشت ماه سال 1339 متولد شده بود، در رشتهي موسيقي در هنرستان عالي موسيقي به تحصيل پرداخت و موفق به اخذ ديپلم در اين رشته شد. گلچين ابتدا وارد عرصهي تئاتر شد و به تدريج به بازيگري در سينما روي آورد و در سال 1369 با بازي در فيلم ابليس (ساخته احمدرضا درويش) به ايفاي نخستين نقش خود در سينماي ايران پرداخت. او در طول مدت بازيگري خود، در فيلمهايي همچون روسري آبي، شب برهنه، کمکم کن، شيدا، مهر مادري، غريبانه، دختري با کفشهاي کتاني نقشآفريني کرد و مرداد ماه امسال پس از پشت سر نهادن دوران طولاني مدت بيماري کليوي درگذشت.
در آخرين ماه تابستان هم رضا مشايخي از تعزيه خوانان به نام و از آخرين چهرههاي مطرح در اين هنر درگذشت. او که متولد شهر قزوين بود، اولين تعزيهي خود را در? سالگي اجرا کرد و درهمان زمان به شبيهخواني روي آورد. از جمله اساتيد مشايخي ميتوان به ميرزا يحيي رشته قاني که ازاساتيد موسيقي بوده وهمچنين ميرزا مفتاح لاهيجاني و سيدحسين مومنزاده و حاج ادهم بحطوئي اشاره کرد. وي 26 شهريور ماه از دنيا رفت.
اما با آغاز فصل پاييز بهروز مسروري بازيگر سينما، تلويزيون و راديو 7 مهر ماه درگذشت. زندهياد مسروري که به دليل ابتلا به بيماري سرطان ريه مدتي در بيمارستان بستري بود و آخرين ساعات زندگي را در منزل گذراند، در سن 62 سالگي دار فاني را وداع گفت. او که در سريال روزي روزگاري از ساختههاي امرالله احمدجو بازي نقشآفريني کرده بود، در سريال پشت کوههاي بلند به کارگرداني همين کارگردان آخرين حضورش را در تلويزيون گذراند.
10 روز پس از آن هم، اردشير ايراننژاد از مديران توليد و تهيهکنندگان سينماي ايران از دنيا رفت. ايراننژاد از سال 1365 فعاليت سينمايي خود را به عنوان مدير تدارکات آغاز و پس از آن در فيلمها و سريالهاي زيادي به عنوان دستيار تهيه و مدير توليد فعاليت داشت. علاوه بر اين او در کارنامهي خود مديريت توليد فيلمهايي مانند ن فوذي، پرچمهاي قلعه کاوه، ديوانهاي از قفس پريد، مريم مقدس، شيدا، آدمبرفي و بدوک را بر عهده داشته و قند تلخ و خودزني را نيز تهيه کرده است. بازي در سه فيلم هراس، گودال و آدمبرفي هم از جمله فعاليتهاي وي به عنوان بازيگر در دهههاي 60 و 70 است.
نعمت اسدالهي بازيگر قديمي تئاتر از ديگر هنرمنداني بود که هشتم آبان، در سن 68 سالگي از دنيا رفت. او مدتها دچار عارضهي ريوي بود و براثر همين عارضه هم درگذشت. او قصد داشت نمايشي از برشت را به صحنه بياورد و مشغول رايزني با ادارهي کل هنرهاي نمايشي بود اما به دليل بيمارياش اين تصميم عملي نشد. وي علاوه بر بازيگري در کارگرداني و تدريس تئاتر نيز فعاليت داشت. از جمله فعاليتهاي او ميتوان به کارگرداني و بازي در نمايشهاي شبي در کنار رود گرانيکوس، خسيس، گمراه ، کارگرداني نمايشهاي توراندخت، ننه دلاور و فرزندان او و بازي در نمايشهاي در حضور باد به کارگرداني بهرام بيضايي، ديکته و زاويه به کارگرداني داود رشيدي، حسن کچل به کارگرداني داود رشيدي، شهاب آسماني به کارگرداني حميد سمندريان، دخمه شيرين ، عکس يادگاري به کارگرداني دکتر قطبالدين صادقي، بيژن و منيژه به کارگرداني محمود عزيزي، هفت نمايش کوتاه به کارگرداني اسماعيل خلج اشاره کرد.
اما دوم آذر ماه فهيمه راستکار ، دوبلور پيشکسوت و بازيگر تئاتر و سينماي ايران، پس از 80 سال زندگي، همسرش نجف دريابندري - مترجم - را ترک کرد و به ديار باقي شتافت. فهيمه راستکار که مدتي بود به بيماري آلزايمر هم مبتلا شده بود، در تهران متولد شد و فعاليت سينمايي را از نيمهي دههي 30 در حوزهي دوبله و تئاتر آغاز کرد. او در سال 52 در فيلم مغولهاي پرويز کيمياوي به ايفاي نقش پرداخت و بعدها در فيلمهايي چون گيس بريده، پابرهنه در بهشت، ستارهها 3: ستاره بود، رازها، دختري بهنام تندر، رواني، زن شرقي، الو!الو! من جوجوام، مرغ و همسايه، عشق و مرگ، جهيزيهاي براي رباب، محموله، ترنج، شير سنگي، خط پايان و آقاي هيروگليف حضور داشت. وي همچنين در تاليف کتاب مستطاب آشپزي با همسرش همکاري داشت.
پرتو اشراق ، محقق و مترجم سينما و پژوهشگر موسيقي هم سحرگاه 15 آذر در بيمارستان مهر بر اثر ايست قلبي درگذشت. او متولد 1324 خورشيدي و فارغالتحصيل سينما بود و از همان ابتدا سينماي ايتاليا را پي گرفت. پايان نامهي او سينماي فدريکو فليني بود و سينماي کارل تئودور دراير و تئوري فيلم آيزنشتاين را هم تاليف و ترجمه کرد.
19 آذر ماه هم مسعود فقيه ، روزنامهنگار و يکي از هنرمندان قديمي تئاتر براثر ايست قلبي در بيمارستان امام حسين (ع) درگذشت. اين هنرمند که متولد سال 1314 بود، فعاليت هنري و مطبوعاتي خود را از اواخر دههي 30 آغاز کرد. وي در دههي 40 سردبير اطلاعات جوانان بود و بعدها بهعنوان بازيگر با گروه تئاتر آناهيتا به سرپرستي مصطفي اسکويي و گروه تئاتر پازارگاد به سرپرستي حميد سمندريان و پري صابري بهمدت طولاني همکاري داشت. او فعاليت تئاتري خود را با همکاري با گروه محمدعلي جعفري ادامه داد. از مهمترين نمايشهايي که اين هنرمند در آن سالها بازي کرد ميتوان به هملت، گربه روي شيرواني داغ و شش شخصيت در جستوجوي نويسنده اشاره کرد که در نمايش شش شخصيت ... با فروغ فرخزاد همبازي بود.
آذر ماه امسال هم يکي از اعضاي هيأت مؤسس انجمن منتقدان و نويسندگان خانهي تئاتر به رحمت ايزدي پيوست. جاهد جهانشاهي -نويسنده، مترجم و منتقد تئاتر- که متولد سال 1325 بود ، 23 آذر در حين کوهنوردي درگذشت. او کتابهاي متعددي را ترجمه کرده است که از آن جمله به نمايشنامهي رييسجمهور توماس برنهارد، نان سالهاي سپريشدههاينريش بل، مادر برتولت برشت، گزارش يک آدمربايي گابريل گارسيا مارکز، کتاب دلواپسي فرناندو پسوا، زندگي برتولت برشت و در حال کندن پوست پياز گونتر گراس ميتوان اشاره کرد.
13 دي ماه هم حسين حسيني ، بازيگر قديمي سينما، به علت ابتلا به تومور مغزي در سن 70سالگي در منزل خود، درگذشت. از جمله کارهاي شاخص اين بازيگر ميتوان به سريال تلويزيوني سرکار استوار با ايفاي نقش سرگروهبان در اين مجموعه اشاره کرد. فيلمهاي سينمايي شهر آفتاب و استوار و پاسبان هم از ديگر کارهاي حسين حسيني هستند.
اما چهارم بهمن ماه اميد بهکار پيش از آنکه بتواند نتيجهي کار خود را در جشنوارهي فيلم فجر ببيند، به طود غيرمنتظرهاي درگذشت. اين کارگردان و تدوينگر سينما تا يک روز پيش از درگذشتش مشغول تدوين نسخهي نهايي مستند حاج کاظم براي تحويل به دفتر جشنوارهي فيلم فجر بود ولي بامداد چهار بهمنماه، پس از تحويل آخرين کارش، از دنيا رفت. او سالها پيش فيلم بلند سينمايي آقا را ساخت و طي سالهاي اخير بيشتر بهعنوان تدوينگر فعاليت داشت. آخرين کار سينمايي او همه چي آرومه بود که سال گذشته در جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد.
مسعود بهنام - مدير استوديو بهمن - ديگر هنرمندي بود که ششم بهمن ماه، پيش از آغاز جشنوارهي فيلم فجر درگذشت. اين هنرمند فعال در عرصهي صداگذاري و صدابرداري سينماي ايران در سن 57 سالگي درحالي که مشغول آمادهسازي برخي از فيلمهاي جشنوارهي فجر بود، در منزل مسکوني خود درگذشت. مسعود بهنام که متولد 1334 و فارغ التحصيل مدرسهي عالي تلويزيون و سينما در سال 1354 بود، صدابرداري و صداگذاري فيلمهاي مختلفي چون شبح کژدم، آن سوي آتش، لنگرگاه، ماهي ، روز باشکوه، تمام وسوسههاي زمين، آخرين روز بهار، دادستان، دو نيمه سيب، نان و شعر، بوي خوش زندگي، عاشقانه، سفر به چزابه، برادههاي خورشيد، ساغر، کمکم کن، کيسه برنج، بودن يا نبودن، زماني براي مستي اسبها، بوي کافور عطر ياس، شب يلدا، نيمه پنهان، متولد ماه مهر، شام آخر، کاغذ بيخط، نان و عشق ،موتور هزار،دوئل، واکنش پنجم را انجام داده است. او سيمرغ بلورين بهترين صدا گذاري را هم در سال 1375 براي فيلم برادههاي خورشيد از پانزدهمين جشنوارهي فيلم فجر گرفت.
امسال در اولين روز اسفند در گذشت، قاسم انصاري فيلمساز و کارگردان فيلم کوتاه بود که به دليل بيماري دار فاني را وداع گفت. اين هنرمند جوان از فيلمسازان فيلم کوتاه و از اعضاي انجمن سينماي جوانان ايران بود که ساخت فيلمهاي کوتاه پابرهنه تا صبح، آخرين قطار، جايي نزديک زمين و شنبهها کسي نميميرد را با همکاري انجمن سينماي جوانان توليد و در پرونده حرفهاي خود به ثبت رسانده بود.
اما هنرمند جوان ديگري که در واپسين روزهاي سال 90 از دنيا رفت، محمد باباوند بود که در عرصهي تئاتر فعال بود و در سن 29 سالگي بر اثر تشنج در شهر ساري درگذشت، او بيشتر در حيطهي نمايشهاي مذهبي فعال بود.
ارسال نظر