اولين واكنشها به سریال جديد مهران مديری
پارسینه: «شوخی کردم» باخت تلویزیون است. اینکه مجموعهای که ذاتا هویتش تلویزیونی است سر از شبکه نمایش خانگی درآورده و آگهیها و مخاطبان را به سمت دیگری کشانده، نقطه ضعف تلویزیون است که ...
اگر «شوخی کردم» در شبکه خانگی به موفقیت نرسد، نه مهران مدیری مقصر است که همچنان یکی از باذوقترین و دوستداشتنیترین هنرمندان ایران است و نه مخاطبانی که هنرمندشان را خوب میشناسند و آنقدر دوستش دارند که بدقولی «قهوه تلخ» را فراموش کنند و دل بدهند به کار جدیدش. رابطه مهران مدیری و مردم، خاصتر از این حرفهاست.
مدیری یکی از معدود هنرمندانی است که وقتی جلوی دوربین میایستد مردم باورش دارند. حرفش را قبول میکنند. به صداقتش ایمان دارند. مثل مهران مدیری کم پیدا میشود که در چشممان زل بزند و ایرادهای فرهنگی را که عمر تاریخی دارند و گاهی حتی بهشان افتخار میکنیم، به سخره بگیرد و به رویمان بیاورد ولی دلخور نشویم و بخندیم و به اعضای خانواده که کنار دستمان نشستهاند تا سریال یا مجموعهای را ببینند که باعث میشود واقعا به همه از پیر و جوان خوش بگذرد، بگوییم: راست میگهها!
پایه و اساس این اطمینان و علاقه، اول صداقت مهران مدیری با مخاطب است. اینکه خودش را جدا یا بالاتر از مخاطبش نمیبیند(هرچند برای خلق یک اثر هنری آنقدر باهوش است که از مخاطبش جلوتر باشد) و دوم اینکه کارش را خوب بلد است. مردم و جامعهاش را خوب میشناسد. وقتی از مردم حرف میزنیم، تودههای گستردهای را مد نظر داریم که از لحاظ فرهنگی با هم تفاوتهای زیادی دارند. مهران مدیری روی بیشتر اقشار جامعه احاطه دارد.
همه این نکات مثبت در مجموعه جدید مدیری، «شوخی کردم» هم وجود دارد به علاوه یک تجربه جدید: «شوخی کردم» سریال نیست. حتی ماجراهای اپیزودیک هم نیست. شبیه مجموعهای از کلیپها میماند که آنتراکت وسطش هم موسیقی است(که تنظیم و اجرای خیلی خوبی هم دارد). شبیه همان چیزی که سالها قبل در تلویزیون در مجموعه «ساعت خوش» تجربهاش کرده بود.
این یک بعد مثبت دارد. اینکه اگر مخاطب یک قسمتش را از دست داد، موضوع هفته آینده تحتالشعاع قرار نمیگیرد. ارجاعی وجود ندارد که متوجه شوخی قسمت بعدی نشویم. تنوع بازیگران و شخصیتها هم زیاد است. ممکن است از آن بخش چند دقیقهای خبر خوشتان نیاید، ایرادی ندارد. به اندازه 5 دقیقه صبر میکنید تا به بخش دیگری برسید که شما دوستش دارید. اما روی دیگر سکه همان چیزی است که ممکن است به شکست «شوخی کردم» منتهی شود.
این مجموعهای نیست که اعضای خانواده بخواهند برای خریدن و دیدنش هر هفته به سوپرمارکتشان سر بزنند و 3هزار تومان بدهند. دلایل رفتارشناختی زیادی دارد. یکی این است که مردم ایران غالبا وقتی برای خرید یک محصول فرهنگی پول میدهند دوست دارند چیزی متفاوتتر از آنچه هر روز در تلویزیون در دسترسشان است به آنها عرضه شود. جای درست «شوخی کردم» در شبکه نمایش خانگی نیست. خانه اصلیاش قطعا تلویزیون است.
این مجموعهای است که باید از صدا و سیما پخش میشد تا مخاطبان را پای تلویزیون بنشاند. اینکه به جای تلویزیون الان به شبکه نمایش خانگی آمده، و اگر بخاطر این جابهجایی شکست بخورد، مقصر مسئولان صدا و سیما خواهند بود. مدیرانی که موفقترین برنامهسازشان را از دست دادند تا به جایش بودجههای بیهوده به سریالسازانی بدهند که مردم برای دیدن یک قسمتشان هم وقت نمیگذارند.
اینکه قدرت تحمل و جسارت و مسئولیتپذیری مسئولان آنقدر در طول سالهای اخیر کم شده است که احتمالا برای «شوخی کردم» هم ممیزی زیادی درنظر میگیرند چون نمیتوانند بپذیرند که مدیری انقدر با ظرافت از لباس و پوشش غالبا یکسان مدیران دولتی که به تلویزیون میآیند تا از روی آمار بخوانند و به بینندگان تلویزیون اثبات کنند چقدر در رفاه و خوشحالند، انتقاد کند.
حتی هنوز هم نمیخواهند قبول کنند که آگهیهای بازرگانی کانالهای تلویزیونی که وسط سریالها پخش میشود مخاطبانش آنقدر زیاد است که مدیری با آنها شوخی کند و مردم هم نکته شوخی را بگیرند و بخندند.
واقعیت این است که «شوخی کردم» برای مهران مدیری و گروه بازیگران مشهورش گام بزرگی نیست. حتی شاید گامی رو به عقب باشد. بازگشت به همان فرم «ساعت خوش» دقیقا با همان سبک شوخیها. مثلا شوخیهایی که در تلویزیون با برنامههای ماهوارهای میشود یا همان طنازی همیشگی شخص مدیری موقع حرف زدن. «شوخی کردم» اتفاقی برای مدیری یا مخاطبانش نیست.
ما به بهتر از اینها از طرف مهران مدیری عادت داریم. در این حد خنداندن و پرداختن به جزییات و جسارت در دست انداختن خبرهای روز، که همان مدیری همیشه است. ما هم مثل همیشه دیدیم و خندیدیم. اگر قسمتهای بعدی «شوخی کردم» همینطور متوسطالحال هم باقی بماند باز هم نه مدیری چیزی را باخته و نه مخاطبان مجموعه.
«شوخی کردم» باخت تلویزیون است. اینکه مجموعهای که ذاتا هویتش تلویزیونی است و هر جای دیگر دنیا هم که باشد چنین مجموعهای از شبکههای تلویزیونی پخش میشود، حالا سر از شبکه نمایش خانگی درآورده و آگهیها و مخاطبان را به سمت دیگری کشانده، نقطه ضعف تلویزیون است.
شبکههای کابلی با سریالهای قدرتمندی که هر سال میسازند، مشغول فتح جهان و تماشاگران هستند. «شوخی کردم» در مقابل آنچه در سریالسازی دنیا دارد اتفاق میافتد، درست به یک شوخی میماند. این مجموعه باید از طرف صدا و سیما حمایت میشد و از تلویزیون پخش میشد تا بخش خصوصی برود سمت ساخت سریالهایی که این روزها صدا و سیما نه هزینهاش را میتواند بپردازد و نه مخاطبش را جلب کند.
مهران مدیری هم باید هدفهای بزرگتری برای خودش در نظر بگیرد. «شوخی کردم» برای مدیری و مجموعه بازیگرانش که همه کنار مدیری کارهای بهتری تجربه کردهاند، کار پیش پا افتادهای است.
خلاقیت چنین هنرمندانی نباید محصور به دایرهای شود که دائم در همان محدوده بچرخند: دست انداختن تیپها و شوخیهای کلامی که البته بامزه هست ولی به قامت مهران مدیری برازنده نیست. قسمت اول «شوخی کردم» در ذات همان «خنده بازار» تلویزیون بود ولی با دوز انتقادی بالاتر نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی که خب هنرمندانهتر و حرفهایتر هم ساخته شده بود. خوب است ولی کافی نیست.
سوفیا نصراللهی/سینمای ما
مدیری یکی از معدود هنرمندانی است که وقتی جلوی دوربین میایستد مردم باورش دارند. حرفش را قبول میکنند. به صداقتش ایمان دارند. مثل مهران مدیری کم پیدا میشود که در چشممان زل بزند و ایرادهای فرهنگی را که عمر تاریخی دارند و گاهی حتی بهشان افتخار میکنیم، به سخره بگیرد و به رویمان بیاورد ولی دلخور نشویم و بخندیم و به اعضای خانواده که کنار دستمان نشستهاند تا سریال یا مجموعهای را ببینند که باعث میشود واقعا به همه از پیر و جوان خوش بگذرد، بگوییم: راست میگهها!
پایه و اساس این اطمینان و علاقه، اول صداقت مهران مدیری با مخاطب است. اینکه خودش را جدا یا بالاتر از مخاطبش نمیبیند(هرچند برای خلق یک اثر هنری آنقدر باهوش است که از مخاطبش جلوتر باشد) و دوم اینکه کارش را خوب بلد است. مردم و جامعهاش را خوب میشناسد. وقتی از مردم حرف میزنیم، تودههای گستردهای را مد نظر داریم که از لحاظ فرهنگی با هم تفاوتهای زیادی دارند. مهران مدیری روی بیشتر اقشار جامعه احاطه دارد.
همه این نکات مثبت در مجموعه جدید مدیری، «شوخی کردم» هم وجود دارد به علاوه یک تجربه جدید: «شوخی کردم» سریال نیست. حتی ماجراهای اپیزودیک هم نیست. شبیه مجموعهای از کلیپها میماند که آنتراکت وسطش هم موسیقی است(که تنظیم و اجرای خیلی خوبی هم دارد). شبیه همان چیزی که سالها قبل در تلویزیون در مجموعه «ساعت خوش» تجربهاش کرده بود.
این یک بعد مثبت دارد. اینکه اگر مخاطب یک قسمتش را از دست داد، موضوع هفته آینده تحتالشعاع قرار نمیگیرد. ارجاعی وجود ندارد که متوجه شوخی قسمت بعدی نشویم. تنوع بازیگران و شخصیتها هم زیاد است. ممکن است از آن بخش چند دقیقهای خبر خوشتان نیاید، ایرادی ندارد. به اندازه 5 دقیقه صبر میکنید تا به بخش دیگری برسید که شما دوستش دارید. اما روی دیگر سکه همان چیزی است که ممکن است به شکست «شوخی کردم» منتهی شود.
این مجموعهای نیست که اعضای خانواده بخواهند برای خریدن و دیدنش هر هفته به سوپرمارکتشان سر بزنند و 3هزار تومان بدهند. دلایل رفتارشناختی زیادی دارد. یکی این است که مردم ایران غالبا وقتی برای خرید یک محصول فرهنگی پول میدهند دوست دارند چیزی متفاوتتر از آنچه هر روز در تلویزیون در دسترسشان است به آنها عرضه شود. جای درست «شوخی کردم» در شبکه نمایش خانگی نیست. خانه اصلیاش قطعا تلویزیون است.
این مجموعهای است که باید از صدا و سیما پخش میشد تا مخاطبان را پای تلویزیون بنشاند. اینکه به جای تلویزیون الان به شبکه نمایش خانگی آمده، و اگر بخاطر این جابهجایی شکست بخورد، مقصر مسئولان صدا و سیما خواهند بود. مدیرانی که موفقترین برنامهسازشان را از دست دادند تا به جایش بودجههای بیهوده به سریالسازانی بدهند که مردم برای دیدن یک قسمتشان هم وقت نمیگذارند.
اینکه قدرت تحمل و جسارت و مسئولیتپذیری مسئولان آنقدر در طول سالهای اخیر کم شده است که احتمالا برای «شوخی کردم» هم ممیزی زیادی درنظر میگیرند چون نمیتوانند بپذیرند که مدیری انقدر با ظرافت از لباس و پوشش غالبا یکسان مدیران دولتی که به تلویزیون میآیند تا از روی آمار بخوانند و به بینندگان تلویزیون اثبات کنند چقدر در رفاه و خوشحالند، انتقاد کند.
حتی هنوز هم نمیخواهند قبول کنند که آگهیهای بازرگانی کانالهای تلویزیونی که وسط سریالها پخش میشود مخاطبانش آنقدر زیاد است که مدیری با آنها شوخی کند و مردم هم نکته شوخی را بگیرند و بخندند.
واقعیت این است که «شوخی کردم» برای مهران مدیری و گروه بازیگران مشهورش گام بزرگی نیست. حتی شاید گامی رو به عقب باشد. بازگشت به همان فرم «ساعت خوش» دقیقا با همان سبک شوخیها. مثلا شوخیهایی که در تلویزیون با برنامههای ماهوارهای میشود یا همان طنازی همیشگی شخص مدیری موقع حرف زدن. «شوخی کردم» اتفاقی برای مدیری یا مخاطبانش نیست.
ما به بهتر از اینها از طرف مهران مدیری عادت داریم. در این حد خنداندن و پرداختن به جزییات و جسارت در دست انداختن خبرهای روز، که همان مدیری همیشه است. ما هم مثل همیشه دیدیم و خندیدیم. اگر قسمتهای بعدی «شوخی کردم» همینطور متوسطالحال هم باقی بماند باز هم نه مدیری چیزی را باخته و نه مخاطبان مجموعه.
«شوخی کردم» باخت تلویزیون است. اینکه مجموعهای که ذاتا هویتش تلویزیونی است و هر جای دیگر دنیا هم که باشد چنین مجموعهای از شبکههای تلویزیونی پخش میشود، حالا سر از شبکه نمایش خانگی درآورده و آگهیها و مخاطبان را به سمت دیگری کشانده، نقطه ضعف تلویزیون است.
شبکههای کابلی با سریالهای قدرتمندی که هر سال میسازند، مشغول فتح جهان و تماشاگران هستند. «شوخی کردم» در مقابل آنچه در سریالسازی دنیا دارد اتفاق میافتد، درست به یک شوخی میماند. این مجموعه باید از طرف صدا و سیما حمایت میشد و از تلویزیون پخش میشد تا بخش خصوصی برود سمت ساخت سریالهایی که این روزها صدا و سیما نه هزینهاش را میتواند بپردازد و نه مخاطبش را جلب کند.
مهران مدیری هم باید هدفهای بزرگتری برای خودش در نظر بگیرد. «شوخی کردم» برای مدیری و مجموعه بازیگرانش که همه کنار مدیری کارهای بهتری تجربه کردهاند، کار پیش پا افتادهای است.
خلاقیت چنین هنرمندانی نباید محصور به دایرهای شود که دائم در همان محدوده بچرخند: دست انداختن تیپها و شوخیهای کلامی که البته بامزه هست ولی به قامت مهران مدیری برازنده نیست. قسمت اول «شوخی کردم» در ذات همان «خنده بازار» تلویزیون بود ولی با دوز انتقادی بالاتر نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی که خب هنرمندانهتر و حرفهایتر هم ساخته شده بود. خوب است ولی کافی نیست.
سوفیا نصراللهی/سینمای ما
ضرغامی واقعا ....رسانه ای و خودسر و دقیقا با اغصاب ملت بازی میکند .
ديدن اين فيلم تلف كردن وقت است وخريد آن آتش زدن به مال.سريال خوب فقــــــــــــــــــط شاهگـــــــــــــــــوش . زيرا هم متن خوب دارد هم بازي هاي خوب واينكه اين سريال واقعا چهارچوب دارد .كارگرداني استادميرباقري هم كه فبها.
اقاي مديري هنرمند بزرگي است . همانطوريكه پارسينه گفته اغلب مردم ايران بخاطر صداقت وهنربي بديلش ايشان را دوست دارند .صداوسيما اگرچه مردم راازديدن سريالهاي اين هنرمند بزرگ محروم كرده ولي بطرق مختلف مردم به تماشاي سريالهاي ايشان مينشينند . ازاين بابت پرونده رسانه ملي كاملا"سياه است . اميدوارم اين رسانه هرچه زودتر از خواب غفلت بيدار شود .
تازه رسانه مثلا ملی 5هزار میلیارد بودجه می خواهد برای سریالهای آبکی.
عالی بود عالی مرسی اقای مدیری واقعا در ساختن سریال طنز تکی