بدحجاب ها هم می توانند عفیف باشند؟
قانون: اگرچه اجرای طرح «حجاب و عفاف» در سالهای اخیر انتقادهای زیادی را ه همراه داشته است اما در چند ماه گذشته و به دنبال روی کار آمدن دولتی با شعار اعتدال، بحث بر سر برنامههای برخورد با بدحجابی ابعاد تازه ای به خود گرفته است. حسن روحانی رئيس جمهور با بیان دیدگاه خود در این خصوص، فاز جدیدی از نگاه مسئولان به موضوع بدحجابی را گشود و باتاکید بر اینکه مسئله حجاب و عفاف از یکدیگر جدا هستند و اینکه افراد بدحجاب نیز ميتوانند عفیف باشند، دیگران را به بازاندیشی در این حوزه دعوت کرد.
طرح «عفاف و حجاب» ابتدای سال 1384 و در دوره دولت خاتمیدر شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید و برای اجرای همان مصوبه که در دولت هشتم تصویب و در دوره اول دولت احمدینژاد ابلاغ شد. این طرح که جلوه آن «گشت ارشاد» است تا کنون منتقدان زیادی را داشته است. در مسئله حجاب و نحوه برخورد مسئولان با بدحجابی با «فاطمه راکعی» نماینده سابق مجلس و از چهرههای فرهنگی اصلاح طلب گفتوگویی داشتیم که در ادامه ميخوانید:
به تازگی به ویژه با روی کار آمدن دولت آقای روحانی بحثهای جدیدی در مورد حجاب و طرحهای مبارزه با بدحجابی مطرح شده است، نظر شما در مورد مقوله حجاب چیست؟
معتقدم آنچه که در زندگی اجتماعی ما مسلمانان اصل است و بر آن تاکید بسیار شده است، عفت، حفظ حریمها بین دو جنس و رفتار و پوشش افراد جامعه در جهت رشد اجتماعی است. یعنی افراد باید طوری در جامعه رفتار کنند و لباس بپوشند که مسائلی که در خانواده اتفاق ميافتد در جامعه رخ ندهد؛ یعنی مسائل عاشقانه، عاطفی و ارضای امور جنسی. جامعه باید بتواند بدون درگیر شدن با مسائل روحی و روانی رشد داشته باشد. اما در مورد پوشش، همانطور که شما ميدانید در ایران باستان مردم پوشش داشته اند. همچنین تمام ادیان الهی انسانها را به تشکیل خانواده، حفظ نسل و ازدواج زن و مرد تشویق کردهاند. در اسلام نیز که آخرین دین الهی است زنان و مردان بسیار به ازدواج تشویق شدهاند. همچنین حفظ حریمها و حرمتها در اسلام و دیگر ادیان بسیار مورد تاکید قرار گرفته است. علاوه بر اینها همه ادیان زنان و مردان را به پوشاندن بدن توصیه کرده اند. به ویژه برای زنان این پوشش بیشتر است و حتی گفته شده است که موهای خود را نیز بپوشانند. همچنان که در بین راهبههای مسیحی ميبینید که پوشش بسیار کاملی دارند و حتی یک تار موی آنها نیز پیدا نیست. به نظر ميرسد که تاکید بر پوشش جزو تعالیم انبیاست.
حتی در ایران باستان از دوران زرتشت و حتی پیش از آن پوشش بوده است و تصاویر باقی مانده از آن زمان این موضوع را نشان ميدهد. در اسلام نیز هم در آیات قرآن کریم آمده است و هم در سنت پیامبر و ائمه، حجاب کامل در مورد زن و مرد وجود دارد. البته به خاطر نوع آب و هوایی که در جزیره العرب بوده است و گرمای زیاد آنجا و همچنین به خاطر وظایف کاری زنان و مردان شاید نپوشاندن بخشی از اعضای بدن برای مردان مجاز بوده است. همچنان که در مراسم احرام ميبینیم. اما در جامعه به صورت نرم، هنجار و زندگی ائمه ميبینیم که پوشش برای زنان وجود دارد، بر نداشتن آرایش و نبود آثار تبرج در نحوه پوشش تاکید شده است و علاوه بر این برای زنان پوشاندن موها نیز مورد تاکید قرار گرفته است. پوشاندن مو نیز دلایل خود را دارد به طور مثال بسیاری ميگویند که موها در جلوهگری و تبرج زن بسیار تاثیر دارد. اما در مجموع عفت، رعایت پروا، دوری کردن از هوا و هوس و خودنمایی اصل است.
برخی معتقدند حجاب در زمان و مکان تعریف ميشود. شما این دیدگاه را چگونه تعبیر ميکنید؟
فقط حجاب نیست که با مقتضیات زمان و مکان تعریف ميشود. به باور حضرتامام تمام احکام دینی باید بر اساس زمان و مکان تعریف شود. یکی از لطمات مهمیکه بر باورهای اجتماعی ما باور شده است و مشکلات عدیده ای که در مورد قوانین داریم این است که برخی این موضوع را قبول ندارند و ميخواهند که قوانین به همان شکلی که در دوران پیامبر اجرا ميشده، اجرایی شود. من معتقدم که چادر و مقنعه بیشتر از اینکه حجاب و پوشش به هنجار اجتماعی باشد یک نوع پوشش انقلابی است که زنان خود انتخاب کرده اند. خود من بارها به خاطر اینکه مانتوی بیش از حد بلند داشتهام به زمین خورده ام و حتی یک بار بینیام شکسته است. بنابراین از آنجایی که «الاعمال و به نیات» هرجا که بتوانم چادرم را که دوستش دارم حفظ ميکنم و هرجا که نتوانم هم کنارش ميگذارم. اما باید ضوابطی که در ابتدا گفتم را رعایت کنیم. افرادی هم که به حجاب اعتقاد ندارند یا به قولی مسلمان شناسنامه ای هستند از آنجایی که اکثریت جامعه مسلمانند و در دیگر ادیان الهی پوشش وجود دارد، باید هنجارهای اجتماعی را رعایت کنند. اما اینطور نباشد که در جامعه ای که جرائم بزرگی حتی در سطح دولت اتفاق ميافتد، با یک زن به خاطر بیرون بودن چند تار مو برخورد کنیم اين امر طغیان به وجود ميآورد. در مجموع نه رنگ پوشش، نه شکل حجاب مهم نیست، حجاب امری شخصی است فقط باید ضوابط حجاب رعایت شود.
اگر عفت اصل باشد، پس حجاب در این میان چه نقشی دارد؟ معیارهای حجاب در اسلام چیست؟
پوشش نوعی مکمل است و به نوعی کامل کردن این عفت است. یعنی من برای راحت بودن و دور بودن از مزاحمتها دوست دارم که ساده لباس بپوشم و در جامعه به راحتی فعالیت کنم. من به شخصه همیشه به حجاب احترام گذاشته ام و به عنوان پوشش خوب و راحت آن را رعایت کرده ام. البته از نظر بسیاری از افرادی که به صورت فرهنگی با مسائل برخورد ميکنند، حجاب آن پوشش ظاهری است که از عفت درونی محافظت ميکند و به رنگ و شکل خاصی محدود نیست. همچنان که ميبینیم در کشورهای اسلامیزنان حجاب کامل دارند اما چادر مشکی سر نمیکنند.
در زمان مادربزرگهای ما نیز چادر گلدار به سر ميکردند. در مورد مقنعه و روسری نیز انواع رنگ ها، و در مورد لباسها انواع مدلها ميتواند مورد استفاده قرار گیرد فقط باید لباسها به نوعی باشند که فلسفه حجاب رعایت شود یعنی به قدر کافی بلند و گشاد باشد. موها نیز باید پوشانده شود و همچنین آرایش پررنگ صورت و از زیور آلات که همه مزاحم وقت و کار وفعالیت زنان در جامعه ميشود، نباید مورد استفاده قرار گیرد. فلسفه حجاب روشن است بنابراین کسانی که کل حجاب را زیر سوال ميبرند در اشتباهند. در قرآن نیز خداوند خطاب به پیامبر امر ميکنند که به زنان خود بگویید حجاب را رعایت کنند. احکام اسلام برای این است که با حفظ ضوابط بتوانیم در جامعه همچون خواهران و برادران زندگی کنیم و به کار بپردازیم.
اگر مسائل عاطفی در خانه باقی بماند و در جامعه همه فقط به فکر کار باشند آنگاه خواهیم دید که حریم و استحکام خانواده به خوبی حفظ ميشود. بنابراین حجاب ریشه در قرآن و سنت پیامبر دارد. ما الگوهایی مثل حضرت زهرا و حضرت زینب داریم. البته ما هرچه تلاش کنیم به پای آنها نمیرسیم. چه از نظر حجاب و چه از نظر تقوا و عفت. بنابراین کاری که ميتوانيم بکنیم این است که حجاب را رعایت کنیم. در دنیای معاصر نیز در کشورهای مسلمان زنان وقتی ميخواهند بگویند که مسلمان هستند و حجاب خود را رعایت ميکنند و به این شکل ایمان و اعتقاد خود را به نمایش ميگذارند.
با این اوصاف به نظر شما اگر کسی قدری در حجاب خود سهل انگاری کند از عفت هم به دور است؟
به طور قطع حجاب و عفت دو مقوله کاملا جدا از یکدیگر هستند. من خود در مواردی شاهد زنانی بودم که به ظاهر چادر مشکی هم داشتند اما آگاهانه یا ناآگاهانه حجاب را به درستی رعایت نکرده بودند یا رفتاري همراه با عفت نداشتند. ما زنانی که با اصول اسلام بزرگ شده ایم ميدانیم که هر رفتاری، رفتار سالم نیست. هر نگاهی، نگاه سالم نیست و هر لبخندی، لبخند سالم نیست. بنابراین اگر کسی اصول رفتار سالم و بدون ایجاد جاذبه برای جنس مخالف را رعایت نکند و در عین حال حجاب داشته باشد، در واقع به حجاب توهین کرده است و به آن لطمه زده است. آنچه که تا به حال گفتم در مورد فلسفه حجاب نیست اما اینکه برخی ميگویند حجاب را قبول ندارند و اظهاراتی از این دست کاملا دیدگاههای شخصی هستند و نباید با این حرفها فلسفه حجاب را زیر سوال ببرند. من به شخصه همیشه با حجاب راحت بوده ام.
فکر ميکنید که برنامههای مبارزه با بدحجابی که تاکنون اجرایی شده چه نتایجی به بار آورده است؟
اگر ما زنانی را داشتیم و داریم که پوشش مورد نظر اسلام را به طور کامل رعایت نمیکنند اولا باید بگویم که عفت با حجاب یکی نیست و اگر افرادی که یک مقدار حجاب ناکامل دارند و در عین حال ساده هستند (البته نه کسانی که لباسها و آرایشهای عجیب و غریب دارند که بعدا به اینها خواهم پرداخت و به نظر ميرسد که رفتار آنها نوعی واکنش است) به نظر من خود ميتوانند به لحاظ دینی پاسخگو باشند. بیرون بودن چند تار مو گناه کبیره نیست. قدری بدحجابی دزدی نیست، تجاوز به حقوق دیگران نیست، قتل نیست و به نظر من مسئله ای شخصی است. البته دراینجا یک مسئله پیش ميآید که باید به لحاظ جامعه شناختی و روانشناسی بررسی شود؛ یکی از این موارد دهکده شدن جهان است. تبلیغات بسیار فراگیر ماهوارهها و اینترنت که همه نوع اخلاق را زیر سوال ميبرد، دین ستیزانه است و زندگی همراه با لذت را تبلیغ ميکند، چه بخواهیم و چه نخواهیم برای جوانان قابل دسترسی است.
همچنین تربیتهای چندگانه در جامعه وجود دارد، یعنی از یک سو در خانواده یک مسائلی به بچهها به ویژه دختران آموزش داده ميشود و از سوی دیگر در مدرسه، مسائل دیگر که این تناقض مشکل آفرین است. علاوه بر این برخوردهایی که در سالهای گذشته با عناوین مختلفی همچون کمیته و گشت ارشاد با جوانان ميشده است که به زعم دختران جوان یکجانبه است و به آقایان کاری ندارند. این رفتارها تحمیلی، توهین آمیز و از نوع برخورداز بالاست و در طول سالهای زیاد برای زنان و دختران ما سوءتفاهم هایی را ایجاد کرده است. از سوی دیگر در بین روشنفکران در مورد حجاب دو دستگی وجود دارد و هنوز به نتیجه نرسیده است. حالا در این شرایط پیچیده گاهی با زنان و دخترانی که خانوادهای با پیشینه ديني دارند یا حتی والدین انقلابی و معتقد دارند اما پوششهای ناهنجار دارند و با آرایشهای بیش از حد زیاد وارد جامعه ميشوند گویی صحنه جامعه مهمانی شبانه است. باید به این افراد بگویم که اگر به آموزههای دینی اعتقاد ندارید، حداقل به نرمها و هنجارهای جامعه احترام بگذارید. بههر حال در یک حامعه متمدن و فرهنگی افراد به نرمهای اجتماعی پاییند هستند. به هر حال رفتارهای قیم مآبانه، توهین آمیز و رفتارهایی که در چند سال گذشته با زنان شده، نادرست است. رفتارهای خشونت آمیز، توهین آمیز و برخورد کمیته و گشت ارشاد کارساز نیست.
بنابراین چه راهکاری را برای تحکیم حجاب در جامعه پیشنهاد ميکنید؟
البته اگر از خود من هم بپرسند که حالا باید چه کرد نمیدانم چه پاسخی بدهم. شاید اگر نهادهای مرتبط از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت ورزش و جوانان و سازمانهای مردم نهاد دلسوز بنشینند و در این زمینه فکر کنند و با خرد جمعی و راهنمایی جوانان راهی برای حل معضل بیابند. حتی باید با افرادی که با پوششی که سالها و قرنها در ایران وجود داشته است خصمانه برخورد ميکنند نیز صحبت و مشورت شود.
خب، پس به اعتقاد شما برخوردهای قیم مآبانه همچون گشت ارشاد نمیتواند معضل بدحجابی را کنترل کند...
به طور قطع نمیتواند و تنها رفتارهای واکنشی را بیشتر ميکند. هرچند زمان زیادی را از دست داده ایم اما به قول آن ضرب المثل که ماهی را هرگاه از آب بگیری تازه است هنوز هم ميتوان بازگشت و فکر کرد. باید به تمام مسائل و معضلات اجتماعی فکر کنیم. چرا گاهی برخی دولتها که به آنها اعتماد ميکنیم روی کار ميآیند و در دوره آنها دزدی كه از گناهان کبیره است اتفاق ميافتد؟ بالاخره وقتی جوانان به ویژه زنان ميبیند که در مورد این مسائل که از فطرت انسان ناپسند و زشت است کسی برخوردی نمیکند اما به پوشش آنها به ویژه زنان کار دارند خب این وضعیت نوعی طغیان ایجاد ميکند. بنابراین باید همه مسائل و معضلاتمان را ریشه یابی کنیم و با یک رویکرد فرهنگی که در باورهای دینی، سنت و هویت ایرانی و اسلامیسعی کنیم با این رویکرد با جوانان برخورد کنیم و تلاش کنیم روی فرهنگ عمومیبا دید بزرگوارانی همچون علی شریعتی و شهید مطهری به مسائل نگاه کنیم تا سوءتفاهمها با جوانان از بین برود و آسیبزدایی شود. خسارتهای ناشی از کم کاری مسئولان در فرهنگ سازی به جامعه و بیش از همه به جوانان وارد شده است. کسی که اخلاق و فرهنگ خودش را زیر پا ميگذارد همچون یک انسان گم شده است و به قول دکتر شریعتی باید به خویشتن خویش برگردیم.
طرح «عفاف و حجاب» ابتدای سال 1384 و در دوره دولت خاتمیدر شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید و برای اجرای همان مصوبه که در دولت هشتم تصویب و در دوره اول دولت احمدینژاد ابلاغ شد. این طرح که جلوه آن «گشت ارشاد» است تا کنون منتقدان زیادی را داشته است. در مسئله حجاب و نحوه برخورد مسئولان با بدحجابی با «فاطمه راکعی» نماینده سابق مجلس و از چهرههای فرهنگی اصلاح طلب گفتوگویی داشتیم که در ادامه ميخوانید:
به تازگی به ویژه با روی کار آمدن دولت آقای روحانی بحثهای جدیدی در مورد حجاب و طرحهای مبارزه با بدحجابی مطرح شده است، نظر شما در مورد مقوله حجاب چیست؟
معتقدم آنچه که در زندگی اجتماعی ما مسلمانان اصل است و بر آن تاکید بسیار شده است، عفت، حفظ حریمها بین دو جنس و رفتار و پوشش افراد جامعه در جهت رشد اجتماعی است. یعنی افراد باید طوری در جامعه رفتار کنند و لباس بپوشند که مسائلی که در خانواده اتفاق ميافتد در جامعه رخ ندهد؛ یعنی مسائل عاشقانه، عاطفی و ارضای امور جنسی. جامعه باید بتواند بدون درگیر شدن با مسائل روحی و روانی رشد داشته باشد. اما در مورد پوشش، همانطور که شما ميدانید در ایران باستان مردم پوشش داشته اند. همچنین تمام ادیان الهی انسانها را به تشکیل خانواده، حفظ نسل و ازدواج زن و مرد تشویق کردهاند. در اسلام نیز که آخرین دین الهی است زنان و مردان بسیار به ازدواج تشویق شدهاند. همچنین حفظ حریمها و حرمتها در اسلام و دیگر ادیان بسیار مورد تاکید قرار گرفته است. علاوه بر اینها همه ادیان زنان و مردان را به پوشاندن بدن توصیه کرده اند. به ویژه برای زنان این پوشش بیشتر است و حتی گفته شده است که موهای خود را نیز بپوشانند. همچنان که در بین راهبههای مسیحی ميبینید که پوشش بسیار کاملی دارند و حتی یک تار موی آنها نیز پیدا نیست. به نظر ميرسد که تاکید بر پوشش جزو تعالیم انبیاست.
حتی در ایران باستان از دوران زرتشت و حتی پیش از آن پوشش بوده است و تصاویر باقی مانده از آن زمان این موضوع را نشان ميدهد. در اسلام نیز هم در آیات قرآن کریم آمده است و هم در سنت پیامبر و ائمه، حجاب کامل در مورد زن و مرد وجود دارد. البته به خاطر نوع آب و هوایی که در جزیره العرب بوده است و گرمای زیاد آنجا و همچنین به خاطر وظایف کاری زنان و مردان شاید نپوشاندن بخشی از اعضای بدن برای مردان مجاز بوده است. همچنان که در مراسم احرام ميبینیم. اما در جامعه به صورت نرم، هنجار و زندگی ائمه ميبینیم که پوشش برای زنان وجود دارد، بر نداشتن آرایش و نبود آثار تبرج در نحوه پوشش تاکید شده است و علاوه بر این برای زنان پوشاندن موها نیز مورد تاکید قرار گرفته است. پوشاندن مو نیز دلایل خود را دارد به طور مثال بسیاری ميگویند که موها در جلوهگری و تبرج زن بسیار تاثیر دارد. اما در مجموع عفت، رعایت پروا، دوری کردن از هوا و هوس و خودنمایی اصل است.
برخی معتقدند حجاب در زمان و مکان تعریف ميشود. شما این دیدگاه را چگونه تعبیر ميکنید؟
فقط حجاب نیست که با مقتضیات زمان و مکان تعریف ميشود. به باور حضرتامام تمام احکام دینی باید بر اساس زمان و مکان تعریف شود. یکی از لطمات مهمیکه بر باورهای اجتماعی ما باور شده است و مشکلات عدیده ای که در مورد قوانین داریم این است که برخی این موضوع را قبول ندارند و ميخواهند که قوانین به همان شکلی که در دوران پیامبر اجرا ميشده، اجرایی شود. من معتقدم که چادر و مقنعه بیشتر از اینکه حجاب و پوشش به هنجار اجتماعی باشد یک نوع پوشش انقلابی است که زنان خود انتخاب کرده اند. خود من بارها به خاطر اینکه مانتوی بیش از حد بلند داشتهام به زمین خورده ام و حتی یک بار بینیام شکسته است. بنابراین از آنجایی که «الاعمال و به نیات» هرجا که بتوانم چادرم را که دوستش دارم حفظ ميکنم و هرجا که نتوانم هم کنارش ميگذارم. اما باید ضوابطی که در ابتدا گفتم را رعایت کنیم. افرادی هم که به حجاب اعتقاد ندارند یا به قولی مسلمان شناسنامه ای هستند از آنجایی که اکثریت جامعه مسلمانند و در دیگر ادیان الهی پوشش وجود دارد، باید هنجارهای اجتماعی را رعایت کنند. اما اینطور نباشد که در جامعه ای که جرائم بزرگی حتی در سطح دولت اتفاق ميافتد، با یک زن به خاطر بیرون بودن چند تار مو برخورد کنیم اين امر طغیان به وجود ميآورد. در مجموع نه رنگ پوشش، نه شکل حجاب مهم نیست، حجاب امری شخصی است فقط باید ضوابط حجاب رعایت شود.
اگر عفت اصل باشد، پس حجاب در این میان چه نقشی دارد؟ معیارهای حجاب در اسلام چیست؟
پوشش نوعی مکمل است و به نوعی کامل کردن این عفت است. یعنی من برای راحت بودن و دور بودن از مزاحمتها دوست دارم که ساده لباس بپوشم و در جامعه به راحتی فعالیت کنم. من به شخصه همیشه به حجاب احترام گذاشته ام و به عنوان پوشش خوب و راحت آن را رعایت کرده ام. البته از نظر بسیاری از افرادی که به صورت فرهنگی با مسائل برخورد ميکنند، حجاب آن پوشش ظاهری است که از عفت درونی محافظت ميکند و به رنگ و شکل خاصی محدود نیست. همچنان که ميبینیم در کشورهای اسلامیزنان حجاب کامل دارند اما چادر مشکی سر نمیکنند.
در زمان مادربزرگهای ما نیز چادر گلدار به سر ميکردند. در مورد مقنعه و روسری نیز انواع رنگ ها، و در مورد لباسها انواع مدلها ميتواند مورد استفاده قرار گیرد فقط باید لباسها به نوعی باشند که فلسفه حجاب رعایت شود یعنی به قدر کافی بلند و گشاد باشد. موها نیز باید پوشانده شود و همچنین آرایش پررنگ صورت و از زیور آلات که همه مزاحم وقت و کار وفعالیت زنان در جامعه ميشود، نباید مورد استفاده قرار گیرد. فلسفه حجاب روشن است بنابراین کسانی که کل حجاب را زیر سوال ميبرند در اشتباهند. در قرآن نیز خداوند خطاب به پیامبر امر ميکنند که به زنان خود بگویید حجاب را رعایت کنند. احکام اسلام برای این است که با حفظ ضوابط بتوانیم در جامعه همچون خواهران و برادران زندگی کنیم و به کار بپردازیم.
اگر مسائل عاطفی در خانه باقی بماند و در جامعه همه فقط به فکر کار باشند آنگاه خواهیم دید که حریم و استحکام خانواده به خوبی حفظ ميشود. بنابراین حجاب ریشه در قرآن و سنت پیامبر دارد. ما الگوهایی مثل حضرت زهرا و حضرت زینب داریم. البته ما هرچه تلاش کنیم به پای آنها نمیرسیم. چه از نظر حجاب و چه از نظر تقوا و عفت. بنابراین کاری که ميتوانيم بکنیم این است که حجاب را رعایت کنیم. در دنیای معاصر نیز در کشورهای مسلمان زنان وقتی ميخواهند بگویند که مسلمان هستند و حجاب خود را رعایت ميکنند و به این شکل ایمان و اعتقاد خود را به نمایش ميگذارند.
با این اوصاف به نظر شما اگر کسی قدری در حجاب خود سهل انگاری کند از عفت هم به دور است؟
به طور قطع حجاب و عفت دو مقوله کاملا جدا از یکدیگر هستند. من خود در مواردی شاهد زنانی بودم که به ظاهر چادر مشکی هم داشتند اما آگاهانه یا ناآگاهانه حجاب را به درستی رعایت نکرده بودند یا رفتاري همراه با عفت نداشتند. ما زنانی که با اصول اسلام بزرگ شده ایم ميدانیم که هر رفتاری، رفتار سالم نیست. هر نگاهی، نگاه سالم نیست و هر لبخندی، لبخند سالم نیست. بنابراین اگر کسی اصول رفتار سالم و بدون ایجاد جاذبه برای جنس مخالف را رعایت نکند و در عین حال حجاب داشته باشد، در واقع به حجاب توهین کرده است و به آن لطمه زده است. آنچه که تا به حال گفتم در مورد فلسفه حجاب نیست اما اینکه برخی ميگویند حجاب را قبول ندارند و اظهاراتی از این دست کاملا دیدگاههای شخصی هستند و نباید با این حرفها فلسفه حجاب را زیر سوال ببرند. من به شخصه همیشه با حجاب راحت بوده ام.
فکر ميکنید که برنامههای مبارزه با بدحجابی که تاکنون اجرایی شده چه نتایجی به بار آورده است؟
اگر ما زنانی را داشتیم و داریم که پوشش مورد نظر اسلام را به طور کامل رعایت نمیکنند اولا باید بگویم که عفت با حجاب یکی نیست و اگر افرادی که یک مقدار حجاب ناکامل دارند و در عین حال ساده هستند (البته نه کسانی که لباسها و آرایشهای عجیب و غریب دارند که بعدا به اینها خواهم پرداخت و به نظر ميرسد که رفتار آنها نوعی واکنش است) به نظر من خود ميتوانند به لحاظ دینی پاسخگو باشند. بیرون بودن چند تار مو گناه کبیره نیست. قدری بدحجابی دزدی نیست، تجاوز به حقوق دیگران نیست، قتل نیست و به نظر من مسئله ای شخصی است. البته دراینجا یک مسئله پیش ميآید که باید به لحاظ جامعه شناختی و روانشناسی بررسی شود؛ یکی از این موارد دهکده شدن جهان است. تبلیغات بسیار فراگیر ماهوارهها و اینترنت که همه نوع اخلاق را زیر سوال ميبرد، دین ستیزانه است و زندگی همراه با لذت را تبلیغ ميکند، چه بخواهیم و چه نخواهیم برای جوانان قابل دسترسی است.
همچنین تربیتهای چندگانه در جامعه وجود دارد، یعنی از یک سو در خانواده یک مسائلی به بچهها به ویژه دختران آموزش داده ميشود و از سوی دیگر در مدرسه، مسائل دیگر که این تناقض مشکل آفرین است. علاوه بر این برخوردهایی که در سالهای گذشته با عناوین مختلفی همچون کمیته و گشت ارشاد با جوانان ميشده است که به زعم دختران جوان یکجانبه است و به آقایان کاری ندارند. این رفتارها تحمیلی، توهین آمیز و از نوع برخورداز بالاست و در طول سالهای زیاد برای زنان و دختران ما سوءتفاهم هایی را ایجاد کرده است. از سوی دیگر در بین روشنفکران در مورد حجاب دو دستگی وجود دارد و هنوز به نتیجه نرسیده است. حالا در این شرایط پیچیده گاهی با زنان و دخترانی که خانوادهای با پیشینه ديني دارند یا حتی والدین انقلابی و معتقد دارند اما پوششهای ناهنجار دارند و با آرایشهای بیش از حد زیاد وارد جامعه ميشوند گویی صحنه جامعه مهمانی شبانه است. باید به این افراد بگویم که اگر به آموزههای دینی اعتقاد ندارید، حداقل به نرمها و هنجارهای جامعه احترام بگذارید. بههر حال در یک حامعه متمدن و فرهنگی افراد به نرمهای اجتماعی پاییند هستند. به هر حال رفتارهای قیم مآبانه، توهین آمیز و رفتارهایی که در چند سال گذشته با زنان شده، نادرست است. رفتارهای خشونت آمیز، توهین آمیز و برخورد کمیته و گشت ارشاد کارساز نیست.
بنابراین چه راهکاری را برای تحکیم حجاب در جامعه پیشنهاد ميکنید؟
البته اگر از خود من هم بپرسند که حالا باید چه کرد نمیدانم چه پاسخی بدهم. شاید اگر نهادهای مرتبط از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت ورزش و جوانان و سازمانهای مردم نهاد دلسوز بنشینند و در این زمینه فکر کنند و با خرد جمعی و راهنمایی جوانان راهی برای حل معضل بیابند. حتی باید با افرادی که با پوششی که سالها و قرنها در ایران وجود داشته است خصمانه برخورد ميکنند نیز صحبت و مشورت شود.
خب، پس به اعتقاد شما برخوردهای قیم مآبانه همچون گشت ارشاد نمیتواند معضل بدحجابی را کنترل کند...
به طور قطع نمیتواند و تنها رفتارهای واکنشی را بیشتر ميکند. هرچند زمان زیادی را از دست داده ایم اما به قول آن ضرب المثل که ماهی را هرگاه از آب بگیری تازه است هنوز هم ميتوان بازگشت و فکر کرد. باید به تمام مسائل و معضلات اجتماعی فکر کنیم. چرا گاهی برخی دولتها که به آنها اعتماد ميکنیم روی کار ميآیند و در دوره آنها دزدی كه از گناهان کبیره است اتفاق ميافتد؟ بالاخره وقتی جوانان به ویژه زنان ميبیند که در مورد این مسائل که از فطرت انسان ناپسند و زشت است کسی برخوردی نمیکند اما به پوشش آنها به ویژه زنان کار دارند خب این وضعیت نوعی طغیان ایجاد ميکند. بنابراین باید همه مسائل و معضلاتمان را ریشه یابی کنیم و با یک رویکرد فرهنگی که در باورهای دینی، سنت و هویت ایرانی و اسلامیسعی کنیم با این رویکرد با جوانان برخورد کنیم و تلاش کنیم روی فرهنگ عمومیبا دید بزرگوارانی همچون علی شریعتی و شهید مطهری به مسائل نگاه کنیم تا سوءتفاهمها با جوانان از بین برود و آسیبزدایی شود. خسارتهای ناشی از کم کاری مسئولان در فرهنگ سازی به جامعه و بیش از همه به جوانان وارد شده است. کسی که اخلاق و فرهنگ خودش را زیر پا ميگذارد همچون یک انسان گم شده است و به قول دکتر شریعتی باید به خویشتن خویش برگردیم.
ارسال نظر